مشاعرۀ سنّتی

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو بداد من رسی من بخدا رسیده ام
 
  • Like
واکنش ها: sh85

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
حافظ

[FONT=times new roman, times, serif]رواق منـظر چشم مــن آشیــانۀ توست[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]کرم نما و فرودآ که خانه ، خانۀ توست:gol:[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]رواق منـظر چشم مــن آشیــانۀ توست[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif]کرم نما و فرودآ که خانه ، خانۀ توست:gol:[/FONT]
تو را مانند«گل»گفتم، ز داغ شرم میسوزم
ز چشم آینه دیدم که تو بر«خویش» مانندی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو را مانند«گل»گفتم، ز داغ شرم میسوزم
ز چشم آینه دیدم که تو بر«خویش» مانندی

[FONT=times new roman, times, serif]یـارم تویی در عــالم، یـار دگر ندارم[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif]تا در تنم بُوَد جان، دل از تو بر ندارم:gol:[/FONT]
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]یـارم تویی در عــالم، یـار دگر ندارم[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif]تا در تنم بُوَد جان، دل از تو بر ندارم:gol:[/FONT]
ما بي غمان مست كه دل از دست داده ايم
همراز عشق و هم نفس جام و باده ايم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ما بي غمان مست كه دل از دست داده ايم
همراز عشق و هم نفس جام و باده ايم

[FONT=times new roman, times, serif]من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]که عِنان دل شیدا به لبِ شیـرین داد:gol:[/FONT]
 

mr.mehrdad

عضو جدید
هنوز رخنۀ دل وقفِ عشقِ توست،بیا
که این خرابه همانست کاندر آن بودی

یادباد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
هنوز رخنۀ دل وقفِ عشقِ توست،بیا
که این خرابه همانست کاندر آن بودی
یادباد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد

[FONT=times new roman, times, serif]در این شبِ سیـاهم گم گشته راهِ مقصود[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]از گوشه ای بُرون آی ای کوکبِ هدایت:gol:[/FONT]
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
تا زهره و مه در آسمان گشت پديد
بهتر ز مي لعل كس هيچ نديد
من در عجبم ز مي فروشان كايشان
به ز آنچه فروشند چه خواهند خريد
 
  • Like
واکنش ها: floe

گلابتون

مدیر بازنشسته
دوست عزيز شما فقط بايد به آخرين پست در آخرين صفحه و با آخرين حرف شعر قبل پاسخگو باشيد.
ممنون ميشم حافظ نظم جستار باشيد. :gol:

براي مثال :

آخرين شعر :
جانم به فداي آنكه او اهل بود
سر در قدمش اگر نهم سهل بود

پاسخ شما:
در هشياري غصه هر چيز خوريم
چون مست شديم هر چه بادا بادا
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
لب تو مي مذاب و ساغر كانست
جسم تو پياله و شرابش جان است
آن جام بلورين كه ز مي خندان است
اشكيست كه خون دل درو پنهاست
 
  • Like
واکنش ها: floe

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
لب تو مي مذاب و ساغر كانست
جسم تو پياله و شرابش جان است
آن جام بلورين كه ز مي خندان است
اشكيست كه خون دل درو پنهاست
تا مهر توام در دل شوریده نشست
وافتاد مرا چشم بدان نرگس مست
این غم ز دلم نمی‌نهد پای برون
وین اشگ ز دامنم نمیدارد دست
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
تا باز شناختم من اين پاي ز دست
اين چرخ فرومايه مرا دست ببست
افسوس كه در حساب خواهند نهاد
عمري كه مرا بي مي و معشوقه گذشت
 
  • Like
واکنش ها: floe

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تا باز شناختم من اين پاي ز دست
اين چرخ فرومايه مرا دست ببست
افسوس كه در حساب خواهند نهاد
عمري كه مرا بي مي و معشوقه گذشت
تا ساخته شخص من و پرداخته‌اند
در زیر لگد کوب غم انداخته‌اند
گوئی من زرد روی دلسوخته را
چون شمع برای سوختن ساخته‌اند
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا ساخته شخص من و پرداخته‌اند

در زیر لگد کوب غم انداخته‌اند
گوئی من زرد روی دلسوخته را

چون شمع برای سوختن ساخته‌اند
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
 

sanaz950

عضو جدید
درين مقام مجازي بجز پياله مگير
درين سراچه بازيچه غير عشق مباز
 

nooshafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهریارا بی رفیق خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت می رود تنها چرا؟:gol:
آن شنیدستی که نهصد کس بباید پیشه ور
تا تو نادانسته و بی آگهی نانی خوری
در ازای آن اگر از تو نباشد یاریی
آن نه نان خوردن بود، دانی چه باشد مدبری
 

araz_heidari

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن شنیدستی که نهصد کس بباید پیشه ور
تا تو نادانسته و بی آگهی نانی خوری
در ازای آن اگر از تو نباشد یاریی
آن نه نان خوردن بود، دانی چه باشد مدبری
یارم چو قدح بدست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
هرکس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد
حافظ:gol:
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا