"" یک اسپری رنگ داری با یک دیوار خالی...چی برای نفر قبلیت مینویسی ؟؟؟؟

کالیگولا

عضو فعال
کاربر ممتاز
Like lesser birds on the four winds
Like silver scrapes in May
And now the sand's become a crust
Most of you have gone away
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
داستان غم انگیز زندگی این نیستکه انسانها فنا می شوند....بلكه این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند:heart:
 

arghavan.z

عضو جدید
کاربر ممتاز
باز کن پنجره را و به مهتاب بگو صفحه ذهن کبوتر ابیست...خواب گل مهتابیست
 

anita 20

عضو جدید
اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده بدان عاشق شدست و گریه کرده.
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
بر تخته سیاه زندگی احتمال و فرضیات را چه خوب به من آموختی
گفتی :احتمال اینکه عاشقت بمانم کم است
پس فرض کن رابطه ای در کار نبوده:surprised:
 

shanli

مدیر بازنشسته
آرزویم اینست:

نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد
و به اندازه ی هر روز تو عاشق باشی..
 

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
همه چیز با خدا ممکن است.
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
من در این تاریکی فکر یک بره روشن هستم
که بیاید علف خستگی ام را بچرد....
 

arghavan.z

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند بار بگم رو دیوار ما ننویسین....ای بابا.......ایندفعه بنویسین شکایت میکنم:cool:
 

arghavan.z

عضو جدید
کاربر ممتاز
جناب سروان خودشه....همینه که هی رو دیوار ما چیز مینویسه.....بگیرینش.....خوب شد؟؟؟....برو اب خنک بخور حالا:biggrin:
 

سـعید

مدیر بازنشسته
جناب سروان خودشه....همینه که هی رو دیوار ما چیز مینویسه.....بگیرینش.....خوب شد؟؟؟....برو اب خنک بخور حالا:biggrin:
این پیرمرد چیه آوردی دنبال من میدوه....آخه این اگه تا پس فردا هم بدوه نمیتونه منو بگیره....:biggrin:
 

سـعید

مدیر بازنشسته
چرا جناب سروانت تعجب کرده..؟؟؟؟؟ مگه فیلم ماتریکسو ندیده...؟؟؟ :biggrin::biggrin::biggrin:
 

Similar threads

بالا