بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
هچچی!:w02:

یه جوریم!!نمیدونم چرا!!!


خانمها سکرت و ملودی هم علیک سلام:D

سلام وعرض ادب به همه ی بچه های خوبه کرسی :gol::gol::gol::smile:

خوبید ایشالا ؟

سلام به همگی
قصه از کجا شروع شد...از گل...
قصه امشب و گفتین
ارام بیا من قصه میخوام:w05:
سلام بر هر چهار:w21::D
خوبین؟:gol:
 

...Melody

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام وعرض ادب به همه ی بچه های خوبه کرسی :gol::gol::gol::smile:

خوبید ایشالا ؟
سلام و عرض ادب متقابلا:D
سلام به همگی
قصه از کجا شروع شد...از گل...
قصه امشب و گفتین
ارام بیا من قصه میخوام:w05:
سلام كيوتي جون خوبي؟

نه هنوز نگفتيم
اي واي بچه ها كي قصه داره يكي بگيد مهمون عزيز داريم
بچه بپر چايي بيار
(يكم مليح ترش:D)
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام به شما
خوبيد؟
امشب چرا انقدر خلوته

سلام ملودی خانوم خوبید ایشالا ؟:gol::smile:


سلام به همگی
قصه از کجا شروع شد...از گل...
قصه امشب و گفتین
ارام بیا من قصه میخوام:w05:

سلام خوبید کیوت خانوم؟:gol::gol: ( امیدوارم مث همیشه اشتبا نگرفته باشم ):(:(

به!!دوااااااااااااااااااااااااش!!:w02:

وای نه من یه جوریم!!امروزم خیلی خوب نبود ولی شکر


برا چی عزیز جنگی چیزی داشتی ؟
بد خوا مد خوا داشتی بگوا من چاکرتم ;)
در ضمن شرمنده من تشکر اصلا ندارم هی میادو میره وقتی اومد ایشالا از خجالتت در میام :(
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام سمین خانوم خوبید ؟:gol::gol::smile:

سلام جیگر من احوالات امروز حالی به هم دادیما ;):gol::gol::gol::gol::smile:
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام خوبی ؟؟؟؟؟؟؟

سلام:w21:
خوبی؟

سلام:w21:
چرا قصه هم داریم;)
کی قصه میگه؟:question:دستش بالا

سلام سمین خانوم خوبید ؟:gol::gol::smile:

سلام جیگر من احوالات امروز حالی به هم دادیما ;):gol::gol::gol::gol::smile:
ممنون منم خوبم به خوبي دوستان
پس بقيه كجا هستن؟
 

آتراد

عضو جدید
غصه نخورید الان عمو بادوم زمینی(به یاد خاله شادونه!!!) براتون قصه میگه!!!!!:w02:

سلام تربچه های عمو!!!:biggrin::biggrin:

در کارخانه ای در یک منطقه تاسیساتی، هنگامی که زنگ نهار به صدا درمی آمد، همه کارگرها در کنار هم می نشستند و نهار می خوردند.
یکی از کارگرها همواره با یکنواختی تعجب آوری بسته نهارش را باز می کرد و شروع به اعتراض می کرد :

- لعنت بر شیطان امیدوارم که ساندویچ کالباس نباشد. من از کالباس متنفرم...!!! :w00:

او عادت داشت هر روز بدون استثناء از ساندویچ کالباس شکایت کند و این کار را
همواره بدون هیچ تغییری در رفتارش تکرار می کرد! :w00:
هفته ها گذشت... کم کم سایر کارگرها از رفتار او به ستوه آمدند!

سرانجام یکی از کارگرها به زبان آمد و گفت:
- لعنت بر شیطان! اگر تا این اندازه از ساندویچ کالباس متنفری، چرا به همسرت نمی گویی یک ساندویچ دیگر برایت درست کند؟! :w39:

- منظورت از همسرت چیست؟ من که متاهل نیستم! من خودم ساندویچ هایم را درست می کنم !!! :w15::w15:




نتیجه: در حالی از زندگی خود می نالیم و هرروز، مدام از سختی ها و رنج های زندگی شکایت می کنیم که تمام شرایط حاکم بر زندگیمان حاصل اعمال، تفکرات و تصمیمات خود ماست!

این قانون الهی است که هیچ کس غیر از ما نباید و نمی تواند برای ما تعیین تکلیف کند.
ما خود، ساندویچ های زندگیمان را درست می کنیم !

اگر از کیفیت آن ناراضی هستید به جای مقصر شمردن سرنوشتتان، تصمیم قاطع بگیرید و آن را آن طور که می خواهید بسازید و از آن لذت ببرید. :w17::w17:

خوب بییید؟؟؟؟:w12::w12::w12:

چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
 

آتراد

عضو جدید
برا چی عزیز جنگی چیزی داشتی ؟
بد خوا مد خوا داشتی بگوا من چاکرتم ;)
در ضمن شرمنده من تشکر اصلا ندارم هی میادو میره وقتی اومد ایشالا از خجالتت در میام :(



هی..همجین..

قربونت داداش
فدات:w02:

من این چیزا حالیم نیست!!!:w00::w00:
فردا همه تشکرات میدی به من!!!!:w07::w07:

چندمین باره داری سرم کلاه میمالی!!!!!!!!!!!!11:crying::crying:
 

Similar threads

بالا