امیرحسین دولتی
عضو جدید
شما سرورید حسین آقا!!! ببخشید در حضور شما اساعه ادب کردیم.
گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی
- شروع کننده موضوع Nimitzo
- تاریخ شروع
شما سرورید حسین آقا!!! ببخشید در حضور شما اساعه ادب کردیم.
ho3in.s
عضو جدید
عزیز دلی...
امیرحسین دولتی
عضو جدید
کوچیک شماییم
ho3in.s
عضو جدید
آقایی...
امیرحسین دولتی
عضو جدید
خیلی ممنون
ho3in.s
عضو جدید
حسود هرگز نیاسود!
ho3in.s
عضو جدید
دلا شب ها نمی نالی به زاری
سر راحت به بالین می گذاری
تو صاحب درد بودی ناله سر کن
خبر از درد بیدردی نداری
بنال ای دل که رنجت شادمانی است
بمیر ای دل که مرگت زندگانی است
میاد آن دم که چنگ نغمه سازت
ز دردی بر نیانگیزد نوایی
میاد آن دم که عود تار و پودت
نسوزد در هوای آشنایی
دلی خواهم که از او درد خیزد
بسوزد عشق ورزد اشک ریزد
به فریادی سکوت جانگزا را
بهم زن در دل شب های و هو کن
و گر یاری فریادت نمانده است
چو مینا گریه پنهان در گلو کن
صفای خاطر دل ها ز درد است
دل بی درد همچون گور سرد است
سر راحت به بالین می گذاری
تو صاحب درد بودی ناله سر کن
خبر از درد بیدردی نداری
بنال ای دل که رنجت شادمانی است
بمیر ای دل که مرگت زندگانی است
میاد آن دم که چنگ نغمه سازت
ز دردی بر نیانگیزد نوایی
میاد آن دم که عود تار و پودت
نسوزد در هوای آشنایی
دلی خواهم که از او درد خیزد
بسوزد عشق ورزد اشک ریزد
به فریادی سکوت جانگزا را
بهم زن در دل شب های و هو کن
و گر یاری فریادت نمانده است
چو مینا گریه پنهان در گلو کن
صفای خاطر دل ها ز درد است
دل بی درد همچون گور سرد است
آخرین ویرایش:
اگر دروغ رنگ داشت؛
هر روز شايد؛
ده ها رنگين کمان، در دهان ما نطفه مي بست..
و بيرنگي، کمياب ترين چيزها بود..
اگر شکستن قلب و غرور، صدا داشت؛
عاشقان، سکوت شب را ويران ميکردند..
گر به راستي، خواستن، توانستن بود؛
محال نبود وصال!
و عاشقان که هميشه خواهانند؛
هميشه مي توانستند تنها نباشند..
اگر گناه وزن داشت؛
هيچ کس را توان آن نبود که قدمي بردارد؛
تو از کوله بار سنگين خويش ناله ميکردي..
و من شايد؛ کمر شکسته ترين بودم..
اگر غرور نبود؛
چشمهايمان به جاي لبهايمان سخن نميگفتند؛
و ما کلام محبت را در ميان نگاه‌هاي گهگاهمان،
جستجو نمي کرديم..
اگر ديوار نبود؛ نزديک تر بوديم؛
با اولين خميازه به خواب مي رفتيم؛
و هر عادت مکرر را در ميان ۲۴ زندان، حبس نمي کرديم..
اگر خواب حقيقت داشت؛
هميشه خواب بوديم..
هيچ رنجي، بدون گنج نبود؛
ولي گنج ها شايد،
بدون رنج بودند..
اگر همه ثروت داشتند؛
دل ها، سکه ها را بيش از خدا نمي پرستيدند.
و يک نفر در کنار خيابان خواب گندم نمي ديد؛
تا ديگران از سر جوانمردي؛
بي ارزش ترين سکه هاشان را نثار او کنند..
اما بي گمان، صفا و سادگي مي مرد،
اگر همه ثروت داشتند..
اگر مرگ نبود؛
همه کافر بودند؛
و زندگي، بي ارزشترين کالا بود..
ترس نبود؛ زيبايي نبود؛ و خوبي هم شايد..
اگر عشق نبود؛
به کدامين بهانه مي گريستيم و مي خنديديم؟
کدام لحظه ي ناياب را انديشه ميکرديم؟
و چگونه عبور روزهاي تلخ را تاب مي آورديم؟
آري... بي گمان، پيش از اينها مرده بوديم ....
اگر عشق نبود؛
اگر کينه نبود؛
قلبها تمامي حجم خود را در اختيار عشق ميگذاشتند..
اگر خداوند؛ يک روز آرزوي انسان را برآورده ميکرد،
من بي گمان،
دوباره ديدن تو را آرزو ميکردم و تو نيز
هرگز نديدن مرا..
آنگاه نميدانم،
به راستي خداوند، کداميک را مي پذيرفت؟
"دکتر شريعتي
هر روز شايد؛
ده ها رنگين کمان، در دهان ما نطفه مي بست..
و بيرنگي، کمياب ترين چيزها بود..
اگر شکستن قلب و غرور، صدا داشت؛
عاشقان، سکوت شب را ويران ميکردند..
گر به راستي، خواستن، توانستن بود؛
محال نبود وصال!
و عاشقان که هميشه خواهانند؛
هميشه مي توانستند تنها نباشند..
اگر گناه وزن داشت؛
هيچ کس را توان آن نبود که قدمي بردارد؛
تو از کوله بار سنگين خويش ناله ميکردي..
و من شايد؛ کمر شکسته ترين بودم..
اگر غرور نبود؛
چشمهايمان به جاي لبهايمان سخن نميگفتند؛
و ما کلام محبت را در ميان نگاه‌هاي گهگاهمان،
جستجو نمي کرديم..
اگر ديوار نبود؛ نزديک تر بوديم؛
با اولين خميازه به خواب مي رفتيم؛
و هر عادت مکرر را در ميان ۲۴ زندان، حبس نمي کرديم..
اگر خواب حقيقت داشت؛
هميشه خواب بوديم..
هيچ رنجي، بدون گنج نبود؛
ولي گنج ها شايد،
بدون رنج بودند..
اگر همه ثروت داشتند؛
دل ها، سکه ها را بيش از خدا نمي پرستيدند.
و يک نفر در کنار خيابان خواب گندم نمي ديد؛
تا ديگران از سر جوانمردي؛
بي ارزش ترين سکه هاشان را نثار او کنند..
اما بي گمان، صفا و سادگي مي مرد،
اگر همه ثروت داشتند..
اگر مرگ نبود؛
همه کافر بودند؛
و زندگي، بي ارزشترين کالا بود..
ترس نبود؛ زيبايي نبود؛ و خوبي هم شايد..
اگر عشق نبود؛
به کدامين بهانه مي گريستيم و مي خنديديم؟
کدام لحظه ي ناياب را انديشه ميکرديم؟
و چگونه عبور روزهاي تلخ را تاب مي آورديم؟
آري... بي گمان، پيش از اينها مرده بوديم ....
اگر عشق نبود؛
اگر کينه نبود؛
قلبها تمامي حجم خود را در اختيار عشق ميگذاشتند..
اگر خداوند؛ يک روز آرزوي انسان را برآورده ميکرد،
من بي گمان،
دوباره ديدن تو را آرزو ميکردم و تو نيز
هرگز نديدن مرا..
آنگاه نميدانم،
به راستي خداوند، کداميک را مي پذيرفت؟
"دکتر شريعتي
امیرحسین دولتی
عضو جدید
با حسین جان موافقم ضمن اینکه لطفا یه دونه مشکی برای من بده!!!! دستت درد نکنه :دی
با این وضعیت تو باید برای حسین نوشابه سفارش بدی نه واسه خودت که!
امیرحسین دولتی
عضو جدید
نه دیگه نگرفتی گفتم یه مشکی بده که باز کنم بدم حسین بخوره!!!!!! :دی
ده توصیه ی دوستانه ی یک آدم افسرده
۱) مدرسه رفتن بی فایده است چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف میکنه اگه خنگ باشی تو وقت معلمو.
۲) دنبال پول دویدن بی فایده است چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه از تو.
۳) عاشق شدن بیفایده است چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هردوتونو.
۴) ازدواج کردن بی فایده است چون قبل از 30 سالگی زوده بعد از 30 سالگی دیر.
۵) بچه دار شدن بی فایده است چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن.
۶) پیک نیک رفتن بی فایده است چون یا بد میگذره که از همون اول حرص میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری.
۷) رفاقت با دیگران بی فایده است چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن.
۸) دنبال شهرت رفتن بیفایده است چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن.
۹) انقلاب کردن بی فایده است چون یا شکست میخوری و دشمن اعدامت میکنه یا پیروز میشی و دوست اعدامت میکنه.
۱۰) وبلاگ نویسی بی فایده است چون یا خوب مینویسی که مطلبتو میدزدن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری.(البته در هر دوحال فحششو میخوری
۳) عاشق شدن بیفایده است چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هردوتونو.
۴) ازدواج کردن بی فایده است چون قبل از 30 سالگی زوده بعد از 30 سالگی دیر.
۵) بچه دار شدن بی فایده است چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن.
۶) پیک نیک رفتن بی فایده است چون یا بد میگذره که از همون اول حرص میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری.
۷) رفاقت با دیگران بی فایده است چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن.
۸) دنبال شهرت رفتن بیفایده است چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن.
۹) انقلاب کردن بی فایده است چون یا شکست میخوری و دشمن اعدامت میکنه یا پیروز میشی و دوست اعدامت میکنه.
۱۰) وبلاگ نویسی بی فایده است چون یا خوب مینویسی که مطلبتو میدزدن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری.(البته در هر دوحال فحششو میخوری
hesam02
عضو جدید
ziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiing
ziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiing
آقایون و خانوما سلام... من دانشجوی ترم 6 مهندسی مواد و متالورژی دانشگاه علم و صنعتم و یه درخواست داشتم از هر کسی که این پیامو میخونه
راستش من به طور عجیبی علاقه به تحقیق و پژوهش دارم... نمیدونم چرا! از بچگی تو ذاتم بود... تو دوران تحصیلم هم هر وقت معلمامون تحقیقی چیزی می دادن من با شور و تاب میرفتم تحقیق میکردم و میومدم ارائه میدادم... نمیخوام اینجا براتون خاطره بنویسم. می دونم که اکثرا دانشجوهای اینجا از من بزرگترن و تجربشون بیشتره
تو دانشگاه تو این 1-2 ساله که درسای تخصصی شروع شده منم به فکر یه تحقیق بر روی یه پروژه یا یه چیزی شبیه این افتادم... با اینکه با چندتا از دانشجویان ارشد و دکترا هم تا حالا صحبت کردم ولی نتیجه خاصی نگرفتم... یه دانشجو که بهم کار ترجمه داد ولی چون بیشتر علاقه به پژوهش و ارائه مقاله داشتم فعلا اون کیس رو نگه داشتم... یکی دیگه بهم پیشنهاد یه کار صنعتی داد ولی استاد پروژه متاسفانه یا خوشبختانه وابسته به وزارت دفاعه و مسلما آدم تحریمی هست... من واقعا موندم چیکار کنم... تو این مملکت یک نفر هم که علاقه به اینجور کارا داره متاسفانه تحویلش نمیگیرن.
این شد که اومدم اینجا شاید بتونم از اینجا کمک بگیرم...
اگر کسی از دوستان مایله که روی یک پروژه ای کار کنه به یه دستیار احتیاج داره یا اینکه به هر حال کار تحقیقاتی داره انجام میده که به یه هدفی میخواد برسونتش و احتیاج به یه کمک داره خبر بده...
ممنون و ببخشید که سرتون رو درد آوردم
ziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiing
آقایون و خانوما سلام... من دانشجوی ترم 6 مهندسی مواد و متالورژی دانشگاه علم و صنعتم و یه درخواست داشتم از هر کسی که این پیامو میخونه
راستش من به طور عجیبی علاقه به تحقیق و پژوهش دارم... نمیدونم چرا! از بچگی تو ذاتم بود... تو دوران تحصیلم هم هر وقت معلمامون تحقیقی چیزی می دادن من با شور و تاب میرفتم تحقیق میکردم و میومدم ارائه میدادم... نمیخوام اینجا براتون خاطره بنویسم. می دونم که اکثرا دانشجوهای اینجا از من بزرگترن و تجربشون بیشتره
تو دانشگاه تو این 1-2 ساله که درسای تخصصی شروع شده منم به فکر یه تحقیق بر روی یه پروژه یا یه چیزی شبیه این افتادم... با اینکه با چندتا از دانشجویان ارشد و دکترا هم تا حالا صحبت کردم ولی نتیجه خاصی نگرفتم... یه دانشجو که بهم کار ترجمه داد ولی چون بیشتر علاقه به پژوهش و ارائه مقاله داشتم فعلا اون کیس رو نگه داشتم... یکی دیگه بهم پیشنهاد یه کار صنعتی داد ولی استاد پروژه متاسفانه یا خوشبختانه وابسته به وزارت دفاعه و مسلما آدم تحریمی هست... من واقعا موندم چیکار کنم... تو این مملکت یک نفر هم که علاقه به اینجور کارا داره متاسفانه تحویلش نمیگیرن.
این شد که اومدم اینجا شاید بتونم از اینجا کمک بگیرم...
اگر کسی از دوستان مایله که روی یک پروژه ای کار کنه به یه دستیار احتیاج داره یا اینکه به هر حال کار تحقیقاتی داره انجام میده که به یه هدفی میخواد برسونتش و احتیاج به یه کمک داره خبر بده...
ممنون و ببخشید که سرتون رو درد آوردم
امیرحسین دولتی
عضو جدید
آقایون و خانوما سلام... من دانشجوی ترم 6 مهندسی مواد و متالورژی دانشگاه علم و صنعتم و یه درخواست داشتم از هر کسی که این پیامو میخونه
راستش من به طور عجیبی علاقه به تحقیق و پژوهش دارم... نمیدونم چرا! از بچگی تو ذاتم بود... تو دوران تحصیلم هم هر وقت معلمامون تحقیقی چیزی می دادن من با شور و تاب میرفتم تحقیق میکردم و میومدم ارائه میدادم... نمیخوام اینجا براتون خاطره بنویسم. می دونم که اکثرا دانشجوهای اینجا از من بزرگترن و تجربشون بیشتره
تو دانشگاه تو این 1-2 ساله که درسای تخصصی شروع شده منم به فکر یه تحقیق بر روی یه پروژه یا یه چیزی شبیه این افتادم... با اینکه با چندتا از دانشجویان ارشد و دکترا هم تا حالا صحبت کردم ولی نتیجه خاصی نگرفتم... یه دانشجو که بهم کار ترجمه داد ولی چون بیشتر علاقه به پژوهش و ارائه مقاله داشتم فعلا اون کیس رو نگه داشتم... یکی دیگه بهم پیشنهاد یه کار صنعتی داد ولی استاد پروژه متاسفانه یا خوشبختانه وابسته به وزارت دفاعه و مسلما آدم تحریمی هست... من واقعا موندم چیکار کنم... تو این مملکت یک نفر هم که علاقه به اینجور کارا داره متاسفانه تحویلش نمیگیرن.
این شد که اومدم اینجا شاید بتونم از اینجا کمک بگیرم...
اگر کسی از دوستان مایله که روی یک پروژه ای کار کنه به یه دستیار احتیاج داره یا اینکه به هر حال کار تحقیقاتی داره انجام میده که به یه هدفی میخواد برسونتش و احتیاج به یه کمک داره خبر بده...
ممنون و ببخشید که سرتون رو درد آوردم
منکه کار تحقیقاتی خاصی ندارم غیر از چند تا سمینار کوچیک واسه درسای این ترم اما اگر پروژه ای که تابستون می خوام بگیرم خوب بود حتما بهت می گم
hesam02
عضو جدید
مرسی امیر حسین جان... خوب و بد نداره... من فقط دوست دارم با یه کسی تو کار تحقیقاتیش همکاری کنم تا هم تجربه پیدا کنم هم اینکه بیشتر تجربه پیدا کنم هههه... ما رو دریاب
البته اینم بگم که من گرایشم استخراجیه ولی به صنعتی هم علاقه دارم
امیرحسین دولتی
عضو جدید
باشه!!! من این ترم یه تحقیق باید در مورد کوره ها تحویل بدم یه دونه هم در مورد اصول استخراج فلزات (آهن و فولاد) که البته دومی موضوعش کک سازیه
امیرحسین دولتی
عضو جدید
منم توضیح دادم که بدونید این موضوعاتی که واسه این ترم هست خوب نیستن
reza_1364
مدیر بازنشسته
آقایون و خانوما سلام... من دانشجوی ترم 6 مهندسی مواد و متالورژی دانشگاه علم و صنعتم و یه درخواست داشتم از هر کسی که این پیامو میخونه
راستش من به طور عجیبی علاقه به تحقیق و پژوهش دارم... نمیدونم چرا! از بچگی تو ذاتم بود... تو دوران تحصیلم هم هر وقت معلمامون تحقیقی چیزی می دادن من با شور و تاب میرفتم تحقیق میکردم و میومدم ارائه میدادم... نمیخوام اینجا براتون خاطره بنویسم. می دونم که اکثرا دانشجوهای اینجا از من بزرگترن و تجربشون بیشتره
تو دانشگاه تو این 1-2 ساله که درسای تخصصی شروع شده منم به فکر یه تحقیق بر روی یه پروژه یا یه چیزی شبیه این افتادم... با اینکه با چندتا از دانشجویان ارشد و دکترا هم تا حالا صحبت کردم ولی نتیجه خاصی نگرفتم... یه دانشجو که بهم کار ترجمه داد ولی چون بیشتر علاقه به پژوهش و ارائه مقاله داشتم فعلا اون کیس رو نگه داشتم... یکی دیگه بهم پیشنهاد یه کار صنعتی داد ولی استاد پروژه متاسفانه یا خوشبختانه وابسته به وزارت دفاعه و مسلما آدم تحریمی هست... من واقعا موندم چیکار کنم... تو این مملکت یک نفر هم که علاقه به اینجور کارا داره متاسفانه تحویلش نمیگیرن.
این شد که اومدم اینجا شاید بتونم از اینجا کمک بگیرم...
اگر کسی از دوستان مایله که روی یک پروژه ای کار کنه به یه دستیار احتیاج داره یا اینکه به هر حال کار تحقیقاتی داره انجام میده که به یه هدفی میخواد برسونتش و احتیاج به یه کمک داره خبر بده...
ممنون و ببخشید که سرتون رو درد آوردم
ما روی یک کار تحقیقاتی داریم کار می کنیم
تقریبا یک گروه هستیم
اما کار ما نیاز به وسایل و تجهیزات ازمایشگاهی داره
نمیدونم اونجا دسترسی داری یا نه
hesam02
عضو جدید
lمن تو علم و صنعت صد در صد به وسایل آزمایشگاهی و تجهیزات دسترسی دارم... البته صد در صد که نه ولی تجهیزات بدک نیست
چی هست پروژتون؟ مربوط به چیه ؟
لطفا فارسی تایپ کنید
چشم زينب جان.عذر ميخوام
سلام بچه ها
خیلی بدید هیچکی بهم روز معلم رو تبریک نگفت
خیلی بدید هیچکی بهم روز معلم رو تبریک نگفت
سلام بچه ها
خیلی بدید هیچکی بهم روز معلم رو تبریک نگفت
مگه شما تدریس میکنید؟
روزتون مبارررررررررررک
ho3in.s
عضو جدید
آخه شما که قرار بود برید صنایع دفاع؟!سلام بچه ها
خیلی بدید هیچکی بهم روز معلم رو تبریک نگفت
به هر حال تبریک...
مگه معلمي؟؟؟؟؟سلام بچه ها
خیلی بدید هیچکی بهم روز معلم رو تبریک نگفت
شهر شلوغ شده
Similar threads
Similar threads
-
-
اتاق اندیشه و بحث و نتیجه گیری علمی برای پیشرفت مهندسین مواد!!!- شروع شده توسط Hamid_MadNess
- پاسخ ها: 65
-
-
-