[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد ، خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند ، این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین ان مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش کوفته شده است .[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد ، وقتی میخ را بررسی کرد تعجب کرد این میخ ده سال پیش هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود !!![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چه اتفاقی افتاده ؟ [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مارمولک ده سال در چنین موقعیتی زنده مونده !!! در یک قسمت تاریک بدون حرکت .[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است.[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تو این مدت چکار می کرده ؟ چگونه و چی می خورده ؟[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر با غذایی در دهانش ظاهر شد !!![/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]مرد شدیدا منقلب شد .[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ده سال مراقبت ، چه عشقی ! چه عشق قشنگی !!! [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اگر موجود به این کوچکی بتواند عشق به این بزرگی داشته باشد پس تصور کنید ما تا چه حدی می توانیم عاشق شویم اگر سعی کنیم.[/FONT]
(از دکتر شریعتی نیست)