hamid.bad
کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]چه زمانی آماده شروع رابطه جدید هستید؟[/h]
حتما دیده اید کسانی را که بعد از پایان یک رابطه به سرعت وارد رابطه دیگری می شوند تا به تسکین برسند. باید بدانید که شکست عاطفی به هر شکلی که باشد، مراحل مشخصی را در زندگی شما ایجاد می کند.
مراحلی که باید اجازه دهید یکی یکی طی شوند تا در نهایت آماده شروع یک رابطه جدید شوید.
انكار: اولین عكسالعمل پس از شكستهای عشقی، انكار است. یعنی فرد نمیتواند باور كند چنین اتفاقی برایش افتاده و آن را انكار میكند. در چنین حالتی اطرافیان نباید خیلی با او بحث كنند؛ مثلا مدام بگویند: «دیدی ولت كرد؟»، «چشمهایت را باز كن! ببین، گذاشته رفته» و... این مرحله معمولا یكی، دو روز طول میكشد و دوران آن محدود است و وظیفه اطرافیان فقط حمایت است و اینكه مراقب باشند فرد دست به كارهای غیرمنطقی مثل خودكشی نزند.
خشم: در مرحله بعد، فرد دچار شكست عاطفی، خشم را تجربه میكند. امكان دارد داد و بیداد راه بیندازد و مدام بپرسد چرا اینطور شد؟ بیشترین درگیریها هم معمولا با خانواده است چون معمولا در جریان اتفاقی كه افتاده نیستند و از اینكه ناگهان فرزندشان پرخاشگر شده و بلافاصله با كوچكترین تحریكی عصبانی میشود، بهت زدهاند. حتی گاهی پدر و مادرها شك میكنند مبادا دختر یا پسرشان درگیر اعتیاد به موادمخدر شده باشد. در این مرحله هم والدین با وجود اینكه نگران هستند، تا جای ممكن نباید خیلی پاپی جوانشان شوند و مدام بپرسند چه شده است. آنها فقط باید بگویند: «عزیزم! ما میدانیم تو ناراحتی ولی نمیدانیم چرا. اگر مشكلی هست كه فكر میكنی میتوانیم در حل آن كمكت كنیم، میتوانی روی ما حساب كنی.» اگر مدام بپرسند چه شده، ممكن است فرزندشان كه مرحله خشم را میگذراند و دنبال بهانهای میگردد تا خشمش را تخلیه كند، این كار را در مورد پدر یا مادر انجام دهد كه باعث بروز بحث و ناراحتیهای بیشتر و مخدوش شدن روابط فرزند و والدین خواهد شد. معمولا دوستان در چنین زمانی بهتر میتوانند كمك كنند.
چانهزنی: این مرحله در تمام شكستخوردههای رابطههای عشقی دیده نمیشود ولی خیلیها آن را تجربه میكنند. آنها مدام برای برگشت فرد مقابل و از سرگرفته شدن رابطه نذر و نیاز و دعا میكنند و چون این حالت بیشتر درونی است، كسی متوجه آن نمیشود.
افسردگی: افسردگی، شروع روند بهبود است چون دیگر فرد پذیرفته رابطه تمام شده و در غم آن به سر میبرد. در این مرحله، معمولا افراد گوشهگیر میشوند، گریه میكنند و... اگر والدین در مرحله خشم متوجه مشكل فرزندشان نشده باشند، حالا دیگر متوجه میشوند و خیلی وقتها برای كمك گرفتن به روانپزشك مراجعه میكنند و معمولا میگویند نمیدانیم چرا مدتی دختر یا پسرمان عصبی بود و حالا گوشهگیر و غمگین شده است!
اشتباه بزرگی كه معمولا اطرافیانی كه میدانند چه اتفاقی برای فرد افتاده (غیر از والدین) مرتكب میشوند، این است كه به او توصیه میكنند برای فراموشكردن طرف مقابلش و درآمدن از این حالت افسردگی، رابطه جدیدی را آغاز كند در حالی كه هرگز تا وقتی مراحل سوگ كاملا طی نشده است، نباید وارد رابطه دیگری شد. وقتی كسی كه در فكر دیگری و آرامآرام در حال پذیرش از دست دادن او است، ارتباط جدیدی را شروع میكند، مدام در حال مقایسه فرد جدید با قبلی خواهد بود و حتی امكان دارد معیارش انتخاب كسی باشد كه خصوصیات نفر قبل را نداشته باشد. از سوی دیگر، از آنجا كه نیاز شدیدی به حمایت و محبت دارد، ممكن است اولین كسی كه سرراهش قرار میگیرد، بهعنوان حامی بپذیرد ولی بعد از اینكه دوره افسردگیاش تمام شد، تازه بفهمد انتخاب مناسبی نداشته است و مقایسهها خیلی شدیدتر از قبل شروع میشود. یكی از اشتباههای رایج والدینی كه رابطه عاطفی، نامزدی یا عقد فرزندشان به هم میخورد، این است كه فكر میكنند اگر به سرعت شخص دیگری جایگزین شود، بهتر است و اقدام به پذیرفتن خواستگار یا خواستگاری رفتن میكنند. دوستان هم مدام در این میان كسانی را پیشنهاد میدهند ولی معمولا چون او چیزی نیست كه میخواسته، نمیتواند نیازهایش را برطرف كند و رابطه سازنده و عاطفیای بین آنها برقرار نخواهد شد.
پذیرش: در این مرحله، فرد واقعیت را میپذیرد و میتواند اگر خودش تمایل داشت، رابطه جدیدی را شروع كند و اگر نخواست، نه.
هر آدمی در هر سنی امکان دارد دچار شکست عشقی شود اما معمولا در شکست عاطفی اول، زمان سوگ طولانیتر است. بهم خوردن یک نامزدی می تواند تا مدت ها شما را درگیر تبعات آن کند اما اگر آشنایی ها و نامزدی های دیگری هم داشته اید که بهم خورده، باید کمی بیشتر به شکل روابط تان فکر کنید. چون یا الگوی انتخاب شما ایراد دارد یا ناخودآگاه جذب آدمهایی میشوید که توانایی ادامه رابطههای طولانی را ندارند یا خودشان دچار مشکلات شخصیتیای هستند که به روابط بین فردیشان آسیب میزند.

حتما دیده اید کسانی را که بعد از پایان یک رابطه به سرعت وارد رابطه دیگری می شوند تا به تسکین برسند. باید بدانید که شکست عاطفی به هر شکلی که باشد، مراحل مشخصی را در زندگی شما ایجاد می کند.
مراحلی که باید اجازه دهید یکی یکی طی شوند تا در نهایت آماده شروع یک رابطه جدید شوید.
انكار: اولین عكسالعمل پس از شكستهای عشقی، انكار است. یعنی فرد نمیتواند باور كند چنین اتفاقی برایش افتاده و آن را انكار میكند. در چنین حالتی اطرافیان نباید خیلی با او بحث كنند؛ مثلا مدام بگویند: «دیدی ولت كرد؟»، «چشمهایت را باز كن! ببین، گذاشته رفته» و... این مرحله معمولا یكی، دو روز طول میكشد و دوران آن محدود است و وظیفه اطرافیان فقط حمایت است و اینكه مراقب باشند فرد دست به كارهای غیرمنطقی مثل خودكشی نزند.
خشم: در مرحله بعد، فرد دچار شكست عاطفی، خشم را تجربه میكند. امكان دارد داد و بیداد راه بیندازد و مدام بپرسد چرا اینطور شد؟ بیشترین درگیریها هم معمولا با خانواده است چون معمولا در جریان اتفاقی كه افتاده نیستند و از اینكه ناگهان فرزندشان پرخاشگر شده و بلافاصله با كوچكترین تحریكی عصبانی میشود، بهت زدهاند. حتی گاهی پدر و مادرها شك میكنند مبادا دختر یا پسرشان درگیر اعتیاد به موادمخدر شده باشد. در این مرحله هم والدین با وجود اینكه نگران هستند، تا جای ممكن نباید خیلی پاپی جوانشان شوند و مدام بپرسند چه شده است. آنها فقط باید بگویند: «عزیزم! ما میدانیم تو ناراحتی ولی نمیدانیم چرا. اگر مشكلی هست كه فكر میكنی میتوانیم در حل آن كمكت كنیم، میتوانی روی ما حساب كنی.» اگر مدام بپرسند چه شده، ممكن است فرزندشان كه مرحله خشم را میگذراند و دنبال بهانهای میگردد تا خشمش را تخلیه كند، این كار را در مورد پدر یا مادر انجام دهد كه باعث بروز بحث و ناراحتیهای بیشتر و مخدوش شدن روابط فرزند و والدین خواهد شد. معمولا دوستان در چنین زمانی بهتر میتوانند كمك كنند.
چانهزنی: این مرحله در تمام شكستخوردههای رابطههای عشقی دیده نمیشود ولی خیلیها آن را تجربه میكنند. آنها مدام برای برگشت فرد مقابل و از سرگرفته شدن رابطه نذر و نیاز و دعا میكنند و چون این حالت بیشتر درونی است، كسی متوجه آن نمیشود.
افسردگی: افسردگی، شروع روند بهبود است چون دیگر فرد پذیرفته رابطه تمام شده و در غم آن به سر میبرد. در این مرحله، معمولا افراد گوشهگیر میشوند، گریه میكنند و... اگر والدین در مرحله خشم متوجه مشكل فرزندشان نشده باشند، حالا دیگر متوجه میشوند و خیلی وقتها برای كمك گرفتن به روانپزشك مراجعه میكنند و معمولا میگویند نمیدانیم چرا مدتی دختر یا پسرمان عصبی بود و حالا گوشهگیر و غمگین شده است!
وقتی كسی كه در فكر دیگری و آرامآرام در حال پذیرش از دست دادن او است، ارتباط جدیدی را شروع میكند، مدام در حال مقایسه فرد جدید با قبلی خواهد بود و حتی امكان دارد معیارش انتخاب كسی باشد كه خصوصیات نفر قبل را نداشته باشد. از سوی دیگر، از آنجا كه نیاز شدیدی به حمایت و محبت دارد، ممكن است اولین كسی كه سرراهش قرار میگیرد، بهعنوان حامی بپذیرد
اشتباه بزرگی كه معمولا اطرافیانی كه میدانند چه اتفاقی برای فرد افتاده (غیر از والدین) مرتكب میشوند، این است كه به او توصیه میكنند برای فراموشكردن طرف مقابلش و درآمدن از این حالت افسردگی، رابطه جدیدی را آغاز كند در حالی كه هرگز تا وقتی مراحل سوگ كاملا طی نشده است، نباید وارد رابطه دیگری شد. وقتی كسی كه در فكر دیگری و آرامآرام در حال پذیرش از دست دادن او است، ارتباط جدیدی را شروع میكند، مدام در حال مقایسه فرد جدید با قبلی خواهد بود و حتی امكان دارد معیارش انتخاب كسی باشد كه خصوصیات نفر قبل را نداشته باشد. از سوی دیگر، از آنجا كه نیاز شدیدی به حمایت و محبت دارد، ممكن است اولین كسی كه سرراهش قرار میگیرد، بهعنوان حامی بپذیرد ولی بعد از اینكه دوره افسردگیاش تمام شد، تازه بفهمد انتخاب مناسبی نداشته است و مقایسهها خیلی شدیدتر از قبل شروع میشود. یكی از اشتباههای رایج والدینی كه رابطه عاطفی، نامزدی یا عقد فرزندشان به هم میخورد، این است كه فكر میكنند اگر به سرعت شخص دیگری جایگزین شود، بهتر است و اقدام به پذیرفتن خواستگار یا خواستگاری رفتن میكنند. دوستان هم مدام در این میان كسانی را پیشنهاد میدهند ولی معمولا چون او چیزی نیست كه میخواسته، نمیتواند نیازهایش را برطرف كند و رابطه سازنده و عاطفیای بین آنها برقرار نخواهد شد.
پذیرش: در این مرحله، فرد واقعیت را میپذیرد و میتواند اگر خودش تمایل داشت، رابطه جدیدی را شروع كند و اگر نخواست، نه.