17 مرداد ، نوروزبل به معني آتش نوروزي و نام جشني است كه در نخستين روز از نوروز ما برگزار ميشود. آغاز سال ديلمي است و در بزرگداشت آن شعله نوروزي ميافروزند.
از غروب ۱۷ امرداد هجری خورشیدی سال جدید دیلمی آغاز شده و این روز در تقویم دیلمی معادل اول نوروز ما است..
مراسم آغاز سال جدید (نوروزبل) به طور متغیّر وابسته به محلّ برگزاری و نحوۀ قرار دادن پنج روز کبیسه بین سیزدهم تا هفدهم ماه برگزار می شد.امّا طبق محاسبات علمی آقای نصرالله هومند در کتاب «گاهشماری باستانی مردمان گیلان و مازندران» سال گیلکی همان 17 مرداد ماه سال هجری شمسی است. در این شامگاه به پیشواز سال نو رفته آتشی بلند مانند سده می افروزند که آن را «نوروزبل» می گویند. یعنی «شعلۀ بلند و فروزان آتش نوروزی». نوروزما ماه رسیدن محصول گندم و غلّات دیگر است، پس ماه خوشی است و شادمانی. ماه دارایی و مالداری، ماه جشن و عروسی...
نوروز بل چیست و چگونه آیینی است؟ از کی و از کجا سر برآورده است؟
بَل bal در لفظ مردم کوهستان یا وَل val ، در تلفظ مردم جلگه، در زبان گیلکی به معنی شعله آتش است و نوروز بل یعنی شعله آتش نوروزی. منظور از نوروز، نه نوروز ملی و سراسری ایران، و حتی فراتر از آن، فلات قاره ایران، بلکه نوروز بومی و ولایتی معروف به دیلمی یا گالشی خودمان یعنی نوروز گیلان باستان است.
نوروز بل جشنی است که عصر آخرین شب سال یعنی آخرین روز اسپندار ما و شب اولین روز سال یعنی اول نوروز ما به تقویم مردم گیلان برگزار می شود و با مراسم خاصی همراه است که از گذشته های دور تاکنون حفظ شده و سینه به سینه به ما رسیده است.
جشن نوروز بل در نیمه مرداد هر سال یعنی وسط تابستان یا به تعبیر قدیمی ها قلب الاسد، بین 13 تا 17 مرداد برپا می شود و مرداد هم طبق نجوم قدیم ماه شیر و خورشید است. چون سال از مرداد و از خانه خورشید شروع می شود و سال شمسی و خورشیدی است، از این رو به «افتوشومار» یا آفتاب شمار یعنی سال و تقویم آفتابی یا شمسی معروف است و چون گالشان بیشتر در حفظ و نگهداشت آن کوشیده اند و با حساب روز و ماه و سال آن کار می کنند به گالش شومار یا تقویم گالشی نیز معروف است و چون سال شماری باستانی و مربوط به تاریخ قدیم و دوره دیلمی هاست به تقویم دیلمی نیز نامبردار است .مردم از گذشته های دور به هفت ستاره اعتقادی عمیق داشتند که خورشید یکی از آن ها و بزرگترین آن ها بوده است. این ستاره ها هر کدام فراز و فرودی داشتند که مال خورشید از همه نمایان تر و برجسته تر بود. حرکات زمین و آسمان، شب و روز، گردش ماه و سال، فصول چهارگانه، سرما و گرما را با فراز و فرود آن می سنجیدند. این سنجش که بر مبنای وضعیت خورشید بود، سال خورشیدی را رقم می زد و دو حالت داشت: حالت اعتدالی و حالت انقلابی.
تفاوت سال خورشیدی رسمی کشور با سال خورشیدی گیلان باستان در این است که در تقویم کشوری، ملی و رسمی جانب اعتدال شب و روز و گرما و سرما به اصطلاح اعتدال بهاری گرفته شده ولی در تقویم بومی و گیلانی ما جانب انقلاب تابستانی یعنی اوج گرما، طول روز و کوتاهی شب و آغاز فرود آن گرفته شده است، همانطور که در تقویم میلادی، جانب انقلاب زمستانی یعنی اوج سرما و بلندی شب و کوتاهی روز و فرود آن در نظر گرفته شده است. البته نوروز شبیه به نوروز ما گیلانی ها را، ابوریحان بیرونی دانشمند برجسته ایرانی در یکی از کتاب های خود، در خوارزم گزارش داده است. البته روشن کردن آتش در نیمه تابستان در برخی جاهای ایران و خارج از ایران نیز وجود دارد از جمله ملاحان جنوب کشور که نیمه تابستان را جشن می گیرند و آتش می افروزند و هموطنان زرتشتی هم در اواسط تابستان در یزد و کرمان آتش امرداد روشن می کنند. در ارمنستان نیز ارامنه نیمه تابستان جشنی برپا می دارند و آتش برپا می کنند.
بهرحال اجرای مراسم نوروز بل نشان دهنده پشت سر گذاشتن اوج گرما و طول روز و از سر گرفتن فرود آن است. در ضمن آغاز و ابتدای تهیه و تدارک کوچ از ییلاق به طرف دشت گیلان نیز هست و این البته مقارن زمانی است که محصولات دامی و زراعی برداشت شده و اوقات فراغت حاصل گشته است و مردم به انواع و اقسام مراسم به ویژه جشن ها رو می آورند که نمونه آن امروزه به صورت عروسی، جشن خرمن، علم واچینی و غیره در جای جای روستاهای منطقه برگزار می شود. در زمان های گذشته مقارن همین ایام بوده که باج و خراج و مالیات نیز از دهقانان گرفته می شد. گفتنی است که مردم کوه نشین سرتاسر رشته کوههای البرز از غرب گیلان تا شرق مازندران به دو گروه تقسیم می شوند:
1- دامدار و کوچنده که به نام گالش معروفند.
2- باغدار و کشاورزِ که یک جا نشین هستند و به نام کلایی مشهورند.
اجرای مراسم نوروز بل و افروختن آتش بر فراز قلل کوهها البته بر عهده گالش ها یعنی چوپان ها بوده است که با گله های گاو و گوسفند و بز خود اغلب به مراتع و ارتفاعات کوچ می کنند. این گروه از گالشان سخت معتقدند که به هنگام اجرای مراسم نوروز بل باید از هر نظر تمیز باشند و شولا و کلاهی نمدی که بر سر دارند باید بری از هر آلودگی باشد. بنابراین تازه ترین شولای خود را پوشیده در جشن شرکت می کنند.
ه هنگام تحویل سال در بالای کوههای مرتفع به فاصله های دور از هم با هدایت یک سرگالش آگاه و وارد به زمان دقیق تحویل سال، آتش بزرگی می افروزند و به این وسیله تحویل سال جدید را به یکدیگر اطلاع می دهند. شعله آتشی که آن ها از فراز کوهها می افروزند علامتی است برای مردم تمامی روستاهای اطراف به خصوص جنگل نشینان که از میان انبوه جنگل ها مطلع شوند سال نو فرا رسیده است تا به پیشواز آن بروند.
معمولاً اهالی روستاها به نیمه تابستان که نزدیک می شدند، آمادگی جشن نوروز بل و تحویل سال را داشتند. کودکان هم شب ها با کنجکاوی منتظر دیدن آتش نوروزی از بالای کوهها بودند و آن گاه که شبی شعله آتش را می دیدند با خوشحالی فریاد برمی آوردند «نوروز بل» ی بوما «نوروز بل» ی بوما و از پدر و مادر خود مژدگانی می گرفته و خبر این موضوع در دره می پیچید. همان طور که نگارنده برحسب تصادف دید و ماوقع را شنید و گزارش داد.
پس نوروز بل جشنی نه فقط برای گالشان و چوپانان بلکه برای تمام ساکنان روستاها و کوه نشینان گیلان و همین طور به خاطر علائق زمین و ملک و کارشان در مناطق پایین دست جلگه ای، در دشت گیلان و برای همه گیلانیان بوده است. همین طور در مازندران و میان کوه نشینان آن سامان هم ما این جشن را داریم. مشترکات بسیار زیادی میان گیلان و مازندران است که یکی از آن ها همین نوروز بل است.
ماههای گیلانی بر اساس تقویم خورشیدی به اصطلاح «افتوشومار»، 30 روزه است با یک پنجک که جای آن در چند نقطه گیلان فرق می کند ولی معمولاً در پایان «اول ما» برابر با اواسط فروردین محاسبه می شود. اسامی ماههای گیلانی که به گالشی هم معروف اند به شرح زیر است:
* نوروز ما برابر با نیمه دوم مرداد- نیمه اول شهریور که اولین ماه سال است.
* کورچˇ ما برابر با نیمه دوم شهریور- نیمه اول مهر
* اریه ما برابر با نیمه دوم مهر- نیمه اول آبان
* تیرما برابر با نیمه دوم آبان- نیمه اول آذر
* موردال ما برابر با نیمه دوم آذر- نیمه اول دی
* شریرما برابر با نیمه دوم دی- نیمه اول بهمن
* امیرما برابر با نیمه دوم بهمن- نیمه اول اسفند
* اول ما برابر با نیمه دوم اسفند- نیمه اول فروردین
* سیاما برابر با نیمه دوم فروردین- نیمه اول اردیبهشت
* دیه ما برابر با نیمه دوم اردیبهشت- نیمه اول خرداد
* ورفنˇ ما برابر با نیمه دوم خرداد- نیمه اول تیر
* اسپندارما برابر با نیمه دوم تیر- نیمه اول مرداد
مطابق محاسبات دقیق نجومی که برخی کارشناسان و آگاهان امر نجوم و تقویم انجام داده اند، هم اینک ما در سال 1584 دیلمی یا گیلان باستان قرار داریم یعنی 195 سال پیش تر از تعیین تاریخ شمسی هجری و195 سال بیشتر از سال 1388 که اینک در آن به سر می بریم.
چه اتفاقی آن زمان در تاریخ منطقه افتاده است به درستی نمی دانیم، و اصلاً آیا اتفاقی افتاده یا نیفتاده در پرده ای از ابهام است اما جای تحقیق و مطالعه دارد. ساده ترین و منطقی ترین اتفاق این است که منجمان و گاهشماران آن زمان با احتساب کبیسه از آن سال، تقویم باستانی گیلان را ثابت نگهداشته اند که این خود بزرگترین اتفاق است. فراموش نکنیم تقویم های شمسی و کاربرد با آن از ثمرات تمدنی ملل متمدن است و بر خلاف سال های ماهی (قمری) که بیشتر بر پایه مذهب و اعتقادات آیینی است ارتباط مستقیم با کار و فعالیت روزانه و روابط اجتماعی حاکم بر اجتماعات یک جانشین دارد. سابقه تمدنی و شهرنشینی در مناطق کوهستانی گیلان در دوره های بسیار دور به اثبات رسیده است و ما منجمان و ستاره شناسان بزرگی داشته ایم که کوشیار گیلانی یکی از معروفترین آن ها بوده است.
منبع : برگرفته از کتاب زنده یاد محمود پاینده لنگرودی "آئین ها و باورداشتهای گیل و دیلم"



از غروب ۱۷ امرداد هجری خورشیدی سال جدید دیلمی آغاز شده و این روز در تقویم دیلمی معادل اول نوروز ما است..
مراسم آغاز سال جدید (نوروزبل) به طور متغیّر وابسته به محلّ برگزاری و نحوۀ قرار دادن پنج روز کبیسه بین سیزدهم تا هفدهم ماه برگزار می شد.امّا طبق محاسبات علمی آقای نصرالله هومند در کتاب «گاهشماری باستانی مردمان گیلان و مازندران» سال گیلکی همان 17 مرداد ماه سال هجری شمسی است. در این شامگاه به پیشواز سال نو رفته آتشی بلند مانند سده می افروزند که آن را «نوروزبل» می گویند. یعنی «شعلۀ بلند و فروزان آتش نوروزی». نوروزما ماه رسیدن محصول گندم و غلّات دیگر است، پس ماه خوشی است و شادمانی. ماه دارایی و مالداری، ماه جشن و عروسی...
نوروز بل چیست و چگونه آیینی است؟ از کی و از کجا سر برآورده است؟
بَل bal در لفظ مردم کوهستان یا وَل val ، در تلفظ مردم جلگه، در زبان گیلکی به معنی شعله آتش است و نوروز بل یعنی شعله آتش نوروزی. منظور از نوروز، نه نوروز ملی و سراسری ایران، و حتی فراتر از آن، فلات قاره ایران، بلکه نوروز بومی و ولایتی معروف به دیلمی یا گالشی خودمان یعنی نوروز گیلان باستان است.
نوروز بل جشنی است که عصر آخرین شب سال یعنی آخرین روز اسپندار ما و شب اولین روز سال یعنی اول نوروز ما به تقویم مردم گیلان برگزار می شود و با مراسم خاصی همراه است که از گذشته های دور تاکنون حفظ شده و سینه به سینه به ما رسیده است.
جشن نوروز بل در نیمه مرداد هر سال یعنی وسط تابستان یا به تعبیر قدیمی ها قلب الاسد، بین 13 تا 17 مرداد برپا می شود و مرداد هم طبق نجوم قدیم ماه شیر و خورشید است. چون سال از مرداد و از خانه خورشید شروع می شود و سال شمسی و خورشیدی است، از این رو به «افتوشومار» یا آفتاب شمار یعنی سال و تقویم آفتابی یا شمسی معروف است و چون گالشان بیشتر در حفظ و نگهداشت آن کوشیده اند و با حساب روز و ماه و سال آن کار می کنند به گالش شومار یا تقویم گالشی نیز معروف است و چون سال شماری باستانی و مربوط به تاریخ قدیم و دوره دیلمی هاست به تقویم دیلمی نیز نامبردار است .مردم از گذشته های دور به هفت ستاره اعتقادی عمیق داشتند که خورشید یکی از آن ها و بزرگترین آن ها بوده است. این ستاره ها هر کدام فراز و فرودی داشتند که مال خورشید از همه نمایان تر و برجسته تر بود. حرکات زمین و آسمان، شب و روز، گردش ماه و سال، فصول چهارگانه، سرما و گرما را با فراز و فرود آن می سنجیدند. این سنجش که بر مبنای وضعیت خورشید بود، سال خورشیدی را رقم می زد و دو حالت داشت: حالت اعتدالی و حالت انقلابی.
تفاوت سال خورشیدی رسمی کشور با سال خورشیدی گیلان باستان در این است که در تقویم کشوری، ملی و رسمی جانب اعتدال شب و روز و گرما و سرما به اصطلاح اعتدال بهاری گرفته شده ولی در تقویم بومی و گیلانی ما جانب انقلاب تابستانی یعنی اوج گرما، طول روز و کوتاهی شب و آغاز فرود آن گرفته شده است، همانطور که در تقویم میلادی، جانب انقلاب زمستانی یعنی اوج سرما و بلندی شب و کوتاهی روز و فرود آن در نظر گرفته شده است. البته نوروز شبیه به نوروز ما گیلانی ها را، ابوریحان بیرونی دانشمند برجسته ایرانی در یکی از کتاب های خود، در خوارزم گزارش داده است. البته روشن کردن آتش در نیمه تابستان در برخی جاهای ایران و خارج از ایران نیز وجود دارد از جمله ملاحان جنوب کشور که نیمه تابستان را جشن می گیرند و آتش می افروزند و هموطنان زرتشتی هم در اواسط تابستان در یزد و کرمان آتش امرداد روشن می کنند. در ارمنستان نیز ارامنه نیمه تابستان جشنی برپا می دارند و آتش برپا می کنند.
بهرحال اجرای مراسم نوروز بل نشان دهنده پشت سر گذاشتن اوج گرما و طول روز و از سر گرفتن فرود آن است. در ضمن آغاز و ابتدای تهیه و تدارک کوچ از ییلاق به طرف دشت گیلان نیز هست و این البته مقارن زمانی است که محصولات دامی و زراعی برداشت شده و اوقات فراغت حاصل گشته است و مردم به انواع و اقسام مراسم به ویژه جشن ها رو می آورند که نمونه آن امروزه به صورت عروسی، جشن خرمن، علم واچینی و غیره در جای جای روستاهای منطقه برگزار می شود. در زمان های گذشته مقارن همین ایام بوده که باج و خراج و مالیات نیز از دهقانان گرفته می شد. گفتنی است که مردم کوه نشین سرتاسر رشته کوههای البرز از غرب گیلان تا شرق مازندران به دو گروه تقسیم می شوند:
1- دامدار و کوچنده که به نام گالش معروفند.
2- باغدار و کشاورزِ که یک جا نشین هستند و به نام کلایی مشهورند.
اجرای مراسم نوروز بل و افروختن آتش بر فراز قلل کوهها البته بر عهده گالش ها یعنی چوپان ها بوده است که با گله های گاو و گوسفند و بز خود اغلب به مراتع و ارتفاعات کوچ می کنند. این گروه از گالشان سخت معتقدند که به هنگام اجرای مراسم نوروز بل باید از هر نظر تمیز باشند و شولا و کلاهی نمدی که بر سر دارند باید بری از هر آلودگی باشد. بنابراین تازه ترین شولای خود را پوشیده در جشن شرکت می کنند.

ه هنگام تحویل سال در بالای کوههای مرتفع به فاصله های دور از هم با هدایت یک سرگالش آگاه و وارد به زمان دقیق تحویل سال، آتش بزرگی می افروزند و به این وسیله تحویل سال جدید را به یکدیگر اطلاع می دهند. شعله آتشی که آن ها از فراز کوهها می افروزند علامتی است برای مردم تمامی روستاهای اطراف به خصوص جنگل نشینان که از میان انبوه جنگل ها مطلع شوند سال نو فرا رسیده است تا به پیشواز آن بروند.
معمولاً اهالی روستاها به نیمه تابستان که نزدیک می شدند، آمادگی جشن نوروز بل و تحویل سال را داشتند. کودکان هم شب ها با کنجکاوی منتظر دیدن آتش نوروزی از بالای کوهها بودند و آن گاه که شبی شعله آتش را می دیدند با خوشحالی فریاد برمی آوردند «نوروز بل» ی بوما «نوروز بل» ی بوما و از پدر و مادر خود مژدگانی می گرفته و خبر این موضوع در دره می پیچید. همان طور که نگارنده برحسب تصادف دید و ماوقع را شنید و گزارش داد.
پس نوروز بل جشنی نه فقط برای گالشان و چوپانان بلکه برای تمام ساکنان روستاها و کوه نشینان گیلان و همین طور به خاطر علائق زمین و ملک و کارشان در مناطق پایین دست جلگه ای، در دشت گیلان و برای همه گیلانیان بوده است. همین طور در مازندران و میان کوه نشینان آن سامان هم ما این جشن را داریم. مشترکات بسیار زیادی میان گیلان و مازندران است که یکی از آن ها همین نوروز بل است.
ماههای گیلانی بر اساس تقویم خورشیدی به اصطلاح «افتوشومار»، 30 روزه است با یک پنجک که جای آن در چند نقطه گیلان فرق می کند ولی معمولاً در پایان «اول ما» برابر با اواسط فروردین محاسبه می شود. اسامی ماههای گیلانی که به گالشی هم معروف اند به شرح زیر است:
* نوروز ما برابر با نیمه دوم مرداد- نیمه اول شهریور که اولین ماه سال است.
* کورچˇ ما برابر با نیمه دوم شهریور- نیمه اول مهر
* اریه ما برابر با نیمه دوم مهر- نیمه اول آبان
* تیرما برابر با نیمه دوم آبان- نیمه اول آذر
* موردال ما برابر با نیمه دوم آذر- نیمه اول دی
* شریرما برابر با نیمه دوم دی- نیمه اول بهمن
* امیرما برابر با نیمه دوم بهمن- نیمه اول اسفند
* اول ما برابر با نیمه دوم اسفند- نیمه اول فروردین
* سیاما برابر با نیمه دوم فروردین- نیمه اول اردیبهشت
* دیه ما برابر با نیمه دوم اردیبهشت- نیمه اول خرداد
* ورفنˇ ما برابر با نیمه دوم خرداد- نیمه اول تیر
* اسپندارما برابر با نیمه دوم تیر- نیمه اول مرداد
مطابق محاسبات دقیق نجومی که برخی کارشناسان و آگاهان امر نجوم و تقویم انجام داده اند، هم اینک ما در سال 1584 دیلمی یا گیلان باستان قرار داریم یعنی 195 سال پیش تر از تعیین تاریخ شمسی هجری و195 سال بیشتر از سال 1388 که اینک در آن به سر می بریم.
چه اتفاقی آن زمان در تاریخ منطقه افتاده است به درستی نمی دانیم، و اصلاً آیا اتفاقی افتاده یا نیفتاده در پرده ای از ابهام است اما جای تحقیق و مطالعه دارد. ساده ترین و منطقی ترین اتفاق این است که منجمان و گاهشماران آن زمان با احتساب کبیسه از آن سال، تقویم باستانی گیلان را ثابت نگهداشته اند که این خود بزرگترین اتفاق است. فراموش نکنیم تقویم های شمسی و کاربرد با آن از ثمرات تمدنی ملل متمدن است و بر خلاف سال های ماهی (قمری) که بیشتر بر پایه مذهب و اعتقادات آیینی است ارتباط مستقیم با کار و فعالیت روزانه و روابط اجتماعی حاکم بر اجتماعات یک جانشین دارد. سابقه تمدنی و شهرنشینی در مناطق کوهستانی گیلان در دوره های بسیار دور به اثبات رسیده است و ما منجمان و ستاره شناسان بزرگی داشته ایم که کوشیار گیلانی یکی از معروفترین آن ها بوده است.
منبع : برگرفته از کتاب زنده یاد محمود پاینده لنگرودی "آئین ها و باورداشتهای گیل و دیلم"
آخرین ویرایش: