پیام امام رضا (علیه السلام) به شیعیان تاریخ

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

یکی از بزرگترین مشکلات شیعیان و بلکه مسلمین در طول تاریخ، رقابت ها و تعارض های درون گروهی است که منجر به ایجاد تفرقه شده است. این نقطه ضعف بزرگ، همواره موارد توجه دشمنان این دین هم قرار گرفته و از هر ابزاری برای تقویت آن بهره برده اند. سیاست مشهور انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن»، هنوز از مهم ترین ابزار استیلای کشورهای استعمارگر (با عنوان آشنای کشورهای غربی) بر کشورهای جهان سوم است؛ کشورهایی که بخش عمده ای از آنها را کشورهای اسلامی تشکیل می دهد و با توجه به وجود توصیه های متعدد مذهبی مبنی بر اتحاد، افتادن در چنین گردابی، آنها را مستحق عنوان « کشورهای سلطه پذیر» می کند.

یکی از مهم ترین، زیباترین و بنیادی ترین توصیه ها برای حفظ وحدت در میان مسلمین را می توان در پیام کوتاه، اما پرمحتوایی یافت که حضرت امام رضا(علیه السلام) به حضرت عبدالعظیم حسنی و خطاب به شیعیان صادر فرموده اند. این پیام که محتوای آن انطباق قابل توجهی با آیات و مفاهیم قرآنی دارد، می تواند راهنمای دقیق و البته تنذیری شدید برای آنانی باشد که حرکت در راه معصومین علیهم السلام را سرلوحه کار خود قرار داده و اعتلای نام اسلام و برپایی مجدد تمدن عظیم و الهی اسلام را به عنوان هدفی جدی در زندگی برگزیده اند.

هر بخش کوتاهی از این پیام عمیق، توصیه ای مهم به دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) را در خود جا داده است. «اجتناب از شیطان»، «راست گویی»، « امانت داری»، «سخن گفتن بجا»، «دوری از تفرقه» و «اطاعت از ولی امر» را می توان به عنوان محورهای اصلی این پیام ارزیابی کرد. هر چند ژرف کاوی پیام می تواند مفاهیم عمیق و پنهان تری را پیش روی محققین بگشاید؛ مثلاً تعمق در این نکته که امام (به عنوان ولی امر مسلمین)، در ابلاغ سلام به پیروانش پیش دستی کرده، می تواند زمینه بحث های متعددی در خصوص رعایت اخلاق شود؛ بحث هایی همچون «دوری از تکبر»، «توجه به امور یکدیگر»،«اهمیت سلام».



نکته بسیار ارزشمند در این پیام ها، انطباق جدی آن با مفاهیم و آیات قرآنی است که در این مقاله نیز سعی شده تا این بعد از پیام مورد توجه بیشتری قرار گیرد. البته آنچه در این مقال عنوان شده، مروری کوتاه و گذراست و قطعاً بررسی مفصل این مطلب، مقالات متعدد و طولانی تری را می طلبد.



از مهم ترین محورهای موجود در پیام امام رضا (علیه السلام) به شیعیان، انذاری است که ایشان نسبت به آزار شیعیان داده اند. حضرت، این آزار رسانی را (حتی اگر درحد به دل گرفتن بدخواهی فردی از آنان باشد) غیر قابل بخشش توسط خداوند عنوان می کند

[h=2]پیامی برای همیشه تاریخ[/h] « یا عبدالعظیم ابلغ عنی اولیائی السلام و قل لهم ...... فی و لایتنا و اعوذ بالله من ذلک» (1)
« ای عبدالعظیم از سوی من به یارانم سلام برسان و به ایشان بگو که شیطان را به خود راه ندهند و به آنان فرمان ده به راستی در گفتار و ادای امانت و آنها را فرمان ده در آنچه به کارشان نمی آید، خاموشی ورزند و ستیزه جویی کنار نهند و به یکدیگر روی آورند و به دیدار هم روند که موجب نزدیک شدن به من است و به در افتادن با یکدیگر خود را مشغول نسازند که من با خود عهد کرده ام هر که چنین کند و یاری از یاران مرا به خشم آورد از خدا بخواهم در دنیا سخت ترین عذاب را بدو رساند و در آخرت در شمار زیانکاران باشد و ایشان را آگاه ساز که خداوند نیکوکار آنها را خواهد بخشید و از بدکارشان درخواهد گذشت مگر کسی که به خدا شرک ورزیده یا دوستی از دوستان مرا بیازارد یا بد خواهی او به دل گیرد که اگر چنین کند خداوند او را نبخشاید تا از این اندیشه بد بازنگردد، اگر بازگشت (چه بهتر) وگرنه روح ایمان از دلش رخت بربندد و از ولایت من بیرون رود و او را از ولایت ما بهره ای نخواهد بود و از این سرنوشت بد به خدا پناه می برم.»

[h=2]همپای اطاعت از خدا[/h] شاید بتوان مهم ترین پیام موجود در این پیام را «لزوم اطاعت از ولی امر» دانست. نکته ای که در هیچ جای پیام به صورت شفاف بیان نشده، اما فحوای پیام به خوبی بیانگر آن است. چرا که اولین نتیجه منطقی دستورات امام رضا (علیه السلام) خطاب به پیروان، انتظار ایشان از اطاعت و رعایت آن توسط مۆمنین است. ضمن آنکه در بخش های متعددی از این پیام، این اطاعت را مشمول رحمت و تخطی از آن را مستوجب عذاب تلقی کرده اند. این روی کرد را در قرآن نیز می توان به وضوح مشاهده کرد. در آیات متعددی از قرآن، اطاعت از ولی امر در کنار اطاعت خدا (2) و تقوای الهی (3) قرار گرفته و حتی به عنوان شرط ایمان تعیین شده است(4). این نوع اطاعت است که در قرآن مستوجب رحمت الهی برشمرده شده است. (5) نکته مهم در این میان آن است که قرآن تاکید دارد که عدم تبعیت از اصل «اطاعت از ولی امر»، تاثیری در ولایت و جایگاه وی نداشته (6) و نتیجه نامطلوب آن متوجه خود مردم خواهد شد. (7) این اصل به قدری از اهمیت برخوردار است که شرط قبولی دیگر طاعات و عبادات مومنین قرار گرفته است. (8)
[h=2]

وحدت، اصل پیروزی[/h] دومین محور اصلی این پیام که بخش عمده ای از آن را نیز به خود اختصاص داده است، دوری از تنازع و درگیری داخلی و حفظ وحدت است. اهمیت این موضوع به حدی است که امام رئوف، از خدا برای کسانی که چنین اصلی را زیر پا بگذارند، طلب عذاب دنیا و آخرت کرده است.
آیات قرآنی نیز بارها همین موضوع را به مسلمین یادآوری کرده و اختلافات درونی را منشأ نابودی عظمت و توان آنان بیان کرده است. (9) توجه به این امر ضروری است که هر چند ممکن است بروز اختلاف بین مردم، امری عادی، معمولی و حتی روزمره تلقی شود، اما مهم آن است که چنین اختلافاتی بلافاصله و از راه درست خود رفع شود و اجازه گسترش و تعمیق آن و تبدیل شدنش به یک درگیری داخلی داده نشود. قرآن علت وقوع این اختلافات ظاهری را در اموری مبنایی تر می داند (10) و راه برون رفت از این تهدید را نیز، ارجاع اختلافات مومنین به همان اولیای امر معرفی کرده است و این شیوه را بهترین روش دانسته است. (11) با رعایت و اهتمام به چنین اصولی است که مومنین به برادرانی تبدیل می شوند که مشمول رحمت الهی قرار گرفته اند (12) و خیرخواهی یکدیگر را سرلوحه کار خویش قرار می دهند. (13)
اما این تبعیت از دستورات امام (علیه السلام) همیشه وجود ندارد. اینجاست که امام رضا (علیه السلام) اخطار می کند که اگر طریقی دیگر توسط افراد انتخاب شود که موجب ایجاد، ابفا یا تشدید تنازع میان مسلمین شود، مورد نفرین حضرت قرار خواهند گرفت؛ نفرینی که عذاب سخت دنیا و خسران آخرت را به همراه خواهد داشت. (14) این همان عذاب مهینی است که خداوند در قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده و آن را عاقبت کسانی دانسته که خدا و رسولش را بیازارند. (15)
قرآن علت وقوع این اختلافات ظاهری را در اموری مبنایی تر می داند و راه برون رفت از این تهدید را نیز، ارجاع اختلافات مومنین به همان اولیای امر معرفی کرده است و این شیوه را بهترین روش دانسته است

[h=2]همچون شرک[/h] یکی دیگر از مهم ترین محورهای موجود در پیام امام رضا (علیه السلام) به شیعیان، انذاری است که ایشان نسبت به آزار شیعیان داده اند. حضرت، این آزار رسانی را (حتی اگر درحد به دل گرفتن بدخواهی فردی از آنان باشد) غیر قابل بخشش توسط خداوند عنوان می کند. اهمیت این موضوع وقتی بیشتر نمایان می شود که بدانیم طبق نص آیه قرآن، خدا وعده داده که امکان بخشش هر گناهی وجود دارد و تنها مواردی که استثنا شده، شرک به خداوند و گناهانی همپای آن است. خداوند در قرآن می فرماید که خدا شرک به خود را نمی بخشاید و هر آنچه «کمتر از آن» باشد را برای کسانی که بخواهد، خواهد بخشید. (16)
پس عجیب نیست اگر این گناه بزرگ باعث خروج روح ایمان از دل و بیرون رفتن از ولایت معصومین (علیهم السلام) شود.
البته تنها راه رفع این گناه، توبه است؛ توبه ای که بتواند فرد را به دایره ولایت الهی بازگرداند و انسان را از ظلمات گناه به نور رحمت و مغفرت الهی بازگرداند. (17)

[h=2]سلامی از ولی[/h] هر چند که سلام امام رضا (علیه السلام) به شیعیان، در ابتدای این پیام است، اما این سلام مربوط به «اولیا»ی آن حضرت است. آنچه این پیام درصدد برحذر داشتن شیعیان از آن است، خروج از همین دایره اطاعت و ولایت است. اما آنان که در این عهد باقی اند، اعمال بدی که از روی جهالت انجام داده اند اصلاح و گناهانی که از روی غفلت انجام داده و از آن توبه کرده اند، بخشیده خواهد شد، به چنین افرادی است که رسیدن به رستگاری وعده داده است. (18)
و سلام، همان قول پروردگار مهربان (19) تقدیم همین یاران واقعی اولیا الله شده؛ سلامی که به دستور خداست و مژده دهنده رحمت الهی و بخشش جهالت ها (20)؛ سلامی که تحیت بهشتیان به یکدیگر در بهشت است (21).

پی نوشت ها:
1- بحارالانوار- جلد 71- صفحه 231.
2- اطیعوا الله و اطیعوا الرسول (تغابن /12)- (مائده/92)- (نور/54)- (محمد/33)- (نساء/آیه 59)
3- فاتقواالله و اطیعون (شعراء/ 108، 110، 126، 131، 144، 150، 163، 179)- (زخرف /63)- (آل عمران/50)
4- واطیعوا الله و رسوله ان کنتم مومنین (انفال/1)
5- واطیعواالله والرسول لعلکم ترحمون (آل عمران/132)

6- واطیعوالله و اطیعوالرسول فان تولیتم فانما علی رسولنا البلاغ المبین (تغابن/12)
7- اطیعواالله و اطیعواالرسول فان تولوا فانما علیه ماحمل و علیکم ما حملتم (نور/54)
8- یا ایها الذین آمنوا اطیعوالله و اطیعوا الرسول و لاتبطلوا اعمالکم (محمد/33).
9- و اطیعواالله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم (انفال/46)
10- فاتقوالله و اصلحوا ذات بینکم و اطیعوا الله و رسوله ان کنتم مومنین (انفال/1)
11- یا ایها الذین امنوا اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تومنون بالله و الیوم الاخر ذلک خیر و احسن تاویلا (نساء/59)
 
بالا