Data_art
مدیر بازنشسته
به نام خدا
آموزش مبانی هنرهای تجسمی


در این تاپیک فقط هدف بررسی و آموزش یک سری اصول و مبانی در هنرهای تجسمی می باشد تا ازاین طریق بتوان کمکی به دوستان علاقمند به هنر جهت تحلیل ساختاری آثار هنری کرده باشیم .
روش کار
در این تاپیک اگر خداوند یاری بفرمایند
به این شکل خواهد بود:
در این تاپیک اگر خداوند یاری بفرمایند
به این شکل خواهد بود:
سعی خواهم کرد هر هفته یک مبحث ارائه شود و
در مواردی برای اینکه این تاپیک برای کابران مفیدترواقع شود سوالاتی از مباحث ارائه شده مطرح می گردد و دوستان میتوانند اگر دوست داشتن و برای محک زدن خود به سوالات پاسخ دهند.البته خیلی ساده است زیرا سوالات از خود متن ارائه خواهند شد و اگر دوستان دوست داشتن می توانند علاوه بر جواب نمونه هایی از آثار و تصاویر و حتی تصاویر اشیایی که بیان کنند مطالب باشد را ارائه دهند و بعد در مورد درست یا نا درست انتخاب کردن آنها صحبت خواهیم کرد.
در مواردی برای اینکه این تاپیک برای کابران مفیدترواقع شود سوالاتی از مباحث ارائه شده مطرح می گردد و دوستان میتوانند اگر دوست داشتن و برای محک زدن خود به سوالات پاسخ دهند.البته خیلی ساده است زیرا سوالات از خود متن ارائه خواهند شد و اگر دوستان دوست داشتن می توانند علاوه بر جواب نمونه هایی از آثار و تصاویر و حتی تصاویر اشیایی که بیان کنند مطالب باشد را ارائه دهند و بعد در مورد درست یا نا درست انتخاب کردن آنها صحبت خواهیم کرد.
امیدوارم این تاپیک برای شما عزیزان مفید واقع شود.
درس اول
مباني هنرهاي تجسمي چيست؟
ايجاد آثار هنرهاي تجسمي و درست درك كردن آن ها نياز به يك شناخت اوليه از
اصول و مباني هنرهاي تجسمي دارد. همين دليل اين مباني را مي توان به الفبا و قواعد
درك زبان و ابدع در هنرهاي تجسمي و بصري تعبير كرد. آشنا شدن با مباني هنرهاي تجسمي
مي تواند تا حد زيادي در درك كردن جهان بصري مؤثر باشد.آنچه در روزگار ما در قالب
هنرهاي تجسمي جاي مي گيرد عبارت است از : عكاسي، گرافيك، نقاشي ، طراحي و
مجسمه سازي. به طوركلي مي توان گفت همه هنرهايي كه به صورت بصري ارائه يا ديده
مي شوند و با تصوير سر و كار دارند، اصول و مباني مشتركي دارند كه «مباني هنرهاي تجسمي»
يا «مباني هنرهاي بصري» ناميده مي شوند. بنابراين در مباني هنرهاي تجسمي الفباي تجسم يا
تصوير كردن و همچنين درك آثار هنرهاي تجسمي را تجربه خواهيم كرد.
اصول و مباني هنرهاي تجسمي دارد. همين دليل اين مباني را مي توان به الفبا و قواعد
درك زبان و ابدع در هنرهاي تجسمي و بصري تعبير كرد. آشنا شدن با مباني هنرهاي تجسمي
مي تواند تا حد زيادي در درك كردن جهان بصري مؤثر باشد.آنچه در روزگار ما در قالب
هنرهاي تجسمي جاي مي گيرد عبارت است از : عكاسي، گرافيك، نقاشي ، طراحي و
مجسمه سازي. به طوركلي مي توان گفت همه هنرهايي كه به صورت بصري ارائه يا ديده
مي شوند و با تصوير سر و كار دارند، اصول و مباني مشتركي دارند كه «مباني هنرهاي تجسمي»
يا «مباني هنرهاي بصري» ناميده مي شوند. بنابراين در مباني هنرهاي تجسمي الفباي تجسم يا
تصوير كردن و همچنين درك آثار هنرهاي تجسمي را تجربه خواهيم كرد.
عناصرو كيفيت نيروهاي بصري
عناصر و كيفيت نيروهاي بصري در
هنرهاي تجسمي به دو بخش كلي تقسيم مي شوند:
هنرهاي تجسمي به دو بخش كلي تقسيم مي شوند:
1. بخشي كه با آنها به طور فيزيكي و ملموس سر و كار
داريم مانند : نقطه، خط، سطح، رنگ، شكل، بافت ، اندازه و تيرگي – روشني.
2. كيفيات خاص بصري كه بيشتر حاصل تجربه و ممارست هنرمند
در به كار بردن عناصر بصري مي باشند مانند : تعادل، تناسب،
هماهنگي و كنتراست كه به نيروهاي بصري يك اثر تجسمي استحكام مي بخشند.
داريم مانند : نقطه، خط، سطح، رنگ، شكل، بافت ، اندازه و تيرگي – روشني.
2. كيفيات خاص بصري كه بيشتر حاصل تجربه و ممارست هنرمند
در به كار بردن عناصر بصري مي باشند مانند : تعادل، تناسب،
هماهنگي و كنتراست كه به نيروهاي بصري يك اثر تجسمي استحكام مي بخشند.
ديدن
در يك معناي كلي عمل ديدن واكنش طبيعي و خود به خود است
كه عضو بينايي در مقابل انعكاس نور از خود نشان مي دهد و انسان به طور
طبيعي رنگ، شكل ، جهت، بافت ، بعد و حركت چيزها را به وسيله پيام هاي
بصريدريافت مي كند. اما درهنر و نزد هنرمندان ديدن مي تواند فراتر از يك
عكس العمل طبيعي تعبير شود. در نگاه هنرمند جهان به صورت عميق تر ادارك
و تعبير مي شود. او علاوه بر ديدن اشياء به روابط و تناسبات آن ها با يكديگر
به دقت توجه مي كند. همين توجه و نگاه موشكافانه به جهان و پديده ها به
نحوي در آثار او جلوه گر مي شود كه گويي هيچ كس
ديگر قبلاً آن ها را آن گونه نديده است.
كه عضو بينايي در مقابل انعكاس نور از خود نشان مي دهد و انسان به طور
طبيعي رنگ، شكل ، جهت، بافت ، بعد و حركت چيزها را به وسيله پيام هاي
بصريدريافت مي كند. اما درهنر و نزد هنرمندان ديدن مي تواند فراتر از يك
عكس العمل طبيعي تعبير شود. در نگاه هنرمند جهان به صورت عميق تر ادارك
و تعبير مي شود. او علاوه بر ديدن اشياء به روابط و تناسبات آن ها با يكديگر
به دقت توجه مي كند. همين توجه و نگاه موشكافانه به جهان و پديده ها به
نحوي در آثار او جلوه گر مي شود كه گويي هيچ كس
ديگر قبلاً آن ها را آن گونه نديده است.
كادر در هنرهاي بصري
كادر يا قاب تصوير محدودهي فضا يا سطحي است كه اثر تجسمي و
تصويري در آن ساخته مي شود. به طور كلي منظور از كادر در هنرهايي كه
با سطح سر و كار دارند و بر سطح به وجود مي آيند همان محدوده اي
است كه هنرمند براي ارائه و اجراي اثر خود بر مي گزيند.كادر مي تواند اندازه ها و
شكل هاي گوناگون داشته باشد مثل مربع، مستطيل،لوزي، ذوزنقه، دايره، بيضي چند ضلعي
يا حتي تلفيقي از اين اشكال به صورت منظم و غيرمنظم باشد.هنرمند با انتخاب بخشي از
فضا و جدا ساختن آن از سايربخش ها وفضاي پيرامون توسط كادري مشخص دو كار انجام
مي دهد : اول اينكهارتباط كادر را با محدوده ي داخلي اثر برقرار مي كند و انرژي بصري
را كه از درون به بيرون گرايش دارد، محصور مي سازد. دوم اينكهانرژي هاي بصري
بيرون از كادر را كه مي خواهند به درون آن نفوذ كنندبه كنترل
درخواهد آورد.
تصويري در آن ساخته مي شود. به طور كلي منظور از كادر در هنرهايي كه
با سطح سر و كار دارند و بر سطح به وجود مي آيند همان محدوده اي
است كه هنرمند براي ارائه و اجراي اثر خود بر مي گزيند.كادر مي تواند اندازه ها و
شكل هاي گوناگون داشته باشد مثل مربع، مستطيل،لوزي، ذوزنقه، دايره، بيضي چند ضلعي
يا حتي تلفيقي از اين اشكال به صورت منظم و غيرمنظم باشد.هنرمند با انتخاب بخشي از
فضا و جدا ساختن آن از سايربخش ها وفضاي پيرامون توسط كادري مشخص دو كار انجام
مي دهد : اول اينكهارتباط كادر را با محدوده ي داخلي اثر برقرار مي كند و انرژي بصري
را كه از درون به بيرون گرايش دارد، محصور مي سازد. دوم اينكهانرژي هاي بصري
بيرون از كادر را كه مي خواهند به درون آن نفوذ كنندبه كنترل
درخواهد آورد.
سؤالات :
1 – عناصر و كيفيت نيروهاي بصري را توضيح دهيد.
2 – تفاوت ديدن و هنرمندانه ديدن چيست؟
2 – تفاوت ديدن و هنرمندانه ديدن چيست؟
ادامه دارد:
عزیزان مبحث آینده
عزیزان مبحث آینده
فصل دوم:
عناصر بصري ( نقطه، خط، سطح و حجم) نقطه
عناصر بصري ( نقطه، خط، سطح و حجم) نقطه
آخرین ویرایش: