چه زمانی آماده شروع رابطه جدید هستید؟

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]یک فرصت طلایی
[/h]


درباره این که دوران نامزدی و عقد فرصت خوبی برای شناخت همدیگر است، زیاد شنیده اید. اما فکر می کنید چرا لازم است چنین شناختی در دوران عقد به دست بیاید؟ اصلا چه ایرادی دارد اگر شناخت همدیگر را به دورانی موکول کنید که زیر یک سقف زندگی می کنید و فرصت کافی برای سر در آوردن از خلق و خو و عادت های اخلاقی همدیگر دارید؟

حقیقت این است که شما هر قدر هم برای بله گفتن و بله گرفتن وقت صرف کنید، هر قدر تحقیق کنید و هر قدر درباره انتخابتان اطمینان داشته باشید، باز مواردی وجود دارد که شما باید پیش از شروع یک زندگی مشترک از آن با خبر شوید. دوران عقد به شما این شانس را می دهد که به علایق و سلیقه های همسرتان توجه کنید و روحیات او را بهتر بشناسید. حسن این ماجرا در سه چیز است:
اول این که در برخورد با یکدیگر رفتار مناسبی خواهید داشت، دوم این که با هم انس می گیرید و سوم این که بهتر می توانید بهم ابراز محبت کنید. اما رسیدن به این مرحله به خودی خود هفت خوانی دارد که باید از آن بگذرید.

[h=2]هفت خوان دوران عقد
[/h]

1- شناخت آداب و رسوم معقول خانواده همسرتان و احترام به عقاید آن ها میانبری در جهت برقراری یک ارتباط موفق با آنهاست و می تواند شما را در کوتاهترین زمان ممکن پیش خانواده همسرتان عزیز کند. شما این محبوبیت را دوست ندارید؟!

2- از لحظات با هم بودنتان، برای اندیشیدن به مسائل مختلف زندگی مشترک از جمله تحصیل، شغل و مسکن مناسب استفاده کنید. چشم به هم بگذارید وقت عمل رسیده و وارد یک زندگی جدی شده اید که باید با تمام کم تجربگی تان خودتان دو نفری اداره اش کنید. پس دوران نامزدی و عقد فرصت خوبی برای تعیین خط مشی های زندگی است.
هر کس گفت دوران عقد او بدون هیچ اختلاف نظر، دلخوری یا تردید و نگرانی ای گذشته، در گفته هایش شک کنید. این دوره، اقتضائاتی دارد که گاهی ممکن است به جر و بحث شما منجر شود. بنابراین در دوران عقد می توانید میزان تحمل پذیری خود و شریک زندگی تان را بسنجید​


3- آقای محترم! اگر از موقعیت اجتماعی – شغلی، میزان درآمد یا شرایط شغلی خود یا همسرتان ناراضی هستید، دوران عقد فرصت خوبی برای به دست آوردن یک شغل مناسب است. شما که نمی خواهید همان اول کاری خرج زندگی جدیدتان را به خانواده تحمیل کنید؟ یادتان باشد نشانه ی رشد اقتصادی، توانایی امرار معاش و مدیریت دخل و خرج است نه درآمد زیاد! پس از همین روزها شروع به تمرین خوب خرج کردن کنید.

4- خانم محترم! این دوران فرصت خوبی است تا توقعات خود را با نگاهی واقع بینانه با وضعیت مالی همسرتان هماهنگ کنید.

5-
هر کس گفت دوران عقد او بدون هیچ اختلاف نظر، دلخوری یا تردید و نگرانی ای گذشته، در گفته هایش شک کنید. این دوره، اقتضائاتی دارد که گاهی ممکن است به جر و بحث شما منجر شود. بنابراین در دوران عقد می توانید میزان تحمل پذیری خود و شریک زندگی تان را بسنجید. در نتیجه خوب فکر کنید و درست قضاوت کنید و تصمیم های صحیح تری بگیرید. البته حد تحمل و صبر تا جایی است که به شما و زندگیتان آسیبی وارد نشود. یادتان باشد که تحمل به معنای ظلم پذیری نیست؛ بلکه تأملی است برای یافتن راهکاری مناسب.
آقای محترم! اگر از موقعیت اجتماعی – شغلی، میزان درآمد یا شرایط شغلی خود یا همسرتان ناراضی هستید، دوران عقد فرصت خوبی برای به دست آوردن یک شغل مناسب است. شما که نمی خواهید همان اول کاری خرج زندگی جدیدتان را به خانواده تحمیل کنید؟​


6- درست است که تا وقتی کسی به بلوغ فکر و عاطفی نرسیده، نباید به ازدواج فکر کند، اما این دلیل نمی شود که بلافاصله بعد از عقد همه عروس و دامادها پخته و عاقل و با تجربه باشند. دوران عقد فرصت خوبی است تا شما ذره ذره پخته شده و برای ورود به زندگی کمی آبدیده شوید. تاهل شما را صبورتر و محکم تر می کند و نقطه شروع این تغییر و تحول بهتر است وقتی باشد که زندگی هنوز روی جدی اش را به شما نشان نداده است.

7- و اما جهیزیه! درست در همان زمانی که جناب داماد در تدارک تهیه مسکن و سور و سات عروسی است، دوران عقد به خانواده دختر این فرصت را می دهد تا به دنبال جهیزیه باشند. بنابراین به خاطر همین یک مورد هم که شده، از دوران عقد چشم پوشی نکنید!
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]آسیب های دوران عقد[/h]
دوران عقد یکی از زیباترین و به یاد ماندنی ترین دوران زندگی مشترک است که در عین زیبایی، حادثه خیز و پر از دام و بلا است. در واقع رفتار نسنجیده دختر و پسر یا خانواده های آنها در این دوران می تواند عامل مهمی در ایجاد اختلافات زناشویی و در نهایت دوری زوج جوان از همدیگر باشد. چیزی که نتیجه ای جز یک زندگی سست و کاغذی ندارد.


اگر شما هم در آستانه این مرحله از زندگی تان هستید یا همین حالا جزو عقد کرده ها به حساب می آیید، این مطلب را بخوانید تا درک روشن تری از آسیب های این دوره به دست آورید.

[h=2]1. ذهنیت نادرست[/h]خیلی از افراد به واسطه برخی باورهای نادرست که در جامعه ما شکل گرفته است در مورد مادر زن، مادر شوهر، خواهر شوهر و... ذهنیت های نادرستی دارند که این خود عامل ایجاد بسیاری از مشکلات است. این باور و نگاه به افراد باید اصلاح شود.

در واقع افراد باید به خانواده همسرشان حق بدهند که از فرزندشان حمایت های شدید عاطفی و معنوی کنند. این حمایت ها به دلیل این است که خانواده ها گمان می کنند که رابطه عاطفی شان با فرزندشان قطع شده است. مهارت فرد باید در این باشد که به والدین همسرش ثابت کند که نه تنها فرزندشان را از آنان نگرفته است بلکه با وجود او، فرزند دیگری هم نصیبشان شده است.

[h=2]2. یادآوری گذشته[/h]از یادآوری تنش های احتمالی در دوره نامزدی درباره مهریه، خرید، جشن و... با ذکر «لَااِلَه اِلَّا اَلله» بپرهیزید. یادآوری این مسائل کار شیطان است تا بین شما بغض و کینه ایجاد کند.
اِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیطَانُ اَن یُوقِعَ بَینَکُمُ العَدَاوَهَ وَ البَغضَاءَ (مائده، آیه 91)
از یادآوری خواستگاران یا خانم هایی که به خواستگاریشان رفته اید، نیز بپرهیزید. متاسفانه برخی از پسرها در این دوره، افزون بر این، از ارتباطات قبلی خود با جنس مخالف می گویند و به آن افتخار هم می کنند که بسیار خطرناک است.


[h=2]3.وسوسه ها[/h]تنوع طلبی از حالات انسان است و او را از قانع بودن به داشته هایش باز می دارد. به همین دلیل افراد باید تلاش کنند تا با این حالت مبارزه کرده و اجازه ندهند که مسائل جزئی و کم اهمیت آنها را وسوسه و در اصل انتخاب دچار تردید کند یا به جدایی بکشاند. اشکالات جزئی در همسر (اثر زخمی کوچک بر پوست بدن) یا عمل نکردن خانواده فرد مقابل به برخی قول و قرارهای مادی نمی تواند دلیل موجهی بر جدایی باشد.

[h=2]4.مقایسه[/h] آسیب مهم دیگر این دوران مقایسه همسر با دیگران است که باید به شدت از آن پرهیز کرد. یادتان باشد که شما فقط نقاط مثبت دیگران را می بینید و از نقاط منفی آنان اطلاعی ندارید؛ همان گونه که دیگران فقط نقاط مثبت شما و همسرتان را می دانند و از نقاط منفی تان آگاه نیستند.

[h=2]5. توقعات بی جا[/h] نگرش های آرمانی و شاعرانه در ازدواج درست نیست. در دوره عقدبستگی، تعهدات جدی ایجاد نمی شود؛ پس انتظار شما نیز باید در همین حد باشد.
توقع توجه کامل همسر به شما و بریدن از خانواه، توقع قطع ارتباط کامل با دوستان دوران مجردی، توقع اطاعت از شما و بی توجهی به نظر والدین و... هیچ کدام توقعات بجایی نیستند.

[h=2]6. قهر و بی اعتنایی[/h] از قهر با همسر خود و بی اعتنایی به او بپرهیزید. تغییر مثبت با ارتباط سازنده میسر است، نه با قهر.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]عقد کرده ها بخوانند[/h]

[h=2]اهميت دوران عقد[/h]«دوران عقد» دوره اي پس از خواندن صيغه عقد دايم است که رابطه ميان دختر و پسر را رابطه اي مشروع و قانوني مي سازد. دختر و پسر با عقد شرعي و قانوني با يکديگر پيمان ازدواج را بسته اند، اما هنوز در دو آشيانه اند.
اين دوران داراي اهميت ويژه اي مي باشد که به پاره اي از آن مي پردازيم:
1- براي دختر و پسر که از کودکي در کنار خانواده خود زندگي کرده اند و با اعضاي خانواده مانوس بوده اند، جدايي ناگهاني دشوار است و اين امر ممکن است سبب ايجاد خلا عاطفي براي آنها «به ويژه دختر» گردد. لذا دوران عقد فرصتي است تا به تدريج هم دختر و پسر و هم خانواده هاي آنها آماده پذيرش و تحمل اين جدايي شوند.
2- دختر و پسر که تا چندي پيش از اين، با يکديگر ناآشنا و بيگانه بوده اند، برايشان سخت است که يک باره در کنار هم قرار گيرند و زندگي مستقلي را آغاز کنند. دوران عقد مي تواند اين فرصت را براي آنها فراهم سازد تا با انس و همدلي که به مرور زمان نسبت به يکديگر پيدا مي کنند، با آمادگي و آرامش بيشتري زندگي مشترک خود را آغاز کنند.
3- نکته مهم و اساسي اين است که در اين دوران دختر و پسر مي توانند به شناخت بيشتري از يکديگر دست يابند و به شناخت قبلي خود «که پيش از اين دوران، در مرحله انتخاب به دست آورده اند»، عمق بيشتري ببخشند تا خود را براي تفاهم و سازگاري و بالندگي مطلوب در زندگي مشترک آينده آماده سازند.
4- دختر و پسر در اين مدت مي توانند براي پذيرش مسئوليت زندگي مشترک آمادگي لازم را به دست آورند. اين دوران فرصت مناسبي براي برنامه ريزي زوج هاي جوان براي استقلال و شکوفايي زندگي مشترک است همچنين شور و نشاط و اميد نسبت به زندگي آينده که با سخنان پراميد و رفتار متين و مطمئن از جانب دختر و پسر ميسر مي گردد.
5- با شروع دوران شيرين عقد، خداوند متعال محبت و عشق بي نظيري را ميان دختر و پسر به وجود مي آورد، به طوري که آنها از ديدن يکديگر خوشحال شده و آرامش دروني خاصي را احساس مي کنند و با ديدارهاي صميمانه در اين دوران، مهر و محبت آنها نسبت به هم افزايش مي يابد. بايد توجه داشت رفتار و گفتار آنها در افزايش محبت يا کاهش آن موثر است.
در دوران عقد دختر و پسر مي توانند به شناخت بيشتري از يکديگر دست يابند و به شناخت قبلي خودکه پيش از اين دوران، در مرحله انتخاب به دست آورده اند، عمق بيشتري ببخشند​

6- اگر اين دوران با هوشياري و خردمندي سپري شود، تبديل به شيرين ترين و به يادماني ترين دوران زندگي زوج هاي جوان مي شود. زيرا دختر و پسر، از داشتن موهبت همسر بهره مند هستند و نيز مسئوليت ها و تعهدات کمتري نسبت به يکديگر دارند. (پسر تعهد کمتري نسبت به هزينه و تامين مايحتاج زندگي دارد و دختر نيز مسئوليت اداره خانه را بر عهده ندارد).
7- خانواده هاي همسران در اين فاصله مي توانند براي تهيه مقدمات ازدواج آنها آمادگي لازم را پيدا کنند.
8- اين دوران زمان مناسبي براي تامين نيازهاي دختر و پسر است تا بدين وسيله هر دو به آرامش و سکون برسند. يکي از اين نيازها، نياز به مورد توجه واقع شدن است که براي تامين آن دختر و پسر در دوران عقد بايد عواطف و احساسات يکديگر را در نظر بگيرند و براي آن ارزش قابل توجهي قائل باشند.
[h=2]- ملاقات زوجين در دوران عقد[/h]ديدارهاي همسران در دوران عقد از اهميت بسياري برخوردار است. اين ديدارها از دو جهت سودمند است: همسران مي توانند هم از کنار هم بودن لذت ببرند و هم با روحيات و اخلاق يکديگر آشنا شوند.
اما براي اينکه اين ملاقات ها به دور از تنش و به نحو سالم و مطلوب صورت گيرد توجه به نکته زير ضروري است:
- جهت ملاقات يکديگر زمان و دفعات آن را با مشورت همسر و خانواده او تعيين کنيد، زيرا رعايت اين مسئله داراي محاسن زير است:
اگر خانواده عروس از زمان حضور داماد در خانه خود آگاه باشند، به راحتي مي توانند مقدمات لازم براي پذيرايي و استقبال از او را فراهم کنند، در اين صورت داماد نيز احساس مي کند که مورد احترام قرار گرفته است و خانواده دختر نيز به خاطر سرزده آمدن داماد دچار نگراني و ناراحتي به لحاظ فراهم نبودن مقدمات پذيرايي از او نمي شوند.
به دليل نظم حاکم بر اين گونه ملاقات ها، دختر و پسر از آرامش رواني برخوردار مي شوند. زيرا داشتن نظم يک نياز رواني است.
دختر براي ديدار همسر خود آمادگي بيشتري دارد و خود را براي ديدار با او آماده مي کند. بدين ترتيب براي همسر خود جذابيت بيشتري خواهد داشت و اين باعث رضايت مندي آنها از ملاقات با يکديگر مي شود.
در ملاقات هايي که در دوران عقد با يکديگر داريد براي موفق و شاداب بودن اين ديدارها بايد مقدماتي فراهم کنيد:

توجه به خود و آراستگي ظاهر خود داشته باشيد. آراستگي پسر اين است که به وضعيت اصلاح موهاي خود و مرتب بودن آنها، تميز بودن کفش و لباس ها، استفاده از عطر مناسب و مورد علاقه همسر توجه داشته باشد. آراسته بودن دختر نيز اين است که لباسي بپوشد که برازنده اوست. خود را به نحوي مطلوب و زيبا آرايش کند. موهاي خود را به شکلي مناسب و زيبا مرتب نمايد و از عطري مناسب که مورد علاقه همسرش است و جذابيت او را بيشتر مي کند استفاده نمايد.
هميشه قبل از حضور در خانه همسرتان، با تماس تلفني آنها را از آمدن خود مطلع سازيد. در صورتي که مجبور به لغو قرار ملاقات شديد، حتماً سريع به آنها خبر دهيد و اگر هم به منزل همسرتان دير رسيديد از آنان عذرخواهي کنيد.
براي همسرتان هديه اي مناسب در حد توان خود و سليقه او تهيه کنيد. يک شاخه گل نيز مي تواند احساس خوبي را در همسرتان ايجاد کند که حاکي از عشق و محبت شما نسبت به اوست.
از نوشتن کلمات زيبا بر روي هديه خود دريغ نکنيد. (عباراتي مانند: «عزيزم دوستت دارم»، «تقديم با عشق»، «تقديم با صميمانه ترين محبت ها»، «تقديم به زيباترين گل زندگي ام» و...
ناگفته نماند که گفتن اين کلمات در هنگام دادن هديه، محبت شما را در دل همسرتان بيشتر خواهد کرد.
(زوج هاي جواني که به خاطر وضعيت خاص شغلي يا تحصيلي کمتر موفق به ديدار يکديگر مي شوند، بهتر است در همان ملاقات هاي اندک خود، آن چنان با گرمي و محبت و صميميت و عشق با يکديگر برخورد کنند(با به کاربردن کلماتي که حاکي از عشق و علاقه زياد آنها به همسرشان است) که در هنگام عدم حضور همسرشان با يادآوري آن خاطرات شيرين، عشق به همسرشان هم چنان در دلشان پايدار بماند.
خانواده همسران هم بايد در حد توان خود وسايل لازم براي يک پذيرايي گرم و صميمي از آنها را فراهم سازند. با گشاده رويي پذيراي آنها باشند و در صورت امکان اتاقي را براي ملاقات خصوصي آنها اختصاص دهند.
قبل از ملاقات خصوصي با همسر بايد مدتي را با خانواده او به گفت وگو و احوالپرسي بپردازيد.
استقبال گرم از همسر هنگام ورود به منزل يکي از عوامل پايه اي و استحکام خانواده است.
در ملاقات خصوصي ابتدا با گفتار نرم و صميمانه که حاکي از اشتياق نسبت به يکديگر است، با هم احوالپرسي کنيد. در آغوش گرفتن و بوسيدن هم يکي از امور ضروري در اين ملاقات ها مي باشد که نشانه محبتتان به يکديگر است.
با کلمه زيبا و دلنشين از هديه همسرتان تشکر کنيد و متقابلاً علاقه خود را به او ابراز کنيد. هديه همسرتان با عشق و علاقه به شما تهيه شده است، مبادا ارزش حقيقي آن را به واسطه هزينه کم يا اندازه کوچکش ناديده بگيريد.
سعي کنيد در اين ديدارها با يکديگر گفت و گو داشته باشيد. زيرا صحبت نکردن با يکديگر موجب سردي در روابط ميان شما مي گردد. ضمن اينکه با انجام اين گفت و گوها، مي توانيد از يکديگر شناخت بيشتري پيدا کنيد و با روحيات و خصوصيات رفتاري يکديگر آشنا شويد.
از همسر خود تعريف کنيد. از نوع رفتار او، وضعيت ظاهري، از عطري که استفاده کرده است و... اينها از جمله عواملي است که بر جذابيت ملاقات هاي شما مي افزايد و موجبات دلبستگي بيشترتان را فراهم مي کند.
آنچه در دل داريد به زبان آوريد و نگذاريد نکات کوچکي که موجب ناراحتي شما شده است پنهان نماند. زيرا با انباشته شدن حرف هاي کوچک است که انبوهي از مشکلات به وجود مي آيند​

در سخن گفتن بايد علايق همسر خود را در نظر بگيريد نه اينکه حرف هايي بزنيد که تنها خودتان به آن علاقه داريد.
حتما سخن خود را با پيامي مثبت آغاز کنيد. از کلماتي زيبا و مناسب استفاده کنيد.
شاد و با نشاط سخن بگوييد. اين هنري است که بايد فرا گرفت.
ملايمت در کلام بسيار موثر است. حتماً با همسرتان با نرمي، ملايمت و گرم صحبت کنيد.
نه آن قدر در پرده و مبهم صحبت کنيد که همسرتان صحبت شما را متوجه نشود و نه به گونه اي صحبت کنيد که از آن تندي ورک گويي آزاردهنده استنباط شود.
گفتن حرف هاي اميدوار کننده (البته نه دروغ) مي تواند چشم انداز آينده اي روشن را در برابر همسرتان جلوه گر سازد.
گفت وگوي سالم بايد دو طرفه باشد. (به اين معني که نبايد همواره يک نفر صحبت کند و ديگري شنونده باشد. فرصت صحبت کردن را به همسرتان نيز بدهيد.)
از اهميت و ارزش نگاه هاي چشم در چشم بدون کلام هرگز غافل نشويد.
از همين ابتداي زندگي مشترک، ياد بگيريد که آنچه در دل داريد به زبان آوريد و نگذاريد نکات کوچکي که موجب ناراحتي شما شده است پنهان نماند. زيرا با انباشته شدن حرف هاي کوچک است که انبوهي از مشکلات به وجود مي آيند.

سعي کنيد شنونده خوبي براي صحبت هاي همسرتان باشيد. با دقت و توجه کامل به سخنان او گوش دهيد و در مواقع لازم با او همدردي و همدلي نماييد. بدين ترتيب همسر شما احساس مي کند که يار و ياور و مددکار خوبي را در کنار خود دارد.
صداقت در گفتار عامل مهم ديگري است که به تداوم گفت وگو مي انجامد و مي تواند همسرتان را براي وارد شدن در زندگي با شما دلگرم سازد. دروغ گويي ناشي از عدم توانايي، ترس و نگراني و ساده انگاشتن همسر است. براي جلب اعتماد بيشتر و استحکام روابط زناشويي از دروغ گويي اجتناب کنيد.
براي جلب اعتماد بيشتر و استحکام روابط زناشويي از دروغ گويي اجتناب کنيد.
لازم نيست تمام اسرار زندگي خود يا خانواده خود را با همسرتان درميان بگذاريد. اسراري را که به زندگي زناشويي شما چندان ارتباطي ندارد و آشکار شدن آن به روابط شما با همسرتان لطمه وارد مي سازد، تا پايان عمر محفوظ داشته و بر ملا نسازيد.
از قهر کردن و ترک گفت وگو بپرهيزيد؛ ترک کردن گفتگو به حالت قهر باعث آسيب هاي رواني مي گردد. ضمن اينکه در دوران عقد، ممکن است موجب ترديد در ادامه زندگي مشترک شود.
در گفت وگوي با همسرتان هرگز از خواستگاران و خاطرخواهان قبلي خود ياد نکنيد، زيرا باعث دلسردي ميان شما و همسرتان مي شود. (زوج هاي جواني که از يکديگر دور هستند خوب است نکات مذکور را در حين گفت وگوهاي تلفني که با يکديگر دارند، مراعات نمايند.)
براي جلب اعتماد بيشتر و استحکام روابط زناشويي از دروغ گويي اجتناب کنيد

گاهي يک نگاه محبت آميز و تبسمي بر لب، بيشترين عشق و گرمي را به همسر مي بخشد و موجب دلگرمي او براي ادامه زندگي مشترک خواهد شد. خالق دل ها، نگاه صميمانه و عاشقانه همسران به يکديگر را عبادت مي داند.
پيامبر اکرم (صلي الله عليه واله وسلم) فرمودند: «وقتي مرد به زن خود با محبت مي نگرد و زنش به او با مهر نگرد، خداوند به ديده رحمت به آنها مي نگرد.»
نوشتن نامه هاي عاشقانه محبت شما را به يکديگر زياد مي کند.
در صورتي که تلفن همراه داريد پيام کوتاه را فراموش نکنيد. پيام هاي کوتاهي تلفني که سرشار از محبت است بر محبت و علاقه شما مي افزايد.
از مناسبت هاي خوش، عکس بگيريد. از نامه ها، عکس ها، فيلم هاي زيباي اين ايام به خوبي محافظت کنيد و براي استحکام بيشتر پيوندتان، تا پايان عمر، هر چند وقت يک بار آنها را با هم مرور کنيد.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]زمان استاندارد بین عقد تا عروسی
[/h]

اگر دو خانواده، آشنایی از قبل ندارند و توافق بر ازدواج می کنند، بهتر است زمان بین عقد و عروسی مشخص باشد. بیش از حد بودن و هم چنین نبودن این زمان، موجب مشکلاتی می شود.

تقریبا باید کمتر از یک سال باشد تا دو طرف بتوانند تصمیم بگیرند. فاصله باید معقول باشد و نباید به دلایلی مانند مالی و ادامه تحصیل طولانی شود و این به صلاح نیست. زیرا هر دو خانواده اذیت می شوند. مساله ای که این فاصله را معقول می کند، آشنایی و شناخت دو طرف برای ازدواج است.
فاصله زمانی بین عقد و عروسی بستگی به میزان شناخت افراد و خانواده ها از یکدیگر دارد.



اگر خانواده ها یکدیگر را از قبل بشناسند ، ضرورتی نیست تا زمان بین عقد و عروسی زیاد باشد. اما هر چقدر این آشنایی کمتر باشد ، هر چند دو طرف نیز تصمیم به ازدواج گرفته اند با این همه بهتر و معقول این است که بین عقد و عروسی فاصله باشد تا خانواده ها بیشتر بتوانند لایه های درونی یکدیگر را بشناسند.لذا فاصله زمانی بین عقد و عروسی بستگی به میزان شناخت افراد و خانواده ها از یکدیگر دارد.

این شناخت ها نیز باید در زمینه های روحی، فردی، و اجتماعی و به خصوص ارزش ها باشد. بعضی خانواده ها و جوان ها در ابتدا با هم به توافق رسیده اند، اما وقتی فاصله بین عقد و عروسی زیاد شده و تجربه های مشترک زندگی با هم داشته اند، متوجه شده اند که با هم اختلاف های جدی دارند و دیگر با هم ازدواج نکردند.

این شناخت از طریق تجربه به دست می آید نه از طریق گفت و گو با یکدیگر. شناخت ملاک های ارزشی تنها از طریق تجربه و رفت و آمد به وجود می آید.

زندگی باید از یک حدی شروع شود و دو طرف به کمک یکدیگر باید کمبودها را جبران کنند. خانواده های دو طرف باید به هم کمک کنند تا مشکلات برطرف شود.



اما آیا مشکلات اقتصادی می تواند دلیل محکمی برای طولانی شدن فاصله بین عقد و عروسی باشد؟
کسی که آهی در بساط ندارد ، معقول نیست ، ازدواج کند. اما کمبودها در زندگی وجود دارند. پس از 20سال زندگی ممکن است باز در زندگی کمبودهایی داشته باشیم، لذا معقول نیست به علت وجود این کمبودها فاصله بین عقد و عروسی را زیاد کرد.

زندگی باید از یک حدی شروع شود و دو طرف به کمک یکدیگر باید کمبودها را جبران کنند. خانواده های دو طرف باید به هم کمک کنند تا مشکلات برطرف شود. درصد کمی از ازدواج ها کمبود ندارد و اغلب زندگی های ایرانی ها با مقداری کمبود اقتصادی همراه بوده و معقول نیست به خاطر این کمبودها، ازدواج به مشکل برخورد کند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
\\

\\

[h=1]بهترین فاصله بین عقد و عروسی[/h]
همسران جوان ممکن است به چند دلیل بخواهند بین عقد و عروسی شان فاصله باشد. با توجه به دلایل هر کدام از این افراد و البته شرایطی که در آن قرار دارند، فاصله زمانی بین عقد و عروسی آنها متفاوت است. در رابطه با هر کدام از این موارد، دکتر نورانی پور توضیحاتی داده اند.


[h=2][/h][h=2]زمانی که امکانات فراهم نیست[/h]بعضی اوقات افراد بین عقد و عروسی خود فاصله می اندازند تا بتوانند وسایل و یا امکاناتی فراهم کنند، مثل تهیه جهیزیه، پیدا کردن کار و یا اتمام دوره سربازی. برای این گروه زمان مناسب همان زمانی است که آنها نیاز دارند و زمان مشخصی را نمی شود پیشنهاد و یا تعیین کرد.

[h=2]زمانی که قصد، شناخت بیشتر است[/h]اما زمانی است که قصد افراد از به تعویق انداختن عروسی، کسب شناخت بیشتر است. افراد می خواهند خصوصیات فکری، اعتقادی، عاطفی، معیارها و آرزوهای همدیگر را بهتر شناسایی کنند و با برخوردهای همدیگر، برخوردهای فامیل درجه یک و درجه دو آشنا شوند. اولین نکته بسیار مهم این است که در این مدت، همسران جوان باید تماس های جسمی خود را کنترل کرده و آموزش جنسی کامل نداشته باشند. با توجه به این نکته، این زمان حداقل باید پنج یا شش ماه باشد.
البته در این بین با توجه به ارزش ها و طرز تفکر خانواده ها، زمان پیشنهادی حداکثر متفاوت است. برای مثال، در رابطه با خانواده های نظاره گر و کنترل کننده، بهتر است این زمان از یک سال بیشتر نباشد؛ چرا که در این شرایط خانواده دائم سوال می کنند و اظهار می دارند که ما منتظریم، و همین امر می تواند تنش هایی ایجاد کند. اما به صورت کلی زمانی بیش از سیزده یا چهارده ماه را توصیه نمی کنم.

[h=2]زمانی که پیش از عقد، شناخت خوبی به دست آمده است[/h]اما زمانی است که پیش از عقد همسران با هم آشنا بوده و از همدیگر شناخت خوبی دارند و در نتیجه با اهداف و برنامه های آینده همدیگر آشنا شده اند و می خواهند تنها برای بر عهده گرفتن وظایف خود را آماده کنند برای این گروه، حداقل زمان را سه، چهارماه را پیشنهاد می کنم و حداکثر آن را بیشتر از یک سال پیشنهاد نمی کنم.
[h=2]

چرا این دوره نباید خیلی طولانی باشد؟
[/h]
زمانی که فاصله بین عقد تا زمان زیر یک سقف رفتن زیاد می شود این موضوع از دو طرف می تواند ایجاد مسئله کند اول آن که انگیزه و شور و اشتیاق افراد کم شده و زندگی برایشان عادی می شود از طرف دیگر، طولانی شدن زمان موجب نگرانی خانواده ها شده و همین نگرانی باعث می شود تا اظهار نظرهایی کنند که خود آزاردهنده است. [h=2]چرا این دوره نباید خیلی کوتاه باشد؟
[/h]
از همان ابتدا و زمانی که افراد با هم آشنا می شوند؛ چه در دانشگاه محیط کار و یا جاهای دیگر و از زمانی که در مورد ازدواج صحبت می کنند، تا قبل از عقد این مدت نباید کمتر از سه ماه باشد بعد از عقد نیز نباید عجله ای برای زیر یک سقف رفتن داشت.
اگر قرار باشد از شروع آشنایی افراد تا زیر یک سقف رفتن آنها دو سه هفته یا یک ماه باشد، این مسئله می تواند مشکل ساز باشد بهتر است از زمان آشنایی تا زیر یک سقف رفتن کمتر از شش ماه نباشد. حالا ممکن است یک یا دو ماه آن قبل از عقد باشد و بقیه آن بعد از عقد از زمان آشنایی مختصر و پس از آن عقد کردن، تا زمانی که زوجین زیر یک سقف می روند باید بین 4، 5 ماه تا 12، 14 ماه فاصله وجود داشته باشد اگر قرار به زمانی کمتر از این باشد، به دلیل نبود شناختی درست مشکلاتی ایجاد خواهد شد.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
\\

\\

مهم‌ترین مقدمه ازدواج



--------------------------------------------------------------------------------


یك ازدواج سالم با توجه به وضعیت فرهنگی، اجتماعی جامعه فعلی ایران، دارای سه مرحله است: دوران آشنایی، دوران نامزدی و دوران ازدواج رسمی. در دوران آشنایی از همان آشنایی‌های اولیه كه طرفین به یكدیگر نزدیك می‌شوند، در صورت تداوم صمیمیت بین آن‌ها برخی هنجارهای مشترك میان آن دو شكل می‌گیرد، كه این هنجارهای مشترك زمانی بدست می‌آید كه طرفین در رابطه با «غایت‌ها، اعتقادات، احساس‌ها، نگرش‌ها و همچنین رفتارها و عادت‌های شخصی شان» به حداكثری از تفاهم برسند.
--------------------------------------------------------------------------------


این هنجارهای مشترك كه اختصاصی همین دو نفرمی باشد، چون امكان « پیش بینی پذیری » رفتار دیگری را فراهم می‌آورد، روابط میان آن دو را تسهیل نموده و «امنیت فرد» را در رابطه ممكن می‌سازد و از سویی دیگر به هر یك از آن‌ها «آزادی» ای می‌بخشد تا بتوانند طبق امیال شخصی و مشترکشان رفتار كنند. همین هنجارهای مشترك اختصاصی است كه پس ازدواج به فرهنگ خانوادگی تعبیر می‌شود.



این هنجارهای مشترك به میزانی كه در رابطه «صداقت، صراحت و عقلانیت» حاكم هست، و طرفین «زمان» مناسب برای شناخت بهتر را در اختیار دارند، بیشتر امكان شكل گیری دارد. كه به نظر خطرناک‌ترین دوران برای دو نفر همین آشنایی اولیه می‌باشد كه آن‌ها خودشان را در حین ارتباط تحریف نكنند و هر چه بیشتر سعی كنند آنچه را كه هستند به نمایش بگذارند و نه آنچه را كه می‌خواهند باشند. در واقع طرفین باید با همان چیزی كه هستند به تفاهم برسند.

این مرحله مستلزم آن است كه طرفین این آزادی را داشته باشند كه هر زمان كه اراده كردند بتوانند از ادامه رابطه خودداری كنند (چون جدایی در این مرحله با حداقلی از هزینه همراه است).

با پشت سر گذاشتن صحیح این مرحله، طرفین به تصویر مشخص و واضحی از یكدیگر می‌رسند و می‌فهمند كه طرف مقابلشان «چه جور آدمی» است و نوع طرز فکر، شیوه زندگی، اعتقادات، رفتارها (به خصوص در موقعیت‌های استثنایی مثل زمان عصبانیت) و عادت‌های زندگی‌شان چگونه است و به حداكثری از «تطبیق» میانشان برقرار می‌گردد.

شكل گیری یك ساختار هنجاری محكم و منسجم و با حداكثر شفافیت و تفاهم، به میزان زیادی موفقیت رابطه آن‌ها را در دوره‌های بعدی زندگی‌شان تسهیل می‌کند.مرحله بعد دوران نامزدی است، كه ویژگی مثبت این دوران آشكار شدن این رابطه به دیگران و رسمیت یافتن آن می‌باشد. این مرحله با «تایید اجتماعی» همراه است و از برخی فشارهای اجتماعی كه در دوران قبلی بر رابطه حاكم بود، كاسته می‌شود و طرفین با ذهن و خیال راحت‌تری ارتباط می‌یابند.

حال با ورود در این مرحله اگر ساختار هنجاری‌ای كه باید در مرحله پیشین به طور صحیحی شكل می‌گرفت، هنوز ناقص باشد، امكان شكسته شدن این رابطه می‌رود كه در این مرحله هزینه‌های سنگین‌تری نسبت به دوران قبلی خواهد داشت.

و شاید همین هزینه‌های سنگین (از لحاظ عاطفی و اقتصادی برای آقایان و از لحاظ عاطفی و اجتماعی برای خانم‌ها) باعث می‌گردد كه شكل گیری ساختار هنجاری را به دوره قبلی موكول كنیم و این مرحله را صرفاً به برخی ترمیم‌ها در عادت‌های زندگی مجردی به متأهلی اختصاص دهیم، یعنی طرفین زمانی باید به این مرحله قدم بگذارند كه از وجود ساختار هنجاری قدرتمندی در روابطشان و وجود حداكثری از تفاهم مطمئن شده باشند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]دردسرهای یک نامزدی طولانی[/h]
بارها شنیده اید که دوران نامزدی و عقد، بهترین دوران یک ازدواج است اما اگر پای صحبت کسانی که این دوران را طولانی تر از دیگران تجربه کرده اند بنشینید، به احتمال زیاد می شنوید که کشدار شدن این مرحله از ازدواج، دردسرهای زیادی برایشان به وجود آورده است. اختلافات خانوادگی، از بین رفتن حرمت ها، سردی و بی تفاوتی و...


حقیقت این است که خیلی وقت ها، افراد با گذشت زمان و سپری شدن شور و شوق روزهای اول نامزدی، حرفهایی می زنند و یا رفتارهایی می کنند که باعث می شود فرد مقابل احساس کند رابطه سرد شده، همه چیز تکراری شده و میزان علاقه همسرش به او تغییر کرده است. همین نقطه شروع دردسرها و اختلافاتی است که می تواند یک عقد طولانی را تا مرحله جدایی هم پیش ببرد.
ما برای کسانی که گرفتار این وضعیت هستند، چند پیشنهاد موثر و عملی داریم که به کار بستنشان می تواند راهگشا باشد:
- از ابراز محبت نسبت به یکدیگر دریغ نکنید. ابراز محبت به موقع علاقه، نشاط و طراوت به وجود می آورد.
این امر فقط لازمه روزهای نخستین نامزدی یا ازدواج نیست، بلکه باگذشت زمان نهال نوپای زندگی به درختی تناور تبدیل می شود که نیاز بیشتری به آبیاری دارد. با ابراز محبت و نشان دادن عشق و علاقه به هم می توان این درخت تناور را برای همیشه با نشاء بارور و با طراوت نگه داشت .
-عاشقانه به هم نگاه کنید. نحوه نگریستن هریک از ما به دیگری به چگونه بودن ما بستگی دارد، نه به چگونه بودن او. زبان نگاه، زبان موثری است. سعی کنید زمانی که همسرتان در حال سخن گفتن با شماست، با تبسمی بر لب، به صورت او نگاه کنید تا همسرتان به این باور برسد که شما به صحبت کردن با او علاقمندید. علاوه بر این، سعی کنید مانند بسیاری از عشاق عالم زبانی رمزی برای خود به وجود آورید که دیگران قادر به درک آن نباشند. این امر هیجان زندگی مشترکتان را بیشتر و عشقتان را محکمتر می کند.
-اشتباهتان را بپذیرید. اگر یکی از طرفین اشتباه کرد، صادقانه و صمیمی به دیگری اعتراف کند. زیرا قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، باعث افزایش اختلافات می شود.
-باید بدانید که هر موضوعی را به شیوه ای خاص با همسرتان در میان بگذارید. مثلاً اگر قصد بیان برخی مسائل ناخوشایند را دارید سعی کنید خود را هم دخالت دهید. به عنوان نمونه به جای این که به نامزدتان بگویید، «چرا با فلانی این طور برخورد کردی؟»، «بگویید: کاش با او این طور برخورد نمی کردیم.»
-به جای جستجو در اعمال و رفتار نامزدتان، سعی کنید از خود او سوال کنید. گفتگوی مستقیم با او سبب می شود که موردی که در آن شک و تردید وجود دارد، آسان تر حل شود.
- اشتباه های یکدیگر را به رخ هم نکشید. این خطای بزرگ مهمترین عاملی است که پایه های زندگی مشترک را سست می کند.
-اگر خطایی از نامزدتان دیدید، سریع از کوره در نروید و سفره دلتان را نزد هر کسی مخصوصاً والدینتان باز نکنید. زیرا این کار نه تنها سبب سرافکندگی او می شود بلکه امکان آشتی را هم ضعیف می کند. پس سعی کنید زمانی که رابطه تان با همسرتان تیره شد، آرامش خود را حفظ کنید و بعد با صحبت و به آرامی مشکلتان را با یکدیگر در میان بگذارید تا برطرف شود. در این گونه موارد هرگز تلافی جو نباشید و با گذشت و فداکاری همسرتان را برای همیشه مدیون خود سازید.
-انعطاف پذیر باشید. با چشم پوشی و نرمش می توان از بروز تنش های بی دلیل پیشگیری کرد. موارد اختلاف را صرفاً به نیت رسیدن به دیدگاه مشترک طرح کنید، نه برای تکرار و تثبیت کدورت و دشمنی.
-صبر و بردباری نامزد خود را به عنوان وظیفه او قلمداد نکنید. شما باید سعی کنید با گذشت، متانت و نکته سنجی قدردانی خود را نسبت به او و صبرش ثابت کنید.
- همیشه به یاد داشته باشید که همسر آزرده خاطر شریک خوبی برای زندگی نیست. پس یکدیگر را نیازارید.
- به نامزدتان احترام بگذارید. یعنی او را آن طور که هست بپذیرید و برای شخصیت و کمالات او که در گفتار و کردارش نمایان است، ارزش قائل باشید. در این راستا سعی کنید احساساتش را نیز درک کنید. منظور از درک احساسات آن است که همسر خود را آن طور که هست، (از نظرخصوصیات اخلاقی، عقلانی، ایمانی، ایده ها، آرزوها، احساسات و عواطف و ...) بشناسید.
- زندگی مشترک عرصه کمال است نه صحنه پیکار. بنابراین در رفع بحرانï»؟ها مانند یک جسم واحد عمل کنید. یار و یاور هم باشید. کوشش نکنید بر دیگری تسلط بیابید، با هم و در کنار هم باشید نه رودروی یکدیگر.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
\\

\\

[h=1]نامزدی، آزمون سخت زناشویی !

[/h]
دوران نامزدی مهمترین بخش زندگی مشترک
معیارهای واقعی ازدواج برای برخورداری از یک زندگی مناسب متنوع و مختلف است. درواقع شکل گیری یک زندگی ایده آل و لذت بخش بستگی به عوامل مختلفی دارد که توجه به آنها بسیار ضروری است.

همه پدر و مادرها علاقه بسیار زیادی به فرزندان خود و آینده آنها دارند و به همین دلیل تمامی تلاش خود را از همان دوران کودکی برای رشد و تربیت فرزندان به کار می گیرند. آنها فرزندان خود را تحت شرایط مناسب اقتصادی و اجتماعی رشد می دهند و از مدارس پیشرفته و توانمند برای تحصیلات بدون نقص آنها بهره می برند. بهترین کلاس های آموزش هنر، تکنولوژی، زبان و ورزش را برای آمادگی همه جانبه فرزندانشان مهیا می کنند و همه اینها مستلزم زحمات و مشکلات متعددی است که والدین برای تربیت بی نظیر فرزندانشان با آغوش باز متحمل می شوند.

اما برخی از پدر و مادرها به رغم اینکه حساسیت فوق العاده ای به تربیت صحیح فرزندان خود دارند، بازهم مهم ترین قسمت زندگی آنها را نادیده می گیرند یا دست کم آن طور که باید موردتوجه قرار نمی دهند. آنها فراموش می کنند که ازدواج و شروع زندگی مشترک فرزندان شان بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد و نیازمند آموزش و انتقال تجربه است.

زمان به موقع این تجربه اندوزی از اشتباهات ، قبل از شروع زندگی مشترک و در دوره آشنایی است که هر دو طرف با درنظر گرفتن عقاید و آداب مرسوم خانوادگی ارتباط مفیدی را با یکدیگر آغاز می کنند.


شروع زندگی در بسیاری مواقع با آزمون و خطا صورت می گیرد اما این مرحله نخست است و نباید همواره در زندگی پایدار باشد. تجربه اندوزی ازاشتباهات انجام شده بسیار مفید است اما تکرار اشتباه به مرور زمان می تواند منجر به اختلافات عمیق و حتی درنهایت جدایی خواهد شد. زمان به موقع این تجربه اندوزی از اشتباهات ، قبل از شروع زندگی مشترک و در دوره آشنایی است که هر دو طرف با درنظر گرفتن عقاید و آداب مرسوم خانوادگی ارتباط مفیدی را با یکدیگر آغاز می کنند.

ازدواج و شروع یک زندگی مشترک از مواردی است که به علت استمرار و پیوستگی در زندگی افراد باعث می شود تا جوانان به صورت مشترک هر موضوعی را با هم تجربه کنند. انواع مشکلات، موفقیت ها، شادی، غم و قصه ها، حوادث و اتفاقات خوشایند یا تأسف بار و اختلافات و تفاهم ها. این تغییر وضعیت در طول یک زندگی مشترک مستلزم قابلیت ها و تفکرات مشترکی بین همسران است تا از برخورد موج شدید این ناهمواری ها با پایه های زندگی، اساس آن دچار لرزش و شکاف نشود.

درواقع آشنایی اولیه تنها برای شناخت خصوصیات و رفتارهای دوطرف نسبت به یکدیگر است و هرگز نباید این باور را به وجود بیاورد که این دوره، مرحله مقدماتی ازدواج است و خواسته و ناخواسته باید ادامه راه به همین منوال صورت پذیرد. باید پذیرفت که این دوره فقط برای آشنایی، شناخت و آزمایش یکدیگر است درواقع؛ به زبانی ساده تر، یعنی هرجا که دوطرف احساس کردند که واقعاً شکاف و اختلافات اساسی بین آنها وجود دارد بهتر است که از ادامه راه خودداری کنند و بر عقاید و باورهای غلط خود و خانواده که مبنی بر نگون بختی و ضربه روحی هر دو طرف است یا مایه حقارت خانواده است دست بردارند زیرا این بهانه ها تنها یک باور غلط است که وجود منطقی و خارجی ندارد و از اساس اشتباه است.
ضمن اینکه تحمل چندوقت ناراحتی روحی و شکست عشقی خیلی راحت تر، معقولانه تر و واقع بینانه تر از یک عمر زندگی اشتباه و نابجا با انواع مشکلات کوچک و بزرگ است.
برخی از مسائلی که روانشناسان تأکید دارند زمینه ساز یک زندگی ایده آل و لذت بخش است و باید مورد توجه قرار بگیرد و بهتر است که جوانان به آن نظری داشته باشند، عبارتند از:
- نداشتن اختلاف در عقاید مذهبی، فرهنگی و اجتماعی.
- تمایل داشتن به علاقه مندی های یکدیگر و پذیرفتن آنها.
- شخصیت و فرهنگ خانوادگی و نحوه تفکر و نگرش والدین همسر.
- انطباق برنامه های آینده و توافق در اجرای اهداف طرفین و تحمل عواقب آن.
- توقعات و خواسته های شخصی از یکدیگر.
- محدودیت ها و آزادی هایی که برای یکدیگر قائل می شوند.
- چگونگی کنترل بحران و وضعیت های دشوار توسط طرف مقابل.
- میزان عصبانیت و چگونگی کنترل آن و اینکه عصبانیت وی منجر به چه اتفاقاتی خواهد شد.
- عدالت و انصاف در رفتار و اعمال.
- رعایت قوانین و حقوق دیگران.
- میزان رعایت نکات اجتماعی و فرهنگی.
- میزان انعطاف پذیری و از خودگذشتگی.
- میزان ظرفیت انتقادپذیری و تغییرپذیری.
- میزان توجه و حرف شنوی از پیشنهاد و خواسته های طرف مقابل.
- پرستیژ و شخصیت رفتاری و گفتاری.
- میزان منطق و درک قضایا.
- میزان صبر و تحمل و بردباری.
- نوع تصور و چگونگی رفتار در رابطه با خانواده همسر.
- میزان توجه به سلامت و رفاه همسر و خانواده.
- میزان تفاهم در مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی.
اهمیت به نحوه زندگی پدر و مادر هم بسیار مهم است به این علت که فرزندان در زندگی زناشویی اغلب پدر و مادر و نزدیکان خود را الگو قرار می دهند توجه به زندگی نزدیکان وی خالی از لطف نیست.

چگونگی برخورد با مشکلات، میزان سازگاری و تصور در مورد طلاق و یا ادامه زندگی و دیدگاه آنها در مورد طرف مقابل نکاتی است که ذهنیت فرد را تحت تأثیر خود قرار می دهد و لازم است که از آنها شناخت کافی به دست آورد.
روانشناسان معتقدند درست است که والدین تمام تلاش خود را برای تربیت صحیح و آموزش موفق فرزند خود صرف کرده اند اما نباید به خاطر باورهای غلط و عقاید اشتباه خود جوانان را برای انتخاب در تنگنا قرار دهند. دوران آشنایی برای ازدواج هزینه دارد، دلبستگی دارد و البته به هیچ عنوان دلیل خوبی برای ادامه راهی نیست که عاقبت خوشی ندارد.

درست است که باید به فرزندان آموخت که در برابر مشکلات صبور باشند و با هر اتفاقی که به نظرشان ناخوشایند می آید، شانه خالی نکنند اما اختلافات عمیق، عقاید متضاد، عدم علاقه قلبی به یکدیگر و مواردی از این قبیل مشکلات کوچکی نیستند که با گذشت زمان مرتفع شوند یا در زندگی های امروز نادیده گرفته شوند.

نخست باید به جوانان آموخت که معیارهای مهم و اساسی زندگی مشترک خود را دریابند. البته به این علت که فرزندان قبلا تجربه از این نوع نداشته و اطلاعات و آگاهی کافی در این زمینه ندارند ، نمی توانند جنبه های مختلف یک زندگی ایده آل را بشناسند و اهمیت یک به یک آنها را درک کنند، به همین خاطر لازم است تا والدین هر کدام در جای خود نکات مهم و اساسی یک زندگی مشترک را صادقانه، صریح و بدون کاستی برای آنها متذکر و مزایا و معایب هر کدام را به روشنی یادآور شوند تا فرزندشان با آگاهی نسبی بتواند معیارهای خود را تقویت و هدایت کند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
\\

\\

[h=1]تلخی شیرین نامزدی[/h]

جوانی دنیای و پر از شور و نشاط زندگی است. روزگاری پر از احساسات پاک شکفتگی و پویایی و البته متفاوت.
لحظه ای سرشار از امید و لحظه ای دیگر پر از بیم آینده. روزگاری که با غلیان و احساسات عجین شده تا زمینه ای باشد برای مهم ترین انتخاب در زندگی؛ انتخاب همسر.

یکی از بهترین روزهای زندگی دوران طلایی نامزدی و عقد است. همه کسانی که این دوران را تجربه کرده اند با حسرت از آن یاد می کنند و آرزو می کنند کاش تمام روزهای زندگی مثل همین ایام ادامه داشت، با طراوت و تر و تازه بود، پر از خاطره های خوش و شیرین و به ورطه تکرار، روزمرگی و عادت در نمی آمد.
روزگار زیبایی که زوجین برای هم جان می دهند. حاضرند با یک اشاره از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را برای دیگری از چراغ جادو بیرون بکشند!
این اشتیاق در ماه های آغازین سبب می شود که دختر و پسر ترجیح دهند صرف نظر از برخی ملاحظات لازم یا دائم در کنار هم باشند یا مجنون وار در لحظات کوتاه فراغ در جستجوی هم.
این موضوع در مورد دختر و پسرهایی که صیغه عقد دائم میان شان جاری شده نمود بیشتری دارد. در این میان تازه داماد با کمال خونسردی و صرف نظر از در نظر گرفتن شرایط خانواده عروس، تقویمی تهیه و به راحتی برنامه ای شامل اقامت چند روزه خود طی هفته در خانه پدر زن یا بالعکس را تنظیم و تقدیم می کند.
این اشتیاق در ماه های آغازین سبب می شود که دختر و پسر ترجیح دهند صرف نظر از برخی ملاحظات لازم یا دائم در کنار هم باشند یا مجنون وار در لحظات کوتاه فراغ در جستجوی هم.

خانواده ها هم باید با طیب خاطر! پذیرا باشند چرا که ممکن است به تازه داماد جوان بربخورد، خاطر عزیزش مکدر شود، یا حتی تلافی اش را تا سه سال بعد از ازدواج بر سر عروس که نمی داند در این میان باید هوای خانواده اش را داشته باشد یا خاطر شوهرش را عزیز بدارد، در آورد.

مثلاً برخی خانواده ها به خاطر حضور فرزندان دیگر در خانه، محترمانه شرایطی را از لحاظ چگونگی آمد و رفت برای دختر و دامادشان تعیین می کنند ولی معلوم نمی شود چرا جوانی که مثلاً تا 25 سالگی در تجرد زندگی کرده در یک سال عقد کردگی تاب و توان دوری از همسر را ندارد و به خاطر شرایط تعیین شده، عصبانی می شود و از خانواده عروس کینه به دل می گیرد.

از آن طرف برخی پدرزن ها هم در دوران عقد دخترشان گاه با یادآوری محرومیت های خودشان در زمان قدیم ، به فکر انتقام جویی می افتند و صرف نظر از شرعی بودن صیغه عقد میان دختر و دامادشان با وضع قوانین و مقررات عجیب غریب با دامادشان مثل یک غریبه رفتار کرده، از این دوران کابوسی برای دختر و دامادشان می سازند.

سخت گیری ها تا به جایی که نه تنها شان و منزلت بزرگ ترها را مضاعف نمی کند، بلکه زمینه را برای کاشتن بذر کینه در دل جوان ها فراهم می کند کینه ای که تبعات آن شاید تا چند سال پس از آغاز زندگی، دامن گیر زندگی های تازه شکل گرفته خواهد شد.
رعایت اعتدال و میانه روی در تمام جنبه های زندگی و تدبیر در معاشرت حتی با نزدیکان از اصول بسیار مهمی است که باید به فرزندان آموزش داده شود.

رعایت اعتدال و میانه روی در تمام جنبه های زندگی و تدبیر در معاشرت حتی با نزدیکان از اصول بسیار مهمی است که شاید کمتر در علوم تربیتی و اخلاقی به آن پرداخته می شود چرا که ممکن است موضوعی ضروری به نظر نرسد. ولی ضرورت آن به حدی است که با کسب مهارت های لازم در آموزش های تربیتی توسط والدین و مربیان دوران تحصیل در این زمینه و در عین حال رعایت اصل مهم صله رحم و سرزدن به بزرگ ترها در حد لازم و بدون اقامت های شبانه روزی، نه تنها از تحمیل هزینه های اقتصادی و فشار به خانواده پیشگیری و، مهم از آن از شکسته شدن حریم ها میان عروس، داماد و خانواده های وابسته جلوگیری می کند.

بهتر است زوج جوان در دوران عقد با رعایت حال خانواده یکدیگر را ملاقات کنند و همچنین خانواده ها هم به فرزندان خود خیلی سخت نگیرند تا از این دوران خاطره ی خوبی برای همه باقی بماند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]چند قانون برای دوران نامزدی[/h]

كاش زمان برمی‌گشت عقب. كاش یك روز قبل بود، وقتی كه هنوز حرفی نزده بودم... .
دیروز خیلی منتظرش شدم. قرار بود صبح زود برای برنامه فردا قرار بگذاریم اما تا غروب خبری نشد. فكر كردم قرارمان به‌هم خورده است. بغض كرده بودم اما جلوی خودم را گرفتم. تلفن كه زد از او درباره كارش توضیح خواستم. به او گفتم كه اگر برایش اهمیت داشتم، می‌بایست زودتر اطلاع می‌داد كه باید به تمام كارهایش برسد و از سرسیری، وقتی هیچ‌كاری نداشت یاد من و قرارمان بیفتد. اولش عذرخواهی كرد اما من قانع نشدم و بحث را ادامه دادم، او هم بی‌خداحافظی گوشی را گذاشت.
حتما برای همه ما اتفاق افتاده که دلمان خواسته زمان را نه یک ساعت که یک دقیقه عقب ببریم و همه چیز را جبران کنیم. اما اگر هوشیار نباشیم، یک اشتباه به‌راحتی می‌تواند همه چیز را نابود کند و مسیر زندگی هر دوی ما را تغییر بدهد. در واقع گاهی تاوان یک خطا یك معذرت‌خواهی ساده است اما هستند خطاهایی که باید برای جبران آن تاوان سنگینی بپردازیم؛ تاوانی مثل جدایی. اما نكته ظریف اینجاست كه گاهی رفتار منطقی، درست همان رفتاری است كه باعث گسستن رابطه می‌شود؛ به انتها رسیدن یك رابطه ناقص.
بت‌پرستی مدرن
وقتی از طرف مقابل بت می‌سازیم و او را موجودی بی‌عیب و نقص و مقدس تصور می‌کنیم، خودمان را فراموش می‌کنیم و فکر می‌کنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیت‌های خوب و بد یک آدم؛ مثل خود ما. بنابراین طرف مقابل را باید آن‌طور که هست و با همه خوبی‌ها و بدی‌هایش ببینیم و بعد، هر تصمیمی که خواستیم بگیریم.
عشق تحمیلی
اگر احساس کنیم کسی می‌خواهد خودش را به ما تحمیل کند، چه می‌کنیم؟ اولین واکنش همه ما «فرار کردن» از دست اوست؛ بنابراین به‌جای «تحمیل کردن» خودمان به طرف مقابل، خیلی عادی رفتار کنیم؛ نه آن‌قدر بی‌اعتنا و نه آن‌قدر احساساتی که او را پشیمان کنیم و فراری بدهیم؛ خودمان باشیم و بگذاریم گذر زمان و رفتار منطقی هر دوی ما، عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق ناشی از یک حس خوب.
نه كوچك نه بزرگ
نقطه مقابل بزرگ‌بینی طرف مقابل، خودبزرگ‌بینی است.
اطمینان و اعتماد بیش از حد به خود، بین ما فاصله می‌اندازد و نمی‌گذارد احساسات یکدیگر را درک کنیم.

از طرفی گاهی وقتی دچار خودبزرگ‌بینی می‌شویم، نمی‌توانیم یا بهتر بگوییم، عمدا نمی‌خواهیم احساسات‌مان را به طرف مقابل نشان بدهیم و همین «فاصله» به‌تدریج باعث دوری و سپس جدایی می‌شود.
رؤیاپردازی ممنوع!
اگر قرار باشد از لحظه خداحافظی تا دیدار یا تلفن بعدی، چشم‌مان را روی واقعیت‌ها ببندیم و رؤیابافی کنیم و حرف‌ها و رفتارهای طرف مقابل را آن‌طور که دوست داریم تعبیر و تفسیر کنیم، قافیه را باخته‌ایم. با چشم و گوش باز - باز باز - حرف‌ها و رفتارهای طرف مقابل را ببینیم و بشنویم و با چشم بسته تصمیم نگیریم. چشم بسته چاه را نمی‌بیند.او می‌فهمد
دروغ گفتن و تظاهر كردن بی‌فایده است؛ چون طرف مقابل به‌راحتی احساس ما را می‌فهمد. بنابراین «صداقت» اولین و مهم‌ترین نکته برای شروع یک زندگی مشترک سالم و موفق است. حتی اگر صداقت ما باعث قطع پیوندمان در همان دوران نامزدی شود نباید بترسیم؛ چون مطمئنا رابطه معیوب بوده و دیر یا زود این رشته پاره می‌شده است
مقایسه نکنید
خیلی از ما عادت کرده‌ایم زندگی و روابط شخصی‌مان را با رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم، یا از طرف مقابل توقع‌های خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامی‌های قبلی‌مان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر به‌فرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند
مثل یك راه بی‌پایان
با کمی دقت و تیزهوشی می‌توانیم طوری رفتار کنیم که همیشه برای هم، حرفی برای گفتن داشته باشیم و از هم خسته نشویم. مطالعه، آگاهی از آنچه در اطراف ما می‌گذرد، آگاهی از علایق و نیازهای طرف مقابل و... همگی راهکارهایی است که 2نفر را همیشه برای هم دوست‌داشتنی و نو نگه می‌دارد. در یک کلام اگر از همدیگر «عقب بمانیم»، زندگی‌مان نابود می‌شود؛ مثل ترازویی که همیشه یک کفه آن سنگین‌تر از دیگری است. زن و مرد باید هم پای هم حرکت کنند تا همیشه همراه هم باشند
ساده اما نه مثل بچه‌ها
بچه‌ها را دیده‌اید که چطور بی‌پروا و آزاد ابراز احساسات می‌کنند. هرچند قرار نیست ما هم مثل کودکان رفتار کنیم اما باید صداقت و آزادی در نشان دادن احساسات را از آنها یاد بگیریم. وقتی احساسات‌مان را صادقانه بیان می‌کنیم، همان‌طور هم جواب می‌گیریم. بنابراین به‌جای اینکه با تکلف رفتار کنیم و از ابراز احساسات بترسیم،
راحت و آزاد ابراز محبت کنیم. حتی با گفتن دلخوری‌هایمان، به طرف مقابل فرصت دفاع می‌دهیم و همین فرصت، کدورت‌های بین ما را از بین می‌برد؛ پس از حرف‌زدن نترسیم.

آنها نشانه او هستند
اختلاف عروس و داماد با خانواده طرف مقابل آن‌قدر تکراری و نخ‌نماست که بهتر است اصلا درباره آن حرف نزنیم. فقط یادمان باشد پدر و مادر او، بخش مهمی از زندگی و حتی شخصیت او هستند و آزردن آنها مساوی است با آزردن کسی که خیلی دوستش داریم. از طرفی همسر ما هر چقدر هم که باگذشت و مهربان باشد، تحمل بی‌اعتنایی و کم‌اعتنایی به عزیزانش را ندارد. بنابراین اگر تلافی هم نکند، دلخور و افسرده خواهد شد و به تدریج از ما متنفر می‌شود
و در نهایت اینکه نامزدی می‌تواند شیرین‌ترین دوران پیش از شروع زندگی مشترک باشد؛ اگر توقع‌ها، خواسته‌ها و محبت‌ها خالص و دوست‌داشتنی و همراه با عقل و منطق باشد.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]روز های خوش نامزدی[/h]

یکی از مسائل مهم ازدواج، دوران عقد و نامزدی است. دورانی که چه بسا از شیرین ترین و به یاد ماندنی ترین روزهای تمام عمر هر زوجی محسوب می شود. ولی به راستی این دوران برای چه کاری پیش بینی شده است. وقت چه کاری است؟ چه کارهایی را باید در این دوران انجام داد و چه کارهایی را نه ؟!...
ملاقات و گفتگو و دیدار زوجین در این دوران نه تنها به آرامش روحی و ایجاد فضای مناسب برای شناخت بیشتر کمک می کند ، بلکه مجال بیشتری را برای نزدیکی خانواده های دو طرف نیز فراهم می سازد. بنابراین رعایت برخی نکات در ملاقات ها می تواند به مفید بودن آن کمک کند.

[h=4]دیدارها[/h]زوجین باید قبل از هر چیز، جهت قرار ملاقات ها با هم به توافق برسند. البته لازم است که خانواده ها را در جریان توافق خود قرار دهند. چرا که خانواده عروس باید از زمان حضور دامادشان مطلع باشند تا آمادگی لازم جهت پذیرایی را داشته باشند و آقای داماد با عدم هماهنگی برنامه ها و احیاناً نامناسب بودن اوضاع ظاهری عروس خانم روبرو نمیشود. پس اعلام تلفنی قبل از به راه افتادن کاری بسیار به جاست.

[h=4]وضع ظاهری[/h]رسیدگی به وضع ظاهری داماد برای دیدار عروس خانم لازم است. پس آقایان اصلاح موهای سر، مرتب و تمیز بودن لباس و استفاده از عطر مورد علاقه عروس خانم را فراموش نکنند. عروس خانم هم بهتر است لباسی را بپوشد که به قول معروف بیشتر به او می آید و با آن از جذابیت بیشتری برخوردار می شود.

[h=4]هدیه مناسب[/h]خرید هدیه مناسب یا گل، برای عروس خانم سبب خشنودی او شده و این علقه را محکم تر می کند. ولی اگر در شرایط خاصی قادر به تهیه آن نیستیم ، حتماً به عروس خانم بگوییم «دلم می خواست هدیه ای برای شما تهیه کنم ولی فرصت مناسبی برای انتخاب آن پیدا نکردم. اما به محض شناخت سلیقه شما این کار را انجام خواهم داد.»
به خاطر داشته باشید: همسری که زودتر از دیگری، از علایق و سلیقه های همسرش مطلع می شود، موفق تر است. راستی یادم رفت بگویم: حتماً روی بسته بندی کادو را با جمله « دوستت دارم » زینت دهید! (این را که خودتان می دانستید، این طور نیست؟!)

[h=4]ولخرجی[/h]اگر قرار است با همسر خود به گردش بروید، حتماً به اندازه کافی پول بردارید. چرا که در این دوران خانم ها به شدت نگران خست مردها هستند. در غیر این صورت عروس خانم با خود می گوید: "سالی که نکوست از بهارش پیداست."

[h=4]چه بگوئیم؟[/h]قبل از دیدار دو نفره، باید ملاقات با گفتگو و احوالپرسی با خانواده عروس یا داماد صورت گیرد، آن هم با عباراتی گرم و صمیمانه که حکایت از شدت علاقه؛ دیدار خانواده دارد.
تعریف کردن از یکدیگر، نوع رفتار، لباس و وضعیت ظاهری یکدیگر بر جذابیت این دیدار می افزاید. پس صرفه جویی نکنید و احساسات خود را به زبان بیاورید. بهتر است بیان این احساسات به زیباترین شکل موجود صورت گیرد. به طوری که زوجین یادآوری آن را برای سالیان دراز، قوت قلب خود قرار دهند. پس در این موضع، سکوت نمی تواند معنای خوبی داشته باشد. چرا که گاه سکوت کردن نشانه تردید داشتن تلقی می شود.
به خاطر داشته باشید که اگر یکی یا هر دوی شما کلاً فردی کم حرف و ساکت هستید، حتماً در اولین جلسه ملاقات این خصوصیت را بیان کنید تا سبب نگرانی طرف مقابل نشود.
باید سعی شود گفتگوها در عین رسایی، گرمی و به جا بودن، با زبانی نرم و لین بیان شوند.

پس از صراحت لهجه یا به اصلاح «رک بودن» و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند: که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد. پس گفتگویی خوب است که به طور متناوب باشد، یعنی یکی گوینده باشد و دیگری سکوت کند و برعکس.
نکته مهم دیگری که در این گفتگوها لازم بلکه اساسی است، رعایت صداقت است. دروغ گفتن از لطف کلام می کاهد و تداوم زندگی مشترک را به مخاطره می اندازد. اگر زوجین بدانند که دروغگویی تا چه حد مبنای زندگی مشترک را متزلزل می سازد، هرگز دروغ نمی گویند. در این پروسه به خاطر داشته باشید که همسرتان را آن طور که هست بپذیرید و با تحقیر او موجبات دروغگویی او را فراهم نکنید.

[h=4]آیا باید هر راستی را گفت؟[/h]زن و شوهر باید به هم راست بگویند ولی آیا ضرورت دارد که هر راستی را بگویند؟

خیر؛ یکی از مشکلات جدی در زندگی مشترک از همین جا پیدا می شود. پس زوج جوان بدانند که فاش کردن اسرار خانوادگی و خود ضرورت دارد و از هر راستی که ممکن است از علاقه یکدیگر بکاهد، حتماً پرهیز کنند.
خانمی گفت خودم زندگی خودم را تباه کردم. از او پرسیدم چرا؟ او اضافه کرد: در روزهای نامزدی اوقات خوشی را با هم می گذراندیم تا این که صداقت من گل کرد و به نامزدم گفتم من قبل از تو چهار سال و اندی با یک پسر دوست بودم و آن را از تو پنهان کرده بودم . از او پرسیدم او چه کرد؟ و گفت : کار خاصی نکرد. ما با هم زندگی کردیم ولی فکر می کنم روزهای خوش من در همان چند ماه اول خلاصه شد...!

[h=4]پرهیز از مقایسه همسر با دیگران[/h]اگرچه مقایسه ها ممکن است براساس نیت خیر و به قصد اصلاح طرف مقابل انجام شود ، اما بهتر است از روش های مناسب جهت تغییر و اصلاح فرد بهره گرفته شود.

[h=4]پرهیز از طولانی شدن زیاد دوره عقد[/h]یکی از مسائلیکه گاه باعث می شود دوران عقد به ازدواج ختم نشود، طولانی شدن بیش از حد دوران عقد است. به ویژه وقتی که زوجین از تجربیات کمتری برخوردار باشند و عوامل تشدید کننده ای همچون مداخلات خانواده نیز در کار باشد. نگرانی ، احساس بلاتکلیفی، تکدر خاطر دختر و خانواده او از وضعیت موجود و خدای ناکرده به هم خوردن نامزدی از عوارض عقد طولانی است.

[h=4]محبت متقابل[/h]وجود نگرش های غلط، یکی از موانع محبت است. مثلاً دیده می شود که برخی می گویند اگر به همسر خود محبت کنیم، سوءاستفاده می کند، توقعات او بالا می رود یا حساب نمی برد، لذا از اظهار محبت دریغ می کنند. مراد از محبت، محبت افراطی نیست و محبت به جا و به اندازه درهر زمان و برای هر کجا و درهر سن وسالی لازم است.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]عشق و عاشقي هاي دوران نامزدي
مسائل هم در دوران نامزدي

[/h]
دوران نامزدي مي‌تواند در تمامي لحظه‌هاي زندگي آينده ، پايه‌هاي محکمي براي شما بسازد تا به وسيله‌ي آن پايه‌ها، بتوانيد با مشکلات زندگي، دست و پنجه نرم کنيد.
کسب آگاهي در دوران نامزدي​
دوران نامزدي، به عنوان شيرين‌ترين و خاطره‌انگيزترين دوران زندگي هر زوجي است. در اين دوران، دو طرف مي‌توانند با روحيه‌ها، خصوصيت‌ها، اخلاق‌ها، نگرش‌ها، باورها و توقع‌هاي يکديگر تا حدودي آشنايي پيدا کنند و در مواردي نيز به توافق برسند. اين توافق‌ها، در نتيجه‌ي تبادل‌نظر و ارائه‌ي نقطه‌‌نظرها در زمينه‌ي مسائل مختلف حاصل مي‌شود. يکي از بهترين توصيه‌ها براي زوج‌ها در دوران نامزدي، اين است که تا حد امکان، وقت خود ار با خانواده‌ي همسر آينده‌شان بگذرانند. توجه به نوع برخورد پدر و مادر نامزدتان با يکديگر، هم‌چنين برخورد آنان با فرزندان‌شان (به‌خصوص همسر آينده‌تان) اطلاعات زيادي به شما مي‌دهد. اگر پسر يا دختر در خانواده‌اي پر از مهر و محبت و شاد و پويا رشد کرده باشد ، براي همسرش خوشبختي را به ارمغان مي‌آورد.
در دوران نامزدي دو طرف مي‌توانند با روحيه‌ها، خصوصيت‌ها، اخلاق‌ها، نگرش‌ها، باورها و توقع‌هاي يکديگر تا حدودي آشنايي پيدا کنند و در مواردي نيز به توافق برسند.

اين نظريه را کنار بگذاريد که همسر آينده‌ي شما به طور کامل با آن‌چه اکنون در خانواده‌اش مشاهده مي‌کنيد ، فرق خواهد کرد. افراد همان گونه که تربيت شده‌اند ، رفتار مي‌کنند. البته بايد متذکر شد که افراد شخصيت ثابت و مطلقي ندارند اما اين تغييرها بيشتر در سال‌هاي آينده‌ رخ خواهد داد. مي‌توانيد به‌طور کامل مطمئن باشيد که نظريه‌ها ، نگرش‌ها، اخلاق و سبک زندگي که همسر شما در آن رشد يافته ، بخشي از ارتباطي مي‌شود که شما در سال‌هاي‌ آينده، پيش رو خواهيد داشت. بنابراين شباهت‌ها، تضادها و در کل، کسب هر گونه آگاهي، باعث استحکام و تداوم زندگي آينده مي‌شود.

ندانستن در دوران نامزدي، خوشبختي نمي‌آورد!
بسياري از ما، قبل از شروع يک رابطه، حتي به اندازه‌ي زماني که مي‌خواهيم يک جفت کفش بخريم نيز سوال نمي‌کنيم و با اين اشتباه، فرصت کشف بسياري از موردهاي اخلاقي شريک‌مان را از دست مي‌دهيم و اين مساله، اهميتي حياتي در سرنوشت ازدواج ما دارد.
در اين جا به برخي از دليل‌هاي اينکه چرا در شروع يک رابطه، سوال‌هاي کافي نمي‌پرسيم، اشاره مي‌کنيم:
- عاشق شدن، يک تجربه‌ي رمانتيک است اما سوال کردن و مصاحبه با همسر، چنين نيست.
- نمي‌خواهيم جواب‌ها را بدانيم چون ممکن است جواب‌هاي مناسبي نشنويم.
- ممکن است از اين که نامزدمان سوال‌هايي بپرسد ، هراس داشته باشيم.
هر چه در مورد فردي اطلاعات بيشتري داشته باشيد ، بهتر مي‌توانيد تصميم بگيريد که آيا براي شما همسر خوبي خواهد بود يا نه.


جدا از سه دليل بالا، حقيقتي که راجع به عشق و تمامي زندگي وجود دارد ، اين است که:
هر چه در مورد فردي اطلاعات بيشتري داشته باشيد ، بهتر مي‌توانيد تصميم بگيريد که آيا براي شما همسر خوبي خواهد بود يا نه. هر چه اطلاعات‌تان کمتر باشد ، احتمال عصبانيت، نااميدي و دل‌شکستگي شما، بيشتر خواهد بود.
تعدادي از موضوع‌هايي که بايد در مورد آنها از نامزدتان (همسر آينده‌ي خود) سوال‌هايي بپرسيد ، عبارتند‌از:
- وضعيت خانوادگي و کيفيت روابط خانوادگي او
- درس‌هاي آموخته شده از تجربه‌هاي زندگي او
- اخلاقيات (اصول و نظام اخلاقي) و ارزش‌هاي او
- نگرش و طرز برخورد او در مواجهه با عشق، تعهد و برقراري ارتباط
- فلسفه‌ي روحي و مذهبي او
- هدف‌هاي زندگي فردي و شغلي (حرفه‌اي) او
- در صورت داشتن رابطه‌هاي قبلي، دليل‌هاي به هم خوردن آنها
- و پاره اي سوال‌هاي مفيد ديگر...
در دوران نامزدي، کنجکاوي‌ها و کسب اطلاعات پسر، بيشتر حول اين محور است که آيا اين دختر، مي‌تواند قلب تپنده‌ي خانه‌اش باشد و به کانون خانواده‌اش، گرمي و صفا ببخشد يا خير؟! چرا که ازدواج، هم‌چون موجود زنده‌اي است که وجود «مغزي متفکر» و «قلبي تپنده» براي ادامه‌ي حيات آن ضروري است و در صورت عدم تعادل اين دو، ازدواج به ناکامي مي‌انجامد!
تعهد واقعي، يک حلقه‌ي ازدواج ، عقدنامه يا سند ازدواج يا سال‌هايي نيست که با يکديگر زندگي کرده‌ايد بلکه رفتار شماست در تک تک روزهاي زندگي‌تان با فردي که دوستش داريد.


تعهد به خود و همسر آينده‌تان در دوران نامزدي
با طي شدن دوران نامزدي و آغاز زندگي مشترک، هر يک از زوج‌ها بايد همواره اين جمله را در نظر داشته باشند که: «من خود را براي زندگي، آماده و همسر خود را انتخاب نموده‌ام. از حالا به بعد ، تنها هدف من بايد شاد کردن همسري باشد که انتخابش کرده‌ام و او مرا دوست دارد...» بنابراين من قول مي‌دهم:
- او را هميشه آن‌گونه که هست، دوست بدارم و هرگز از او نخواهم فردي باشد که نيست.
- خودم را دوست بدارم زيرا هر چه خودم را بيشتر دوست داشته باشم، عشق بيشتري مي‌توانم نثار او کنم.
- به احساس‌هاي او توجه کنم و بدون قضاوت کردن، به سخنانش گوش فرا دهم.
- به اين حقيقت که فکرها و عقيده‌هاي او شايد با من تفاوت داشته باشد ، احترام بگذارم اما از حقيقت و ارزش او همان‌قدر دفاع کنم که از مال خودم دفاع مي‌کنم.
- تحسين، احترام و قدرداني از او را به‌عنوان انسان، بر زبان آورم و نشان دهم.
- به نياز روحي و جسمي او براي نزديکي بيشتر به او، توجه نشان دهم.
- به احساسات خودم توجه و به آنها افتخار کنم و آنها را با او سهيم شوم.
- با او همچون مهم‌ترين فرد زندگي‌ام رفتار کنم چون او مهم‌ترين فرد زندگي‌ام است.

تبياني هاي عزيز: اين‌که فرد به هنگام ازدواج چگونه است، مهم است اما مهم‌تر از آن، توانايي و آمادگي او براي پيشرفت و تغيير يافتن مي‌باشد. زندگي زناشويي بدون مشکل نيست و همانند اين است که زن و مرد بر روي طناب محکم بلندي راه بروند و هر کدام دست‌کم يک بار به پايين سقوط کرده باشند. بعضي‌ها با اين سقوط، آسيب مي‌بينند اما زن و مردي که به هم وفا دارند ، بر روي توري که زير طناب، تعبيه شده (لطف خداوند)، مي‌افتند آن‌گاه دوباره به ياري هم برمي‌خيزند و دوباره با يکديگر ادامه مي‌دهند...!
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]فراز و فرودهای دوران عقد[/h][h=3]معیارهایی که باید مورد توجه قرار بگیرد[/h]

ازدواج، مهمترین قدمی است که یک فرد در زندگی بر می دارد. این اقدام ممکن است تمام زندگی یک شخص را از نو بسازد و یا خراب کند، ممکن است وجود و شخصیت شما را بنا کند و یا متلاشی سازد. می تواند باعث رشد هر جنبه از اخلاق شما گردد و یا شما را به انسانی افسرده و شکست خورده تبدیل نماید. بنابراین با توجه به اهمیتی که مقوله ازدواج دارد، لازم است که دختران و پسران در امر انتخاب همسر دقت لازم را مبذول نموده و از طرف دیگر در دوران نامزدی و عقد نیز هشیارتر باشند تا ببینند فردی را که برای زندگی مشترک کاندید نموده اند، به راستی مناسب است و همسفر خوبی است یا خیر؟
همانطور که می دانید، شناخت در دوره نامزدی برای انتخاب است و شناخت در دوران عقد برای تفاهم بیشتر و در نتیجه سازگاری افزون تر در زندگی مشترک است. امکان شناخت دراین دوره نسبت به دوران خواستگاری یا نامزدی بسیار بیشتر است زیرا محدودیت های دوران پیشین را ندارد. ترسها، دلهره ها، رودربایستیها و.. از بین رفته و امکان رابطه راحت تر و گفتگوی بیشتر وجود دارد. افزون بر این، شناخت در موقعیتهای مختلف از جمله جمع خانواده، جمع نزدیکان، دوستان و در مسافرت ها انجام می شود که با توجه به تغییر موقعیت همسر شما، زوایای روحی اش بیشتر برایتان آشکار خواهد شد.
اما همواره برای جوانان این مساله مورد سوال قرار می گیرد که در این دوران چگونه متوجه شویم این فرد، مناسب ازدواج با ماست؟
شناخت در دوره نامزدی برای انتخاب است و شناخت در دوران عقد برای تفاهم بیشتر و در نتیجه سازگاری افزون تر در زندگی مشترک است


در ادامه این یادداشت، معیارهای مهمی که نشان دهنده تناسب طرفین نسبت به یکدیگر است را عنوان می کنیم. این ملاکها عبارتند از:
[h=2]1- همگونی در عقاید دینی[/h]دختران و پسران جوان باید نسبت به عقاید و باورهای همسر خود در دوران عقد حساس و دقیق بوده و از آن غفلت نورزند. وجود اختلافات عمده در عقاید مذهبی، حتی اگر به از هم پاشیدگی خانواده منجر نشود، تحمل آدمی در زندگانی را به سر آورده و شیرینی و لطف زندگی را از بین می برد. اختلاف در دیدگاههای مذهبی، می تواند تمام جنبه های زندگی مانند نوع غذا، تعطیلات، تفریحات و ... را تحت تاثیر قرار دهد و موجب ناپایداری در زندگی مشترک شود. از طرف دیگر اگر زن و مردی در حال سپری کردن دوران عقد خود هستند و هر چه از این دوران می گذرد احساس می کنند که آرا و نظرات و عقاید و عملکردهای مذهبی آنان به یکدیگر شباهت دارد و با یکدیگر احساس نزدیکی بیشتر در بعد عقیدتی می نمایند، در چنین شرایطی است که آنها می توانند دوران عقد خود را(البته با در نظر گرفتن سایر معیارها) با آرامش به ازدواج تبدیل کنند.

[h=2]2- اهداف مشترک[/h]در انتخاب هدف برای زندگی مشترک باید عقاید، توانایی ها و استعدادها و علایق خود، همسر و فرهنگ حاکم بر جامعه توجه داشته باشیم. لازم به ذکر است که اهداف در زندگی مشترک به سه دسته تقسیم می شوند:
- اهداف دراز مدت
- اهداف میان مدت
- اهداف کوتاه مدت
مهمترین هدفی که باید با همسرتان اشتراک داشته باشید، اهداف دراز مدت است. برای تحقق یافتن این اهداف، تامین اهداف میان مدت ضرورت دارد و لازمه وصول به اهداف میان مدت، تحقق یافتن اهداف کوتاه مدت است. اگر در خصوص اهداف درازمدت و بخش عمده ای از اهداف میان مدت با همسر خود توافق دارید، می توایند در تنظیم اهداف کوتاه مدت نیز تا حدود زیادی با همسر خود کنار بیایید. در این صورت شما قادر خواهید بود که دوران عقد خود را با آرامش خاطر به ازدواج تبدیل کنید.
[h=2]3- محبت متقابل[/h]وقتی مردی به همسر خود محبت می کند، به او انرژی و محبت می بخشد و او در پرتو برخورداری از انرژی حاصله قدرت پیدا می کند تا به همسر خود مهر ورزد و متقابلا به او انرژی عشق و محبت را ارایه کند. طبیعتا اگر چنین مبادله ای در دوران عقد صورت نگیرد و فقط پیوسته یکی به دیگری محبت کند، انرژی وی تحلیل رفته و دیگر نمی تواند با پتانسیل بالایی به همسر خود مهر ورزد.
پس اگر روند زندگانی شما به گونه ای بود که دیدید در دوران عقد ، محبت شما روز به روز فزونی می گیرد و رابطه تان رضایت بخش تر می شود و نیز از احساس محبتی که به همسرتان دارید، خرسند هستید، به نشانه خوبی دست یافته اید که می تواند تا حدود زیادی از پایداری زندگی شما حکایت کند. اما در صورتی که روز به روز از دوران عقد شما می گذرد و به تدریج محبت شما نسبت به هم کاسته می شود، باید فکر دیگری در مورد رابطه زناشویی خود بکند.

[h=2]4- احترام متقابل[/h]احترام متقابل نیز ملاکی دیگر است که بر اساس وجود آن می توان نسبت به تداوم بخشیدن به زندگی مشترک تصمیم گرفت. اگر با سپری شدن ماههای متعدد از دوران عقد در می یابید که رفته رفته احترامتان نزد همسرتان افزوده می شود و قدرو منزلت شما رشد می یابد، می توانید نتیجه بگیرید که با در نظر گرفتن سایر تناسبها،اگر این عقد به ازدواج بینجامد، زندگانی شما می تواند دوام و قوام لازم را داشته باشد. اما در صورتی که هر چه جلوتر می روید در می یابید که از حرمت ها کاسته می شود و روز به روز روابط شما با همسرتان تیره تر گشته و احساس می کنید که در زندگی با فردی فرومایه سر وکارتان افتاده است، احتمالا امکان پایداری این زندگی چندان زیاد نبوده و بنابراین باید در روند زندگی خود تجدید نظر کنید و حداقل برای اصلاح روابط خود نزد یک روانشناس مجرب مراجعه داشته باشید.
ملاکها و معیارهایی که باید مورد بررسی قرار گیرد تا متوجه شویم که آیا واقعا زندگی موفقی در پیش رو داریم یاخیر، بسیار زیاد است. لذا در این یادداشت به ذکر همین چند مورد بسنده می کنیم و در یادداشتهای بعدی شما را با موارد دیگر آشنا می سازیم.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
\\

\\

[h=1]ارتباط دختر و پسر به قصد ازدواج
[/h]

وعده ازدواج و بهانه شناخت خصوصیات رفتاری از مهمترین عواملی است كه ارتباط بین دخترها و پسرها را در جامعه ما توجیه می كند. بخصوص دخترها كه معمولاً با وعده ازدواج تن به دوستی می دهند.
اما جوان امروز در ارتباط با جنس مخالف خود به دنبال چیست؟ ازدواج، عاطفه، محبت، وقت كشی، عشق یا ...؟
روان شناسان معتقدند، میل و كشش به جنس مخالف از نظر فیزیولوژی یك نیاز طبیعی، فطری و روانی است. آنان می گویند در تمام فرهنگها و كشورها ، پسران و دختران در سن بلوغ اولین نگاه و گرایش را به سوی جنس مخالف ابراز می كنند. اما مرز این كشش در هر فرهنگی تعریف شده است، برای مثال در جوامع غربی و سایر جوامع غیر مسلمان ارتباط میان دو جنس مخالف به خود فرد سپرده شده و هر شكلی از این ارتباط مورد پذیرش جامعه و فرهنگ آن است. اما در كشورهای مسلمان و برخی فرهنگها این ارتباط محدود است و در مواردی به فضای سیاسی و اجتماعی جامعه بستگی دارد اما
[h=2]رابطه دخترها و پسرها در جامعه ی ما چگونه است؟[/h]در گذشته های نه چندان دور ارتباط بین پسرها و دخترها مانند امروز مورد توجه نبود. سن ازدواج پایین بود ارتباطات به شكل وسیع نبود، از این رو كنترل بیشتری بر جوانان صورت می گرفت، اما واقعیت این است كه بسیاری از جوانان امروز در ارتباط های خود به ازدواج فكر نمی كنند، به اعتقاد جامعه شناسان در جامعه امروز وجود مسایل اقتصادی، نگاه دوگانه جامعه مدرن و سنتی، فراگیری اطلاعات و دانش و پدیده جهانی شدن كه مبتنی بر ارزشهای دینی نیست، احساس دو گانه ای را در این نسل پدیدار كرده است.
یك صاحبنظر در این باره می گوید: غرایز احساسی عاطفی و اخلاقی جوان برگرفته از فضیلت های نهفته در ذات اوست كه با نكات متعالی و دستورات حیات بخش اسلامی می تواند مورد سنجش عمیق قرار گیرد. آنچه كه جوان متهور و متحول امروز ایران طلب می كند، مسلماً آشفتگی ها و نابسامانی های غربی نیست. وظیفه ی والدین ، مربیان و مسئولان است كه در زمینه مسائل جوانان به خصوص ارتباط دختر و پسر، روح، فكر و اخلاق اجتماعی آنان را مدنظر قرار دهند و بر این محور كه بسیار حساس و پیچیده است، برایشان تعیین تكلیف كنند. اگر فرهنگ ازدواج صحیح را به جوان آموزش ندهیم، غرایز جوانی او ممكن است رشته اخلاق را گسسته و او را به بیراهه بكشد.
اما آیا ارتباط بین دو جنس همیشه به پیوندهای عاطفی و صمیمانه منجر می شود؟ آیا این نوع ارتباط نمی تواند به زمینه های علمی، فرهنگی و ... محدود باشد؟ یك صاحبنظر در این باره می گوید:«از آنجا كه در جامعه ما نگاه دوگانه ای نسبت به این مسئله وجود دارد، نتوانسته ایم به تعریف قابل قبولی در این باره برسیم به همین دلیل نوع نگاه به دو جنس مخالفی كه كنار یكدیگر قرار می گیرند، عمدتاً با سوء ظن و سوء نیت همراه است و به معنای ناخوشایند موضوع یعنی دوست دختر و پسر تعبیر می شود. در حالی كه می توان به جوانها آموزش داد كه مباحثه و مكالمه با یك غیر همجنس در صورتی كه بر محوری صحیح انجام گیرد، شاید حتی مزیت اخلاقی و اجتماعی و شخصیتی برای او و جامعه در برداشته باشد.»

[h=3]چرا ارتباط ناسالم[/h]برخی كارشناسان تربیتی تحلیل اینگونه رفتارها و تفكرات را به اِعمال محدودیت های غیر منطقی به جوانان نسبت می دهند و می گویند كه وقتی جوان عرصه را بر خود تنگ ببیند و نتواند خود را از نظر عاطفی و اخلاقی با محیط تطبیق دهد و مربیان، معلمان و برنامه ریزان نهادهای آموزشی و تربیتی نیز نتوانند به احساسات و تمایلات منطقی و احساسی او پاسخ دهند، جوان سرخورده به اجتماع پناه می برد و سعی می كند چیزهایی را كه طی سالهای زندگی از او دریغ شده است به هر ترتیب ممكن حتی با هنجارشكنی به دست آورد.عده ای نیز تنگناهای اقتصادی ، گسترش ارتباطات، فردگرایی و بی تفاوتی به ارزش ها را دلیل این گونه رفتارهای اجتماعی می دانند و معتقدند این دلایل موجب شده بسیاری از جوانان امروزی نسبت به ازدواج دید مثبتی نداشته باشند و به نوعی از زیر مسئولیت تشكیل خانواده شانه خالی كنند. یك روان شناس در این باره می گوید:
«متأسفانه مشكلات مالی و تصویب قوانینی كه به نوعی حقوق زنان را در جامعه تضمین می كند از عواملی است كه موجب شده پسران زیر بار ازدواج نروند. از سوی دیگر بسیاری از جوانان در این زمانه ترجیح می دهند خوش باشند. از این رو به ازدواج با نگاه منفی می نگرند اما از آنجا كه زن و مرد هر دو به هم نیازمندند و رفع نیازهای عاطفی و احساسی آنان در حال حاضر از طریق ازدواج به سختی امكان پذیر است، متأسفانه شاهد گسترش ارتباطات از نوع ناسالم هستیم.»
این روان شناس دلیل این گونه نگرش نسل جدید به ارزشها را بی توجهی مسئولان به نیازهای جوانان می داند و می گوید:
«از آنجا كه در موقع بحران نتوانستیم مسائل روز را به موقع هنجاریابی كنیم اغلب جوانان امروزی این حق را برای خود قائل شده اند كه به سوی رفتارهای فرد گرایانه گرایش یابند و هنجارهای اجتماعی را نادیده بگیرند.»
وی سوء رفتارها، اضمحلال اخلاقی، رواج بی بندوباری، پریشانی و بی ثباتی احساس و عواطف را از عواقب بی حد و حصر ارتباط جنس ها نام می برد و می گوید:
«اگر اینگونه ارتباطات به عادت تبدیل شود دیگر چیزی به نام هسته یا كانون خانواده شكل نخواهد گرفت. سن ازدواج بالا می رود، جنس ها نسبت به هم بی اعتماد و بی تفاوت می شوند و در نهایت خانواده ای شكل نمی گیرد و به این ترتیب شاهد گسترش بسیاری از مسایل رفتاری، ناهنجاری های اخلاقی و حتی بهداشتی در جامعه خواهیم بود. اینجاست كه نقش كارشناسان علوم دینی و تربیتی در هنجاریابی و جایگزینی هنجارهای متعادل و مرام تربیتی صحیح و متعالی كه مورد پذیرش خانواده، فرد و نهادهای اجتماعی باشد روز به روز آشكارتر می شود.

[h=3]دیدگاه اسلام[/h]به طور طبیعی زن و مرد به عنوان دو پیكره جامعه انسانی به زندگی مشترك با یكدیگر نیازمندند . در شرع نیز به پیوند میان این دو سفارش بسیار شده است، از این رو اخلاقی ترین، معنوی ترین و انسانی ترین جلوه پیوند زن و مرد در ازدواج تجلی پیدا می كند و هر نوع رابطه (جنسی) كه خارج از قانون ازدواج باشد، مشكلات متعددی را از لحاظ اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی به بار می آورد.در جوامع غربی كه پایه های اخلاق دینی و مذهبی سست و ضعیف است، رابطه زن و مرد از چارچوب قوانین و هنجارهای موجود تجاوز می كند . به طوری كه ارتباط آزاد دختران و پسران به شكل طبیعی و غریزی جریان دارد و از اینجاست كه ریشه های فساد اخلاقی شكل می گیرد و بنیاد اجتماعات بشری را متزلزل می كند.
[h=3]اسلام چه حد و مرزی برای ارتباط بین زن و مرد قائل است؟[/h]خداوند در قرآن می فرماید: زنان پلید برای مردان پلیدند و مردان پلید برای زنان پلید و زنان پاك برای مردان پاك هستند و مردان پاك برای زنان پاك . اینان از آنچه درباره ی ایشان می گویند بركنارند ، برای آنان آمرزش و روزی نیكو خواهد بود. ( نور / 26)از دیدگاه اسلام ارتباط دوستانه و صمیمی میان دو جنس مخالف فقط در چارچوب ازدواج معنا دارد. البته حضور در اجتماع با رعایت موازین اسلامی و حفظ حجاب ظاهری و درونی در عرصه های علمی و مشاركت های اجتماعی قابل قبول است. اما خارج از این چارچوب برای ایجاد ارتباط ، اسلام ازدواج موقت یا دائم را توصیه می كند. از این رو در اسلام رابطه دوستی بین دختر و پسر معنا ندارد. اما به شرط رعایت ضوابط اسلامی منعی برای این ارتباط نیست و چه بسا اینگونه ارتباطات زمینه ساز دوستی های فكری ، معنوی و عقلی هم بشود.
اما وقتی جوانان تن به ازدواج دائم نمی دهند و جامعه قدرت پذیرش ازدواج موقت ، بخصوص در مورد دختران را ندارد، برای پاسخ به نیاز جوانان و سر و سامان دادن به رابطه دختر و پسران چه باید كرد؟
خداوند در این باره می فرماید : به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاكدامنی ورزند كه این برای آنها پاكیزه تر است ، زیرا خدا به آنچه می كنند آگاه است و به زنان با ایمان بگو كه دیدگان خود را از هر نامحرمی فرو بندند و پاكدامنی ورزند و زیورهای خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه از آن پیداست.... ( نور / 30 و 31 )
و در ادامه می فرماید : كسانی كه وسیله ی زناشویی نمی یابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بی نیاز گرداند... ( نور 33 )
اساس هر نظمی در جهان به نظم در رابطه دو جنس مخالف بر می گردد. اگر این نظم برقرار نشود جامعه به سوی انحطاط می رود. مشكل این است كه ما در بسیاری از موارد بخصوص در مورد مسائل اقتصادی از غرب الگو گرفته ایم كه این مورد موجب بسیاری از ناكامی های اقتصادی و فاصله طبقاتی و فقر در جامعه شده است، در حالی كه اگر موازین الهی و اسلامی در جامعه پیاده شود، شاهد این بحرانها نیستیم. یك جوان وقتی عدالت اسلام را ببیند، خودش می خواهد روابط آزاد نداشته باشد و این قید را با طیب خاطر می پسندد. این یك اصل رهایی بخش است كه نباید با جنس مخالف ، ناسالم برخورد كنیم. در عین حال جامعه نیز باید بسترسازی كند تا شرایط ازدواج دائم فراهم شود. اما در یك كلام برای حل بحران های اجتماعی ، راهی جز بازگشت به مبانی سنتی و سنت های اصیل دینی نداریم.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]پیش گویی قبل از ازدواج[/h]

نتایج تحقیقات درباره عواملی كه به تشكیل یك زندگی مشترك رضایت بخش و استوار می انجامند. نشان می دهد كه ویژگیهای شخصیتی به خصوصی وجود دارند كه می توان آنها را قبل از ازدواج شناسایی كرد و از طریق آن ناموفق بودن یك ازدواج را پیش بینی نمود. این نوع ویژگیهای شخصیتی می توانند زمینه را برای بروز رفتارهای اغراق آمیز و ناهنجار یك فرد در برابر وقایع عادی یك رابطه، آماده كنند.

به قول یک روانپزشك، این ویژگیها “می توانند به دو شریك زندگی كمك كنند تا به افرادی مبدل شوند كه زندگی با آنها بسیار مشكل است.” حالا باید ببینیم این خصوصیات چه هستند و چه افرادی در فهرست “كسانی كه نباید با آنها ازدواج كرد” قرار می گیرند.
تحقیقات نشان داده است كه اگر شخصی بیش از حد افسرده، كمرو، مضطرب، متخاصم، تكانشی (كسی كه بدون فكر كردن عمل می كند) و یا در برابر فشارهای روحی آسیب پذیر باشد، برای ازدواج شخص مناسبی به نظر نمی رسد، ضمن اینكه در چنین مواردی این فرد باید روان درمانی شود.
فهرست زیر به چند موقعیت و چند نوع از افرادی كه دارای ویژگیهای خطرناك هستند اشاره شده است و تكرار می كنم كه در چنین شرایطی، بهترین كار ازدواج نكردن است!

• اگر یكی از شما به طور خستگی ناپذیری چنین سوالاتی را مطرح می كند : “مطمئنی كه دوستم داری؟” یا ” واقعا برایت اهمیت دارم؟” (تیپ تایید خواه)
• اگر زمانی كه با هم هستید، بیشتر وقت شما به جر و بحث و مخالفت می گذرد. (رابطه عشق - تنفر)
اگر با وجود اینكه زمان بسیاری را با هم می گذرانید، واقعا یكدیگر را به عنوان یك فرد نمی شناسید یا با افكار یكدیگر ارتباط برقرار نمی كنید، از ازدواج صرفنظر کنید.

• اگر با پدر یا مادر خود رابطه خوبی ندارید و همسر آینده شما “درست شبیه” این والد نامطلوب شما است.
• اگر دلیل ازدواج شما، یافتن كسی است كه برایتان “مادری” یا “پدری” كند.
• اگر احساس می كنید كه تصمیم به ازدواج از طرف پدر یا مادر همسر آینده تان به شما تحمیل شده است.
• اگر مدام جملاتی مانند این در سرتان می چرخد: “شاید همه چیز بعد از ازدواج درست شود”
• اگر فرد مورد نظرتان می خواهد كه همه دوستان قدیمی خود را ترك كنید و یك زندگی اجتماعی تازه برپا كنید. (تیپ مالكیت طلب)
• اگر او همه تصمیمهای مهم در رابطه با شما را به تنهایی اتخاذ می كند و شما از این كار بسیار ناخشنودید. (تیپ فرمانده)
اگر او بارها “از كوره در می رود” و در كنترل خلق و خوی خود ناموفق است.

• اگر احساس می كنید برای ازدواج، توسط فرد مورد نظرتان تحت فشار قرار گرفته اید.
• اگر این فرد شما را از نظر جسمی یا روحی آزار می دهد.
• اگر یك روز كامل (و بدون تلویزیون) را تنها با این شخص گذرانده اید و متوجه شده اید كه روزی غیرقابل تحمل داشته اید.
بیاموزید كه این ویژگیها را در خود و دیگران تشخیص دهید و تا حد امكان قبل از ازدواج، به دنبال درمان آن باشید. به خاطر داشته باشید كه ازدواج مشكلات شخصیتی را حل نمی كند كه هیچ، در بسیاری از موارد آنها را شدیدتر هم می كند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
خواستگارى، چرا و چگونه ؟

شايد بپرسيد كه فلسفه خواستگارى چيست؟ چرا فاميل پسر يا خود او با هديه اى ارزنده به خواستگارى دخترى مى روند و از او تقاضاى همسرى براى پسرشان مى كنند؟ و چرا دختر به خواستگارى پسر نرود؟ اينكه از قديم, مردان به خواستگارى زنان مى رفته اند و از آنها تقاضاى همسرى مى كرده اند, نشانه حيثيت و احترام زن بوده است. دست آفريدگار, مرد را مظهر طلب و تقاضا آفريده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. خلقت، زن را گل و مرد را بلبل قرار داده است. غريزه مرد، نياز و طلب است و غريزه زن ناز و دلبرى است. و خلاف حيثيت و فطرت زن است كه به دنبال مرد برود و خود را خواهان وصال او نشان دهد. براى مرد قابل تحمل است كه از زنى خواستگارى و جواب رد بشنود.
اما براى زن كه مى خواهد محبوب و مطلوب باشد و از قلب مرد سر درآورد، قابل تحمل و موافق غريزه نيست كه مردى را به همسرى دعوت كند و احيانا جواب رد بشنود و سراغ مرد ديگرى برود. از اين رو دخترانى كه به اصطلاح دلداده پسرى مى شوند و بعد از مدتى از او جواب رد مى شنوند, گرفتار ناراحتيهاى روحى و روانى شديدترى نسبت به پسران مى شوند. اين روش, برخلاف تصور عده اى كه مى گويند: "زن به صورت كالايى درمى آيد كه خريدارش مرد است", با طبيعت زن و مرد سازگار بوده و موجب استحكام زندگى و استمرار آن مى شود; و همان ويژگيهاى زن, بوده كه مرد را به طرف خود كشانده و او را مشتاق وصالش نموده است و ادامه اين ويژگى، عامل بقا و كيان خانواده و موجب مودت و دوستى هر دو مى شود.
رسم خواستگارى مرد از زن يك تدبير ظريفانه و حساب شده اى است كه از خصوصيتى كه خداوند براى حفظ احترام و حيثيت زن, در وجود مرد قرار داده و او را نيازمند وصال زن آفريده، سرچشمه گرفته است.

چگونه خواستگارانى را انتخاب كنيم؟ و براى خواستگارى به كجا برويم؟
بنايى محكمتر از بناى خانواده ساخته نشده است. ابتداى اين بنا, با خواستگارى آغاز مى شود و چگونگى اين آغاز در سستى و يا تحكيم زندگى موثر مى باشد و لذا از مسائلى است كه بايد مورد توجه هر دختر و پسرى قرار گيرد.
ملاكهاى گزينش همسر آنقدر دقيق و حساس است كه بدون توجه و بكارگيرى آنها, زندگى زناشويى دچار مشكل خواهد شد. دختر و پسرى كه با هم پيوند همسرى مى بندند مى خواهند هر يك مايه عزت و سربلندى ديگرى باشد; اسرارش را فاش نسازد; در سختيها و مشكلات ياريش كند; به هنگام ناراحتى و افسردگى آرامش سازد; احترامش كند و نيازهاى روحى, روانى او را برآورده سازد. و واضح است كه بدون رعايت ملاكهاى لازم در ازدواج, حصول چنين اهدافى ممكن نيست.
در فرهنگ اسلام و كلمات پيامبر(ص) و امامان(ع), بعضى ملاكها را شرط ضرورى ازدواج و بعضى ديگر را به عنوان فضيلت, مزيت و ارزش اضافى شمرده اند و عواقب و پيامدهاى مثبت و منفى هر كدام را بيان كرده اند. امام صادق(ع) در پاسخ به مردي که قصد ازدواج داشت فرمودند: بنگر كه هستى و شخصيت خود را در چه موضعى مى گذارى و چه كسى را در مالت شريك مى كنى و از دين و رازت آگاه مى سازى؟(1)
اين سخن ويژگيهاى اصلى و اساسى يك همسر را كه رمز سعادتمندى خانواده است, در عفت, پاكدامنى و امانتدارى و ديندارى خلاصه مى كند. آنچه كه براى هر دختر و پسرى به هنگام خواستگارى, به عنوان ملاك قبول يا رد مورد توجه قرار مى گيرد, چند چيز است: 1 - ديندارى، 2 - اخلاق حسنه، 3 - جمال و زيبايى، 4 - ثروت، 5 - تحصيلات و شغل.
از بين ملاكهاى فوق, رعايت دو شرط اول و دوم, ضرورى و لازم است و شرايط ديگر فرعى و ارزش اضافى هستند كه اگر همسر آينده ، آنها را هم داشته باشد, درصد موفقيت و شيرينى زندگى بالاتر است. در ابتدا ناچاريم ملاكهاى غير ضرورى و فرعى را مورد ارزيابى قرار دهيم تا هدفى را كه در پى آن هستيم بهتر و آسانتر بدان برسيم.

جمال و زيبايى
زيبايى و سلامت جسم در همسر يك ارزش است كه اگر همراه با زيبايى و جمال معنوى و ايمان درونى باشد بس ارزنده خواهد بود. از آنجا كه طبع هر انسان, زيبادوست و زيباپسند است, هر مردى دوست دارد با زنى زيبا ازدواج كند. و هر زنى نيز دوست دارد با مردى خوش قيافه وصلت نمايد و اين خواسته چيزى نيست كه مورد مخالفت اسلام قرار گرفته باشد. حتى در بعضى روايات بر اين امر تاكيد شده كه به هنگام انتخاب همسر به وضع ظاهرى, اندام, مو و صورت او عنايت داشته باشيد. رسول خدا(ص) در اشاره به اين مطلب مى فرمايد: "هنگامى كه خواستيد از زنى خواستگارى كنيد چنانكه از زيبايى صورتش سوال مى كنيد, از مويش نيز سوال كنيد, زيرا مو نيز يكى از دو جمال محسوب مى شود."(2)
اما سفارش اسلام اين است كه در انتخاب همسر, تنها جمال و ديگر ملاكهاى فرعى را مورد توجه قرار ندهيد, بلكه به آنها به عنوان يك ارزش اضافى و مزيت بنگريد. پسرى كه فقط بخاطر زيبايى دخترى, با او ازدواج كند و نسبت به ديگر خصوصيات اخلاقى و روانى او بى تفاوت باشد, گرفتار بلايى مى شود كه خروج از آن به آسانى ممكن نيست.
رسول خدا(ص) مى فرمايد: اگر كسى فقط به خاطر زيبايى با زنى ازدواج كند اين زيبايى براى او وبال مى شود.(3)

در سخن ديگر مى فرمايد: با زنى به خاطر زيباييش ازدواج نكن, چه بسا زيباييش او را به پستى كشاند.(4)
به همين جهت دخترى كه زيبايى فوق العاده دارد, اگر دين و تربيت صحيح نداشته باشد, غالبا مغرور و خودخواه است و مى خواهد بر شوهرش تحكم كند, و اطاعت شوهر را نمى پذيرد. اينگونه زنان كه گرفتار خودخواهى هستند, ممكن است در برابر مردان هوسباز حرمت زندگى زناشويى خود را حفظ نكنند. درختى كه ظاهرش زيبا باشد ولى ميوه اش تلخ و بدمزه, چه فايده اى دارد؟ اگر همسر زيبا به خانه بياورى و از عفت و پاكدامنى او غافل باشى و اختيارات را به او بسپارى, كانون گرم خانواده را به دوزخى سوزان تبديل مى كند, به علاوه, زيبايى مانند ((گل)) است كه در اثر مرور زمان, پژمرده مى شود و طراوت خود را از دست مى دهد. اينها واقعيتهايى يكجانبه نيست. چنين نيست كه لازم باشد مرد به دنبال چنين ويژگيهايى باشد. دختر نيز نبايد اينها را ناديده بگيرد.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]روابط دختر و پسر قبل از ازدواج

[/h]تا همین چند سال پیش، انتخاب همسر در خانواده‌های ایرانی غالباً به این صورت بود که پسر آماده ازدواج ، مشخصات و خصوصیاتی که برای همسر آینده‌اش در نظر داشت را با کلی خجالت و سرخ و سفید شدن به خانواده‌اش اعلام می‌کرد و بزرگ‌ترهای خانواده با توجه به آن مشخصات و خصوصیات، دختری را در نظر گرفته و خانم های خانواده به خواستگاری او می‌رفتند. اگر در این مراسم دو طرف همدیگر را می‌پسندیدند، خانواده پسر برای بار دوم و این بار به همراه داماد به خانه عروس می‌رفتند و معمولاً با پیشنهاد یکی از بزرگترها، دختر و پسر در اتاقی جدا از سایرین با هم حرف می‌زدند و نظرات و حساسیت‌ها و دیدگاه‌هایشان در مورد زندگی را بیان کرده و توقعاتی که از همسر آینده‌شان داشتند را مطرح می‌کردند. در این نوع انتخاب همسر که هنوز در بسیاری از خانواده‌ها مخصوصاً در روستا‌ها و شهرهای کوچک رواج دارد والدین نقش اساسی و مهمی در انتخاب همسر برای فرزندشان داشتند.

درباره شرایط امروزی جامعه نکته ای را باید مدنظر داشت. در روستاها و شهرستان‌ها از قدیم الایام مردم همدیگر را می‌شناختند و هنوز هم افراد بومی هر منطقه همدیگر را می‌شناسند و از خصوصیات خانوادگی، پایبندی به اصول مذهبی، تقیّد نسبت به حریم خانواده، خصلت‌های اخلاقی و تعصبات و حساسیت‌های همدیگر آگاهند. بنابراین هر کس می‌داند قرار است با چه خانواده‌ای وصلت کند. اما در کلان شهرها و شهرهای مهاجرپذیر، اقوام و گروه‌های مختلف با فرهنگ‌ها و اعتقادات و سلیقه‌ها و خلقیات گوناگون در همسایگی هم زندگی می‌کنند، از طرف دیگر ارتباط بین همسایه‌ها و هم‌محلی‌ها بسیار کاهش یافته. به همین دلیل آگاهی از پیشینه خانواده‌ای که قرار است با آنها وصلت صورت بگیرد و شناخت خصلت‌ها و خلقیات آن خانواده بسیار مشکل شده. بنابراین می‌توان گفت یکی از عوامل اصلی رشد آمار طلاق در شهرهای بزرگ نسبت به شهرستان‌ها و روستاها همین مسئله است.

شاید به همین دلیل است که امروزه، نحوه انتخاب همسر و ازدواج مثل بسیاری دیگر از فرایندهای اجتماعی در شهرها و کلان شهرها به تدریج در حال تغییر است. رواج شدید روحیه فردگرایی، افزایش دامنه آزادی‌های فردی بخصوص در مورد زنان و دختران، گسسته شدن و یا تزلزل روابط و پیوندهای خانوادگی و توسعه منفعت طلبی و خودمحوری، از دیگر مواردی است که در جوامع شهری رو به افزایش است. برخی معتقدند این تغییر و تحولات از پیامدهای محتوم دوران گذر از سنّت به مدرنتیه است. عده‌ای دیگر تأثیرات فرهنگ غرب در جامعه را عامل بروز این وضع می‌دانند. علت این تغییرات هر چه می‌خواهد باشد، آنچه مهم به نظر می‌رسد این است که جامعه به تدریج از باورها و سنت‌ها و فرهنگ اصیلش فاصله می‌گیرد.

یکی از تغییراتی که از لحاظ فرهنگی به خصوص در شهرها به وجود آمده، حضور پررنگ زنان و دختران در جامعه است. امروزه کمتر اداره و کارخانه و سازمان و شرکت و فروشگاهی پیدا می‌شود که بخشی از کارمندان آن را زنان و دختران جوان تشکیل ندهند. همچنین تعداد زیادی از دانشجویان و هنرجویان دانشگاه‌ها و سایر مراکز آموزش عالی را دختران تشکیل می‌دهند. چنانکه گاهی اوقات تعداد آنان بیشتر از تعداد پسران پذیرفته شده در این مراکز و موسسات است.
کاملاً طبیعی است نتیجه این حضور، برخورد و تعامل بیشتر بین دخترها و پسرهاست و در این برخورد‌ها و مواجهه‌ها، عوارض و پیامدهای خاص خودش را دارد. یکی از این پیامدها شکل‌گیری و دوستی‌هایی بین جنس‌های مخالف است، دوستی‌هایی که اصطلاً به آنها «دوستی‌های خیابانی» گفته می‌شود.


در سری مقالاتی که در مورد حجاب، تقدیم کاربران عزیز شد ، گفتیم زن و مرد بصورت غریزی نسبت به هم کشش و تمایل دارند. این کشش و تمایل، زمانی نمود و تظاهر خارجی و عملی پیدا می‌کند که دختران با سر و وضع و لباس و آرایشی در جامعه حاضر شوند که باعث تحریک و واکنش مردها و پسرها شوند. به همین دلیل است که اسلام برای پیش‌گیری از شکل‌گیری این ارتباطات و عوارض منفی و ناخوشایند آن، رعایت حجاب از سوی بانوان و نگاه‌های معنی‌دار از سوی هر دو طرف را الزامی کرده است.

اما سوالی که پیش می‌آید اینست که چرا چنین دوستی‌هایی قبیح و زشت دانسته می‌شود؟ آیا وقت آن نرسیده که در مورد حُسن و قبح این دوستی‌ها با توجه به شرایط جامعه و رشد فکر و تکنولوژی، بازنگری صورت گیرد؟ آیا حقیقتاً این دوستی‌ها و رابطه‌ها عوارض منفی دارند یا مخالفت با این رفاقت‌ها یک سنت اشتباه است که از قدیم برجای مانده؟ اگر هدف از برقراری این ارتباط‌ها و مراوده‌ها، صرفاً شناخت همدیگر برای ازدواج باشد چطور؟ اگر دختر و پسری که با هم دوست می‌شوند متعهد شوند که ارتباط جنسی برقرار نکنند و به تعهدشان پایبند باشند، آیا بازهم باید با چنین رفاقتی مقابله کرد؟
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
\\

\\

[h=1]رویایی نیندیشید

[/h]ازدواج یکی از مهمترین حوادثی است که در زندگی هر انسان رخ می‌دهد. لذا دارای اهمیتی در خور توجه است. نظر به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده و تأثیر آن در تداوم و استحکام خانواده، تربیت فرزندان، داشتن زندگی سالم توام با رضایت و خوشبختی و احساس موفقیت، ضرورت دارد دختران و پسران هنگام ازدواج از خدمات مشاوره‌ای مناسبی بهره‌مند شوند و از این طریق با اهداف، وظایف و حقوق یکدیگر به خوبی آشنا شوند.
امروزه دختران و پسران جوان در آستانه ازدواج با بهره‌گیری از خدمات مشاوره ازدواج می‌توانند با گام‌های راسخ‌تر و آرامش و اطمینان بیشتری در راه پر پیچ و خم ازدواج و تشکیل خانواده گام نهند و در نهایت در این امر مهم موفق باشند.
متأسفانه در جامعه ما در برخی موارد دختران و پسران بدون مطالعه و آگاهی کافی با برخورداری از احساس و ذوق منهای دقت در ابعاد گوناگون اخلاقی، جسمی و روانی با یکدیگر ازدواج می‌کنند. پس از ازدواج نیز به دلایل عدم آگاهی، به این مشکلات دامن می‌زنند. در اینجا توجه شما را به نکاتی چند جهت انتخاب همسر جلب می‌کنیم .
1 ) نسبت به کل ماجرا واقع‌بین باشید. تابع احساسات نگردید و به شکل منطقی جوانب کار را بسنجید. در تداوم یک ازدواج، دوست‌داشتن و عشق اگر چه شرط لازم است ولی کافی نیست. پس به سایر مسایل مهم نیز بپردازید. رویایی نیندیشید.
2 ) شریک احتمالی زندگی خود را بشناسید. در چارچوب آنچه در دین و فرهنگ مجاز می‌باشد، قبل از تصمیم‌گیری برای ازدواج شریک احتمالی زندگی خود را بیشتر بشناسید. این شناخت یا به واسطه رفت و آمد و پرسش‌های مستقیم حاصل می‌گردد و یا از طریق دیگر آشنایان.
توجه داشته باشید دوستان فرد، گاه برخی حقایق را پنهان می‌کنند. پس شاید بهتر باشد در بعضی مواقع بطور غیرمستقیم به پاسخ برسید در مجموع شما بایستی در مورد خلق و خو، افکار، عقاید، خواسته‌ها، عادات، دیدگاه‌ها، حساسیت‌ها، نوع برخوردها، توانائی‌های ارتباطی و غیره شناخت پیدا کنید.
طرز برخورد فرد را در موقعیت‌های بحرانی و در برابر مادیات بشناسید.

3 ) اعتقادات و باورهای مذهبی طرف مقابل را جویا شوید. عقاید و باورهای همسر احتمالی خود را در مورد آئین و مذهب جویا شوید و ببینید که آیا برداشت او از دین با برداشت شما سازگار است یا خیر. چرا که اگر نقطه نظرات این فرد برای شما قابل قبول نباشد احتمال وقوع مشکلات شدیدی پیش‌بینی می‌‌‌شود. مگر آن که در این زمینه انعطاف‌پذیر باشید و بتوانید خود را در چارچوب نظرات او قرارداده و شیوه زندگی او را بپذیرید. پس به طرف مقابل اجازه دهید به طور وضوح برداشت خود را از مذهب بگوید و انتظارات خود را در مورد عقاید شما به عنوان همسر، بیان نماید.
4 ) برخوردهای همسر احتمالی خود را در موقعیت‌های مختلف بررسی کنید. هر چه بیشتر در شرایط متفاوت و متعددی همسر احتمالی خود را ملاقات کرده و مورد مشاهده قرار دهید، نشانه‌های بیشتری از طرز برخورد او با مردم در موقعیت‌های مختلف خواهید یافت.
5 ) خواسته‌ها و انتظارات یکدیگر را مورد مطالعه قرار دهید. شما باید بدانید همسر آینده شما چه انتظاراتی از خودش و شما دارد. شما باید در مورد مسایل مهم زندگی به توافق برسید. بطور مثال شما باید بدانید:
نظر همسر احتمالی شما در مورد شغل شما، معاشرتها ، مکان زندگی ، زمان بچه دار شدن و چیست؟
بررسی کنید که تعهد وی در قبال خانواده و افراد فامیلش چگونه است و در آینده چه تعهداتی نسبت به آن‌ها دارد وتأثیر این موضوع بر زندگی شما چگونه خواهد بود.
به طرف مقابل اجازه دهید به طور وضوح برداشت خود را از مذهب بگوید و انتظارات خود را در مورد عقاید شما به عنوان همسر، بیان نماید.

6 ) با خود واقعی‌تان مشورت کنید و به ندای درونی خود گوش فرا دهید. از خود بپرسید آیا این فرد همان کسی است که واقعاً به دنبالش بوده‌ام؟ آیا می‌خواهم که این مرد یا زن، پدر یا مادر فرزند من باشد؟ اگر پاسخ صریحی ندارید، دوباره بر روی موضوع تمرکز کنید و سعی کنید پاسخی قاطع برای آن قبل از ازدواج بیابید چرا که ازدواج یکی از بزرگترین و مهمترین مسایل زندگی شما است و آینده فرزندان شما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.7 ) دلایل مناسبی برای ازدواجتان پیدا کنید و خود تصمیم گیرنده نهایی باشید. هرگز تحت فشار برای ازدواج متقاعد نشوید. تنها خوب بودن احساسات اطرافیان در مورد طرف مقابل کافی نیست. ‌قلب و منطق شما نیز باید در این کار رضایت دهد. ضمن احترام به تجربه و عقاید اطرافیان به ویژه والدین و حفظ آداب و رسوم فرهنگی و مذهبی، تصمیم نهایی را خود بگیرید و به مصالحی از قبیل پول و ثروت، شهرت، خروج از کشور و غیره اکتفا نکنید.
8 ) نسبت به سلامت جسمانی و روانی طرف مقابل اطمینان حاصل کنید . تا شریک زندگی شما وابسته به مواد مخدر و دارای بیماری‌های خاص جسمانی و روانی نباشد.
9 ) توجه داشته باشید که با شریک احتمالی زندگی خود در مواردی مانند طبقه اجتماعی، سن، میزان تحصیلات و توانائی‌های هوشی تناسب داشته باشید. این موارد را جدی بگیرید.
عجله نکنید. با توجه به این که بسیاری از ازدواج‌ها به دلیل دستپاچگی و عجله‌ کردن در تصمیم‌گیری در نهایت به شکست منتهی می‌شود در تصمیم خود برای قبول یک ازدواج عجله نداشته باشید. حتماً در مورد فردی که می‌خواهید عمری را با وی سپری کنید، تحقیق کنید. به شناخت برسید و وقت بگذارید . صرفاً به دلیل نا امید شدن از ازدواج تن به یک ازدواج نامناسب ندهید و خود را به فهرست قربانیان ازدواج اضافه نکنید.
تنها خوب بودن احساسات اطرافیان در مورد طرف مقابل کافی نیست. ‌قلب و منطق شما نیز باید در این کار رضایت دهد.

10) از خداوند کمک و راهنمایی بگیرید: با ایمان و توکل به خدا از او بخواهید تا در انتخاب صحیح زندگی شما را یاری کرده و مسیر مناسبی را پیش رویتان قرار دهید. چنانچه پس از مطالعه نکات مذکور هنوز در تصمیم‌گیری خود دچار تردید هستید می‌توانید به مشاورین حاضر درمراکز مشاوره رجوع کرده و با آن‌ها مشورت نمائید.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
\\

\\

[h=1]عشق یا عادت؟[/h]

« من و شوهرم خیلی وقته که با هم اختلافات شدیدی داریم. اما هیچ وقت نتونستم به زندگی بدون او فکر کنم. با اینکه در زندگی‌ با او خیلی عذاب می‌کشم اما نمی‌دونم چطوریه که یک جورایی به حضورش عادت کردم و انگار به او وابسته شدم »
آیا می‌دانید تفاوت عشق و دوست داشتن با وابستگی (عادت) عاطفی چیست؟ برخی از ما پس از مدتی زندگی با همسرمان عادت می‌کنیم در زمان‌هایی از زندگی روزمره احساسات و عواطف او را دریافت کنیم و به لحاظ عاطفی و ذهنی تغذیه شویم.

یعنی شرطی می‌شویم که در کنار او باشیم. لحظات خود را با او سپری کنیم و وظایف خود را در قبال حقوقی که او دارد انجام بدهیم.

در زندگی زناشویی این وابستگی عاطفی می‌تواند هم مفید بوده و هم مضر باشد. زمانی پیش می‌آید که همسران به علت همین وابستگی خود را منعطف نموده و قدرت سازگاری را در خودشان افزایش می‌دهند و ادامه رابطه زناشویی را امکان پذیر و مسامحه‌آمیزتر می‌کنند.
گاهی پیش می‌آید که این وابستگی عاطفی مانعی برای تصمیم صحیح زوجین می‌شود و لذا بنای خانواده‌ای آسیب پذیر با پایه‌های صدمه دیده تشکیل می‌شود و آثار مخربی در پی خواهد داشت.

اما زمانی هست که اختلافات زناشویی عاملی آسیب رسان برای روان زوجین و حتی کودکان آنهاست. در این زمان است که جدایی و زندگی فرزندان با یک والد زمینه آرامش بیشتری را فراهم می‌کند.

گاهی پیش می‌آید که این وابستگی عاطفی مانعی برای تصمیم صحیح زوجین می‌شود و لذا بنای خانواده‌ای آسیب پذیر با پایه‌های صدمه دیده تشکیل می‌شود و آثار مخربی در پی خواهد داشت.

در آغاز آشنایی دختر و پسر و انتخاب همسر نیز گاهی این اتفاق می‌افتد. یعنی دختر و پسر بدون افکار منطقی و به لحاظ گرایش به جنس مخالف و عادت بوجود آمده در وجودشان به اینکه در کنارش باشند، فکر می‌کنند که به طرف مقابل علاقمند هستند و نسبت به او عشقی درونشان به وجود آمده است.

لذا این مسئله خیلی اهمیت دارد که جوانان تفاوت این وابستگی عاطفی را با علاقه و عشق به ویژگی‌های مثبت شخصیتی بدانند.

چرا که این وابستگی‌ها حائلی را در جلو چشمان آنها ایجاد می‌کند که مانع شناخت منطقی با اصول عاقلانه می‌گردد و آنها قادر به تشخیص نقاط ضعف طرف مقابل نمی‌شنوند. این است که حاضر نیستند حتی نظرات مخالف و منطقی اطرافیان خود را در مورد شخص مقابل بشنوند و راجع به آن فکر کنند. و متاسفانه اگر هم به مشاوران و متخصصان امر نیز مراجعه می نمایند در اثر این وابستگی روانی پذیرای سخنان علمی و معقولانه او مبنی بر عدم تناسب فیمابین نمی شوند.
گاهی دختر و پسر بدون افکار منطقی و به لحاظ گرایش به جنس مخالف و عادت بوجود آمده در وجودشان به اینکه در کنارش باشند، فکر می‌کنند که به طرف مقابل علاقمند هستند و نسبت به او عشقی درونشان به وجود آمده است.

لذا اگر چه داشتن حس خوب نسبت به طرف مقابل در جریان انتخاب همسر یکی از ملاک‌های قابل اهمیت است، اما باید مراقب باشیم که این احساس مانعی برای شناخت معقولانه محسوب نشود.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]خواستگاری پر از عشق و حیا[/h][h=3]

[/h]مَرَجَ البحرین یلتقیان (رحمن، آیه 19)
سالروز ازدواج دخت پیامبر اسلام سلام الله علیها با امام و پیشوای متقین علی علیه السلام را به تمام مسلمین جهان بخصوص شیعیان و دوستانشان تبریک عرض می کنیم.

به مناسبت سالروز ازدواج دو بحر عمیق معرفت و ایمان، علی(ع) و فاطمه(س)، در نظر است با ارائه مقالاتی از ازدواج و زندگانی زناشویی این دو اسوه ی قرآن، درس هایی عملی برای رهروان آنها به ارمغان آوریم؛ امید است با پیروی از آن دو بزرگوار در زمره ی دوستان آنها قرار گرفته و زندگانی آنها را به بیان قرآن، اسوه ی حسنه خود قرار بدهیم(1).
قبل از پرداختن به زندگانی این دو بزرگوار، توجه به دو نکته لازم و ضروری است: اولاً: معصومین دارای دو بعد شخصیتی و خلقتی می باشند، یک بعد خلقت نوری آنها است، که این قبل از خلقت حضرت آدم علیه السلام است؛ و این مقام و درجه برای احدی دست یافتنی نیست؛ بُعد دیگر آنها خلقت بشری است.

وقتی جامه خلقت را در این عالم خاکی پوشیدند؛ مانند دیگران، دارای همه ی خصوصیات بشری اعم از احساس، عواطف، گرسنگی تشنگی، درد، خستگی و ... می باشند (انّما انا بشرٌ مثلکم . کهف آیه 11) و اوج بندگی آنها در این است که ویژگی همه را دارند ولی معصیت خدا نمی کنند.
بعد خلقت نوری ائمه اطهار مربوط به قبل از خلقت حضرت آدم علیه السلام است؛ که این مقام و درجه برای احدی دست یافتنی نیست؛ بُعد دیگر آنها خلقت بشری است.


این بعد شخصیت آنها برای شیعیان و پیروان آنها به مقدار وسع وجودیشان دست یافتنی است و بشریت باید به آنها اقتداء کنند(2). ثانیاً: زندگانی حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) دارای ابعاد گوناگون فردی، اجتماعی، سیاسی، عبادی و... است؛ که در این مقاله فقط به بعد زندگانی زناشویی آنها می پردازیم. تا درس های عملی آموخته به عنوان الگوی حسنه ی زوج قرآنی به آنها اقتدا کنیم. و با پیروی از آنها مروج فرهنگ فاطمی و علوی در جامعه اسلامی خود باشیم.

خواستگاری
-یا رسول الله! دخترت فاطمه را به همسری من درآور! من مهریه ی او را صد ناقه ی سیاه کبود چشم که همگی از شتران باردار مصری هستند، همراه با ده هزار دینار قرار می دهم.

-دیگری گفت: من نیز همان اندازه مهریه قرار می دهم، به علاوه پیش از او اسلام آوردم. رسول خدا(ص) از گفتار آنان خشمگین شد و فرمود تو اموال خود را به رخ من می کشی(3).

بزرگان قریش نیز از خواستگاران حضرت فاطمه(س) بودند، و پیامبر(ص) در پاسخ آنان فرمودند: همانا اختیار او در دست خداوند متعال است.

پیامبر(ص) چون آنها را کفو فاطمه(س) نمی دانست با حفظ احترام با حواله به خدا کردن، پاسخ منفی به آنها می داد. روزی ابوبکر، عمر و سعدبن معاذ با یکدیگر گفتگو می کردند، سخن از دختر پیامبر(ص) شد. ابوبکر گفت: خواستگارانی که رفته اند، پیشنهادشان رد شد. پیامبر(ص) فرموده است که تعیین همسر فاطمه(س) با خداست.

تنها علی(ع) در مورد خواستگاری تاکنون اقدامی نکرده است، شاید به خاطر تهیدستی از انجام این کار سرباز می زند. با این همه برایم روشن است که خدا و پیامبر(ص) ، زهرا(س) را برای او نگاه داشته اند، پیشنهاد شد پیش حضرت علی(ع) بروند و نظر او را راجع به این ازدواج بپرسند؟

علی(ع) وقتی سخن ابوبکر را شنید، اشک در چشمان مبارکش حلقه زد و فرمود ای ابابکر! احساسات و خواسته های درونی مرا تحریک نمودی؛ من هم بدین موضوع علاقه مندم ولی فقر و تهیدستی مرا از این کار بازداشته است.

ابوبکر گفت: یا علی این سخن را نفرمایید، زیرا دنیا و اموال دنیا در نظر خدا و رسول ارزشی ندارد. علی علیه السلام پس از پیشنهاد ابوبکر به منزل می رود و پس از شست و شوی خود، عبای تمیزی بر تن کرده و کفشهایش را پوشید به حضور رسول خدا(ص) شتافت. در قسمت بعد این مقاله سعی داریم با شرح ماوقع خواستگاری حضرت علی(ع) به بیان درس هایی زندگی ساز از ازدواج این دو نور بپردازیم.
وقتی جامه خلقت را در این عالم خاکی پوشیدند؛ مانند دیگران، دارای همه ی خصوصیات بشری اعم از احساس، عواطف، گرسنگی تشنگی، درد، خستگی و ... می باشند (انّما انا بشرٌ مثلکم . کهف آیه 11) و اوج بندگی آنها در این است که ویژگی همه را دارند ولی معصیت خدا نمی کنند.


پی نوشت ها :1- لقد کان لکم فی رسول الله اسوةٌ حسنةٌ (احزاب آیه 21) قطعا برای شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقی حَسَن است.
2- اولئک الذین هدی الله فبهداهم اقتده (انعام آیه 90) اینان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است؛ پس به هدایت آنها اقتدا کن.
3- 360 داستان از فضایل مصائب و کرامات فاطمه الزهراء، عباس عزیزی (به نقل از دلائل الامامه صفحه 12 و 13).
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]آیا خواستگارى مرد از زن اهانت‏[/h][h=2][/h][h=2]به زن است؟[/h]


[h=3]نویسنده: شهید مرتضى مطهرى[/h]اینكه از قدیم الایام مردان به عنوان خواستگارى نزد زن مى‏رفته‏اند و از آنها تقاضاى همسرى مى‏كرده‏اند،از بزرگترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است. طبیعت،مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن.طبیعت،زن را گل و مرد را بلبل،زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است.این یكى از تدابیر حكیمانه و شاهكارهاى خلقت است كه در غریزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده است وضعف جسمانى زن را در مقابل نیرومندى جسمانى مرد،با این وسیله جبران كرده است.
خلاف حیثیت و احترام زن است كه به دنبال مرد بدود.براى مرد قابل تحمل است كه از زنى خواستگارى كند و جواب رد بشنود و آنگاه از زن دیگرى خواستگارى كند و جواب رد بشنود تا بالاخره زنى رضایت‏خود را به همسرى با او اعلام كند،اما براى زن كه مى‏خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر درآورد تا بر سراسر وجود او حكومت كند،قابل تحمل و موافق غریزه نیست كه مردى را به همسرى خود دعوت كند و احیانا جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگرى برود.
به عقیده ویلیام جیمز فیلسوف معروف امریكایى،حیا و خوددارى ظریفانه زن غریزه نیست‏بلكه دختران حوا در طول تاریخ دریافتند كه عزت و احترامشان به این است كه به دنبال مردان نروند،خود را مبتذل نكنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند;زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند.
این حالت اختصاص به جنس بشر ندارد،حیوانات دیگر نیز همین طورند;همواره این ماموریت‏به جنس نر داده شده است كه خود را دلباخته و نیازمند به جنس ماده نشان بدهد.ماموریتى كه به جنس ماده داده شده این است كه با پرداختن به زیبایى و لطف و با خوددارى و استغناء ظریفانه،دل جنس خشن را هر چه بیشتر شكار كند و او را از مجراى حساس قلب خودش و به اراده و اختیار خودش در خدمت‏خود بگمارد.
مرد خریدار وصال زن است نه رقبه او
عجبا!مى‏گویند چرا قانون مدنى لحنى به خود گرفته است كه مرد را خریدار زن نشان مى‏دهد؟اولا این مربوط به قانون مدنى نیست،مربوط به قانون آفرینش است. ثانیا مگر هر خریدارى از نوع مالكیت و مملوكیت اشیاء است؟طلبه و دانشجو خریدار علم است،متعلم خریدار معلم است،هنرجو خریدار هنرمند است.آیا باید نام اینها را مالكیت‏بگذاریم و منافى حیثیت علم و عالم و هنر و هنرمند به شمار آوریم؟ مرد خریدار وصال زن است نه خریدار رقبه او.آیا واقعا شما از این شعر شاعر شیرین سخن ما حافظ،اهانت‏به جنس زن مى‏فهمید كه مى‏گوید:
شیراز معدن لب لعل است و كان حسن من جوهرى مفلس از آن رو مشوشم شهرى است پر كرشمه و خوبان ز شش جهت چیزیم نیست ورنه‏«خریدار»هر ششم
حافظ افسوس مى‏خورد كه چیزى ندارد نثار خوبان كند و التفات آنها را به خود جلب كند.آیا این اهانت‏به مقام زن است‏یا مظهر عالیترین احترام و مقام زن در دلهاى زنده و حساس است كه با همه مردى و مردانگى در پیشگاه زیبایى و جمال زن خضوع و خشوع مى‏كند و خود را نیازمند به عشق او و او را بى نیاز از خود معرفى مى‏كند؟
منتهاى هنر زن این بوده است كه توانسته مرد را در هر مقامى و هر وضعى كه بوده است ‏به آستان خود بكشاند.
اكنون ببینید به نام دفاع از حقوق زن،چگونه بزرگترین امتیاز و شرف و حیثیت زن را لكه‏دار مى‏كنند؟!
این است كه گفتیم این آقایان به نام اینكه ابروى زن بیچاره را مى‏خواهند اصلاح كنند چشم وى را كور مى‏كنند.
رسم خواستگارى یك تدبیر ظریفانه و عاقلانه براى حفظ حیثیت و احترام زن است .
گفتیم اینكه در قانون خلقت،مرد مظهر نیاز و طلب و خواستارى و زن مظهر مطلوبیت و پاسخگویى آفریده شده است،بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران كننده ضعف جسمانى او در مقابل نیرومندى جسمانى مرد است و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگى مشترك آنهاست.این نوعى امتیاز طبیعى است كه به زن داده شده و نوعى تكلیف طبیعى است كه به دوش مرد گذاشته شده است.قوانینى كه بشر وضع مى‏كند و به عبارت دیگر تدابیر قانونى كه به كار مى‏برد،باید این امتیاز را براى زن و این تكلیف را براى مرد حفظ كند.قوانین مبنى بر یكسان بودن زن و مرد از لحاظ وظیفه و ادب خواستارى به زیان زن و منافع و حیثیت و احترام اوست و تعادل را به ظاهر به نفع مرد و در واقع به زیان هر دو بهم مى‏زند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]اصول عاقلانه ، انتخابي عاشقانه[/h]

از ميان همه تصميماتي كه در زندگي خود مي‌گيريد، فقط معدودي از آنها بسيار با اهميت هستند، مثل انتخاب همسري كه مي‌خواهيد عمري با او زندگي كنيد. يك انتخاب اشتباه مي‌تواند زندگيتان را تباه كند، باعث شود روز و شب را در نوميدي و ناكامي بسر بريد، شما را افسرده يا نگران كند، يا در شرايطي قرار دهد كه نه تنها سلامت رواني‌تان در خطر افتد بلكه سلامت جسمي تان هم تحليل رود. همين طور ممكن است وضع اقتصاديتان نابسامان شود يا شايد هم در معرض بد رفتاري‌هاي جسمي يا زباني قرار گيريد، يا به‌عنوان همسري ناموفق درگير مسائل فرزندي شويد كه به تنهايي بايد از پس مشكلات او هم بر آييد.

پيامدهاي يك انتخاب غلط و نارضايتي از زندگي زناشويي و يا حتي فرو پاشي آن، نه تنها زندگي شخصي خودتان را نابود مي‌كند بلكه دود آن به چشم نسل بعدي كه از شما پا مي‌گيرد هم خواهد رفت. بنابراين، با انتخاب درست و عاقلانه شريك زندگي خود، لطف و كمك بزرگي به‌خود مي‌كنيد. بله، شما نيازمند يادگيري برخي مهارت‌هاي ارتباطي پايه نظير حل مسئله و رفع اختلافات هستيد. اما شما در عين حال، به همسري نياز داريد كه در تمامي امور همراهي و همدلي خوبي با شما داشته باشد و به‌اصطلاح يار غارتان باشد؛ يعني با او احساس نزديكي و يكدلي كنيد. شما خانمها و آقايان جالب است كه بدانيد در ميان شاخه‌هاي مختلف علوم، علمي هم به نام علم يا دانش همسر گزيني وجود دارد.
از همسر خود به اندازه اعتمادي كه به او داريد، توقع داشته باشيد ؛ يعني به طرف مقابل خود به اندازه شناختي كه از او داريد اعتماد كنيد.

روابط و مناسبات بين انسان‌ها، به ويژه همسران، پديده‌هايي مرموز يا پر راز و رمز نيستند كه به‌دنبال درخشش جرقه‌اي جادويي وارد زندگي شما شوند، چيزي كه گاهي به آن كيمياي عشق هم مي‌گويند و هيچ ارتباطي هم به داشتن يا نداشتن استعداد خاصي براي ايجاد يك پيوند ابدي ندارد. عشق به هيچ وجه كور نيست. داشتن روابط سالم در زندگي مشترك، در واقع بر پايه عشق، اعتماد و اطمينان، تعهد، صميميت و تعلق خاطر به يكديگر استوار است.

دكتر جان ون مي‌گويد: با افزايش شناخت از شخص مورد علاقه تان، اين شما هستيد كه تشخيص مي‌دهيد آيا اين شخص مي‌تواند مورد اعتمادتان باشد يا نه. همين طور هم آيا امكان دارد همان كسي باشد كه در زندگي مشتركتان بتوانيد به او تكيه كنيد يا نه. به تدريج و با گذشت زمان، شما سطحي از تعهد و مسئوليت را به وجود مي‌آوريد. در اين جا، پنج عامل تعيين‌كننده ارائه مي‌شود كه روابط شمارا استحكام و دوام مي‌بخشند. مشكل اين است كه اين پنج عامل بايد همزمان و هماهنگ رشد و تكامل يابند و شما در اين كار بايد از دل و جان مايه بگذاريد. بنابراين، هرگز اجازه ندهيد كه يكي از اين پنج عامل خيلي بيشتر از ساير عوامل در اين مسير روبه رشد جلو افتد. اين پنج عامل عبارت اند از: شناخت ، اعتماد، اتكاء، تعهد و در گير شدن عواطف و احساسات.

دكتر جان ون مي‌گويد: به هنگام رشد و اعتلاي روابطتان، به منطقه سالم و امني نياز داريد كه در آن وارد شويد. قانون اصلي براي ماندن در اين منطقه سالم و امن، اين است كه هرگز اجازه ندهيد كه يكي از اين پنج عامل پيونددهنده پويا و فعال، رشدي فراتر از مرحله خاص خودش داشته باشد. بنابراين، هرگز نگذاريد كه روابطتان فرا‌تر از ميزان تعهد و وفاداري تان پيش رود و براي طرف مقابل خود هم حد و حدودي از تعهد و وفاداري قائل شويد كه به‌اصطلاح در حيطه اعتماد و اطميناني كه به شما نشان مي‌دهد بگنجد.
از همسر خود به اندازه اعتمادي كه به او داريد، توقع داشته باشيد ؛ يعني به طرف مقابل خود به اندازه شناختي كه از او داريد اعتماد كنيد.

دكتر جان‌ون ‌در ادامه مي‌گويد: اگر از اين منطقه سالم و امن پا فراتر نهيد، آن گاه به خاطر عشق و علاقه‌اي كه به شخص مورد علاقه تان داريد، دچار غفلت مي‌شويد و مسائل و مشكلات بين خودتان را كم اهميت خواهيد شمرد. اگر قبل از شناخت كمي به او اعتماد كنيد يا قبل از آن كه شناخت لازم و كافي از او به دست آوريد يا ميزان تعهدش را نسبت به‌خودتان سنجيده باشيد وارد روابط بسيار نزديكي با او شويد، آن گاه نا چار خواهيد بود كه مشكلات بين خودتان را كوچك جلوه دهيد يا نظر تان را در باره او تغيير دهيد و به‌اصطلاح حرف خودتان را پس بگيريد و وارد مرحله‌اي شويد كه به نوميدي و دلسردي دائمي گرفتارمي شويد و متأسفانه زماني متوجه خواهيد شد انتخابتان يك اشتباه محض بوده كه ديگر خيلي دير شده و كار از كار گذشته است.
رابطه، با شناخت شروع مي‌شود و اين شناخت شماست كه ساير عوامل مؤثر در روابط را تحت كنترل خود مي‌گيرد. شناخت شما از ديگري با وسيع‌تر شدن دامنه روابط و مناسبات متقابل و كسب تجارب مختلف از يكديگر، به تدريج و به مرور زمان عمق بيشتري مي‌يابد. اين نكته مهم است كه متوجه نحوه بر خورد كسي كه قرار است به عنوان همسرتان انتخاب كنيد در موقعيت‌هاي مختلف باشيد: مثلا اينكه رفتارش با دوستان، اعضاي خانواده، روساي اداره‌اش، همكاران، غريبه‌ها و بچه‌ها چگونه است. در جريان مطالعه و بررسي يكديگر و كسب شناخت درست، پنج نكته بسيار مهم وجود دارد كه بايد به آن‌ها توجه كرد:
1 - پيشينه خانوادگي و دوران بچگي
2 - رفتارها و فعا ليت‌هاي آگا هانه و پخته برخاسته از وجدان بيدار
3 - آگاهي از درجه ميزان سازگاري و انعطاف‌پذيري بالقوه خود
4 - ارائه نمونه‌هايي از ديگر الگوهاي ارتباطي
5 - داشتن توان لازم در كار برد مهارت‌هاي ارتباطي با ديگران
اين نكات به بهترين وجه شناخت لازم را از كسي كه مي‌خواهيد به همسري خود بر گزينيد به شما مي‌دهد. دكتر جان ون‌ تاكيد مي‌كند كه با استفاده از اين روش‌ها مي‌توانيد هم به نداي قلب و احساس خود گوش دهيد و هم پيرو عقل خود باشيد.
 

Similar threads

بالا