متالورژی یعنی ...
متالورژی یعنی ...
متالوژی یعنی یه رشته
متالوژی یعنی تنها بودن
متالوژی یعنی کمبود استاد در دانشگاه
متالوژی یعنی داشتن 5 تا درس با یه استاد
متالوژی یعنی تشکیل نشدن کلاس تخصصی به علت کمبود دانشجو
متالوژی یعنی چند ترم اضافه موندن به خاطر اجبار واحد و پس و پیش دادن درس به دانشجو
متالوژی یعنی نداشتن هئیت علمی در دانشگاه
متالوژی یعنی نداشتن مدیر گروه از رشته ی خودمان مثلا رشته ی صنایع یا رشته ی ریاضی
متالوژی یعنی قبولی در دانشگاه نزدیکبه شهر و به علت تشکیل نشدن و فرستان به شهر دیگر
متالوژی یعنی کار آموزی در تابستان جلوی کوره
متالوژی یعنی شناخته نشده
متالوژی یعنی بی کاری
متالوژی یعنی دیاگرام آهن کربن از همون روز اول تا دکترا
متالوژی یعنی کمبود امکانات
متالوژی یعنی داشتن فقط 3 هنرستان در کل استان فارس
متالوژی یعنی ....
متالوژی یعنی دوستان صمیمی و فقط همین برای من کافیه !