یادتونه اولین عشق کی بودین؟

setare_69

عضو جدید
عجب نامهربونی شما :gol:

دیگه طرف چیکار کنه، اگر با کس دیگه ای نیستی تکلیفشو رون کن، بلا تکلیفی خیلی بده.
از دخترای شیرازی انتظار بیشتری میره.:gol:


تکلیفش که خیلی وقته روشنه خودش اینجور دوست داره.ا.....مگه دوست داشتن زوریم میشه:gol:
 

NYC

عضو جدید
کاربر ممتاز
تکلیفش که خیلی وقته روشنه خودش اینجور دوست داره.ا.....مگه دوست داشتن زوریم میشه:gol:

نه ستاره خانم منظورم این بود که اگر نمی خوای که معلومه نمی خوای، برو خودت بهش بگو که واقعا هیچ حسی بهش نداری و از اینکه با اون باشی هیچ چیزی بهت اضافه نمیشه.:gol::gol:
 

sweet_s70

عضو جدید
یکی بهم گفت عاشقمه ولی من فقط مثل یه داداشی که نداشتم دوسش داشتم کم کم عاشقش شدم ولی اون منو تنها گذاشتو رفت........... به این میگن عشق؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
 

Arman K

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز از این که دیر جواب شما رو میدم عذر میخوام تصمیم داشتم دیگه واسه این تاپیک چیزی ننویسم تا به قبرستون تاپیکها بره اما نظرات همه ی شما اونقدر برام جذابه که نمیذاره اینکار رو بکنم حالا چه مخالف باشه چه موافق فرقی نمیکنه
اما در مورد سوال شما ....
من دوستش دارم به همون اندازه که همبازی دوران کودکی و نوجوانی من بود . به همون اندازه که ممکنه کسی همسایه اش رو دوست داشته باشه
نگران زندگیش هستم چون باهاش بزرگ شدم یه زمانی با هم درس میخوندیم و مشکلات همدیگه رو حل میکردیم و این برای من که ذره ذره باهاش بزرگ شدم و میدونم که چطور آدمیه ایجاد مسئولیت میکنه
احساس مسئولیت میکنم چون خیلی چیزا هست که من میدونم و اون نمیدونه من میدونم یه زن چرا آزار میده و اون نمیدونه بهم زدن یه زندگی چه عواقبی داره
من میدونم چون به اندازه بینهایت میون مردم گشتم و هر نوع زندگی که دلتون بخواد دیدم و ازش درس گرفتم و خیلی جاها موفق شدم به خیلی ها برای از هم پاشیده نشدن زندگیشون کمک کنم
کمک کنم چون همیشه گفتم زندگی خیلی کوتاه تر از اونه که بخواهیم با تنش و توقع زیاد و هوار کشیدن و بحث و جنجال اوقاتش رو هدر بدیم و ما اونقدر زنده نمیمونیم که همه چیز رو تجربه کنیم پس چه خوبه که از تجربیات دیگران هم استفاده کنیم و بجای همه ی این واکنشهای منفی میتونیم از تک تک لحظه های اون لذت ببریم
لذت ببریم چون حتی نمیدونیم 1 صدم ثانیه دیگه هم زنده هستیم یا نه
پس ... تا زنده ایم زندگی کنیم به معنای واقعی
شاید دلیل اینکه همه ی اتفاقهای نادر دنیا برای من می افته اینه که من با فن بیانم همیشه تونستم ادما رو مجاب کنن که از خیلی تصمیمات منفی خودشون دست بردارن
و اما این که من به احساس خودم فکر کنم یا نکنم هیچ فرقی نمیکنه چون اون باید به همون زندگی به نحو درستش ادامه بده
خانم ایشون خیلی مشکلات ایجاد کردن تا حدی که این آقا به مرز جنون رسیده یعنی اگر الان پریشون و اشفته است دلیلش ارتباط خانم ایشون با شخص دیگه ای بوده که البته با توجه به این که ایشون متوجه شدن این ارتباط قطع شد و ایشون هم بخشیدن وتموم شد ولی این مسئله داستان ساده ای نیست که به راحتی بشه فراموش کرد اما باز هم من بهش گفتم در این مورد هم تو مقصری چرا ؟
این اقا بسیار رئوف و مهربون تشریف دارن متاسفانه و در برابر خواسته ها هرگز پاسخ نه از ایشون نمیشنوی به همین دلیل من گفتم خودت مقصری چون یه قانون کلی رو در مورد خانمها نمیدونی و اونم اینه که اگر یه زن 5 تا خواسته از تو داشته باشه تو باید به 4 تاش بگی نه و به پنجمی بگی اره و در این زمانه که تو به نظر اون زن یه مرد رویایی و فوق العاده میای و کمترین کاری که بکنی براش جذاب و شیرین میشه . ادما همیشه باید تشنه ی یه چیزی باشن تا طرف مقابلشون براشون جذاب به نظر بیاد . وقتی من در برابر کسی به همه خواسته هام برسم مطمئنا فکر میکنم این که دیگه چیزی برای عرضه به من نداره پس حتما بهتر از این هم هست . و همین باعث تزلزل میشه
در دنیای امروز هرکس به فکر منافع خودشه و تا زمانی با تو همراه و همسفر میشن که براشون نفع و جذابیت داشته باشی در غیر اینصورت به راحتی دورت رو خط میکشن هیچ فرقی هم نمیکنه که چه نوع رابطه ای داشته باشی دوست باشی - همسر باشی - پدر یا مادر یا خواهر و یا برادر باشی . در دنیایی که پدر به پسر رحم نمیکنه هیچ تضمینی وجود نداره که زن به شوهر و یا بلعکس به همدیگه رحم کنن
بهر حال من سعی خودم رو کردم و میکنم مابقی قصه رو سپردم دست بالایی تا هر چه اون میخواد همون بشه .
ممنونم از توجه شما و از حمایتتون
خواهش می کنم.
آخه چرا پست نزنین؟ مگه چی شده؟ خوب همه دارن نظراشونو می گن و این شمایین که تصمیم نهایی رو می گیرین.
من متوجه نشدم !حس دوست داشتن شما نسبت به اون آقا در حد یه همبازی دوران کودکی یا یک همسایه است یا در حد کسی که واقعا دوستش دارین و عاشقشین؟؟!چون نوع دوست داشتن مهمه.ممنون می شم اگه واقعیتو بگین تا منم نظر نهاییمو بگم.
اینجور که من از نوشته های شما در مورد اون آقا برداشت کردم فکر کنم ایشون یه آدم ضعیف و ساده ای باشن و متاسفانه همسرشون آدمین که ازاین خصوصیات ایشون سوءاستفاده می کنن.
همچنین فکر می کنم شما هم یه بار توزندگیتون شکست خوردین.درسته؟
با تمام اون گفته هاتون در مورد زندگی کاملا موافقم;)
به نظر من اشتباه این آقا در همون وحله اول بخشش خانومشون بوده ! اصلا چه معنیی داره که ایشون قضیه رابطه خاونموشونو با یکی دیگه فهمیدن وبازم گذشت کردن!!:eek:
در مرحله دوم شما دارین بدترین خدمتو به ایشون می کنین که ایشونو به ادامه این زندگی و ماندن با همچی کسی تشویق می کنین.چون مطمئن باشین دیگه همه چی بین این دو تموم شده وادامه این زندگی فقط باعث آبروریزی بیشتر و صدمات جبران ناپذیرتری خواهد بود که همین الان با جداشدنشون از هم ،به راحتی می تونن جلوشو بگیرن.
در ضمن شخصیت این آقا دیگه شکل گرقته وبه این راحتیا نمی تونه تغییرش بده تا باب میل همسرش بشه.در یک کلام اینا با هم تفاهم ندارن.
ولی با عرض معذرت با بقیه نظراتتون در مورد خانوما و دنیای امروز در حالت کلی موافق نیستم و شاید این گفته های شما از یک نفر به نفر دیگه متفاوت باشه.
حالا منم چندتا سوال از شما بکنم...
خانوما چقدر می تونن عشق اولشونو که ترکشون کرده فراموش کنن؟؟گفته شون در مورد اینکه اون فرد دیگه براشون اهمیتی نداره تا چه حدی قابل اطمینانه؟؟اگه یه روز اون فرد برگرده برخوردشون چیه؟؟
 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواهش می کنم.
آخه چرا پست نزنین؟ مگه چی شده؟ خوب همه دارن نظراشونو می گن و این شمایین که تصمیم نهایی رو می گیرین.
من متوجه نشدم !حس دوست داشتن شما نسبت به اون آقا در حد یه همبازی دوران کودکی یا یک همسایه است یا در حد کسی که واقعا دوستش دارین و عاشقشین؟؟!چون نوع دوست داشتن مهمه.ممنون می شم اگه واقعیتو بگین تا منم نظر نهاییمو بگم.
اینجور که من از نوشته های شما در مورد اون آقا برداشت کردم فکر کنم ایشون یه آدم ضعیف و ساده ای باشن و متاسفانه همسرشون آدمین که ازاین خصوصیات ایشون سوءاستفاده می کنن.
همچنین فکر می کنم شما هم یه بار توزندگیتون شکست خوردین.درسته؟
با تمام اون گفته هاتون در مورد زندگی کاملا موافقم;)
به نظر من اشتباه این آقا در همون وحله اول بخشش خانومشون بوده ! اصلا چه معنیی داره که ایشون قضیه رابطه خاونموشونو با یکی دیگه فهمیدن وبازم گذشت کردن!!:eek:
در مرحله دوم شما دارین بدترین خدمتو به ایشون می کنین که ایشونو به ادامه این زندگی و ماندن با همچی کسی تشویق می کنین.چون مطمئن باشین دیگه همه چی بین این دو تموم شده وادامه این زندگی فقط باعث آبروریزی بیشتر و صدمات جبران ناپذیرتری خواهد بود که همین الان با جداشدنشون از هم ،به راحتی می تونن جلوشو بگیرن.
در ضمن شخصیت این آقا دیگه شکل گرقته وبه این راحتیا نمی تونه تغییرش بده تا باب میل همسرش بشه.در یک کلام اینا با هم تفاهم ندارن.
ولی با عرض معذرت با بقیه نظراتتون در مورد خانوما و دنیای امروز در حالت کلی موافق نیستم و شاید این گفته های شما از یک نفر به نفر دیگه متفاوت باشه.
حالا منم چندتا سوال از شما بکنم...
خانوما چقدر می تونن عشق اولشونو که ترکشون کرده فراموش کنن؟؟گفته شون در مورد اینکه اون فرد دیگه براشون اهمیتی نداره تا چه حدی قابل اطمینانه؟؟اگه یه روز اون فرد برگرده برخوردشون چیه؟؟
به نظر من هم هیچ خانمی نمیتونه عشق اولشو فراموش بکنه البته تا حدودی برای اقایون هم صدق مبکنه ولی نه به شدت خانما............(اگه عشق باشه و به قول دوستان هوس نباشه):gol:
 
آخرین ویرایش:

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:biggrin:

ببین منظور از خانم یعنی خانم مهرناز ناظمی (استارتر تاپیک) و منظور از همسره اون آقا هم معلومه دیگه.

:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
شما خودت رو درگیر نکن درست میشه
خب بذاريد قبل از تاسيس تيمارستان يه نتيجه گيري بكنيم:)
در حال حاضر اين خانوم(ناظمي) يه جور ارتباطي با يه آقا داره و اون آقا ارتباطش با خانوم خودش داشته به مشكل بر ميخورده. از طرفي اين خانوم با خانوم اون آقا هم تا حدودي داره آشنا ميشه كه در واقع يه جور رابطه ميشه گفت دارن. اين خانوم به اين دليل با اون آقا رابطه داره كه ميخواد اون آقا با يه خانوم ديگه غير از اين خانوم و خانوم خودش رابطه نداشته باشه چون بعد رابطش با خانوم خودش ممكنه خراب بشه و رابطه اي كه اين خانوم با اون آقا دار براي حفظ رابطه اون آقا با خانوم خودشه. البته خانوم اون آقا با يه آقاي ديگه هم رابطه داشته كه اون آقا از رابطه خانومش با اون يكي ديگه آقا مطلع شده و ميخواسته رابطشو با خانومش به اين دليل بهم بزنه:surprised::eek::confused:
من پيشنهاد ميكنم براي خروج از بحران اين خانوم با اون يكي ديگه آقا بره رابطه ايجاد كنه تا ببينه چرا اون يكي ديگه آقا رفته با اون خانوم رابطه ايجاد كرده كه باعث بد شدن رابطه اون آقا با خانومش بشه كه در نتيجه رابطه اين خانوم با اون آقا شكل بگيره
:confused:
 

Arman K

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من هم هیچ خانمی نمیتونه عشق اولشو فراموش بکنه البته تا حدودی برای اقایون هم صدق مبکنه ولی نه به شدت خانما............(اگه عشق باشه و به قول دوستان هوس نباشه):gol:
مرسی از اینکه نظر دادین.:)
یعنی به نظر شما اگه یه خانومی بگه که دیگه عشق اولمو دوس ندارم! دروغه؟
یعنی اگه ازدواج کنه ویه روزی اون برگرده جوابش می تونه مثبت باشه:que:
 

ssara2025

عضو جدید
کاربر ممتاز
پسر خاله ام


اما واقعاً خیلی سخته که یکی ادم رو دوست داشته باشه و تو ازش بدت بیاد

اما حالا که چندین سال گذشته فقط دلم براش می سوزه !!!!!!
 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی از اینکه نظر دادین.:)
یعنی به نظر شما اگه یه خانومی بگه که دیگه عشق اولمو دوس ندارم! دروغه؟
یعنی اگه ازدواج کنه ویه روزی اون برگرده جوابش می تونه مثبت باشه:que:
خواهش میکنم.:gol:گفتم اگه عشق واقعی باشه بعد چندسال شاید اتیش اولیه رو نداشته باشه ولی همیشه یه جایی تو دلش براش داره.هر چیزی که خاطرات اونو زنده میکنه براش تکون دهنده ست.
اگه واقعا خانم خوبی باشه با ازدواجی که میکنه تمام عشقشو به مرد زندگیش و بچه هاش تقدیم میکنه و سعی می کنه اونو فراموش بکنه تا حتی و قتی داره به شوهرش ابراز علاقه میکنه یه جور حس خیانت توی دوست داشتنش نباشه. شاید شوهرش نفهمه ولی با احساسش میخواد چیکار کنه؟؟ حس خیانت خیلی بده.
 

Arman K

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواهش میکنم.:gol:گفتم اگه عشق واقعی باشه بعد چندسال شاید اتیش اولیه رو نداشته باشه ولی همیشه یه جایی تو دلش براش داره.هر چیزی که خاطرات اونو زنده میکنه براش تکون دهنده ست.
اگه واقعا خانم خوبی باشه با ازدواجی که میکنه تمام عشقشو به مرد زندگیش و بچه هاش تقدیم میکنه و سعی می کنه اونو فراموش بکنه تا حتی و قتی داره به شوهرش ابراز علاقه میکنه یه جور حس خیانت توی دوست داشتنش نباشه. شاید شوهرش نفهمه ولی با احساسش میخواد چیکار کنه؟؟ حس خیانت خیلی بده.
از کجا می شه فهمید که واقعا فراموشش کرده ؟آخه تشخیص خانوم بد یا خوب به این راحتیا که نیست؟ تازه هیچکی نمی تونه از دل اون یکی کاملا خبر داشته باشه؟:que:
 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
از کجا می شه فهمید که واقعا فراموشش کرده ؟آخه تشخیص خانوم بد یا خوب به این راحتیا که نیست؟ تازه هیچکی نمی تونه از دل اون یکی کاملا خبر داشته باشه؟:que:
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
راست میگی...................خب این دعائیه که من همیشه بعد نماز میکنم.:gol:
 

M&SH

عضو جدید
اولين باري كه من عاشق شدم 5 سال پيش بودجشن عقد پسرخالم بود دوست پسرخالمم دعوت بود اومد ابراز علاقه كرد به مامانمم گفت كه منو دوست داره منم قبول كردم 1 سال باهم بوديم تا اينكه به دلايلي بينمون بهم خورد .ديگه ازش خبرنداشتم تا .1388/25 اسفند والان نامزد كرديم باهم.عشق خيلي زيبا است خيلي
 
آخرین ویرایش:

mehrnaznazemi

عضو جدید
خواهش می کنم.
آخه چرا پست نزنین؟ مگه چی شده؟ خوب همه دارن نظراشونو می گن و این شمایین که تصمیم نهایی رو می گیرین.
من متوجه نشدم !حس دوست داشتن شما نسبت به اون آقا در حد یه همبازی دوران کودکی یا یک همسایه است یا در حد کسی که واقعا دوستش دارین و عاشقشین؟؟!چون نوع دوست داشتن مهمه.ممنون می شم اگه واقعیتو بگین تا منم نظر نهاییمو بگم.
اینجور که من از نوشته های شما در مورد اون آقا برداشت کردم فکر کنم ایشون یه آدم ضعیف و ساده ای باشن و متاسفانه همسرشون آدمین که ازاین خصوصیات ایشون سوءاستفاده می کنن.
همچنین فکر می کنم شما هم یه بار توزندگیتون شکست خوردین.درسته؟
با تمام اون گفته هاتون در مورد زندگی کاملا موافقم;)
به نظر من اشتباه این آقا در همون وحله اول بخشش خانومشون بوده ! اصلا چه معنیی داره که ایشون قضیه رابطه خاونموشونو با یکی دیگه فهمیدن وبازم گذشت کردن!!:eek:
در مرحله دوم شما دارین بدترین خدمتو به ایشون می کنین که ایشونو به ادامه این زندگی و ماندن با همچی کسی تشویق می کنین.چون مطمئن باشین دیگه همه چی بین این دو تموم شده وادامه این زندگی فقط باعث آبروریزی بیشتر و صدمات جبران ناپذیرتری خواهد بود که همین الان با جداشدنشون از هم ،به راحتی می تونن جلوشو بگیرن.
در ضمن شخصیت این آقا دیگه شکل گرقته وبه این راحتیا نمی تونه تغییرش بده تا باب میل همسرش بشه.در یک کلام اینا با هم تفاهم ندارن.
ولی با عرض معذرت با بقیه نظراتتون در مورد خانوما و دنیای امروز در حالت کلی موافق نیستم و شاید این گفته های شما از یک نفر به نفر دیگه متفاوت باشه.
حالا منم چندتا سوال از شما بکنم...
خانوما چقدر می تونن عشق اولشونو که ترکشون کرده فراموش کنن؟؟گفته شون در مورد اینکه اون فرد دیگه براشون اهمیتی نداره تا چه حدی قابل اطمینانه؟؟اگه یه روز اون فرد برگرده برخوردشون چیه؟؟



سلام
اول : پست نزنم چون دیدم خیلی اینجا داره شلوغ و بلوا میشه بدون اینکه کسی از واقعیت خبر داشته باشه منو محکوم میکنن
دوم: حس دوست داشتن چیزی نیست که به همین سادگی درون ادم بوجود بیاد هر ادمی فقط 1 بار میتونه عاشق بشه و من این 1 بار رو شدم و دیگه دلی برام نمونده که بخوام به کسی بدم و ایشون در حد یه دوست و در حد کسی که همه ی تلاشش رو کرده تا منو پیدا کنه برام عزیز و محترمه
سوم :ایشون هم ادم ضعیفی نیستن فقط شدیدا دل رحم و مهربونن و ازدواج چون یه ازدواج فامیلی هست چاره ای جز بخشیدن نداشت چون خیلی چیزا تو خانواده بهم میخورد که البته اونم دلائل خاص خودش رو داره
چهارم :اینقدر بد بین هم نباشین و دعا کنین همه چی بینشون بهم نخورده باشه من خیلی تلاش کردم نمیخوام نتیجه زحماتم به هدر بره و الان تا حدودی موفق شدم . انسان جائز الخطاست پس ممکنه اشتباه کنه مگه این آقا تا به امروز میتونه قسم بخوره که با کسی غیر از همسرش نبوده ؟ اینو نه من میدونم و نه هیچ کس دیگه غیر از خودش . پس چرا برای یه مرد این نوع رابطه قابل بخششه اما زن رو باید بزنی نابود کنی ؟ کدوم مردی رو مطمئنی که هرگز به زنش خیانت نکرده باشه ؟
پنجم : هر چیزی قابل تغییره شخصیت ایشون هم با توجه به مشکلاتی که پس از جدایی براشون پیش میاد به نفعشه که تغییر کنه بنابراین اونم داره همه ی تلاشش رو میکنه و امیدوارم که موفق بشه .
حالا در مورد سوالاتی که کردین : باید بگم عشقی که ادم رو ترک کنه به نظر من ارزش فکر کردن نداره یادش باهات میمونه اما دیگه گرایشی بهش نداری چون اون کسی دیگه رو به تو ترجیح داده پس همون بهتر که بمونه واسه همون . یه جمله یه جایی خوندم که جالب بود نوشته بود بهترین عکس العمل یه زن در برابر زنی که شوهرش رو از چنگش در اورده چیه ؟ و در جواب نوشته بود بهترین راه اینه که ببخشه به همون زن . من با این نظر کاملا موافقم چون خودم هم همین کار رو کردم حالا شوهر نه اما یه دوستی که میپرستیدمش .
چون وقتی یه مرد یک بار این کار رو بکنه مطمئنا دفعات بعد هم میتونه و میکنه.
بنابراین فراموش کردم و بعنوان یه تجربه تا ابد دنبال خودم دارمش و حاضر نیستم خودم با کسی اینکار رو بکنم . و وقتی نادم و پشیمون هم برگشت دیگه اجازه ندادم با زندگیم بازی کنه و گفتم برو سراغ کسی که لیاقتت رو داره من واست زیادم
این عملکرد من بود اما خب همه مثل هم نیستن و نظرات متفاوته و خیلی ها دوست دارن خودشون رو گول بزنن . اما یه انسان واقعی که برای خودش ارزش قائله هرگز از یه سوراخ دو بار گزیده نمیشه .
شاد باشی و امیدوار و موفق .
 

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
اول : پست نزنم چون دیدم خیلی اینجا داره شلوغ و بلوا میشه بدون اینکه کسی از واقعیت خبر داشته باشه منو محکوم میکنن
دوم: حس دوست داشتن چیزی نیست که به همین سادگی درون ادم بوجود بیاد هر ادمی فقط 1 بار میتونه عاشق بشه و من این 1 بار رو شدم و دیگه دلی برام نمونده که بخوام به کسی بدم و ایشون در حد یه دوست و در حد کسی که همه ی تلاشش رو کرده تا منو پیدا کنه برام عزیز و محترمه
سوم :ایشون هم ادم ضعیفی نیستن فقط شدیدا دل رحم و مهربونن و ازدواج چون یه ازدواج فامیلی هست چاره ای جز بخشیدن نداشت چون خیلی چیزا تو خانواده بهم میخورد که البته اونم دلائل خاص خودش رو داره
چهارم :اینقدر بد بین هم نباشین و دعا کنین همه چی بینشون بهم نخورده باشه من خیلی تلاش کردم نمیخوام نتیجه زحماتم به هدر بره و الان تا حدودی موفق شدم . انسان جائز الخطاست پس ممکنه اشتباه کنه مگه این آقا تا به امروز میتونه قسم بخوره که با کسی غیر از همسرش نبوده ؟ اینو نه من میدونم و نه هیچ کس دیگه غیر از خودش . پس چرا برای یه مرد این نوع رابطه قابل بخششه اما زن رو باید بزنی نابود کنی ؟ کدوم مردی رو مطمئنی که هرگز به زنش خیانت نکرده باشه ؟
پنجم : هر چیزی قابل تغییره شخصیت ایشون هم با توجه به مشکلاتی که پس از جدایی براشون پیش میاد به نفعشه که تغییر کنه بنابراین اونم داره همه ی تلاشش رو میکنه و امیدوارم که موفق بشه .
حالا در مورد سوالاتی که کردین : باید بگم عشقی که ادم رو ترک کنه به نظر من ارزش فکر کردن نداره یادش باهات میمونه اما دیگه گرایشی بهش نداری چون اون کسی دیگه رو به تو ترجیح داده پس همون بهتر که بمونه واسه همون . یه جمله یه جایی خوندم که جالب بود نوشته بود بهترین عکس العمل یه زن در برابر زنی که شوهرش رو از چنگش در اورده چیه ؟ و در جواب نوشته بود بهترین راه اینه که ببخشه به همون زن . من با این نظر کاملا موافقم چون خودم هم همین کار رو کردم حالا شوهر نه اما یه دوستی که میپرستیدمش .
چون وقتی یه مرد یک بار این کار رو بکنه مطمئنا دفعات بعد هم میتونه و میکنه.
بنابراین فراموش کردم و بعنوان یه تجربه تا ابد دنبال خودم دارمش و حاضر نیستم خودم با کسی اینکار رو بکنم . و وقتی نادم و پشیمون هم برگشت دیگه اجازه ندادم با زندگیم بازی کنه و گفتم برو سراغ کسی که لیاقتت رو داره من واست زیادم
این عملکرد من بود اما خب همه مثل هم نیستن و نظرات متفاوته و خیلی ها دوست دارن خودشون رو گول بزنن . اما یه انسان واقعی که برای خودش ارزش قائله هرگز از یه سوراخ دو بار گزیده نمیشه .
شاد باشی و امیدوار و موفق .
:w04: واسه همين چيزاس كه هيچ وقت دلم نمي خواد عاشق بشم ديگه :w04:
 

mehrnaznazemi

عضو جدید
خب بذاريد قبل از تاسيس تيمارستان يه نتيجه گيري بكنيم:)
در حال حاضر اين خانوم(ناظمي) يه جور ارتباطي با يه آقا داره و اون آقا ارتباطش با خانوم خودش داشته به مشكل بر ميخورده. از طرفي اين خانوم با خانوم اون آقا هم تا حدودي داره آشنا ميشه كه در واقع يه جور رابطه ميشه گفت دارن. اين خانوم به اين دليل با اون آقا رابطه داره كه ميخواد اون آقا با يه خانوم ديگه غير از اين خانوم و خانوم خودش رابطه نداشته باشه چون بعد رابطش با خانوم خودش ممكنه خراب بشه و رابطه اي كه اين خانوم با اون آقا دار براي حفظ رابطه اون آقا با خانوم خودشه. البته خانوم اون آقا با يه آقاي ديگه هم رابطه داشته كه اون آقا از رابطه خانومش با اون يكي ديگه آقا مطلع شده و ميخواسته رابطشو با خانومش به اين دليل بهم بزنه:surprised::eek::confused:
من پيشنهاد ميكنم براي خروج از بحران اين خانوم با اون يكي ديگه آقا بره رابطه ايجاد كنه تا ببينه چرا اون يكي ديگه آقا رفته با اون خانوم رابطه ايجاد كرده كه باعث بد شدن رابطه اون آقا با خانومش بشه كه در نتيجه رابطه اين خانوم با اون آقا شكل بگيره:confused:

اقاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ترمز کن ببینم اصلا چی شدددددددد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چی داری میگی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پیاده شو با هم بریم
من اصلا نفهمیدم چی گفتی :biggrin::biggrin::biggrin:;):biggrin::biggrin::biggrin:
 

mehrnaznazemi

عضو جدید
از کجا می شه فهمید که واقعا فراموشش کرده ؟آخه تشخیص خانوم بد یا خوب به این راحتیا که نیست؟ تازه هیچکی نمی تونه از دل اون یکی کاملا خبر داشته باشه؟:que:

عزیزم بستگی داره که طرف چقدر با منطق با زندگی کنار بیاد چون وقتی کسی که ادمو میذاره میره ارزش فکر کردن نداره و اگر کسی اینو متوجه بشه یعنی این که برای خودش احترام و ارزش قائله و همه ی عشقش رو نثار کسی میکنه که داره با همه ی وجود بهش عشق میورزه . فقط بستگی به خود اون شخص داره .
 

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
:eek: بلاخره چی ؟ میخوای بیدل زندگی کنی ؟
شرط دل گرفتن دل دادن است وگرنه یکی بی دل میشه و اون یکی دو دل.:smile::gol::gol::gol:
آخه اگه عاشق شدم و يكي ديگه ازم دزديدش چي ؟! اگه عاشق شدم و بهش نرسيدم چي ؟! اونوقت چه غلطي كنم ؟! من مي مونم و يه دل شكسته ! بي دل بودن بهتر از دل شكسته بودن نيست ؟! منم از اونايي نيستم كه بتونم عشقمو به كسي ببخشم و تريپ بزرگواري بردارم !
به خدا بدون عشق هم ميشه زندگي كرد . ميشه يه نفر رو فقط دوست داشت و احساس خوشبختي كرد . نميشه ؟!
 

mehrnaznazemi

عضو جدید
آخه اگه عاشق شدم و يكي ديگه ازم دزديدش چي ؟! اگه عاشق شدم و بهش نرسيدم چي ؟! اونوقت چه غلطي كنم ؟! من مي مونم و يه دل شكسته ! بي دل بودن بهتر از دل شكسته بودن نيست ؟! منم از اونايي نيستم كه بتونم عشقمو به كسي ببخشم و تريپ بزرگواري بردارم !
به خدا بدون عشق هم ميشه زندگي كرد . ميشه يه نفر رو فقط دوست داشت و احساس خوشبختي كرد . نميشه ؟!


چرا میشه اما همیشه ترس از دست دادنه که باعث میشه از دست بدی . واینو بدون که هیچ چیز و هیچ کس ماندگار نیست و هر کس و هر چیز که یه روزی میاد یه روز هم میره
 
  • Like
واکنش ها: NYC

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا میشه اما همیشه ترس از دست دادنه که باعث میشه از دست بدی . واینو بدون که هیچ چیز و هیچ کس ماندگار نیست و هر کس و هر چیز که یه روزی میاد یه روز هم میره
نمي دونم والا . شايدم تو راست بگي ! اما دست خودم نيست . مي ترسم . هر وقت يه موقعيت عشقي واسم ايجاد ميشه , سريع مي كشم عقب و ديگه ادامه نمي دم . تقصير منم نيستا . فكر كنم دليلش اين باشه كه بيشتر داستان هاي غم انگيز عشقي با پايان هاي بد و دلسرد كننده به گوشم رسيده . باورت ميشه كه تا حالا كسي رو نديدم كه تو عاشقي ش برنده باشه ؟!
چرا انقدر دير به دير جواب مي دي مهرناز جون !
 

mehrnaznazemi

عضو جدید
نمي دونم والا . شايدم تو راست بگي ! اما دست خودم نيست . مي ترسم . هر وقت يه موقعيت عشقي واسم ايجاد ميشه , سريع مي كشم عقب و ديگه ادامه نمي دم . تقصير منم نيستا . فكر كنم دليلش اين باشه كه بيشتر داستان هاي غم انگيز عشقي با پايان هاي بد و دلسرد كننده به گوشم رسيده . باورت ميشه كه تا حالا كسي رو نديدم كه تو عاشقي ش برنده باشه ؟!
چرا انقدر دير به دير جواب مي دي مهرناز جون !

ببخشید که دفعه پیش دیر جواب دادم جلوی سیستمم نبودم
میدونی عشق واقعی اونه که بهش نرسی ؟ وقتی عاشقی سراپا خواهشی و وقتی به اونی که عاشقشی میرسی دیگه هیچ نشونی از اون همه خواهش نیست انگار که اصلا عشقی نبوده
من کسی رو میشناسم که 13 سال عاشق پسری بود و پسر هم همینطور و بعد از 13 سال با مشکلات و موانعی که سر راهشون بود ازدواج کردن اما بعد از 11 سال از هم جدا شدن انگار اینا هرگز عاشق نبودن و هرگز برای رسیدن بهمدیگه اونقدر تلاش نکرده بودن .
 

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید که دفعه پیش دیر جواب دادم جلوی سیستمم نبودم
میدونی عشق واقعی اونه که بهش نرسی ؟ وقتی عاشقی سراپا خواهشی و وقتی به اونی که عاشقشی میرسی دیگه هیچ نشونی از اون همه خواهش نیست انگار که اصلا عشقی نبوده
من کسی رو میشناسم که 13 سال عاشق پسری بود و پسر هم همینطور و بعد از 13 سال با مشکلات و موانعی که سر راهشون بود ازدواج کردن اما بعد از 11 سال از هم جدا شدن انگار اینا هرگز عاشق نبودن و هرگز برای رسیدن بهمدیگه اونقدر تلاش نکرده بودن .
خب همين ديگه ! اينا مثلا ١٣ سال عاشق بودن جان عمه هاشون ! كي فكرشو مي كرد كه بعد از اين كه به هم رسيدن از هم جدا بشن ؟!
من مي گم : آدم اگه عاشق نباشه , حداقل وقتي ١١ سال بعد از طرفش جدا شد, دلش به حال اون ١٣ سال نمي سوزه !
شايدم چرت مي گم اما به خدا دست خودم نيست انقدر بد شنيدم از اين عشق مادر مرده كه ...!!!
 

mehrnaznazemi

عضو جدید
خب همين ديگه ! اينا مثلا ١٣ سال عاشق بودن جان عمه هاشون ! كي فكرشو مي كرد كه بعد از اين كه به هم رسيدن از هم جدا بشن ؟!
من مي گم : آدم اگه عاشق نباشه , حداقل وقتي ١١ سال بعد از طرفش جدا شد, دلش به حال اون ١٣ سال نمي سوزه !
شايدم چرت مي گم اما به خدا دست خودم نيست انقدر بد شنيدم از اين عشق مادر مرده كه ...!!!


نمیدونم هرکسی نظری داره اما فکر کنم اگه انتخاب درست و با چشم باز باشه همه چی درست پیش میره
ادما بد شدن توی این دوره
 

پترو

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب همين ديگه ! اينا مثلا ١٣ سال عاشق بودن جان عمه هاشون ! كي فكرشو مي كرد كه بعد از اين كه به هم رسيدن از هم جدا بشن ؟!
من مي گم : آدم اگه عاشق نباشه , حداقل وقتي ١١ سال بعد از طرفش جدا شد, دلش به حال اون ١٣ سال نمي سوزه !
شايدم چرت مي گم اما به خدا دست خودم نيست انقدر بد شنيدم از اين عشق مادر مرده كه ...!!!
اینا حتما گشنگی کشیدن عاشقی یادشون رفته...
 

mehrnaznazemi

عضو جدید
اینا حتما گشنگی کشیدن عاشقی یادشون رفته...

همه چی گشنگی نیست
انتخاب درسته که شرط عقله و وقتی دوتا طرز فکر و خانواده باهم هماهنگی نداشته باشن این مشکل پیش میاد وقتی عاشقی کوری و غیر از خوبی چیزی نمیبینی و میگی حتی اگر بهم بگه چادر بذار میذارم اما این اون چیزی نیست که تو باهاش بزرگ شده باشی و بهش خو گرفته باشی و مدتی که از ازدواج بگذره خسته میشی و دلت میخواد به اصل خودت برگردی . خودت باشی . نه کسی که دیگری واست تعیین میکنه برای همینه که به مشکل میخوریم
برای فرار از محدودیتهای خونه پدر رو اوردن به ازدواج اشتباهترین کار ممکنه و برای فرار از همین محدودیتهاست که ناخواسته عاشق میشی عاشقی تو این دوره مدلش اینجوری شده.
 
  • Like
واکنش ها: NYC

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه چی گشنگی نیست
انتخاب درسته که شرط عقله و وقتی دوتا طرز فکر و خانواده باهم هماهنگی نداشته باشن این مشکل پیش میاد وقتی عاشقی کوری و غیر از خوبی چیزی نمیبینی و میگی حتی اگر بهم بگه چادر بذار میذارم اما این اون چیزی نیست که تو باهاش بزرگ شده باشی و بهش خو گرفته باشی و مدتی که از ازدواج بگذره خسته میشی و دلت میخواد به اصل خودت برگردی . خودت باشی . نه کسی که دیگری واست تعیین میکنه برای همینه که به مشکل میخوریم
برای فرار از محدودیتهای خونه پدر رو اوردن به ازدواج اشتباهترین کار ممکنه و برای فرار از همین محدودیتهاست که ناخواسته عاشق میشی عاشقی تو این دوره مدلش اینجوری شده.
حرص نخور مهرناز جون ! اين پترو كلا همينطوريه :crying2: همه ش به فكر شكمشه !!! (اصلا مرد به اين خوش اشتهايي پيدا نمي كني !)
در ضمن , شرمنده بنده كوپن ندارم :w27:
 
بالا