گپ و گفتگو در مورد جن ، احضار روح، هیپنوتیزم

[arghavan.z]

یعنی هیشکی هیچی نمیدونه......................اه....چه بی بخار..........الان اونقدر اصرار میکنم به پست دادن که یکی از همین روحا میاد خفم میکنه
خدایا توبه...........
بچه ها اگه یه وقت دیدین 5 دقیقه است پست ندادم زنگ بزنین اورژانس

 

[shahab_A]

الو اورژانس .. سلام خانوم خوب هستی؟ ... چه خبرا؟ ... خوش میگذره انشالا؟ ... بچه ها خوب هستن ؟؟ .. همسایه ها ؟ مامان بابا خوبن؟؟؟؟؟ ... لطف کنید یه نعش کش بفرستین اینجا ... بله بله ... نه فکر کنم یه 5 ساعتی میشه تموم کردن ... بله .... ee? ... خب پس یه وانتی چیزی بفرستین جنازه رو زمین نمونه ...

 

[arghavan.z]

............چه عجب ....من گفتم 5 دقیقه..نه 10 ساعت......همتون نامردین دیگه....
ولی به ....چشم دشمن من هنوز هستم...دیشب هم یه پارتی داشتیم با جنا و روحا...جات خالی شهاب

 

[shahab_A]

ارغوان آخه جنا اگه با تو پارتی نگیرن بیان با عمه ی من پارتی بگیرن؟ .. تو خودتی جنی .. از خودشونی دیگه .. معلومه باید بیان پیشه تو

 

[arghavan.z]

البته تو جن بودن به پای تو نمیرسم......ولی شهاب یکی از جنا بدجوری سراغتو میگرفت...میگفت دلم واسش تنگ شده...........میگفت همین روزاست برم سراغش.......یه وقت شبی نصف شبی دیدیش سکته نکنیا..........تازه میگفت اجازشو از خدا گرفتم..همین روزاست با عزرائیل بیان سراغت..........
طفلکی........
عیب نداره حلالت میکنم

 

[shahab_A]

البته تو جن بودن به پای تو نمیرسم......ولی شهاب یکی از جنا بدجوری سراغتو میگرفت...میگفت دلم واسش تنگ شده...........میگفت همین روزاست برم سراغش.......یه وقت شبی نصف شبی دیدیش سکته نکنیا..........تازه میگفت اجازشو از خدا گرفتم..همین روزاست با عزرائیل بیان سراغت..........
طفلکی........
عیب نداره حلالت میکنم

ای بابا من اونقدر با تو حرف زدم که دیگه از جنها نمیترسم ..عزرائییل هم بیاد قدمش رو چشم .. از تو که بدتر نیست

 

[arghavan.z]

اخی....چه جذبه ای دارم من....خوشم اومد از خودم...یه کاری کردم که شهاب از دو کیلومتری که منو میبینه فرار میکنه...خوبه....عالیه.........

 

[shahab_A]

اعتماد به نفست قابل تحسینه

 

[arghavan.z]

الان یکیشونو صدا میکنم شهاب بیاد بخورتت.......نترسی ها...یه کوچولوشو میفرستم....

 

[arghavan.z]

بچه ها من از این داستانای روح میخواااااااااااااااام...کسی بلد نیست....بیاین تعریف کنین دیگه...یه کم بترسیم.....خسته شدیم بابا....چقدر بی ذوقین....من که بلد نیستم وگرنه میگفتم.........

 

[afsoon6282]

بچه ها اگه میشه بیاین بگین اینجا چه خبر بوده؟
راستش حوصله ندارم این همه صفحه رو بخونم.
یکی بیاد مختصر و مفید بگه
ممنون میشم.
ارغوان جون منم هستم.
خواستی پارتی بری منم خبر کن.

 

[shahab_A]

هیچی افسون جون .. بچه ها میان خاطرات ملاقاتشونو با ارغوان برا بقیه تعریف میکنن .

 

[arghavan.z]

بچه ها اگه میشه بیاین بگین اینجا چه خبر بوده؟
راستش حوصله ندارم این همه صفحه رو بخونم.
یکی بیاد مختصر و مفید بگه
ممنون میشم.
ارغوان جون منم هستم.
خواستی پارتی بری منم خبر کن.

افسون جونی من چندتا صفحه اولو خوندم...وای معرکه بود...حیف اون موقع ها من نبودم.....
تو هم مثل منی.....عاشق این کارا....فردا یه جلسه داریم با بروبچه های جن و روح...تو هم بیا......

هیچی افسون جون .. بچه ها میان خاطرات ملاقاتشونو با ارغوان برا بقیه تعریف میکنن .

زیر 18 سال نباید بیاد تو این تاپیک....میترسه...شب خوابش نمیبره....

 

[afsoon6282]

هستم ارغوان جون
مگه ترس داره
این پسرا میترسن می ندازن گردنه ما
شهاب جان خواستی ارغوانو اذیت کنی با من طرفیا

 

[arghavan.z]

میسی افسون جون....تو خون خودتو کثیف نکن.....بزرگ میشه درست میشه
من روح میخواااااااااااااااام.....منو بترسونین دیگه......

 

[shahab_A]

خوشبختانه من تا حالا ارغوانو ندیدم براتون تعریف کنم .. اگه کسی دیده خواهش میشه بیاد تعریف کنه بترسیم شاید فرجی شد خوابمون گرفت

 

[arghavan.z]

شهاب من هرچی هم باشم...از اواتار تو ترسناک تر نیستم....ما که عادت کردیم....طفلی تازه واردا که اولش تورو میبینن قبضه روح میشن...........
بچه ها میتونین خاطره اولین روزی که اواتار شهابو دیدین تعریف کنین...فکر کنم جذاب تره....ترسناک ترم هست

 

[shahab_A]

 

[b A N E l]

اینجا چه خبره؟
قراره جنی چیزی ظاهر کنید؟ چرا دست بکار نمیشید؟
حالا شاید این جنه پسوردشو یادش رفته، نمیتونه آن شه!

 

[shahab_A]

فکر کنید همین الان .. یه جن پشت سره شماست و شما خیلی آروم وقتی برمیگردین .. با یه لبخنده ترسناک با دندونای دراکولایی نگاهتون میکنه .. چیکار میکنین؟

 

[arghavan.z]

نه بنل جان on شده.....قبل تو پست داده.....میبینی چقدر وحشتناکه.......
خب درمورد پست شهاب...در این صورت من فقط نیگاش میکنم و بهش میگم شهاب من نیستم اشتباهی اومدی....من هنوز جوونم
شماها چیکار میکنین؟؟؟

 

[b A N E l]

فکر کنید همین الان .. یه جن پشت سره شماست و شما خیلی آروم وقتی برمیگردین .. با یه لبخنده ترسناک با دندونای دراکولایی نگاهتون میکنه .. چیکار میکنین؟

بابا شهاب جان، این کارا چیه میکنی؟ این دندونارو از کجا آوردی؟

 

[arghavan.z]

فکر کنین الان تنها بودین یه دفعه هم برق بره......یه صدای عجیب هم از خونتون بیاد.....یکی که داره اسمتونو صدا میزنه.....خیلی اروم.....
تلفن هم قطع شده...در خونه هم قفل شده..موبایل ندارین....چیکار میکنین؟؟؟

 

[b A N E l]

فکر کنین الان تنها بودین یه دفعه هم برق بره......یه صدای عجیب هم از خونتون بیاد.....یکی که داره اسمتونو صدا میزنه.....خیلی اروم.....
تلفن هم قطع شده...در خونه هم قفل شده..موبایل ندارین....چیکار میکنین؟؟؟

ضمن حفظ خونسردی، از پنجرها فاصله میگیریم و به زیر میز یا گوشه دیوارها، چهارچوب درها، ... میرویم!

درست گفتم؟ فک کنم این مال موقع زلزله بود!

هیچی شروع به جیغ کشیدن میکنیم!!!!!!!!!!! مثل دخملا

 

[arghavan.z]

من که میگم تو دختری....اتفاقا من میرم دم پنجره ها....بلکه یکی صدای جیغمو بشنوه....

 

[mohammad_che_eng]

اصلا ترس نداره...
ميشينيم با هم يه دست حكم ميزنيم...

 

[b A N E l]

اصلا ترس نداره...
ميشينيم با هم يه دست حكم ميزنيم...

پایتم،
خوب حالا حکم چیه؟ (خدا کنه پیک نباشه دستم خالیه!)

 

[mohammad_che_eng]

بذار ازش بپرسم.....

آها...
ميگه حكم دله...

 

[b A N E l]

بذار ازش بپرسم.....

آها...
ميگه حكم دله...

قبول نیست، من بازی نمیکنم، شما تبانی کردین!! (املاش درسته؟)

دیدم بهش رسوندی، من رفتم بخام (ورقاتم از رو زمین جمع کن)

 

[shahab_A]

کسی پایه میشه راجب جن و روح صحبت کنیم؟