اول كه اين پست رو ديدم،اينجوري شدم

بعد كه اينو خوندم، اينجوري شدم


(خانم نام آور، به خاطر اينكه نقل قول اشتباه كرديد يه شيريني جريمه ميشيد!


)
بعد كه اينو ديدم اينجوري شدم!

(ممنون خانم محسني، يادم باشه يه شيريني جداگونه به شما بدم


)
مگه ميشه دعا نكنيم، اتفاقا قند خونم داره خيلي ديگه پايين مياد؛حتما دعا ميكنم

منم شيريني ميدم، مگه چيه؟مثل بعضـــــــــــــي از دوستان نيستم كه از شيريني دادن فرار ميكنن!


جداي از اين حرفها، از صميم قلب براي تمام كنكوريهاي عزيز دعا ميكنم كه بهترين نتيجه نصيبشون بشه، هموني كه به صلاحشونه
گاهي اوقات هيچ كس جز خدا نميدونه تقديرش چي ميشه و حتي ممكنه يه عمر زندگي كني، براي كاري كه خداوند صلاحشو ميدونه؛ البته اختيار سلب نميشه،ولي مگه مشيعت الهي با اراده انسان همراستا نيست؟پس توكل به خدا، ان شاءاله هرچي خيره اتفاق ميفته.
