یا ثارالله

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
حسين ، کشته ديروز و رهبر روز است
قيام اوست ، که پيوسته نهضت آموز است

تمام زندگي او ، عقيده بود و جهاد
اگر چه مدت جنگ حسين ، يک روز است

توان لشکر ايمان ، نمي‌رود از بين
ز فيض ياري حق ، چونکه قدرت اندوز است

حسين و ، ذلت تکريم ظالمان هيهات
که آفتاب عدالت ، ازو دل افروز است

به نزد او که شهادت ، بجز سعادت نيست
رداي مرگ ، برايش ، قباي زر دوز است

رهين همت والاي سيد الشهداء است
هر آنکه از غم اسلام ، در تب و سوز است

هماره تازه بود ياد بود عاشورا
که روز حق و عدالت ، هميشه نوروز است

حرارتي که ز عشق حسين در دلهاست
براي ظالم هر عصر ، خانمان سوز است

حسين ، به ظاهر ، اگر چه شد مغلوب
شکست اوست ، که در هر زمانه پيروز است

نام شاعر:حبيب چايچيان
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقت تنگ است هلاهل از زمين جوشيده ست

شامگه نيست زمين رخت عزا پوشيده ست

پنجه مرگ چه بي رحم و گريبانگير است

آه اي قوم بجنبيد ، كه فردا دير است

فصل طف آمد و ما تشنه و خصم آسودست

تشنگي را بگذاريد فرات آلودست

آب آغشته به ننگ است ، مبادا بخوريد

سهم لب ها همه سنگ است مبادا بخورید

هر نفس راوي مرگ است برون مي ريزد

از بزاق دهن مرگ جنون مي ريزد

شاخه ها چوبه دارند در اين مرگ آباد

خانه ها مأمن مارند در اين مرگ آباد

وقت تنگ است ،‌مخسبيد ز جا برخيزيد

گاه جنگ است ، مخسبيد ز جا برخيزيد

طبل جنگ است كه آواز كند در اين دشت

مرغ «ثار» است كه پرواز كند در اين دشت

دشنه بردار كه سردار تو را مي خواهد

باره زين كن كه علمدار تو را مي خواند

شاعر: ابوالفضل سپهر

 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
زارو گــریــان حسینم چــه بود بهتـــر از این


سخــت حیران حسینم چــه بود بهتر از این


من نه خود می روم این ره که کسی می بردم


خــار دامـــان حسینم چـــه بود بهتــر از ایــــن


قبلـتیــن دل مـــن زینــــب و عبـــاس شـدنـد


مــن مسلمان حسینــم چــه بود بهتر از این


نـــوكـــران را همـــه بـا نـام پـــدر بشناسد


مســت عــرفـان حسینم چه بود بهتر از این




__________________
 

shahryar14

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا رقیه (س)

یا رقیه (س)

سوال از عمه می کردم جواب از خصم سیلی بود***تـو را از نِــی گــواه صــورت ســوزان خــود کـــردم

تـو کـه بـر دامنـت ننشـاندی ام بـر دامنـم بنشیـن***تو چون مهمان نکردی من تو را مهمان خود کردم
 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امروزه روز5محرمروزه پسره کوچیکه امام حسن
حضرت عبدلله بن الحسن هست
به همه ی رفقا پیش نهاد میکنم مقتله اقا رو بخوننند خیییییییلی جان سوزه
عمو حسین
چه کسی تو رو کشته؟عمه رو بیچاره کرده
 

manelee

عضو جدید
این محرم هم مثل محرمهای دیگه با یک پلک بر هم زدن خواهد گذشت امسال میزان معرفت و شناخت ما چه تغییری میکنه؟ مواظب خودمون باشیم. عمر همه طولانی.... ولی خیلی زود دیر میشه
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
تحريفات عاشورا

تحريفات عاشورا

تحريف از ماده حرف است و به معني منحرف کردن و کج کردن يک چيز از مسير و مجراي اصلي است.
برخي از داستان‌هايي که به دروغ به زندگي سيدالشهدا (ع) نسبت مي‌دهند، عبارتنداز:

1- داستان عروسي قاسم (ع) که ظاهراً خيلي مستحدث است و از زمان قاجاريه تجاوز نمي‌کند. ( از زمان ملاحسين کاشفي )

2- داستان فاطمه صغري (ع) در مدينه و خبر دادن مرغ بر او.

3- داستان دختر يهودي که فلج بود و قطره‌اي از خون اباعبدالله به وسيله يک مرغ به بدنش چکيد و بهبود يافت.

4- حضور ليلا در کربلا و امر حضرت (ع) به او برود در يک خيمه جداگانه موي خود را پريشان کن.

5- داستان طفلي از ابي عبدالله که در شام از دنيا رفت و بهانه پدر مي‌گرفت و سر پدر را آوردند و همان‌جا وفات يافت.

6- بازگشت اسرا به کربلا در اربعين و ملاقات امام سجاد (ع) با جابر. ( اما اينکه جابر مزار پاک سيدالشهدا(ع) را زيارت کرده است، صحت دارد. )

7- هشتصد هزار نفر بودن لشکر عمرسعد بلکه يک ميليون و ششصدهزار نفر و هفتاد و دو ساعت بودن روز عاشورا _ با يک حمله ده هزار نفر را کشتن س هجده گز بودن نيزه‌ي هاشم مرقان و ...

8- داستان طفلي که در حين اسارت گردنش را بسته بودند و سوار مي‌کشيد تا طفل خفه شد.

9- حضرت زينب (س) در حالت احتضار آمد به بالين امام (ع) فرمقها بطرفه فقال لها اخوه ارجعي الي الخيمه ... ( پس حضرت با گوشه‌ي چشم به وي نگاهي انداخت و فرمود: به خيمه بازگرد که دلم را شکستي و غمم را افزودي.)

10- امام چند بار به دشمن حمله کرد و هر نوبت ده هزار نفر را کشت.

11- داستان اباعبدالله هنگام رفتن به ميدان جنگ و طلب کردن اسب سواري و اين‌که کسي نبوده براي ايشان اسب را بياورد و حضرت زينب (س) آن را مي‌آورد.

12- داستان حضور حضرت زينب در قتلگاه: مي‌گويند تا امام را ديد که در حال جان دادن است، خود را به روي بدن امام (ع) انداخت و گفت: تو برادر مني، تو اميد مايي، تو پناه مايي، تو پشتيبان مايي ...

13- بوسيدن گلوي حضرت (ع) توسط زينب (س) قبل از اعزام به ميدان جنگ و اين‌که زينب (س) ذکر مي‌کند که مادرم وصيت کرد به من.


منبع : حماسه حسینی
 

shahryar14

عضو جدید
کاربر ممتاز
13- بوسيدن گلوي حضرت (ع) توسط زينب (س) قبل از اعزام به ميدان جنگ و اين‌که زينب (س) ذکر مي‌کند که مادرم وصيت کرد به من.


منبع : حماسه حسینی
ممنونم، جالب بود

من با بقیه موارد کاری ندارم، یعنی اکثرشون رو بار اولم بود که می شنیدم

ولی این مورد آخری رو خیلی می گن؛ تو اکثر روضه ها هست و بیشتر مداحان ازش استفاده می کنن

این کتاب حماسه حسینی چه مدرکی برای نفی این موضوع داره؟
 

shahryar14

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی تو ای یار...

بی تو ای یار...

بی تو ای یار چنان بی کس و بی یار شدم***که در این شهر پناهنده به دیوار شدم

میثـم از عشــق علی شد به سـر دار ولـی***من به عشق تو خریدار سـر دار شدم

یــــوسف فــــاطمه پـا بـر سـر بــازار منــــــه***کـه من انگشت نمــای سر بازار شدم

گـر بیـایـــی سـر بــــازار تـــو را سنگ زنند***که من از سنگ چنان شاخه بی بار شدم

گــر نوشتـم بـه بــرت نامه بیـا کوفـــه میــا***که پشیمان من دلخسته از این کار شدم

عـوض کوفـه بکـن عـزم سفــر جـــای دگـر***که در ایــن شهر من خسته گرفتار شدم

یاریـــم کــن که مــرا غیر توام یـاری نیست***بـی تو ای یــار اسیــر کف اغیـار شدم

شعــر ژولیـــده پیـام آور پیغـــــــام منست***که میا کوفه که من بی کس و بی یار شدم
 

آقا سید

مدیر بازنشسته
ممنونم، جالب بود

من با بقیه موارد کاری ندارم، یعنی اکثرشون رو بار اولم بود که می شنیدم

ولی این مورد آخری رو خیلی می گن؛ تو اکثر روضه ها هست و بیشتر مداحان ازش استفاده می کنن

این کتاب حماسه حسینی چه مدرکی برای نفی این موضوع داره؟

سلام :gol:
کتاب حماسه حسینی یکی از آثار ارزشمند استاد مطهریه ...
ایشون دنیای علم و تحقیقه ، و خودش یک منبع با ارزشه ...
البته استنادات ایشون همیشه با ذکر منبع بوده ...
که احتمالا در کتاب هم موجوده ...
 

shahryar14

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام :gol:
کتاب حماسه حسینی یکی از آثار ارزشمند استاد مطهریه ...
ایشون دنیای علم و تحقیقه ، و خودش یک منبع با ارزشه ...
البته استنادات ایشون همیشه با ذکر منبع بوده ...
که احتمالا در کتاب هم موجوده ...
سلام
ممنون سید جان
اینو می دونستم، منظورم نویسنده کتاب، اما خوب نخوندمش تا حالا
نکته جالبش هم همینجاس که اگر این قضیه محقق شده، چرا اجازه می دن از این قبیل حرفها تو عزاداری ها و روضه ها زده بشه
یا مثلا قضیه بازگشت اسرا به کربلا در روز اربعین
اینم خیلی مشهوره
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی تو ای یار چنان بی کس و بی یار شدم***که در این شهر پناهنده به دیوار شدم

میثـم از عشــق علی شد به سـر دار ولـی***من به عشق تو خریدار سـر دار شدم

یــــوسف فــــاطمه پـا بـر سـر بــازار منــــــه***کـه من انگشت نمــای سر بازار شدم

گـر بیـایـــی سـر بــــازار تـــو را سنگ زنند***که من از سنگ چنان شاخه بی بار شدم

گــر نوشتـم بـه بــرت نامه بیـا کوفـــه میــا***که پشیمان من دلخسته از این کار شدم

عـوض کوفـه بکـن عـزم سفــر جـــای دگـر***که در ایــن شهر من خسته گرفتار شدم

یاریـــم کــن که مــرا غیر توام یـاری نیست***بـی تو ای یــار اسیــر کف اغیـار شدم

شعــر ژولیـــده پیـام آور پیغـــــــام منست***که میا کوفه که من بی کس و بی یار شدم
تشکر دوست عزیز شعر ترکی در مدح سالار دارین
 

آقا سید

مدیر بازنشسته
سلام
ممنون سید جان
اینو می دونستم، منظورم نویسنده کتاب، اما خوب نخوندمش تا حالا
نکته جالبش هم همینجاس که اگر این قضیه محقق شده، چرا اجازه می دن از این قبیل حرفها تو عزاداری ها و روضه ها زده بشه
یا مثلا قضیه بازگشت اسرا به کربلا در روز اربعین
اینم خیلی مشهوره
متاسفانه این تحریف ها ، از قدیم نهادینه شده بود ...
ولی الحمدالله الان خیلی بهتره ...
قدیم ها مداح ها سواد آنچنانی نداشتند ... شرایط تحقیق هم خیلی سخت بود ....
مثل الان تکنولوژِی نبود که با یه کامیپوتر به دنیای علم دسترسی داشته باشن ...
معمولا روضه ها نقل و قول می شد ... بهش می گفتند آقا اینو با چه سندی می خونی ...
می گفت همه خوندن منم دارم می خونم ....
الان دیگه اینطوری نیست ، من خودم بعضی وقت ها می خونم ...
اگه جمله رو بر اساس مقاتل نخونم ، بلافصله بعد از هیئت سینجین می شم ...
 

shahryar14

عضو جدید
کاربر ممتاز
متاسفانه این تحریف ها ، از قدیم نهادینه شده بود ...
ولی الحمدالله الان خیلی بهتره ...
قدیم ها مداح ها سواد آنچنانی نداشتند ... شرایط تحقیق هم خیلی سخت بود ....
مثل الان تکنولوژِی نبود که با یه کامیپوتر به دنیای علم دسترسی داشته باشن ...
معمولا روضه ها نقل و قول می شد ... بهش می گفتند آقا اینو با چه سندی می خونی ...
می گفت همه خوندن منم دارم می خونم ....
الان دیگه اینطوری نیست ، من خودم بعضی وقت ها می خونم ...
اگه جمله رو بر اساس مقاتل نخونم ، بلافصله بعد از هیئت سینجین می شم ...
ممنونم آقا سید
مثل اینکه تا چند سال پیش با هم همکار بودیم
متاسفانه الانشم این موارد زیاد دیده می شه
باید از پیشکسوتان و عزیزانی مثل حاج منصور که واقعا می تونم بگم عاشقشم، درس گرفت و با مطالعه حرف زد
یا علی:gol:
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام :gol:
کتاب حماسه حسینی یکی از آثار ارزشمند استاد مطهریه ...
ایشون دنیای علم و تحقیقه ، و خودش یک منبع با ارزشه ...
البته استنادات ایشون همیشه با ذکر منبع بوده ...
که احتمالا در کتاب هم موجوده ...

سلام
مسئله تحریف های عاشورا در جلد سوم حماسه حسینی، فصل پنجم مطرح شده است.
به همه دوستان پیشنهاد می کنم که حتما مطالعه بفرمایید.
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتگو با فرات

گفتگو با فرات

سلام به تو ای رود صبور . سلام به تو ای شاهد زنده آن روز سرد . آری، روز سرد، می دانم تو در صحرایی و اینجا کوره همیشه سوزان خورشید بر فرق آسمان می درخشد . ولی به نظر من روزی که بی مهری در آن معناشد، سردترین روزها بود . روزی که ایمان را زیر خاک مدفون ساختند و شجاعتی بی خریدار ماند، یخ زده ترین روزها بود!

راستی می خواهم برایم از آن روز بگویی از چیزهایی که دیدی . از حرفهایی که شنیدی . بی شک تو می دانی تشنگی چه رنگی است! تو می دانی درد کشیدن در حالیکه درمان در چند قدمی توست چه معنایی دارد . آری تو می دانی . آه که تو شاهد شب زدگی های تب لود حسینیان بوده ای! تو شاهد شرم طفلی از تمنای آب بوده ای ; تو دیده ای که چگونه رقیه علیها السلام به خاطر خواهشش از عباس (ع) خود را ملامت می کند و تو دیده ای آنچه را که می باید . . .

دلم می خواست جای تو باشم، ولی نه من چون تو، مقاوم نیستم . بی شک بعد آن روز نمی توانستم جریان بیابم و حال گندآبی بیش نبودم! ولی تو حرکت کردی، رفتی، روایت کردی و فریاد زدی! تو در طول این مدت دراز هر شب برای سنگ ها و بوته های خار حدیث عاشقی گفته ای و تا سحر به گوش ستاره و ماه از ایمان، نغمه ها سروده ای! آری، به جای تو بودن دشوار است . می دانم غم مظلومیت آنان این گونه بی تابت کرده، حق داری! صبر هم به جای تو بود بی صبر می شد!

می دانی، همیشه دلم می خواست بدانم واقعیت چیست و میان شنیده های من با حقایق آنروز چقدر فاصله است؟ همیشه می خواستم بدانم راز دانه های درشت اشک، وقت ظهر عاشورا، روی گونه های پرچین مادر بزرگ چیست؟ و یا چرا مادر هر سال ماه محرم شعله زرد احسان می کند؟ لحظه ای بایست خواهش می کنم . می خواهم بدانم، بگو . بگو تا این چراهای ذهن من بی جواب نمانند و سدی جلوی واقیعت ها نسازند . بگو چرا برخیها اینقدر نادانند که خیلی راحت روی خوبی ها چشم می بندند و سعی در خوب جلوه دادن بدها می کنند؟ چرا همیشه مردها اندکند و نامردها بسیار؟ چرا آن روز یاری گری نبود تا ندای «هل من ناصر» حسین (ع) را پاسخ دهد . بگو، این سکوت را بشکن! تو را به پاکی ات سوگند می دهم راز سر به مهر خورشید بر نیزه رفته را فریاد بزن
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
از زمین تا آسمان ، خورشید چیدن سـاده نیست

گرچه بی اذن خدا ، حتی پریدن ساده نیست

هم نشینی با امام عشق ، اوج بودن اسـت

زندگی بعد از شهید حق گزیدن ، ساده نیست

آه ! می فهمم که بی اصغر چه حالی داشتی!

کودک شــش ماهه روی نیزه دیدن ، ساده نیست!!!

... مرد میخواهد بفهمد معنی این درد را

از دیار شام تا کوفه دویدن ، ساده نیست!

عشق یعنی اینکه بعد از یار خود یک سال ... نه!

باورش سخت است ... اینگونه تکیدن ، ساده نیست

باورش سـخت است آنچه دیدی و آنجا گذشت

نیزه ها ؟ تیر سه شعبه ؟ نه! شنیدن ساده نیست!

شاعر: امیر مرزبان

 

Mohsen_1111

عضو جدید
عمری ام سید و سرور خواندی
چه شد این بار برادر خواندی؟؟

آقا
مادرت فاطمه آمد به سرم
یاری ام کرد و صدا زد پسرم

-------------------------------------------------------------
تعجیل فرج صلوات
 

پیوست ها

  • nf00077854-1.jpg
    nf00077854-1.jpg
    34.1 کیلوبایت · بازدیدها: 0

sadegh1987

عضو جدید
السلام علیک یا صاحب الزمان

السلام علیک یا صاحب الزمان

حضرت مهدی (عج):
هر مؤمني كه در مجالس سوگواري پس از ذكر مصايب حضرت سيّدالشّهداء(ع) براي من دعا كند، من براي او دعا مي‌نمايم.
به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را به حقّ عمّه‌ام حضرت زينب(س) قسم دهند كه فرج را نزديك گرداند.
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهادت اولین شهید بنی هاشم

شهادت اولین شهید بنی هاشم



امام بر بالین فرزندش رسید و صورت خود را بر صورت فرزندش گذاشت حمید بن مسلم می گوید روز عاشورا از امام حسین شنیدم كه می فرمود ای پسر جان! خدا بكشد آن گروهی كه تو را كشتند و در برابر خدا ایستادند و در شكستن حرمت پیامبر، بی باكی كردند در اینجا بود كه اشك در دیدگان امام حلقه زد و فرمود ای علی اكبر بعد از تو اف بر این دنیا در كتاب روضه الصفا نقل شده است امام بر بالین حضرت با صدای بلند گریست به طوریكه تا آن زمان صدای گریه او را به این بلندی كسی نشنیده بود

شیخ مفید می گوید زینب (س) در این هنگام از سرا پرده خیمه شتابان بیرون آمد و فریاد زد یا اخیاه و ابن اخیاه ای برادر وای پسر برادر!! و آمد تا خود را روی پیكر علی اكبر انداخت حسین سر خواهر را بلند كرد و او را به خیمه برگرداند و به جوانان بنی هاشم فرمود برادر خود را بردارید به خیمه ببرید.

التماس دعا

 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تحريف از ماده حرف است و به معني منحرف کردن و کج کردن يک چيز از مسير و مجراي اصلي است.
برخي از داستان‌هايي که به دروغ به زندگي سيدالشهدا (ع) نسبت مي‌دهند، عبارتنداز:

1- داستان عروسي قاسم (ع) که ظاهراً خيلي مستحدث است و از زمان قاجاريه تجاوز نمي‌کند. ( از زمان ملاحسين کاشفي )

2- داستان فاطمه صغري (ع) در مدينه و خبر دادن مرغ بر او.

3- داستان دختر يهودي که فلج بود و قطره‌اي از خون اباعبدالله به وسيله يک مرغ به بدنش چکيد و بهبود يافت.

4- حضور ليلا در کربلا و امر حضرت (ع) به او برود در يک خيمه جداگانه موي خود را پريشان کن.

5- داستان طفلي از ابي عبدالله که در شام از دنيا رفت و بهانه پدر مي‌گرفت و سر پدر را آوردند و همان‌جا وفات يافت.

6- بازگشت اسرا به کربلا در اربعين و ملاقات امام سجاد (ع) با جابر. ( اما اينکه جابر مزار پاک سيدالشهدا(ع) را زيارت کرده است، صحت دارد. )

7- هشتصد هزار نفر بودن لشکر عمرسعد بلکه يک ميليون و ششصدهزار نفر و هفتاد و دو ساعت بودن روز عاشورا _ با يک حمله ده هزار نفر را کشتن س هجده گز بودن نيزه‌ي هاشم مرقان و ...

8- داستان طفلي که در حين اسارت گردنش را بسته بودند و سوار مي‌کشيد تا طفل خفه شد.

9- حضرت زينب (س) در حالت احتضار آمد به بالين امام (ع) فرمقها بطرفه فقال لها اخوه ارجعي الي الخيمه ... ( پس حضرت با گوشه‌ي چشم به وي نگاهي انداخت و فرمود: به خيمه بازگرد که دلم را شکستي و غمم را افزودي.)

10- امام چند بار به دشمن حمله کرد و هر نوبت ده هزار نفر را کشت.

11- داستان اباعبدالله هنگام رفتن به ميدان جنگ و طلب کردن اسب سواري و اين‌که کسي نبوده براي ايشان اسب را بياورد و حضرت زينب (س) آن را مي‌آورد.

12- داستان حضور حضرت زينب در قتلگاه: مي‌گويند تا امام را ديد که در حال جان دادن است، خود را به روي بدن امام (ع) انداخت و گفت: تو برادر مني، تو اميد مايي، تو پناه مايي، تو پشتيبان مايي ...

13- بوسيدن گلوي حضرت (ع) توسط زينب (س) قبل از اعزام به ميدان جنگ و اين‌که زينب (س) ذکر مي‌کند که مادرم وصيت کرد به من.


منبع : حماسه حسینی
دوستان سلام
ببخشید من این پست رو چند روزه پیش نخونده تشکر زدم چون عجله داشتم
ولی یه کپی از ش گرفتم
امروز که خوندم واقعا ناراحت شدم
ببینید دوستان شهید مطهری ره یه پژوهشگر بوده وخودتون هم میدونید
که ما میتونیم اگر بتونیم بزرگتریم نطریه ها رو زیره سوا ببریم میتونیم
بزرگترین حرفای فیلسوفان و دانشمندانی مثه انیشتن فوریه برنال و... رو باطل کنیم
این یعنی اینکه حرف های یه پژوهشگر بر اساس تحقیقات خودشه و هیچ گاه صحت محض نداره
اینو بگم برای جریانه دامادی حضرت قاسم توی خیلی از کتابای معتبر که اسمشون رو در پایان میارم مهر تایید خورده
قاسم ع هنوز از حضرت سکینه دختر اکام حسن خواستگاری نکرده بود ولی در شرف بود یا شاید هم کرده بودند اینو دقیقا یادمن نی
جریان شهادت حضرت رقیه روحی فداه و شهادت ایشان در خرابه بر جلوی سر پدر
خییییییییییییلی معتبره اما عده ای به اشتباه و برداشته غلط این را افسانه و دروغ میخوانند
ودر باره ی مورد شیش هم باید تحقیق کنم

و مورد های 12 و13 را به شدت مخالفم
اخه این جریان ها در کتاب های معروف ومعتبر ارائه شده است حال انکه شهید مطهری
بر اساس پاره ای بر از پژوهش ها این نظریه ها را گفتن و قابل نقض استاینم بگم بیشتر این موضوعات را همه ی وعاظ و مداحان برجسته و پیر غلام وبزرگ کشو رنقل میکنند که شاید دلیلی به توان بر صحت این ها باشد

نفس المهموم تاریخ طبری لهوف خصائص الحسین و...
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه
ای نفس مطمئنه به سوی پروردگارت بازگرد که تو به پیشامدهایی که او برایت مقدر کرد و به احکام و آیینی که برای تو مقرر داشت، خوشنود بودی و خدا نیز از تو خوشنود بود.
آیه 27 و 28 سوره مبارکه فجر
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان سلام
ببخشید من این پست رو چند روزه پیش نخونده تشکر زدم چون عجله داشتم
ولی یه کپی از ش گرفتم
امروز که خوندم واقعا ناراحت شدم
ببینید دوستان شهید مطهری ره یه پژوهشگر بوده وخودتون هم میدونید
که ما میتونیم اگر بتونیم بزرگتریم نطریه ها رو زیره سوا ببریم میتونیم
بزرگترین حرفای فیلسوفان و دانشمندانی مثه انیشتن فوریه برنال و... رو باطل کنیم
این یعنی اینکه حرف های یه پژوهشگر بر اساس تحقیقات خودشه و هیچ گاه صحت محض نداره
اینو بگم برای جریانه دامادی حضرت قاسم توی خیلی از کتابای معتبر که اسمشون رو در پایان میارم مهر تایید خورده
قاسم ع هنوز از حضرت سکینه دختر اکام حسن خواستگاری نکرده بود ولی در شرف بود یا شاید هم کرده بودند اینو دقیقا یادمن نی
جریان شهادت حضرت رقیه روحی فداه و شهادت ایشان در خرابه بر جلوی سر پدر
خییییییییییییلی معتبره اما عده ای به اشتباه و برداشته غلط این را افسانه و دروغ میخوانند
ودر باره ی مورد شیش هم باید تحقیق کنم

و مورد های 12 و13 را به شدت مخالفم
اخه این جریان ها در کتاب های معروف ومعتبر ارائه شده است حال انکه شهید مطهری
بر اساس پاره ای بر از پژوهش ها این نظریه ها را گفتن و قابل نقض استاینم بگم بیشتر این موضوعات را همه ی وعاظ و مداحان برجسته و پیر غلام وبزرگ کشو رنقل میکنند که شاید دلیلی به توان بر صحت این ها باشد

نفس المهموم تاریخ طبری لهوف خصائص الحسین و...


سلام
دوستان خوبم اسم این تایپیک یا ثارالله است. هدف از ایجاد آن هم در ابتدا بیان شده است.
لطفاً بحث را به حاشیه نبرید.
من این را در جواب دوست بسیار خوبم درباره استاد مطهری عرض می کنم. هرچند می دانم این بزرگوار بهتر از من اینها را می داند. این فقط یادآوری است.

سخنان حضرت امام(ره) در باره ی استاد مطهری:
«گرچه انقلاب اسلامی ایران به رغم بدخواهان و ماجراجویان به خواست و توفیق خداوند متعال به پیروزی رسید و نهادهای اسلامی انقلابی یكی پس از دیگری در ظرف تقریباً یك سال با آرامش و موفقیت انجام گرفت، لكن بر ملت ما و به حوزه های اسلامی و علمی خسارتهای جبران ناپذیر به دست منافقان ضدّ انقلاب واقع شد، همچون ترور خائنانه ی مرحوم دانشمند و اسلام شناس عظیم الشأن حجة الاسلام آقای حاج شیخ مرتضی شهید مطهری رحمةالله علیه.
اینجانب نمی توانم در این حال(3)، احساسات و عواطف خود را نسبت به این شخصیت عزیز ابراز كنم. آنچه باید عرض كنم در باره ی او، آن است كه وی خدمتهای ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تأسف بسیار است كه دست خیانتكار، این درخت ثمربخش را از حوزه های علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن محروم نمود.
مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه ای محكم برای حوزه های دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و كشور بود. خدایش رحمت كند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید.
اكنون شنیده می شود كه مخالفین اسلام و گروههای ضد انقلاب در صدد هستند كه با تبلیغات اسلام شكن خود دست جوانان عزیز دانشگاهی ما را در استفاده از كتب این استاد فقید كوتاه كنند. من به دانشجویان و طبقه ی روشنفكران متعهد توصیه می كنم كه كتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود. از خداوند متعال توفیق همگان را خواهانم.» (4)
« شهید مطهّری در عمر كوتاه خود اثرات جاویدی به یادگار گذاشت كه پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مكتب بود. او با قلمی روان و فكری توانا در تحلیل مسایل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی قلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بی استثناء آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او كه از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشأت می گرفت، برای عارف و عامی سودمند و فرحزاست.

«چون روز منطبق است با سالروز وفات مرحوم مطهری رحمه الله، من باید یك كلمه هم از آن به شما عرض كنم. مرحوم آقای مطهری یك فرد بود، جنبه های مختلف در او جمع شده بود، و خدمتی كه به نسل جوان و دیگران كرده است، كم كسی كرده است. آثاری كه از او هست، بی استثنا همه ی آثارش خوب است و من كس دیگری را سراغ ندارم كه بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. ایشان بی استثنا آثارش خوب است، انسانساز است. برای كشور خدمت كرده، در آن حال خفقان خدمتهای بزرگ كرده است این مرد عالیقدر. خداوند به حق رسول اكرم او را با رسول اكرم محشور بفرماید...» (5)

پی نوشتها:
1- پیرامون انقلاب اسلامی، ص 21-23.
2- پیرامون انقلاب اسلامی، ص 21-23.
3- [اشاره به ایام ناراحتی قلبی امام است.]
4- پیام امام خمینی به مناسبت اولین سالگرد شهادت استاد.
5- بیانات حضرت امام به مناسبت سومین سالگرد شهادت استاد
 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوازدهم محرم، روز شهادت چهارمین امام و رهبر ما، حضرت امام سجاد علیه السلام است. امام سجاد علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام و شهربانو، دختر پادشاه ایرانی است. امام سجاد علیه السلام در سفر کربلا همراه پدر بزرگوارشان حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین علیه السلام ، اسیر شدند ولی با شجاعت تمام، در شهرهای بزرگ آن زمان سخنرانی کرده و مردم را از جنایت ها و ستم هایی که یزید و یارانش انجام داده بودند، آگاه کردند و باعث شدند تا مردم، بغض و کینه دشمنان را به دل بگیرند.
امام سجاد علیه السلام ، بعد از تحمل سختی های بسیار، به دلیل شهادت پدر، عمو و برادران و یاران ایشان در کربلا و نیز آزار و اذیت دشمن، در 56 سالگی توسط حاکم ستمگر زمان مسموم شدند و به شهادت رسیدند.


 

Comet1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
سخنان آتشین امام سجاد (علیه السلام ) با کوفیان

بیدارگرانه امام سجاد (علیه السلام ) چندان دیر آغاز نشد. با فاصله اى کوتاه از واقعه کربلا، على رغم همه دردهاى درونى و رنجهاى جسمى ، امام بر سکوى رهبرى ایستاد. از لابلاى توده هاى غم و درد، قد برافراشت و چنان با سخنان برنده اش ‍ فضاى تیره اتهام ها و تبلیغات مسموم امویان را شکافت که کورترین چشم ها، درخشش حقیقت را دیدند و سنگترین دل ها، لرزیدند و بر مظلومیت حیسن و خاندانش گریستند و بر آینده خویش بیمناک شدند!
امام على بن الحسین (علیه السلام ) در مدت اقامت خویش در کوفه ، دو بار به احتجاج برخاست ؛ یک بار روى سخنش با مردم پیمان شکن کوفه بود، و بار دیگر در «دارالاماره» و در برابر عبیدالله بن زیاد.
هان ، اى مردم ، اى کوفیان ! شما را به خدا سوگند، آیا به یاد دارید نامه هایى را که براى پدرم نوشتید! نامه هاى سراسر خدعه و نیرنگتان را! در نامه هایتان با او عهد و پیمان بستید و با او بیعت کردید! ولى او را کشتید، به جنگ کشاندید و تنهایش گذاشتید!

قافله حسینى را پس از عاشورا به سوى کوفه آوردند و براى آنان در کنار شهر، خیمه زدند. خاندان حسین(علیه السلام ) را – که اکنون اسیران حکومت اموى شناخته مى شوند – در آن خیمه ها جا دادند. جارچیان حکومت ، در شهر نفرت و خیانت ، کوفیان را فرا مى خوانند تا از اسیران جنگى خویش دیدار کنند! کوفیان هم ، بى شرمانه آمدند. آمدند براى تماشا! تماشاى بزرگترین ستم تاریخ بر اهل بیت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) ستمى که کوفیان پایه هاى آن را بنیان نهاده بودند! على بن الحسین (علیه السلام ) از خیمه ها خارج مى شود. حذیم بن شریک اسدى روایت گر آن صحنه مى گوید: على بن الحسین (علیه السلام ) با اشاره از مردم خواست تا قدرى آرام شوند. همه آرام شدند. امام برجاى ایستاد، سخنش را با ستایش پروردگار آغاز کرد و بر پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) درود فرستاد و سپس چنین فرمود: هان اى مردم ! آن که مرا مى شناسد، سخنى با او ندارم ولى آن کس که مرا نمى شناسد، بداند که من على بن الحسین فرزند همان حسین هستم که در کنار رود فرات ، با کینه و عناد، سر مقدسش را از بدن جدا کردند بى این که جرمى داشته باشد و حقى داشته باشند!
من فرزند کسى هستم که حریم او را حرمت ننهادند، آرامش او را ربودند، اموالش را به غارت بردند و خاندانش را به اسارت گرفتند. من فرزند اویم که دشمنان انبوه محاصره اش کردند و در تنهایى و بى یاورى – بى آن که کسى را داشته باشد تا به یاریش برخیزد و محاصره دشمن را براى او بشکافد – به شهادتش رساندند. و البته این گونه شهادت، – شهادت در اوج مظلومیت و حقانیت – افتخار ماست !
هان ، اى مردم ، اى کوفیان !
شما را به خدا سوگند، آیا به یاد دارید نامه هایى را که براى پدرم نوشتید! نامه هاى سراسر خدعه و نیرنگتان را! در نامه هایتان با او عهد و پیمان بستید و با او بیعت کردید! ولى او را کشتید، به جنگ کشاندید و تنهایش گذاشتید!
واى بر شما! از آنچه براى آخرت خویش تدارک دیده اید! چه زشت و ناروا، اندیشیدید و برنامه ریختید!
پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم ) را با کدام رو و با کدام چشم نگاه خواهید کرد.
او به شما خواهد گفت : شما خاندان مراکشتید، حرمتم را شکستید، بنابراین از امت من نخواهید بود.
سخنان امام سجاد (علیه السلام ) که به اینجا انجامید، صداى کوفیان به گریه بلند شد، وجدان هاى خفته براى چندمین بار بیدار شدند. کوفیان به ملامت و سرزنش خویش پرداختند! امام سجاد (علیه السلام ) به سخنان ادامه داد و فرمود:
خداى رحمت کند کسى را که : رهنمودهاى مرا بپذیرد و سفارش هاى مرا که در راستاى رضاى الهى و درباره پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیت (علیه السلام ) اوست رعایت کند چه این که رسول خدا براى ما الگویى شایسته بود.
کوفیان یک صدا فریاد بر آوردند:
اى فرزند رسول خدا! تمامى ما گوش به فرمان شما و پاسدار حق شماییم بى این که از این پس ، روى بگردانیم و نافرمانى کنیم ! اکنون با کسى که به جنگ شما برخیزد خواهیم جنگید. و با کسى که در صلح با شما باشد صلح و سازش خواهیم داشت .ما حق خودمان را از ظالمان باز خواهیم گرفت .
امام سجاد (علیه السلام ) در پاسخ کوفیان فرمود:
هرگز! هرگز تحت شعارهاى شما قرار نخواهم گرفت و به شما اعتماد نخواهم کرد.
اى خیانت پیشگان مکار! میان شما و آرمان هایى که اظهار مى دارید فاصله ها و موانع ، بسیار است . آیا مى خواهید همان جفا و پیمان شکنى که با پدران و من داشتید، دوباره درباره من روا دارید!
نه به خدا سوگند! هنوز جراحت هاى گذشته اى که از شما بر تن داریم ، الیتام نیافته است . همین دیروز بود که پدرم به شهادت رسید در حالى که خاندانش در کنار او بودند.
داغ هاى برجاى مانده از فقدان رسول خدا، پدرم و فرزندانش و جدم امیرمؤ منان فراموش نشده است .طعم تلخ مصیبت ها هنوز در کامم هست و غم ها در گسترده سینه ام موج مى زند. در خواست و سفارش من درباره یارى خواستن از شما نیست. تنها مى خواهم که شما – شما کوفیان ! – نه عزم یارى ما کنید و نه به دشمنى و ستیز با ما برخیزید!
امام سجاد (علیه السلام ) در پایان این سخنان که آتش ندامت و حسرت را درجان کوفیان برافروخت و مهربى اعتبارى و بى وفایى را براى همیشه بر پیشانى آنان زد، اندوه عمیق خویش را با این شعرها اظهار کرد و بر التهاب قلب ها افزود:

لا غرو اءن قتل الحسین و شیخه قد کان خیرا من حسین و اءکرما
فلا تفرحوا یا اءهل کوفة بالذى اصیب حسین کان ذلک اءعظما
قتیل بشط النهر نفسى فداؤ ه جزاء الذى اءراده نار جهنما

یعنى : اگر حسین (علیه السلام ) کشته شد، چندان شگفت نیست .
در خواست و سفارش من درباره یارى خواستن از شما نیست. تنها مى خواهم که شما – شما کوفیان ! – نه عزم یارى ما کنید و نه به دشمنى و ستیز با ما برخیزید!

چرا که پدرش با همه آن ارزش ها و کرامت هاى برتر نیز قبل از او به شهادت رسید. اى کوفیان ! با آنچه نسبت به حسین روا داشتند، شادمان نباشید. واقعه اى عظیم صورت گرفت و آنچه گذشت رخدادى بزرگ بود! جانم فداى او باد که در کنار شط فرات ، سر بر بستر شهادت نهاد. آتش دوزخ جزاى کسانى است که او را به شهادت رساندند.

 

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
دوستان خوبم اسم این تایپیک یا ثارالله است. هدف از ایجاد آن هم در ابتدا بیان شده است.
لطفاً بحث را به حاشیه نبرید.
من این را در جواب دوست بسیار خوبم درباره استاد مطهری عرض می کنم. هرچند می دانم این بزرگوار بهتر از من اینها را می داند. این فقط یادآوری است.

سخنان حضرت امام(ره) در باره ی استاد مطهری:
«گرچه انقلاب اسلامی ایران به رغم بدخواهان و ماجراجویان به خواست و توفیق خداوند متعال به پیروزی رسید و نهادهای اسلامی انقلابی یكی پس از دیگری در ظرف تقریباً یك سال با آرامش و موفقیت انجام گرفت، لكن بر ملت ما و به حوزه های اسلامی و علمی خسارتهای جبران ناپذیر به دست منافقان ضدّ انقلاب واقع شد، همچون ترور خائنانه ی مرحوم دانشمند و اسلام شناس عظیم الشأن حجة الاسلام آقای حاج شیخ مرتضی شهید مطهری رحمةالله علیه.
اینجانب نمی توانم در این حال(3)، احساسات و عواطف خود را نسبت به این شخصیت عزیز ابراز كنم. آنچه باید عرض كنم در باره ی او، آن است كه وی خدمتهای ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تأسف بسیار است كه دست خیانتكار، این درخت ثمربخش را از حوزه های علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن محروم نمود.
مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه ای محكم برای حوزه های دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و كشور بود. خدایش رحمت كند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید.
اكنون شنیده می شود كه مخالفین اسلام و گروههای ضد انقلاب در صدد هستند كه با تبلیغات اسلام شكن خود دست جوانان عزیز دانشگاهی ما را در استفاده از كتب این استاد فقید كوتاه كنند. من به دانشجویان و طبقه ی روشنفكران متعهد توصیه می كنم كه كتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود. از خداوند متعال توفیق همگان را خواهانم.» (4)
« شهید مطهّری در عمر كوتاه خود اثرات جاویدی به یادگار گذاشت كه پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مكتب بود. او با قلمی روان و فكری توانا در تحلیل مسایل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی قلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بی استثناء آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او كه از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشأت می گرفت، برای عارف و عامی سودمند و فرحزاست.

«چون روز منطبق است با سالروز وفات مرحوم مطهری رحمه الله، من باید یك كلمه هم از آن به شما عرض كنم. مرحوم آقای مطهری یك فرد بود، جنبه های مختلف در او جمع شده بود، و خدمتی كه به نسل جوان و دیگران كرده است، كم كسی كرده است. آثاری كه از او هست، بی استثنا همه ی آثارش خوب است و من كس دیگری را سراغ ندارم كه بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. ایشان بی استثنا آثارش خوب است، انسانساز است. برای كشور خدمت كرده، در آن حال خفقان خدمتهای بزرگ كرده است این مرد عالیقدر. خداوند به حق رسول اكرم او را با رسول اكرم محشور بفرماید...» (5)

پی نوشتها:
1- پیرامون انقلاب اسلامی، ص 21-23.
2- پیرامون انقلاب اسلامی، ص 21-23.
3- [اشاره به ایام ناراحتی قلبی امام است.]
4- پیام امام خمینی به مناسبت اولین سالگرد شهادت استاد.
5- بیانات حضرت امام به مناسبت سومین سالگرد شهادت استاد
کاملا موافقم مثله شهید بزگوار مطهری شاید دیگه دنیا نیاد با اون مقام و...
منم اینو منکر نشدم
 
آخرین ویرایش:

علی رضا1111

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا صاحب الزمان روحی فداه

اقا فرمودند که باری مصائبی که بر عمه ام در مسیر شام گذشت اگر اشک چشمام تموم بشه خون گریه میکنم

دوستان اصله کربلا از این به بعده ها
 

Similar threads

بالا