سلام شما که میگی عکس نذاشتم یه سر به اینجا بزن.
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/333508-چرا-سرعت-نور-،مبنای-زمانه؟/page14?p=4530171&highlight=#post4530171
نه برادر !
گفتی عکس متحرکشو میذاری!
این که ثابته!
سلام شما که میگی عکس نذاشتم یه سر به اینجا بزن.
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/333508-چرا-سرعت-نور-،مبنای-زمانه؟/page14?p=4530171&highlight=#post4530171
سلام دوستان من خونه اینترنت ندارم وقتایی هم که میام یونی اینجا مطلب میگذارم به همین دلیل دیر به دیر میگذارم.
بله 8911 شما درست گفتین اما یکی از علل اینکه جهان های موازی اومده بیرون اینکه ریسمان مدعی هستش که بعضی از ابعاد از دید ما غیر قابل دیدن هستن حتی در شیمی هم داریم که الکترونهایی که در فاصله خیلی دوری از هم قرار دارند طوری رفتار میکنن انگار کنار یکدیگر هستند یعنی پل های ارتباطی دارند که کلا فاصله رو نا دیده میگیرند و این داره دانشمندان رو دیوانه میکنه. الان نمیتونم چون سرویس داره میره و منم باس برم ولی سعی میکنم فردا بیام یونی(فقط به خاطر شما دوستان) و بازم مطلب بگذارم.
نیگا ، دنیا زود گذر از قرار که سرعت نور هم زیاده میگن عمر به سرعت نور میگذره ، بعدش بروزندگی کن دنبال اینا نباش فکر نون باش بدون بادمجون سالاد نمیشه
ای خدا!به به
ماشاا... دوستان همه نظریه پرداز و صاحب نظرند..![]()
ای خدا!
چی میشه منم بتونم یه نظریه در حد انشتین بدم!؟
سلام بچه ها / نظريه من به بن بست خورد
راستش هيچكس به حرفم گوش نميده و حرفم رو تحليل نميكنه :دي![]()
يك استاد پيدا كردم تا 10 دقيقه پشت سرش ميدويدم و واسش توضيح ميدادم ، نامرد حداقل 2 ديقه صبر نكرد ، سريع راه ميرفت من بدو بدو پشت سرش توضيح ميدادم . آخرش هم سوار ماشينش شد و گفت : اكثرا ميخوان نسبيت عام و سفر در زمان رو رد كنند ، هه هه هه زد زير خنده
ولي با حرفاي اون من مطمئن تر شدم به تز خودم
سلام بچه ها / نظريه من به بن بست خورد
راستش هيچكس به حرفم گوش نميده و حرفم رو تحليل نميكنه :دي![]()
يك استاد پيدا كردم تا 10 دقيقه پشت سرش ميدويدم و واسش توضيح ميدادم ، نامرد حداقل 2 ديقه صبر نكرد ، سريع راه ميرفت من بدو بدو پشت سرش توضيح ميدادم . آخرش هم سوار ماشينش شد و گفت : اكثرا ميخوان نسبيت عام و سفر در زمان رو رد كنند ، هه هه هه زد زير خنده
ولي با حرفاي اون من مطمئن تر شدم به تز خودم
منم همین تجربه رو داشتم ، یه چیزی توی کتاب اندیشه یکمون بود که با حرف خیلیا تناقض داشت؛یعنی همه یه برداشت دیگه ازش داشتن!(میفهمی چی میگم؟! اندیشه یک که مثل دو دوتای سوم دبستانه!)
به استادم که گفتم که نگاه تعجبانه بهم کرد بعد بهم گفت: برو بابا!
بعد داشت میرفت توی اتاق اساتید!
یه همچین رفتاری که استاد شما باهات داشت!
من بهم برخورد!
بعد به یه استاد دیگه گفتم ،بازم حرف منو قبول نکرد؛ نیم ساعت باهم صحبت کردیم ولی هی نه اون قبول میکرد نه من حرف اونو قبول میکردم!
دیگه ول کردم بعد رفتم پیش یکی دیگه که عضو هیئت علمی دانشگاه بود!
اون گفت کتاب اشتباه نوشته!
یعنی پیش 3 تا استاد رفتم!میفهمی یعنی چی؟! 3تا! تازه یکی شم عضو هیئت علمی دانشگاه بود!
خلاصه اینقدر اعصابم خورد بود که نگو!
بعد یک هفته تحقیق، و کل کل کردن با چند نفر دیگه، آخر به این نتیجه رسیدیم که حرف من درسته!
یه مقاله یکی از دوستام که اونم اولش قبول نمیکرد(درضمن پژوهشگر برتر دانشگاه پردیس قم شده توی همین ضمینه)، بهم داد که حرف من رو اثبات میکرد،گرفتم از ایمیلم بعد گفتم برم بدم به استادم؛خلاصه سرتو به درد نیارم،وقتی بهش دادم یه جوری پیچوند که نه منظورم همونی بود که تو گفته بودیو اینا....
خلاصه میخام بگم روی حرفت قاطعانه بایست!
انشتین هم اولش همین رفتارو باهاش کردن!
خلاصه ما دانشمندا باید این چیزا برامون طبیعی بشه!![]()
منم همین تجربه رو داشتم ، یه چیزی توی کتاب اندیشه یکمون بود که با حرف خیلیا تناقض داشت؛یعنی همه یه برداشت دیگه ازش داشتن!(میفهمی چی میگم؟! اندیشه یک که مثل دو دوتای سوم دبستانه!)
به استادم که گفتم که نگاه تعجبانه بهم کرد بعد بهم گفت: برو بابا!
بعد داشت میرفت توی اتاق اساتید!
یه همچین رفتاری که استاد شما باهات داشت!
من بهم برخورد!
بعد به یه استاد دیگه گفتم ،بازم حرف منو قبول نکرد؛ نیم ساعت باهم صحبت کردیم ولی هی نه اون قبول میکرد نه من حرف اونو قبول میکردم!
دیگه ول کردم بعد رفتم پیش یکی دیگه که عضو هیئت علمی دانشگاه بود!
اون گفت کتاب اشتباه نوشته!
یعنی پیش 3 تا استاد رفتم!میفهمی یعنی چی؟! 3تا! تازه یکی شم عضو هیئت علمی دانشگاه بود!
خلاصه اینقدر اعصابم خورد بود که نگو!
بعد یک هفته تحقیق، و کل کل کردن با چند نفر دیگه، آخر به این نتیجه رسیدیم که حرف من درسته!
یه مقاله یکی از دوستام که اونم اولش قبول نمیکرد(درضمن پژوهشگر برتر دانشگاه پردیس قم شده توی همین ضمینه)، بهم داد که حرف من رو اثبات میکرد،گرفتم از ایمیلم بعد گفتم برم بدم به استادم؛خلاصه سرتو به درد نیارم،وقتی بهش دادم یه جوری پیچوند که نه منظورم همونی بود که تو گفته بودیو اینا....
خلاصه میخام بگم روی حرفت قاطعانه بایست!
انشتین هم اولش همین رفتارو باهاش کردن!
خلاصه ما دانشمندا باید این چیزا برامون طبیعی بشه!![]()
سلام
می گم حالا بفرمائید کجای کتابست ما نیز اطرافیان رو مطلع کنیم!
خودم هنوز اندیشه هارو برنداشتم..
نگران نباشید حق کپی رایت رو رعایت می کنیم با ذکر منبع تصحیح می کنیم..!![]()
دمتون گرم تو همه ی زمینه ها فعالین
الان یه سوال پیش اومده ؟؟؟؟؟
بحث این تایپیک تموم شد؟
سلام
می گم حالا بفرمائید کجای کتابست ما نیز اطرافیان رو مطلع کنیم!
خودم هنوز اندیشه هارو برنداشتم..
نگران نباشید حق کپی رایت رو رعایت می کنیم با ذکر منبع تصحیح می کنیم..!![]()
تبسم راست ميگه / بگو ...
حق كپي محفوظ است و با متخلفين برابر قانون عمل ميشود:دي
نه بابا من كم بيارم ؟؟؟
محكم سر جاي خودم ايستادم و از حرفم دفاع ميكنم / فقط دارم مطالعات رو بيشتر ميكنم تا دلايل بيشتري بيارم
ميگم كه با حرفاي استاد من مطمئن تر شدم از گفته هاي خودم / چون اونم دقيقا حرفاي منو تكرار ميكرد اما با يك ادبيات ديگه ، بعد خودش نميفهميد همين جمله هاي كه داره ميگه نظريه رو نقض ميكنه
بازم ميگم شايد منم هنوز نفهميدم قضيه چيه و دركـ غلطي دارم
تبسم راست ميگه / بگو ...
حق كپي محفوظ است و با متخلفين برابر قانون عمل ميشود:دي
سلام
می گم حالا بفرمائید کجای کتابست ما نیز اطرافیان رو مطلع کنیم!
خودم هنوز اندیشه هارو برنداشتم..
نگران نباشید حق کپی رایت رو رعایت می کنیم با ذکر منبع تصحیح می کنیم..!![]()
منم همین تجربه رو داشتم ، یه چیزی توی کتاب اندیشه یکمون بود که با حرف خیلیا تناقض داشت؛یعنی همه یه برداشت دیگه ازش داشتن!(میفهمی چی میگم؟! اندیشه یک که مثل دو دوتای سوم دبستانه!)
به استادم که گفتم که نگاه تعجبانه بهم کرد بعد بهم گفت: برو بابا!
بعد داشت میرفت توی اتاق اساتید!
یه همچین رفتاری که استاد شما باهات داشت!
من بهم برخورد!
بعد به یه استاد دیگه گفتم ،بازم حرف منو قبول نکرد؛ نیم ساعت باهم صحبت کردیم ولی هی نه اون قبول میکرد نه من حرف اونو قبول میکردم!
دیگه ول کردم بعد رفتم پیش یکی دیگه که عضو هیئت علمی دانشگاه بود!
اون گفت کتاب اشتباه نوشته!
یعنی پیش 3 تا استاد رفتم!میفهمی یعنی چی؟! 3تا! تازه یکی شم عضو هیئت علمی دانشگاه بود!
خلاصه اینقدر اعصابم خورد بود که نگو!
بعد یک هفته تحقیق، و کل کل کردن با چند نفر دیگه، آخر به این نتیجه رسیدیم که حرف من درسته!
یه مقاله یکی از دوستام که اونم اولش قبول نمیکرد(درضمن پژوهشگر برتر دانشگاه پردیس قم شده توی همین ضمینه)، بهم داد که حرف من رو اثبات میکرد،گرفتم از ایمیلم بعد گفتم برم بدم به استادم؛خلاصه سرتو به درد نیارم،وقتی بهش دادم یه جوری پیچوند که نه منظورم همونی بود که تو گفته بودیو اینا....
خلاصه میخام بگم روی حرفت قاطعانه بایست!
انشتین هم اولش همین رفتارو باهاش کردن!
خلاصه ما دانشمندا باید این چیزا برامون طبیعی بشه!![]()
هه هه
هه
هه
هه
...!
بابا این حرفا چیه!
اختیار دارین!
شاید شما هم قبول نکنین ها!
حالا از ما گفتن بود!
ببینید آیا ((جهل)) صفت سلبی هست یا ثبوتی؟
همه میگن صفت سلبی! درحالی که چنین نیست!چون که خدا دارای صفات سلبی است، که جهل نباید شامل این صفات سلبی شود!
خب؟!
اصلابزار ببینم خودتون میتونید بفهمید یا نه!
این متن کتابه:
(صفات سلبی، آن دسته از صفاتند که نقص و کاستی _ مانند جهل _ را از خدا نفی میکنند. از آنجا که نقص، نوعی سلب کمال است، بنابر این، سلب سلب کمال ، خود به نوعی اثبات و کمال بر میگردد؛ مثلا جهل به معنای سلب علم است و سلب سلب آن، اثبات علم است.
هدف صفات سلبی، این است که نسبت نقص و کاستی را از خدا سلب کنند و در نهایت آنچه میماند، کمالات است. چون انسانها با نقص و محدودیت بیشتر آشنایند،صفات سلبیه برایشان مفهوم تر و روشن تر از صفات کمالیه است و آنها را بیشتر به تعالی خدا راه مینماید.)
حالا به نظر شما _جهل _ چیه؟
خیلیا میگن اون دسته از صفاتی که خدا ندارد میشود صفت سلبی؛ در حالی که با تعریف کتاب تناقض دارد، چرا که میگوید صفاتی رو که خدا دارد به دودسته تقسیم میشود:1- صفت سلبی 2-صفت ثبوتی
من میگم :خب ببخشید مگه نمیگن که صفاتی رو که خدا داره(دقت کنید ،میگیم داره!) به دو دسته تقسیم میکنن؟!،پس چرا ((جهل))، که خدا نمیتواند آن را داشته باشد، جزو صفات سلبی ،که خدا اون صفات رو داراست ، قرار میدید؟
من در جواب میگم که:نه، خدا سلب جهل را دارد! نه خود جهل را!
خب ؟!
که این سلب جهل یعنی ، علم؛که میشود صفت ثبوتی!
حال کردین!
یعنی صفات سلبی ،همان صفات ثبوتیند!
اگه گرفتین تا بیشتر ادامه بدم!
(البته با رعایت حق کپی!)
خدا کنه تا حالا تونسته باشم مطلب رو برسونم!
مدیر تالار اسلام و قران که نفهمید من چی میگم!چون نوشتاری هست نمیشه زیاد درست مطلب رو تفهیم کرد!
البته احتمال میدم بگید که دارم با کلمات بازی میکنم ولی به نظرم این بهونه کسانی بود که نظر منو قبول نداشتن!ولی بازم استاد مایید و صاحب اختیار!
نسل جدید بسیار باهوش تر از نسل سومه!
دیگه استادا پیر شدن!هوش و حواس گذشته رو دیگه ندارن!باید ما جوونا بریم جاشونو پر کنیم!![]()
ببخشید دوستان قصد جسارت ندارم
اما این پست ها اسپم محسوب میشه و هیچ ربطی به موضوع تایپیک نداره
در صورت مشاهده توسط مدیران ارشد میتونه به گرفتن اخطار و عواقبش منجر بشه
موفق باشید![]()
اینجوری ها هم نیستاطبق فرمول اثبات شده / فقط روي كاغذ
تا حالا هيچكس با سرعت نور يا نزديك نور حركت نكرده ببينم چي ميشه / چون تجربي نيست يكم فهم سخته
جالب تر اينكه توي قران هم ذكر شدهاعداد توي قران اومده با يك ضرب و تقسيم دقيقا چنين نتيجه اي حاصل ميشه
سلام به همه دوستانسلام دوستان من خونه اینترنت ندارم وقتایی هم که میام یونی اینجا مطلب میگذارم به همین دلیل دیر به دیر میگذارم.
بله 8911 شما درست گفتین اما یکی از علل اینکه جهان های موازی اومده بیرون اینکه ریسمان مدعی هستش که بعضی از ابعاد از دید ما غیر قابل دیدن هستن حتی در شیمی هم داریم که الکترونهایی که در فاصله خیلی دوری از هم قرار دارند طوری رفتار میکنن انگار کنار یکدیگر هستند یعنی پل های ارتباطی دارند که کلا فاصله رو نا دیده میگیرند و این داره دانشمندان رو دیوانه میکنه. الان نمیتونم چون سرویس داره میره و منم باس برم ولی سعی میکنم فردا بیام یونی(فقط به خاطر شما دوستان) و بازم مطلب بگذارم.
سلام دوستان امروز اومدم بگم که یادتونه که میگفتیم که سفر در زمان غیر ممکنه من تونستم یه راهی پیدا کنم که اونو ممکن کنه البته هنوز تئوری هستش ولی امکان سفر در زمان وجود داره.
بحث تئوری ریسمان رو هم از فردا ادامه میدم امروز واقعا حوصله ریسمانو ندارم نمیدونم میدونید یا نه این تئوری بسیار سنگین هستش حتی فکر کردن بهشم کلی انرژی از ادم میگیره.
در مورد جهان های موازی هم باید بگم به تعداد بی نهایت جهان موازی میتونه وجود داشته باشه.
سلام
یعنی نمی خواین راهتونو بگین؟
یعنی واقعا فقط اومدین مارو بزارین تو خماری؟
یعنی بازم رفتین تا 4 هفته بعد..
به امید فردا....
آهـــ
شاید در جهانی موازیِ اکنون یکی باشه که همیشه همون لحظه جواب سوالامو میده و منم انقدر مسائل گنگ و نصفه نیمه تو ذهنم نیست!!!:دی
نه عزیزم هنوز ناقص هستش گفتم اول کامل کنم بعد بگم اگه دوست داشته باشین میتونم نصفه هم بگم ولی میدونم خودتون متوجه نمیشید.
real جان........
یه پیشزمینه ای چیزی بگو شاید بتونیم تو کامل کردنش کمکت کنیم![]()
سلامخوب اگه تکرا ریه ببخشید هرچی گشتم نتونستم به یاد بیارم وپیدا کنم تا کجا گفتم.
همونطور که قبلا هم گفتم به صورت پایه ای این تئوری برای شرح بوزون ها بود که یکی از شاخه های ان به بزونیک مربوط میشود.
اولین شاخه به نام بزونیک همانطور که از اسمش پیدا است تنها شامل بزون ها میشود و در ان فقط این ذرات نقش ایفا میکنند و در ان هردو نوع ریسمان باز وبسته وجود دارد.البته در این تئوری تاکیون ها هم دخیل هستند.تاکیون ها ذراتی هستند که فرض شده و بدون جرم هستند از این جهت هرگز مشاهده نشده اند واین تذوری درات دیگر فرهی و غیر فیزیکی هم دارد که نتیجه ان ذراتی به نام گاستس(ghost) میباشند که به شبح معروفند در این تئوری تعداد ابعاد از همه تئوری ها بیشتر است به 26 عدد میرسد.من برم اگه تونستم شب بازم میام ادامه میدم.