دل بریدم از تمام زندگیدر تو گم گشتم به نام زندگیدر جستجوی تو و نگاه تو
دیگر ندود نگاه بی تابم
اندیشه ی آن دو چشم رویایی
هرگز نبرد ز دیدگان خوابم![]()
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرددلا تا كي در اين زندان فريب اينو ان بيني
يكي زين چاه ظلماني برون ا تا جهان بيني
تو را نادیدن ما غم نباشدتا در ره پيري به چه ايين روي اي دل
باري به غلط صرف شد ايام شبابت
یارم چو قدح بدست گیرددلا تا كي در اين زندان فريب اينو ان بيني
يكي زين چاه ظلماني برونا تا جهان بيني
تا کی زناز جلوهء معشوق دم زنیدل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
دل از من برد و روی از من نهان کرددوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم د ادند
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرمدانم که باز بر سر کویش گذر کنی
گر بشنود حدیث منش در نهان بگوی
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |