با سلام و احترام..
راستش چند روزی هست که در برخی محافل ، زمزمه های زیادی در این مورد شنیدم و هیچ کجا فرصت نشد که در این مورد نظر خودمو مطرح کنم و فکر میکنم الان موقعیت و فضای مناسبی باشه که چند خطی در این مورد تحریر کنم .
واقعا برام قابل درک نیست که علت خوشحالی ِ ملت ایران
( به زعم ِ برخی افراد و رسانه ها ) از عدم تحویل جایزه ادب و هنر فرانسه چی هست؟!
اما در ادامه ، چند خطی که شاید شنا کردن بر خلاف مسیر رودخانه و صرفاً نظرات شخصی خودم هست رو می نویسم :
چندین بار نامه ی استاد علیزاده رو مطالعه کردم ، اما دلیل خاصی رو برای عدم پذیرش این جایزه ذکر نکرده بودن و در واقع تصمیمشون بیشتر شخصی بوده؛
البته با موشکافی ِ عمیق تر میشه یک نکته ی انتقادی از نامه ی ایشون برداشت کرد و اون اینه که :
«شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی نزد مسئولان میبود، یک هدیه و عنوان غیرخودی این همه انعکاس نداشت.
وقتی در فضای هنری نور کافی نباشد، چراغی کوچک خورشید میشود».
من فکر می کنم ما عادت کردیم که از هر موقعیت و اتفاقی ، "جریان سازی" کنیم .
ایشون به هر دلیلی تصمیم گرفته
(تصمیم شخصی ) که این جایزه رو دریافت نکنه و نکرده . و تصمیمشون برای همه ی ما قابل احترام هست. اما مواظب باشیم که با بزرگنمایی این گونه امور، سایر چهره ها و شخصیت ها رو خدشه دار نکنیم!
یه جایی خوندم که نوشته بود :
استاد علیزاده با این تصمیم بزرگ ، ایرانی بودن و مسلمان بودن خودشو نشون داد !!
سوالاتی که در این موارد برا من پیش اومد این بود که :
- سالانه 280 نفر جایزه فرهنگ و هنر فرانسه رو دریافت می کنند ؛ یعنی هر کس که این نشان و جایزه رو دریافت کرده ، همه چیز خودشو از بین برده و به ملتش خیانت کرده ؟!
- یعنی سایر شخصیت های بزرگ فرهنگی و هنری ایران از قبیل
"پروفسورمحمود حسابی (بنیانگذار فیزیک و مهندسی نوین در ایران)، عباس کیارستمی (کارگردان سینما)، پری صابری (کارگردان تئاتر)، جلال ستاری (اسطورهشناس)، محمدعلی سپانلو(شاعر)، شهرام ناظری و محمدرضا شجریان (موسیقیدان)، لیلا حاتمی (بازیگر سینما) و کامبیز درمبخش (کاریکاتوریست)اصغر فرهادی (فیلمساز)، علیرضا سمیعآذر ، محمود دولت آبادی (نویسنده) و پروفسورناصر دارابیها " که این نشان رو دریافت کردند ، ایرانی بودن و مسلمانی خودشون رو فروختن؟!
- یعنی سایر بزرگان نظیر بزرگترین آهنگساز فرانسوی قرن بیستم «موریس راول» یا دو نویسنده و فیلسوف بزرگ فرانسوی٬ «ژان پل سارتر» و «آلبرت کاموس» (برنده جایزه نوبل) یا هنرپیشه معروف خانم «کترین دونو» که این نشان رو قبول نکردن ، تفکرشون سنتی و شبیه به ما بوده ؟!
- اگر کسی سایر جوایز بین المللی رو از قبیل نوبل ، گرمی ، اسکار ، کن ، آکادمی و ... و... که امروزه ، خیلی بیشتر از نشان شوالیه، طعم و بوی سیاسی به خود گرفتن رو قبول کنه به چه جنایتی محکوم شده ؟!
- و اگر کسی سایر جوایز بین المللی از قبیل نوبل ، گرمی ، اسکار ، کن ، آکادمی و ... و... که امروزه ، خیلی بیشتر از نشان شوالیه، طعم و بوی سیاسی به خود گرفتن رو قبول نکنه رو باید چطور تکریم کرد؟! اصلا باید تکریم کرد و چرا ؟!
نتیجه گیری و جمع بندی :
کلا در مورد اهدای جوایز بین المللی خصوصا در عرصه ی فرهنگ و هنر، پذیرش یا عدم پذیرش یک نشان و جایزه ، دلیل اشتباه بودن یا درست بودن تصمیم ِ شخص نیست.
بلکه به نظر من این مورد کاملا شخصی هست ؛ همانطوری هم که در بالا اشاره شد ، ما بزرگانی داشتیم که برخی جوایز رو قبول نکردند ، از جمله "ژان پل سارتر" که جایزه نوبل رو در سال 1964 قبول نکرد و البته همین قضیه ، شهرت بیشتری رو برای ایشون به ارمغان آورد! و بزرگانی هم داشتیم که برخی جوایز رو قبول کردند و برای ما فوق العاده محترم و عزیز هستند.
به نظر بنده نه به خاطر پذیرش جوایز و نه به خاطر عدم پذیرش جوایز ، بلکه به خاطر زحمات و فعالیت های فرهنگی و هنری ِ ارزشمند همه ی این هنرمندان ِ نامبرده، هم آقای علیزاده مایه ی مباهات و فخر فرهنگی ِ ایران زمین هستند و هم همه ی هنرمندان ِ ایرانی که مفتخر به دریافت این جوایز شدند.
احسان
1393.09.14
09:45

و اما در مورد موضوع و سوال مطرح شده در تاپیک هم نظرم رو عرض می کنم :
من به ایشون ، لقب و نام و نشان خاصی نمیدم ؛
چون خودشون در نامه ی ارسالی شون ، صراحتا اعلام کردند که میخوان "حسین علیزاده" باقی بمونند .