آقا ممنون.اگه خود شما چیز بدرد بخوری داری بزاری بازم بیشتر ممنون میشم.خودم چند تا پیدا کردم اما نمی دونم که اون چیزی هست که من مخوام یا نه و اینکه اینا صفحاشون زیاده و باید بدم برام ترجمه بکنن.انگلیسیم خوب نیست و اینکه میخوام خیلی طولانی نباشه.بازم ممنون
سایتی که گفتین رو رفتم سایت خوبی بود ولی مثلا تو این لینک مقابل:www.unipi.gr/akad_tmhm/biom_dioik_tech/files/pmbok.pdfو ممکنه نظرتون در مورد مقاله های این سایت بگید.اینا اون چیزی که من میخوام هستن یا نه http://www.pmpapers.com/
سایتی که گفتین رو رفتم سایت خوبی بود ولی مثلا تو این لینک مقابل:www.unipi.gr/akad_tmhm/biom_dioik_tech/files/pmbok.pdf
یه مقاله جمع و جور کلا در مورد pmbok هستش ولی یه ذره تعداد صفحاتش زیاده تقریبا صدوخورده ای! شما اگه میخای میتونی از این مقاله 10-15 صفحه خودتون سرفصل ها و مطالب مهم رو جدا کنید.انگلیسیشم انقد سخت نیست که اذیتتون کنه.در ضمن به نظرم اگه میتونید همون 10-15 صفحه رو خودتون ترجمه کنید خیلی بهتره.شاید الان یه کمی اذیت بشید اما بجاش بعدا که نیاز به همچین مطلب لاتینی داشتید دیگه نیازی به مترجم ندارید .راستی تو کتاب سبزه پرور هم در مورد pmbok به اختصار صحبت شده.اگه خواستید میتونید اونجا هم مراجعه کنید.
سلام دوستان من چند وقتی هستش که با این بحث کالبراسیون درگیرمنوشته کتاب ها و... یه جورایی گنگ هستش .اگه شما ها اطلاعاتی و یا تجربه ای در این زمینه و اینکه اصلا کالیبراسیون چیه کاربردش کجاست و کلا نحوه به کار گیریش چه جوریه ... دارید اینجا بگذارید تا از اطلاعات شما استفاده کنیم ممنون.
![]()
سلام.خوب در همه كارخانه هاي توليدي بخشي به نام كاليبراسيون دارند كه ابزار هاي اندازه گيري اعم از كوليس،ميكرومتر و... را كاليبره ميكنند تا در خطا به حداقل برسد.
دوره هاي اون هم براي هر ابزاري متفاوت است.(بنا بر حساسيت كار و نوع ابزار)
مثلا كوليس 4 ماه يكبار
ميكرو متر 2 ماه يكبار
خط كش 12 ماه يكبار
كاليبره ميشه
خیلی ممنون.ولی این که خود pmbok هستش.من یه مقاله میخوام درباره مدیریت پروژه در مبنای pmbok نه خود pmbokسایتی که گفتین رو رفتم سایت خوبی بود ولی مثلا تو این لینک مقابل:www.unipi.gr/akad_tmhm/biom_dioik_tech/files/pmbok.pdfیه مقاله جمع و جور کلا در مورد pmbok هستش ولی یه ذره تعداد صفحاتش زیاده تقریبا صدوخورده ای! شما اگه میخای میتونی از این مقاله 10-15 صفحه خودتون سرفصل ها و مطالب مهم رو جدا کنید.انگلیسیشم انقد سخت نیست که اذیتتون کنه.در ضمن به نظرم اگه میتونید همون 10-15 صفحه رو خودتون ترجمه کنید خیلی بهتره.شاید الان یه کمی اذیت بشید اما بجاش بعدا که نیاز به همچین مطلب لاتینی داشتید دیگه نیازی به مترجم ندارید .راستی تو کتاب سبزه پرور هم در مورد pmbok به اختصار صحبت شده.اگه خواستید میتونید اونجا هم مراجعه کنید.
سلام دوستان من چند وقتی هستش که با این بحث کالبراسیون درگیرمنوشته کتاب ها و... یه جورایی گنگ هستش .اگه شما ها اطلاعاتی و یا تجربه ای در این زمینه و اینکه اصلا کالیبراسیون چیه کاربردش کجاست و کلا نحوه به کار گیریش چه جوریه ... دارید اینجا بگذارید تا از اطلاعات شما استفاده کنیم ممنون.
![]()
.
.
.
سلام!!
معنای لغوی کالیبراسیون یعنی :
مقايسه ابزار دقيق با يک مرجع استاندارد آزمايشگاهي در شرايط استاندارد ، جهت اطمينان از دقت و سلامت آن و تعيين ميزان خطاي اين وسيله نسبت به آن استاندارد وتنظيم آن در مقايسه با استاندارد!!
شما چی مد نظرتون هست ؟!!![]()
فاطیما جان من شنیدم کالیبراسیون خیلی کار ضریف و حساسیه. تو 1 زیرزمینایی دور از هر لرزش و ارتعاش و شیب و باد و چه میدونم دور از هر عامل تأثیرگذار انجام میشه. برای همین ایجاد یه همچین جایی هزینه بره. پس معمولاً کارخانه ها ابزارهاشون رو میدن به جایی که براشون کالیبره کنن.ببینید این استانداردها برچه اساسی هستن ؟ بعدش اگر کار به این سادگی هست یعنی فقط قراره ابزار بایک استاندارد از پیش تعیین شده ای مقایسه بشن چرا کارخانجات اینقد هزینه میکنن و از شرکت های مشاوره ای میخوان که کالیبراسیون رو انجام بدن؟ در غیر این صورت اگر کار ساده ای نیست دقیقا کالیبره کردن چه فرایندهایی رو طی میکنه این سواله منه بازم ممنون از توجهتون.
آره همش ما این مباحثو یاد میگیریم ولی بلد نیستیم پیادشون کنیم. تو کار با نرم افزار MSP هم من این مشکلو دارم که بلدم فعالیتارو وارد کنم، تقویم و منابع و پیش نیاز به هرکدوم اختصاص بدم اما بعدش نمیدونم دیگه باید چیکار کنم. یعنی مثلاً خود نرم افزار میره جلو هر روز به ما میگه چیکار کنیم و چیکار نکنیم؟ نباید چیزی وارد کرد دیگه؟
آره همش ما این مباحثو یاد میگیریم ولی بلد نیستیم پیادشون کنیم. تو کار با نرم افزار MSP هم من این مشکلو دارم که بلدم فعالیتارو وارد کنم، تقویم و منابع و پیش نیاز به هرکدوم اختصاص بدم اما بعدش نمیدونم دیگه باید چیکار کنم. یعنی مثلاً خود نرم افزار میره جلو هر روز به ما میگه چیکار کنیم و چیکار نکنیم؟ نباید چیزی وارد کرد دیگه؟
دستت درد نکنه. ولی من میخواستم بدونم چه فرم ها و مدارکی برای شرکتی که ایزو داره یا میخواد بگیره در مورد کالیبراسیون نیازه. این بیشتر روش ها رو توضیح داده و همین طور قسمت های مختلفو تعریف کرده.سلام فایل پیوست تاحدودی کمکت میکنه
یعنی مثلاً هربار باید خودمون حساب کنیم چند درصد پیشرفت داشته هرکدوم از فعالیت ها بعد واردش کنیم بعد از نمودارای base line یا مثلاً s- curve مقایسش کنیم که چقدر خوب پیش رفتیم؟ اگه اینطور باشه که خیلی سخت و زمانبره...شما قبل از اجرای یک پروژه برنامه ریزی می کنید (جدا از اینکه خود عمل برنامه ریزی هم کار سختی هست.) اما زمانیکه وارد فاز اجرا می شید به دلایلی پروژه مطابق برنامه جلو نمیره اینجا همونطور که آقا ایمان اشاره کردند وارد فاز کنترل پروژه میشید که باید به صورت دوره ای پروژه خودتون رو کنترل کنید مثلا ماهانه یا هفتگی بعد با update project/task پروژه خودتون رو کنترل کنید که چقدر پیشرفت فیزیکی داشته اید و یا با baseline میتونید پروژه رو مقایسه کنید که چقدر جلو هستید از برنامه یا عقب
دستت درد نکنه. ولی من میخواستم بدونم چه فرم ها و مدارکی برای شرکتی که ایزو داره یا میخواد بگیره در مورد کالیبراسیون نیازه. این بیشتر روش ها رو توضیح داده و همین طور قسمت های مختلفو تعریف کرده.
تو اکثر پروژه ها دو تا تاریخ واقعی و بیس لاین هست .بیس لاین که چیزیه که شما برنامه ریزی کردید و تاریخ واقعی هم مشخصه. بعدشم دیگه به مقایسه و اینها برمیگرده که خودت اشاره کردی . اما چیزی که من دیدم تا حدی تو پروژه های بزرگ به برنامه نویسی هم نیاز پیدا میکنیدیعنی مثلاً هربار باید خودمون حساب کنیم چند درصد پیشرفت داشته هرکدوم از فعالیت ها بعد واردش کنیم بعد از نمودارای base line یا مثلاً s- curve مقایسش کنیم که چقدر خوب پیش رفتیم؟ اگه اینطور باشه که خیلی سخت و زمانبره...
برنامه نویسی واسه چی...؟!تو اکثر پروژه ها دو تا تاریخ واقعی و بیس لاین هست .بیس لاین که چیزیه که شما برنامه ریزی کردید و تاریخ واقعی هم مشخصه. بعدشم دیگه به مقایسه و اینها برمیگرده که خودت اشاره کردی . اما چیزی که من دیدم تا حدی تو پروژه های بزرگ به برنامه نویسی هم نیاز پیدا میکنید
یعنی مثلاً هربار باید خودمون حساب کنیم چند درصد پیشرفت داشته هرکدوم از فعالیت ها بعد واردش کنیم بعد از نمودارای base line یا مثلاً s- curve مقایسش کنیم که چقدر خوب پیش رفتیم؟ اگه اینطور باشه که خیلی سخت و زمانبره...
منحنی S تو عمل اصلا استفاده نمی شه . بیشتر تزئینی هست . برنامه نویسی هم می شه برای محاسبه درصد پیشرفت فیزیکی و ... استفاده کرد و خیلی چیز بزرگی نیست .فکر میکنم کار اصولی همین باشه مثلا هر دو هفته یکبار کل پروژه رو به روز میکنیم یا یک روزی رو به عنوان بازرسی قرار میدیم که از وضعیت پروژه مطلع باشیم.
البته میتونیم بدون استفاده از منحنی s هم مقایسه کرد
با فاکتور وزنی و درصد تکمیل هم میشه درصد تکمیل کل پروژه رو بدست آورد
فکر کنم از برنامه نویسی هم برای نوشتن ماکرو ها استفاده میشه
با سلام
چون تاپیک سوال درباره ی کتابها در زیرتالار کتابخانه قفل بود سوالمو اینجا می پرسم: اگر کسی درباره ی «برنامه ریزی سناریو» کتابی می شناسه لطفا به من معرفی کنه...
فکر میکنم کار اصولی همین باشه مثلا هر دو هفته یکبار کل پروژه رو به روز میکنیم یا یک روزی رو به عنوان بازرسی قرار میدیم که از وضعیت پروژه مطلع باشیم.
البته میتونیم بدون استفاده از منحنی s هم مقایسه کرد
با فاکتور وزنی و درصد تکمیل هم میشه درصد تکمیل کل پروژه رو بدست آورد
فکر کنم از برنامه نویسی هم برای نوشتن ماکرو ها استفاده میشه
منحنی S تو عمل اصلا استفاده نمی شه . بیشتر تزئینی هست . برنامه نویسی هم می شه برای محاسبه درصد پیشرفت فیزیکی و ... استفاده کرد و خیلی چیز بزرگی نیست .
ماکرو چیه؟ واسه محاسبه درصد پیشرفت فیزیکی چه جوری از برنامه ریزی استفاده میشده؟! یکی از استادا میگفت میان کارو برای خودشون قسمت بندی میکنن، هر مقداریش که جلو رفت یعنی یه درصدیش جلو رفته. اما چه جوریشو نمیدونم.
ماکرو چیه؟ واسه محاسبه درصد پیشرفت فیزیکی چه جوری از برنامه ریزی استفاده میشده؟! یکی از استادا میگفت میان کارو برای خودشون قسمت بندی میکنن، هر مقداریش که جلو رفت یعنی یه درصدیش جلو رفته. اما چه جوریشو نمیدونم.
فک کنم فرمول دقیق تر اینه که برای هر فعالیتی یه ضریب وزنی در نظر میگیرن و فرمول رو اینجوری میشه حساب کردبرای این از ماکرو استفاده میکنند که از کار های تکراری جلوگیری بشه
درصد پیشرفت فیزیکی هم اینطوری محاسبه میشه:
(درصد پیشرفت* فاکتور وزنی) / 100
فکر کنم تقسیم بندی پروژه در هر کاری متفاوته و ی فرمول خاصی نداره
فک کنم فرمول دقیق تر اینه که برای هر فعالیتی یه ضریب وزنی در نظر میگیرن و فرمول رو اینجوری میشه حساب کرددرصد پیشرفت هر کار * فاکتور وزنی هر کار ) / مجموع ضریب وزنی ها کل(با تشکر از 1716 جان!)
البته چندین راه وجود داره که مثلا هزینه انجام شده به کل هزینه طرح هم یه راهیه . در کل راه های زیادی وجود داره و هیچ کدوم قطعی نیست
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
G | سمینار تخصصی آشنائی با شرکتهای لجستیک طرف سوم 3PL | مهندسی صنایع | 0 | |
S | کلمات انگلیسی تخصصی رشته صنایع(کمک فوریییی) | مهندسی صنایع | 1 |