کوچه های تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
راهی برای پایان عشق نیست ...

آری عشق ،

زدودن آوار نفرت هاست

در شناور بودن روح ، میان گودال چشم ها ...

که عشق دوباره ی برخاستن هاست ...

وقتی خسته از خویش ، اُمید می بافی ...

آه این عشق ...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
از عشق نمیگویم
اخر انقدر دیدم و شنیدم رفتنهای
عاشق و معشوق را که دیگر جز
از دوست داشتن نمیگویم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


باران را در آغوش می گیرم

و خودم را غرق در رویای بدون تو بودن می کنم

تو با آغوشی باز ...

با آغوشی پر از نفس های پاییزی

به استقبالم می آیی ...

و مرا تنگ در آغوشت می گیری

و یک نفس عمیق تو کافیست

برای دوباره جان دادنم در هوای بودنت ...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی به بودن فکر میکنم
لبخندم محو میشود
اخر نمیدانم اصلا بودنم فرقی دارد یا نه
اما وقتی به رفتن فکر میکنم
اشک میشوم
اخر کسانی هستند که بودنم را میخواهند
نمیدانم تو کدام یک هستی
همانهایی که بودنم برایشان فرقی ندارد
یا انهایی که بودنم را میخواهند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نیمکت عاشقی یادت هست؟
کنار هم، نگاه در نگاه و سکوتمان چه گوش نواز بود..
بید مجنون زیر سایه اش امانمان داده بود،
برگهای رنگینش را به نشانه عشقمان بر سرمان می ریخت..
او نیز عاشق بودنمان را به رخ پاییز می کشید،
اما اکنون پاییز.. نبودنت را، جداییمان را به رخ می کشد.

بگو، صدایم کن، بیا تا دوباره ما شویم،
مرحمی بر سوز دلم باش، نگاه کن، پاییز به من می خندد، بیا داغ جداییمان را به دلش بگذاریم.
بیا کلاغ ها را پر دهیم تا خبر وصلمان را به پرستوها مژده دهند.
دوباره صدایم کن..


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی صدایت میکنم
حواست نیست
و من ارام دور میشوم
تا دور میشوم به یادم میافتی
کاش میدانستی که چقدر دل تنگ بودنهایمان هستم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهـ ـی حجـ ـم ِ دلــــتنـگی هایـ ـم
آن قــَ ـــ ـدر زیـاد میشود
که دنیــــا
با تمام ِ وسعتش
برایـَم تنگ میشود ...
... دلتنــگـم...
دلتنـــــگ کسی کـــــه
گردش روزگــــارش به من که رسیــــد از
حرکـت ایستـاد...
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید...
دلتنگ ِ خود َم...
خودی که مدتهــــ ــــ ــاست گم کـرده ام
گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از شهر می رویم

یک بار از دیار … یک بار از یاد … یک بار از دل … و یک بار از دست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی دست*هایت لرزید

و دلت لیز خورد

در رودخانه*ای

كه ماهی*های قزل

تسلیم نمی*شوند

تازه می*فهمی

عاشق شده*ای..


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در این دنیا حتی وقتی کنار معشوقت باشی باز هم تنهایی
پس نترس از تنهایی اخر این معشوق هم گاهی احساس تنهایی میکند
در دنیا همه با هم هستیم و در عین حال نیستیم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رابطه هایــــــــی که

تنهایی دلیل شکل گیریشون میشه

عاقبتشون دوباره تنــــــــــــــــهایی میشه…..!




 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی تنها باشی عاشق نشو اخر باز هم به سراغ تنهایی میروی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



خدایا امشب خیلی خسته ام….



فردا صبح بیدارم نکن….
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدانی من ماهاست خسته ام
میخواهم هر روز تمام شود
و زودتر برای همیشه بروم به دیار باقی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

اگر سرت رو روی سینه ام بگذاری…
هیچ صدایی نخواهی شنید …
قلـــــــــــــــــبِ مـــــــــــــــــن طاقت این همه خوشبختی رو نداره….
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خوشبختی یعنی بودن
با کسی که میتواند
باعث لبخند و ارامش تو شود
نه کسی که متلاطمت میکند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز




خدایا!

خورشید را به من قرض میدهی ؟

از تو كه پنهان نیست

سرزمین خیالم سالهاست یخ بسته است...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدانی خدا همیشه زیباترین خورشید هست
حتی گاهی روشن کرده مسیرت را
اما تو خوب نگاه نکردی
تا ببینی چه به تو هدیه شده
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز




هـَمـچـون سـآعــَت شنی شــده ام


کــه نــَفـــَس هـآی آخــَرش رآ مـیـزنـَد


و الـتـمـآس مـیـکــُنــَد یـکـی پـیـدآ شـَود وَ بـَرش گــردآنـد


مــَن هــَم ...


نه ...! !


لـُطــفـا بـَرم نـگــردآنـیـد ! ! !


بــُگـذاریــد تــمآم شــَوم...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
این ساعت شنی هنوز تمام نشده
زندگی بالا و بلندی بسیار دارد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آری گاه گاه حضور انانکه به نزدیک بودند روزی

همانند معجزه است



 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
همیشه نزدیک کسانی بمان که بودنت برایشان مهم هست تا بتوانی مبارزه کنی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کنار پنجره سیگار میکشید....

خسته بود...

انقدر خسته که یادش رفت بعد اخرین پک.

سیگار را به پایین پرت کند ...نه خودش را......

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
یادت باشد هنوز زندگی ادمه دارد اگر اینگونه ناامید باشی من نمیتوانم با ارامش تنهایت بگذارم و خیالم راحت نخوااهد بود
پس لطفا ارام باش اینگونه ننویس که دلم طاقت ندارد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برآیتـــــ خوآهَمــ نوشتـــ ...

اَز اِبهــــآمــِـ لَحظِهـــ ـــهـــآ ، اَز تَردیــــد ،

اَز حَجــــ ـمـِــ مــَــــرگــــــ آوَر نَبُودَنتـــ ...

اَز کَسآنے کهـــ رَد میشَوَند وَ بـــوے تـــُو رآ میدَهَنــــد ...

بَرآیتـــ خوآهمـــ نِوشتــ ...

اَز حَدیثــ تَلخـِــ بُغضـــ ـــهـآے تآ اَبد ، اَز قِنآعَتــ بهـــ یکــ خآطِـ ـرهـــ ...

یکـــ یـــآد ، یکـــ شبـــِ مَهتآبـــ ...

اَز صَبــــُـورے مـَــنـــ وَ جآے خآلــے تــُـو ...

بَرآیتـــ خوآهَمـــ نِوشتــ ...

دُوسَتــــــ دآرمـــ

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه کسي براي عشقبازي ما

شعر اَتَــل مَتَـــل خواند

که پايتـــــ را به اين راحتي از زندگيم

وَرچيــــــدي . . .


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
“بربادرفته”

صد بار بهتر است از

“از یاد رفته “…..

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بيا تمام پاييز را قدم بزنيم
خدا
در پاييز تو را
از شاخه قلبش
به زمين خيس دل من
بخشید

 

ghazal.

کاربر فعال
در نهان، به آنانی دل میبندیم که دوستمان ندارند،

و در آشکارا

از آنانی که دوستمان دارند غافلیم.

شاید این است دلیل تنهایی ما

"دکتر علی شریعتی"
 

ghazal.

کاربر فعال
به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

لب تو میوه ممنوع، ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد

هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه، خداوند نشد

خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند : نشد!

فاضل نظری
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا