◄ اصطلاحات پزشکی و بهداشتی ►

[Foster.nicely]

اشرشياكلي​

از عوامل باكتريايي عامل اسهال كه نقش مهمي در اسهال مسافران و در موارد اپيدمي اسهال به ويژه در كودكان دارد.

 

[Foster.nicely]

اصطلاحات پزشکی

اضطراب​

هيجان

 

[Foster.nicely]

اضطراب و نگراني​

خلق بي قراري همراه با افسردگي

 

[Foster.nicely]

اعتياد​

يك حالت رواني و گاهي جسمي ناشي از تاثير دارو بر روي يك موجود زند هاست كه رفتار و واكنش هاي خاص و شخصي را در ارگانيسم ظاهر مي نمايد و هميشه همراه با يك كشش مفرط براي مصرف دايمي يا دوره اي آن دارو مي باشد.

 

[Foster.nicely]

افتالمولوژي​

چشم پزشكي؛ شاخه اي از پزشكي كه به طور مفصل راجع به آناتومي، فيزيولوژي، پاتولوژي و ساير موارد مربوط به چشم بحث مي‌كند

 

[Foster.nicely]

افسردگي​

1- كمبود يا كاهش فعاليت
2- در روانپزشكي اندوه مرضي

 

[Foster.nicely]

اكتسابي​

چيزي كه هنگام تولد نباشد، ولي در پاسخ به محيط در فرد به وجود مي آيد و تحت تأثير انتقال ارثي نيست.

 

[Foster.nicely]

اكتودرم​

لايه زاينده ابتدايي خارجي جنين كه بخشي از اپي تليوم و بافت‌هاي عصبي را مي‌سازد

 

[Foster.nicely]

اكلامپسي​

تشنج حاملگي ، غش حاملگي ،‌عارضه اي كه معمولاً بدليل مسموميت هاي حاملگي رخ مي دهد

 

[Foster.nicely]

اگزما​

عارضه التهابي سطحي پوست است كه غالباً اپيدرم را در برمي گيرد و در مراحل اوليه با قرمزي ، خارش، پوسته ريزي همراه است.

 

[Foster.nicely]

التهاب​

وضعيت بخشي از بدن همراه با گرما ، تورم يا برافروختگي در نتيجه واكنش به آسيب يا عفونت

 

[Foster.nicely]

التهاب حاد​

التهاب شديد با پيشرفت سريع و علائم واضح

 

[Foster.nicely]

الكتروانسفالوگرام​

(Electroencephalogram)
يك ثبت گرافيك از فعاليت الكتريكي انجام شده در مغز

 

[Foster.nicely]

الكتروكارديو گرام​

Electrocardiogram
ثبت نمودار از وقايع الكتريكي قلب در طول فعاليت عضلات قلب در طول چرخه قلب، اين نمودار مي تواند روي يك كاغذ يا روي اسيلوسكوپ نمايش داده شود

 

[Foster.nicely]

الكتروليز​

1- جدا سازي يون ها از طريق قرار دادن آنها در يك ميدان الكتريكي
2- تخريب فوليكول هاي مو به وسيله ماساژ با جريان الكتريكي

 

[Foster.nicely]

الكليسم​

حالت مرضي كه در نتيجه مصرف بيش از حد مشروبات الكلي به وجود مي آيد.

 

[Foster.nicely]

انتقال​

عمل رساندن يا انتقال دادن به خصوص انتقال گرما در يك مايع يا گاز از طريق حركت ذرات گرم شده

 

[Foster.nicely]

انتقال​

سرايت؛ مثل انتقال يك بيماري از يك فرد به فرد ديگري

 

[Foster.nicely]

انتوباسيون​

تعبيه يا وارد ساختن يك لوله به داخل يكي از كانال‌هاي بدن يا ارگان‌هاي تو خالي مانند ناي

 

[Foster.nicely]

اصطلاحات پزشکی

اندميك​

بومي به وفور در طول زمان اتفاق مي افتد. براي شيوع يك بيماري در يك منطقه به كار مي رود.

 

[Foster.nicely]

اندودرم​

لايه زاينده ابتدايي داخلي جنين كه در برخي بافتهاي پوششي بزرگ مي‌شود.

 

[Foster.nicely]

اصطلاحات پزشکی

اندوكرين​

اصطلاحي كه براي غدد بدون مجرا به كار مي رود و هورمون هاي خود را مستقيما به درون خون يا لنف ترشح مي كنند. مثالهايي از اين دسته شامل : هيپوتالاموس، هيپوفيز، غدد تيروئيد، غدد پاراتيروئيد، غدد آدرنال، پانكراس، گنادهاي جنسي،تيموس وغده صنوبري مي‌باشد.

 

[Foster.nicely]

اندومتريوم​

غشاء مخاطي درون رحم كه طي دوره قاعدگي براي آمادگي جهت امكان لانه گزيني يك تخمك بارور، ضخيم مي شود. اگر تخمك بارور نشود، طي دوره قاعدگي خون جاري مي شود.

 

[Foster.nicely]

انزال​

بيرون ريختن مايع مني از آلت تناسلي در نتيجه تحريك جنسي

 

[Foster.nicely]

انزال​

خروج ناگهاني و پر فشار، به خصوص در مورد مايع مني

 

[Foster.nicely]

انسولين​

يك هورمون پروتئيني كه از سلولهاي جزاير لانگرهانس پانكراس توليد مي‌شود. اين هورمون كه اصلي‌ترين تنظيم كننده سوخت و ساز بدن است، در پاسخ به افزايش ميزان گلوكز يا اسيدهاي آمينه خون ترشح مي‌شود

 

[Foster.nicely]

انقباض​

كوتاه شدن؛ اختصار؛ ادغام

 

[Foster.nicely]

انكوباتور​

دستگاهي براي فراهم نمودن شرايط ايده‌آل (از نظر درجه حرارت، رطوبت و غيره) به منظور رشد و نمو يك نوزاد نارس و يا كشت دادن باكتري‌ها

 

[Foster.nicely]

انگشت شست​

انگشت راديال يا اول دست

 

[Foster.nicely]

انگل​

موجود زنده اي كه در داخل و يا بر روي كالبد موجود زنده ديگري زندگي مي كند و ادامه زندگي آن متكي به حيات موجود زنده ديگر است.