عجب بچه خطرناکی.... http://www.sweetim.com/s.asp?im=gen&lpver=3&ref=10من خیلی میرفتم یا توی گاز یا توی یخچال پنهان میشدم
من خیلی میرفتم یا توی گاز یا توی یخچال پنهان میشدم
ایول خشونت!!!!!!!!!!یه بار پسر خالم داش از مغازه میومد
بقیه ی بچه ها از تو بالا پشتبوم داشتن واسه اذیت کردنش سنگ کوشولو کوشولو بش پرت میکردن
منم واسه اینکه کارشونو راحت کنم
یه آجر ورداشتو پرت کردم
از شانس خوب ماهم خورد فرق سرش
متاسفانه زنده موند
ولی این یه نمونش بود
بعدا میام نمونه های بعدی رو میگم
البته بچه آرومی بودمااااااااااا
ممنون گلم چشات قشنگ میبینهایول خشونت!!!!!!!!!!
(راستی آواتارتون خیلی قشنگه.دوسش دارم)
امضای خیلی قشنگی هم دارین...
من انقده تخس و شیطون بودم نگوشیطنتهای کودکیتون رو واسه بچه ها تعریف کنید!!!!
کلاس دوم دبستان بودم میشه 12 سال پیش
دیکته 7 گرفتم از ترسه بابام نا بدبختی یه یک کنارش گذاشتم و رفتم خونه.
از شانس من عمو بزرگم خونه ما بود، دو سه ساعتی گذشت و بعد بابام صدام کرد و گفت: راستی امروز دیکته چند شدی، منم با اعتماد بنفس زیاد گفتم فکر کنم 17 گرفتم بابا من هم گفت بیار ببینم غلطهات چی بودخ.
چشمتون روز بد نبینه دفترم رو اوردم دادم به بابابم تا صفحه مورد نظر رو بازکرد ضد زیر خنده و به من نگاه کرد گفت پس 17 گرفتی آفرین تو انقدر دیکتت قوی شده که 71 گرفتی و تازه فهمیدم از هولم جای 1 رو اشتباهی گذاشتم.
من خدارو شکر املام خوب بودکلاس دوم دبستان بودم میشه 12 سال پیش
دیکته 7 گرفتم از ترسه بابام نا بدبختی یه یک کنارش گذاشتم و رفتم خونه.
از شانس من عمو بزرگم خونه ما بود، دو سه ساعتی گذشت و بعد بابام صدام کرد و گفت: راستی امروز دیکته چند شدی، منم با اعتماد بنفس زیاد گفتم فکر کنم 17 گرفتم بابا من هم گفت بیار ببینم غلطهات چی بودخ.
چشمتون روز بد نبینه دفترم رو اوردم دادم به بابابم تا صفحه مورد نظر رو بازکرد ضد زیر خنده و به من نگاه کرد گفت پس 17 گرفتی آفرین تو انقدر دیکتت قوی شده که 71 گرفتی و تازه فهمیدم از هولم جای 1 رو اشتباهی گذاشتم.
منم عاشق اين بودم كه ماهي ها رو خفه كنم ... نمي دونيد چه حالي ميده . از بچگي هر چي ماهي داشتيم من خفشون كرده بودم . يه بارم تنگ ماهي قرمز رو كه براي عيد بود گذاشتم روي گاز و ماهيه زنده زنده پخت تازه بهش نمكم زدم البته فكر نمي كردم با اين كار اون رو مي كشم آخه خيلي بچه بودم .
اينو هم بگم كه من خيلي شيطون بودم البته الان هم هستما ولي اون موقع ديگه خيلي بيشتر ... آخي بچگي هم عالمي داره ...
منم عاشق اين بودم كه ماهي ها رو خفه كنم ... نمي دونيد چه حالي ميده . از بچگي هر چي ماهي داشتيم من خفشون كرده بودم . يه بارم تنگ ماهي قرمز رو كه براي عيد بود گذاشتم روي گاز و ماهيه زنده زنده پخت تازه بهش نمكم زدم البته فكر نمي كردم با اين كار اون رو مي كشم آخه خيلي بچه بودم .
اينو هم بگم كه من خيلي شيطون بودم البته الان هم هستما ولي اون موقع ديگه خيلي بيشتر ... آخي بچگي هم عالمي داره ...
منم عاشق اين بودم كه ماهي ها رو خفه كنم ... نمي دونيد چه حالي ميده . از بچگي هر چي ماهي داشتيم من خفشون كرده بودم . يه بارم تنگ ماهي قرمز رو كه براي عيد بود گذاشتم روي گاز و ماهيه زنده زنده پخت تازه بهش نمكم زدم البته فكر نمي كردم با اين كار اون رو مي كشم آخه خيلي بچه بودم .
اينو هم بگم كه من خيلي شيطون بودم البته الان هم هستما ولي اون موقع ديگه خيلي بيشتر ... آخي بچگي هم عالمي داره ...
منم عاشق اين بودم كه ماهي ها رو خفه كنم ... نمي دونيد چه حالي ميده . از بچگي هر چي ماهي داشتيم من خفشون كرده بودم . يه بارم تنگ ماهي قرمز رو كه براي عيد بود گذاشتم روي گاز و ماهيه زنده زنده پخت تازه بهش نمكم زدم البته فكر نمي كردم با اين كار اون رو مي كشم آخه خيلي بچه بودم .
اينو هم بگم كه من خيلي شيطون بودم البته الان هم هستما ولي اون موقع ديگه خيلي بيشتر ... آخي بچگي هم عالمي داره ...
جدا ... اگه بخوام از شيطونيام تعريف كنم كه يه تاپيك 80 صفحه اي ميشه
پس بازم بگو بخندیم یکم...خیلی باحال بووووووووووووودجدا ... اگه بخوام از شيطونيام تعريف كنم كه يه تاپيك 80 صفحه اي ميشه
منیره مامان این چه کاری بود کردی ؟اگه کلا بخوام بگم چی کار کردم فکر کنم که زنده نمونم ولی یه چشمه اش اینه که یه گنجشک که داشت تخم میذاشت رو با دوستم عمل کردیم(چهار یا پنج سالم بود)بعد گنجشکه با اجازتون مردخلاصه اینکه من خیلی مظلوم بودم خیلی
خودتون بگید ببینم از شیطنت های بچگیتون .بچه ها بیاین ببینین این دخملای پاستوریزه باشگاه چیا رو دارن رو میکنن!!!!!!!!!!!!
واي چه حركت جالبي خيلي با حال بود نظرت چيه ما با هم يه گروه تشكيل بديم من رو حيوانات آبي تحقيق مي كنم شما هم روي زميني هااگه کلا بخوام بگم چی کار کردم فکر کنم که زنده نمونم ولی یه چشمه اش اینه که یه گنجشک که داشت تخم میذاشت رو با دوستم عمل کردیم(چهار یا پنج سالم بود)بعد گنجشکه با اجازتون مردخلاصه اینکه من خیلی مظلوم بودم خیلی