••๑۩๑۞๑۩๑ مسابقه بزرگ ادبی این عکس متعلق به کیست؟ دارای جایزه ویژه ๑۩๑۞๑۩๑ ••

گلابتون

مدیر بازنشسته
آفرين عزيزم...درسته ..كاملا درسته...

حالا اگه مختصر شرح حالي از ايشون دردست داري بفرما و عكس بعدي رو هم محبت كن خانومي :w16:
 

lastgoddess

عضو جدید
دكتر سیروس شميسا



[FONT=courier new, courier, mono][/FONT]
[FONT=courier new, courier, mono]دكتر سیروس شميسا [/FONT]
نام و نام خانوادگی: دكتر سیروس شميسا
تحصیلات: دكتر
زمینه فعالیت: ادبيات
کتب:
آشنایی با عروض و قافیه ، فرهنگ تلمیحات ، فرهنگ عروضی ، نگاهی تازه به بدیع ، نگاهی به سپهری ، سیر غزل ، سیر رباعی ، بایونگ و هسه ( ترجمه ) ، وزن های پاییزی خواب ( مجموعه شعر ) ، گزیده اشعار مولوی ، ال الاد ( ترجمه ) ، انواع ادبی ، آینه، مجموعه داستان ) ، چهل شعر ( مجموعه شعر ) ، گزیده اشعار مولوی ، بیان ، ای ای كمینگر و شعرهایی از او ، داستان یك روح ( شرح و متن بوف كور ) ، سبك شناسی شعر ، كلیات سبك شناسی ، نگاهی به فروغ فرخزاد ، سیروس در اعماق
( مجموعه داستان ، دستور پنج استاد معانی ، العجم فی معاییر اشعار العجم ) .

سوابق کاری:
دكتر سروش شمسیا ، متولد رشت است و در خانواده ای فرهنگی رشد كرد . پدرش و مادرش هر دو اهل ادب بودند و شغلشان تدریس بود . جد مادری دكتر شميسا ، شیخ محمد سعید گیلانی ، استاد دكتر محمد معین بود .
دكتر شميسا بعد از اتمام تحصیلات متوسطه در رشته پزشكی دانشگاه شیراز پذیرفته شد . سالی را به تحصیل طب پرداخت اما چون به ادبیات علاقه فراوانی داشت پزشكی را رها كرد و وارد دانشكدة ادبیات شد . دكتر شمسیا همزمان با تدریس در دانشگاههای كشور به مطالعه و تحقیق در ادبیات می پردازد كه صاحب آثار فراوانی نیز می باشد . او یكی از فعالترین معلمانی است كه ادبیات فارسی را از زوایای مختلف مورد نقد و بررسی قرار می دهد . از مهمترین تألیفات دكتر شميسا می توان از كتابهای زیر یاد كرد :
آشنایی با عروض و قافیه ، فرهنگ تلمیحات ، فرهنگ عروضی ، نگاهی تازه به بدیع ، نگاهی به سپهری ، سیر غزل ، سیر رباعی ، بایونگ و هسه ( ترجمه ) ، وزن های پاییزی خواب ( مجموعه شعر ) ، گزیده اشعار مولوی ، ال الاد ( ترجمه ) ، انواع ادبی ، آینه، مجموعه داستان ) ، چهل شعر ( مجموعه شعر ) ، گزیده اشعار مولوی ، بیان ، ای ای كمینگر و شعرهایی از او ، داستان یك روح ( شرح و متن بوف كور ) ، سبك شناسی شعر ، كلیات سبك شناسی ، نگاهی به فروغ فرخزاد ، سیروس در اعماق
( مجموعه داستان ، دستور پنج استاد معانی ، العجم فی معاییر اشعار العجم ) .

 

snazari

عضو جدید
کاربر ممتاز
فاطمه راکعی در سال ۱۳۳۳ در شهر زنجان متولد شد و تا پایان دورهٔ ابتدایی را در زادگاهش سپری کرد و بعد از آن در تهران به ادامهٔ تحصیل پرداخت. او دارای لیسانس مترجمی زبان و فوق لیسانس و دکترای زبان‌شناسی است.

از جمله فعالیت‌های راکعی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.
کتاب‌شناسی
  • سفر سوختن
  • آواز گل سنگ
  • مادرانه‌ها
  • دربارهٔ شعر
  • منطق در زبان‌شناسی
  • آوا و معنا در شعر نیما
 

lastgoddess

عضو جدید
طاهره صفار زاده






«طاهره صفار زاده» از جمله شاعرانى است که دوره هاى متعدد شعرى را تجربه کرده است. شاید اگر نگاهى دقیق و موشکافانه به دوران شاعرى او داشته باشیم نه تنها دوره هاى متعدد را در طول زمان، بلکه در هر دهه نیز مى توان شناسایى کرد. اما آنچه سبب شد «طاهره صفار زاده» به ویژه پس از انقلاب مورد توجه قرار بگیرد پیوند او با انقلاب و همسویى شعر هاى او با روحیه مذهبى مردم در آن دوره بود.

در یک برداشت کلى مى توان شعر صفار زاده را به سه دوره تقسیم کرد. سه دوره که اگرچه گاهى نزدیکى هایى با همدیگر دارند اما از بنیاد و اساس تفاوت هاى چشمگیرى بین آنها وجود دارد. حتى گاهى این تفاوت ها چنان بارز است که احساس مى شود یا شاعر آنها با هم فرق مى کند.

دوره اول از ابتداى مطرح شدن او به عنوان شاعر- با کتاب رهگذر مهتاب در سال ۴۱- آغاز مى شود و تا قبل از انتشار کتاب «سفر پنجم» ادامه مى یابد.«صفار زاده» به مانند تمام شاعران هم نسل خود با وزن و قافیه و شعر کلاسیک کار خود را آغاز کرد و اندکى بعد هم مجذوب شعر نیمایى شد.در این زمان آنچه در شعر صفار زاده وجود دارد، تجربه هاى فردى و احساساتى جوانى است که هنوز به هیچ چیز به صورت جدى نگاه نمى کند.

در این زمان شعر صفار زاده نه تنها با دیگر هم نسلان خود تفاوت محسوسى ندارد، بلکه از فضاى اجتماعى و فرهنگى زمان خود نیز به شدت متاثر است. فضاهاى عاشقانه، احساس تباهى نسبت به محیط اطراف ، رنج هاى شاعرانه و... در این دوره حتى گاهى او را از شاعران زمان خود نیز متاثر مى بینیم. در برخى از شعر ها فروغ فرخزاد تاثیر جدى بر شعر او گذاشته و او با ذهن و زبانى شعر نوشته که فروغ آن را خلق کرده و از آن استفاده مى کرد. البته در این دوره هم از شعر او نشانه هایى از اعتراض به شرایط فرهنگى جامعه در آن زمان و یا ابراز احساسات عدالت جویانه به چشم مى خورد.

گذر «صفار زاده» از شعر نیمایى به شعر بى وزن یکى از بزرگ ترین پیشرفت هاى او محسوب مى شد و او در شعرى بى وزن بود که توانست به زبانى مستقل دست پیدا کند. زبانى ساده بدون آرایه هاى لفظى. این زبان بزرگ ترین کمک را به شعر «صفار زاده» کرد. او با استفاده از این زبان مى توانست آنچه را که در ذهن دارد به سادگى به شعر تبدیل کند.

زبان او سادگى و جسارت خاصى را داشت. شاعر با توسل به این زبان نه تنها توانست از تقید هاى وزن و آهنگ کلام رهایى یابد بلکه قالب درستى براى بیان اندیشه یافت. همین سادگى زبان براى او زمینه اى شد تا به راحتى بتواند شعر هاى بلندش را بنویسد. شعر هاى بلند براى «طاهره صفار زاده» مجالى بود تا بتواند در شعر به اندیشه دست یابد و بدون تاثیرپذیرى از دیگران مفاهیم خاص ذهنى اش را خلق کند. در این مرحله آرام آرام شعر او از کلام یک شاعر احساساتى فاصله مى گیرد و او فرصتى مى یابد که مفاهیم جدیدى را خلق کند.

برخى از این شعر ها بسیار درخشان است، به ویژه آنکه زبان مناسب با منطق شاعرانه به پیوستگى مناسبى رسیده و دقیقاً آنچه خلق شده شاعرانه است. شاید حتى بتوان گفت که برخى از این شعر ها نمونه هاى بسیار خوبى براى شعر بى وزن فارسى در دهه ۴۰ محسوب مى شوند.

ذهن «صفار زاده» در این نوع شعر ها، ذهنى پرسشگر و جست وجوگر است. او زمانى که به سراغ فرهنگ اروپایى یا آمریکایى و یا حتى فرهنگ هندى مى رود، داراى ذهنى کنجکاو است که سعى در جست وجوى مفاهیم دارد. او سعى دارد هر پدیده اى را به گونه اى دیگر ببیند و هر مولفه اى را به زبان شاعرانه توضیح دهد. در میان احساسات و بیان شاعرانه او نیز گاهى درمى یابیم که شاعر دچار سرگشتگى است، نمى تواند شکل واحدى را انتخاب کند و حتى نمى تواند از سوژه واحدى صحبت کند. براى همین شعر هاى بلند مى نویسد که بتواند دائماً تغییر مسیر داده و در یک شعر موضوعات متعددى را وارد کند.

آنچه در شعر او هنوز به چشم مى خورد روحیه روشنفکرى است که از فضاى روشنفکرى جهان در آن سال ها تاثیر مى پذیرد. شاعر با آنچه در ذهن او وارد شده و آنچه که مطالعه کرده و خوانده در یک کشمکش ذهنى به سر مى برد. نه مى توان گفت فضاى ذهنى غربى را کاملاً مى پذیرد و نه مى توان گفت طرح اندازى جدیدى بر اساس شخصیت و نگاه خود به جهان دارد. گویى راه گریزى براى او جود ندارد جز آنکه هر چه را دیده و یا تجربه کرده به زبان شعر بیان دارد.اینگونه شعر هاى «صفار زاده» تا پایان کتاب «طنین در ولتا» ادامه پیدا مى کند.

البته در این میان نباید ادامه تحصیل او در خارج از کشور را فراموش کرد چرا که برخورد او با جهان غرب و زندگى در آمریکا تاثیراتى را بر شعر او دارد که انکار ناپذیر است. شاعر در اینجا به پلى مبدل مى شود که آنچه در جهان بیرون از او وجود دارد را به شعر منتقل کند.بنابراین مثلثى شکل مى گیرد که یک ضلع آن شاعر است و ضلع دیگر جهان پیرامون او. ضلع سوم یعنى شعر کامل کننده این وضعیت است و جایى است که شاعر خودش را در پیوند با جهان خارج احساس مى کند.



«سفر پنجم» حلقه ارتباطى است بین دو تجربه متفاوت شعر. در کتاب «سفر پنجم»، «صفار زاده» آرام آرام شرایطى را در شعر تجربه مى کند که بتواند به یک شخصیت منسجم دست پیدا کند. شخصیتى که صرفاً مصرف کننده فکر نیست بلکه تولید کننده اندیشه است و اندیشه اى را استفاده مى کند که از رابطه او با شعر حاصل شده است.

او در «سفر پنجم» سعى مى کند مفاهیم را به سمت بومى شدن و سرزمینى شدن سوق دهد.در اینجا است که او به جاى آنکه از «مظاهر تمدن غربى» در شعر استفاده کند به سراغ مظاهر مذهبى _ دینى مى رود. در واقع چرخش او در همه زمینه ها است. هم اسطوره هاى ذهنى شاعر را در بر مى گیرد و هم دایره واژگانش را و در نهایت مفاهیمى که مى خواهد به آنها برسد اما همان طور که اشاره شد سفر پنجم صرفاً نقش یک حلقه ارتباطى را دارد.«صفارزاده» هر چه به مفاهیم ساده بومى نزدیک مى شود ناچار است ساختار و ساختمان شعر را به همان اندازه ساده کند چرا که مخاطبان او هم آرام آرام عوض مى شوند.

مرحله دوم شعر او اغلب افراد ساده جامعه مخاطب قرار مى گیرند. او مى خواهد حرف هایى بزند که دیگر از پیچیدگى خاصى برخوردار نیستند بلکه معنا و مفهوم ساده اى را مى رسانند.

«سفر سلمان» که کتاب با آن آغاز مى شود شعر ى است بلند که البته مختصات آن با شعر هاى بلند قبلى او متفاوت است. «سفر سلمان» شکلى روایى دارد .

در این مرحله جاى هر سطر و هر کلمه مشخص است و شاعر قصد دارد از کنار هم چیدن این پازل به یک مفهوم مشخص برسد. مفهوم مشخصى که از قبل در ذهن او وجود داشته است.

در «سفر پنجم» صفارزاده نشان مى دهد که تغییرات عمیق و وسیعى در آثار بعدى او به وجود خواهد آمد. تغییراتى که شعر را یکسر متفاوت از آثار گذشته مى کند.

«سفر پنجم» براى نخستین بار در سال (۵۶) منتشر شد. درآن سال هنوز تعداد نویسندگان و شاعرانى که بتوان گفت به ادبیات متعهد گرایش دارند چندان زیاد نبود. عده آنها بسیار کم و اغلب به صورت کاملاً فردگرا و جداى از هم کار مى کردند.

در این دوره «صفارزاده» زیربناى شعرى خود را به عنوان یک شاعر انقلابى _ اسلامى ساختارسازى کرد. از این جا به بعد او شعر انقلابى خود را آغاز کرد. این شعر ویژگى هاى خاص خود را داشت که با کل دوران شاعرى او کاملاً متفاوت بود. شعر در شرایط انقلابى دیگر نمى تواند از پیچیدگى برخوردار باشد .البته در این شعر هم شور و نشاط تازه اى وجود داشت و هم بى پروا و گستاخ. این ویژگى هایى که شعر انقلابى را مى سازد اغلب شعر را از ادبیات دور مى کند و به سمت یک اسلحه یا وسیله مبارزه مى برد. «صفارزاده» که در سفر پنجم آرام آرام راهى را تجربه مى کرد که از شعر گذشته فاصله بگیرد و سعى مى کرد شعرش محصول اندیشه و تفکر خود باشد این ژرف نگرى و تفکر در شعر را رها مى کند و تا حدودى هیجان زده مى نویسد.

از این جهت بیشتر مى توان شعر این سال هاى او را با اوایل دوران شاعرى او مقایسه کرد. شاید به همین دلیل احساسى بودن و هیجان زده شدن شعر است که برخى از اولین شعرهاى او نظیر «کودک قرن» به شعرهاى انقلابى او نزدیک مى شود همانندى بسیارى پیدا مى کند.

او از این طریق به موفقیت در عامه مردم مى رسد چرا که آنچه مردم مى توانند با آن ارتباط برقرار کنند فضاى شعرى است که حلقه هاى ارتباطى با شعر کلاسیک داشته باشد و صنایع لفظى نه تنها حلقه هاى ارتباط با شعر کلاسیک است بلکه همچون وزن، مردم به شکل علامت آن را همراه ضرورى شعر مى دانند.

مسئله در اینجا است که شرایط انقلابى به سرعت ایجاد مى شود و با سرعت بسیار زیادى زبان و ادبیت زبانى خاص خود را خلق مى کند. اما این زبان به بخش کوتاهى از تاریخ مربوط مى شود و با تغییر آن شرایط زبان هم به سرعت تغییر مى کند. در نتیجه ادبیات این دوران داراى تنهایى مى شود. در این میان شاعرانى که با فاصله گرفتن از زبان و کلمات ویژه انقلاب و پرداختن به مفاهیم انقلاب شعر مى سرایند طبیعتاً شعرشان کمتر دچار فراموشى مى شود.

دوره سوم شعر «صفارزاده» پس از شرایط هیجانى انقلاب شکل دیگری مى گیرد. زمانى که انقلاب پایان یافته و هیجان ها فروکش کرده است. شاعر مى تواند بیشتر به شعر خود فکر کند. فرصت بیشترى دارد که آن را ویرایش کند و از افتادن به دام فضاهاى کلاسیک پرهیز کند.



در دوره سوم مفاهیم دینى و اخلاقى را گزارش مى کند.اما این را هم باید اضافه کرد که بیان او با دوره پیش فرق چشمگیرى دارد او بسیارى از شعرها را با دقت و وسواس زیاد مى نویسد دیگر دچار هیجان و احساس نیست و از تکنیک هایى که قبلاً در شعر بهره مى گرفت دوباره استفاده مى کند.

صفارزاده در دوره سوم شاعرى خود به نوعى آرامش مى رسد نه بى قرارى هاى دوره اول را دارد و نه هیجانات و احساس گرایى دوره دوم را. او در این دوره بیش از هر چیز به خود این اجازه را مى دهد که منطقى باشد. با مسائل به گونه اى برخورد مى کند که آنها وجود دارند.

صفارزاده از جمله شاعرانى است که توانست در همان آغاز شاعرى به زبان خاص خود برسد. به وجود آمدن یک زبان که تحت تاثیر کسى نباشد کمک بسیارى به او کرد، تا بتواند شاعرى مستقل باقى بماند و به دنبال مسائل دیگرى در شعر باشد.

صفارزاده با تکیه بر زبان خود سه دوره شعرى را براساس جست وجوى مفاهیم سپرى کرد. شاید اگر او داراى زبان ویژه اى نبود و مشکل به دست آوردن زبان را داشت، این همه فرصت براى پرداختن به مفاهیم را نداشت
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
ishun parvin pejvakan.............

سلام دوست عزیز:gol:
لطفا در مورد خانم پروین پژواکان توضیح بدید.
عکس بعدی رو هم هر چه سریعتر قرار بدید تا تاپیک از تعطیلی خارج بشه..;)
ممنون
:gol:
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
سرمدجان خدا خيرت بده ...چه عجب اين جستار يه تكوني خورد...ممنونم http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/funny/w17.gif
سرمدجان ميشه يه توضيح در مورد ايشون بدي...؟؟
 
  • Like
واکنش ها: floe

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
سرمدجان خدا خيرت بده ...چه عجب اين جستار يه تكوني خورد...ممنونم :w17:
سرمدجان ميشه يه توضيح در مورد ايشون بدي...؟؟
ایشون از نویسندگان بسیار مشهور هستند. خیییییییلی مشهوره. مطمئنم تا حالا چنتا کتاب ازش خوندین.
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
اتفاقا چند وقت پيش كتاب چشمهايش رو از ايشون خوندم...چه جالبه ما بيشتر از چهره افراد با مشخصات و نوشته ها و آثارشون آشنا هستيم.
سرمد جان طيبه جان ممنونم. http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/funny/w30.gif
 
  • Like
واکنش ها: floe

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
بلهکاملا درسته. ممون طیبه جان.
خوب حالا شما یه شرح مختصر از ایشون بذارید و عکس بعدی رو قرار بدید.:gol:


مجتبی بزرگ علوی از نثرنویسان برجسته ادبیات فارسی سده بیستم میلادی و مشهورترین نویسنده چپ‌گرای ایران است.

بزرگ علوی در بهمن ماه ۱۲۸۲ در تهران متولد شد. پدر او حاج سید ابوالحسن و پدر بزرگش حاج سید محمد صراف نمایندهٔ نخستین دوره مجلس شورای ملی بود. مادر وی نوهٔ آیت‌الله طباطبایی بود. سید ابوالحسن علوی و همسرش خدیجه قمر السادات که از طرفداران مشروطیت بودند دارای شش فرزند، سه دختر و سه پسر بودند که مجتبی بزرگ فرزند سوم آنان بود.

بزرگ علوی به همراه برادرش مرتضی علوی در سال ۱۹۲۰ (۱۲۹۰-۱۲۸۹ شمسی) جهت تحصیل روانهٔ آلمان شد . او در دوران اقامت در آلمان چند اثر ادبی آلمانی را به فارسی برگرداند .در سال ۱۹۲۷ (۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ شمسی) پدر وی با یک شکست بزرگ تجاری تاب نیاورده و خودکشی کرد. یک سال پس از این اتفاق علوی از دانشگاه مونیخ فارغ التحصیل شد و به ایران بازگشت.

در سال ۱۹۳۱ (۱۰-۱۳۰۹) کار در هنرستان را آغاز کرد و در همین دوران به گروهی از روشنفکران سوسیالیست به رهبری تقی ارانی پیوست. سرانجام او در سال ۱۹۳۷ (۱۶-۱۳۱۵) به همراه ۵۲ تن دیگر بازداشت شد و به زندان افتاد. هنگام تحمل حبس او کتاب «پنجاه و سه نفر» را نگاشت که درباره اعضای گروه سوسیالیست و تحمل سختیهای آنان در زندان بود. او همچنین مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه با نام «ورق‌پاره‌های زندان» را در این مدت نوشت.

پس از جنگ جهانی دوم، علوی به کمونیسم اتحاد شوروی گرایش پیدا کرد و از یکی از جمهوری‌های این کشور، ازبکستان دیدار نمود و کتابی با عنوان «ازبک‌ها» را به رشته تحریر درآورد. او همچنین یکی از بنیانگذاران حزب توده ایران بود و در کنار تقی ارانی و ایرج اسکندری، نخستين دوره مجله دنیا را منتشر می‌کرد. در تهيه و انتشار مجله دنيا، از همان آغاز، ایرج اسکندری با نام مستعار "جمشيد" و بزرگ علوی با نام مستعار "فريدون ناخدا" شرکت فعال داشتند.


علوی مدتی پیش از وقوع کودتای ۲۸ مرداد و در نتیجه شکست محمد مصدق، نخست وزیر ایران، به تاریخ دهم فروردین سال ۱۳۳۲ در سن ۴۹ سالگی از ایران خارج شده و تا هنگام وقوع انقلاب ۵۷ در برلین شرقی سکونت داشت. او در سال ۱۳۳۵ ازدواج نمود. در این زمان در دانشگاه هومبولت به عنوان استادیار اشتغال یافته و ماموریت یافت در پایه گذاری رشته ایران‌شناسی و زبان فارسی شرکت نماید. در سال ۱۹۵۹ کرسی استادی دریافت کرد و تا سن ۶۵ سالگی (۱۹۶۹) در این دانشگاه به تحقیق و تدریس پرداخت. از جمله ثمرات این دوران تدوین لغت نامهٔ فارسی – آلمانی با همکاری پروفسور یونکر است.


او پس از پیروزی انقلاب ۵۷، برای مدت کوتاهی به ایران بازگشت، لیکن دوباره ایران را به مقصد آلمان شرقی ترک نمود. علوی به علت سکتهٔ قلبی در بیمارستان فریدریش هاین برلین بستری شد و سرانجام در روز یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۷۵ برابر با ۱۶ فوریه ۱۹۹۷ درگذشت.


آثار مشهور


  • چشمهایش
  • ۵۳ نفر
  • چمدان
  • سالاریها
  • موریانه
  • میرزا
  • ورق پاره‌های زندان
  • ازبک‌ها
  • گیله مرد
  • لغتنامهٔ بزرگ آلمانی به فارسی
  • دستور زبان فارسی برای مدرسین آلمانی زبان
از بین مجموعه داستان‌های کوتاه علوی، «چمدان» (نگاشته شده به سال ۱۹۶۴ میلادی) از همه مشهورتر است، که در آن، تاثیر به‌سزای روانشناسی فروید به نمایش گذاشته شده‌است. همچنین رمان «چشمهایش» (۱۹۵۲) از آثار بسیار معروف اوست، این رمان اثری سخت مجادله‌انگیز و درباره رهبر یک تشکیلات زیرزمینی انقلابی و زنی از طبقه مرفه است که به او عشق میورزد.


 

amirs1987

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
mamnoon sarmad jan dorostesh kardam:smile:

سعید نفیسی.
چند روز پیش هم سالروز درگذشتش بود.
استاد سعيد نفيسی فرزند علي اكبر ناظم الاطبا. ، در سال 1274 ه. ش در تهران متولد شد . نفيسي علوم ابتدايي را در تهران به پايان رسانيد و براي ادامة تحصيل به اروپا رهسپار گرديد. وي در سال 1297 به ايران بازگشت و در وزارت فوائد عامه مشغول خدمت گرديد و در اين مدت به مشاغل چندي دست يافت . در سال 1308 شمسي از طرف وزارت فرهنگ به تدريس در دانشكدة حقوق و ادبيات منصوب و مامور شد و سالها در سمت استادي دانشگاه تهران به تدريس اشتغال داشت ؛ سرانجام نفيسي در سال 1354 بدرود حيات گفت.
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سعید نفیسی.
چند روز پیش هم سالروز درگذشتش بود.
استاد سعيد نفيسی فرزند علي اكبر ناظم الاطبا. ، در سال 1274 ه. ش در تهران متولد شد . نفيسي علوم ابتدايي را در تهران به پايان رسانيد و براي ادامة تحصيل به اروپا رهسپار گرديد. وي در سال 1297 به ايران بازگشت و در وزارت فوائد عامه مشغول خدمت گرديد و در اين مدت به مشاغل چندي دست يافت . در سال 1308 شمسي از طرف وزارت فرهنگ به تدريس در دانشكدة حقوق و ادبيات منصوب و مامور شد و سالها در سمت استادي دانشگاه تهران به تدريس اشتغال داشت ؛ سرانجام نفيسي در سال 1354 بدرود حيات گفت.

:w11:
kamelan doroste:w17:
az asare ishoon mitavan be mavarede zir eshare kard

آثار
فرنگیس
ماه نخشب
آتش‌های نهفته (۱۳۳۹ ش)
نیمه راه بهشت (۱۳۳۲ش)
ستارگان سیاه
آخرین یادگار نادر (نمایشنامه)
تاریخ اجتماعی ایران (۲ جلد)
فرهنگ فرانسه به فارسی (۲ جلد)
تاریخ ادبیات روس
سرچشمه تصوف در ایران
بابک خرم دین

تصحیح‌ها
تاریخ بیهقی
دیوان خواجوی کرمانی
دیوان انوری
رباعیات بابا افضل کاشانی
کلیات قاسم انوار

ترجمه‌ها
تاریخ عمومی قرون حاضر
نمونه‌ای از آثار پوشکین
ایلیاد
ادیسه
افسانه گریلف
نایب چاپارخانه

khob mohandes nobate shomast;)
 

Similar threads

بالا