b is for building س مثل ساختمان
تفاوت معماری و ساختمان چیست؟
سوال سختی است...هر ساختمان یک معمار دارد که به معنای واقعی کلمه «سرپرست سازندگان» است. کسی که ممکن است یک معمار حرفه ای,یک کارگر,و یا یک فرد آموخته باشد,به هر حال اوست که فرم سازه را تعیین می کند.
می توان گفت:معماری مفهوم با ایده ای است که با استفاده از ساختمان به مثابه محصول,روند یا فن,به عنوان وسیله کار فکر اصلی را به واقعیت تبدیل می کند.
ساختمان حاصل نیاز و ضرورت است.آن هنگام که بزرگ معمار جهان,انسان را آفرید{مورد اعتراض شیطان}او را شبیه حیوانات خلق(منظور نویسنده از بیان این جمله را می توان فقط توجه به دو نیاز مشترک انسان و حیوان دانست نیاز به پوشش که در جانوران با پشم و پوست ودر انسان با لباس و نیاز به آشیانه){مورد اعتراض حیوانات}کرد.
پشم و پنجه حیوانات به بقای آنها در محیط کمک می کند.علاوه بر این,حیوانات آشیانه می سازند و یا در محیط طبیعی زندگی می کنند,برخی از آنها هم پوششان را با خود حمل می کنند.
انسانها نیز رززگاری بدنی پوشیده از مو و دندانهایی تیز داشتند ولی با از دست دادن آنها کمتر قادر بودند یک تنه در محیط های دور زنده بمانند!!
چرا که محیط ها بسیار گرم یا بسیار سرد یا بسیار خطرناک (حمله حیوانات)بودند.
حیوانات و پرندگان کوچک به سر پناه(آشیانه ,لانه,یا حفره های زیر زمینی)نیاز دارند ولی پس از بالغ شدن آن را ترک می کنند.
آنها به طور غریزی می دانند چگونه خود را با محیط وفق دهند.برای مثال زنبورها از همان بدو تولد پرواز می کنند.
روند رشد انسان طولانی تر است. انسان ها پس از تولد نیازهای اساسی محدودی دارند.اما باید اغلب رفتارها را از خانواده یا گروهی از خانواده ها یا قبیله بیاموزند.کودکان بیش از یک دهه نیاز به نگهداری و مراقبت دارند.از این رو اعضای خانواده مجبور هستند برای مدت طولانی کنار هم بمانند(همدیگر را تحمل کنند!). اگر چه بهتر است این کار برای تمام عمر انجام شود
معماری پیش از تاریخ:1.دیرینه سنگی (هنر: نقاشی در اعماق غار)
2.دوره گذار یا انتقال(هنر:نقاشی در دهانه غارو ساخت ابزار شکار)
3.نوسنگی(شروع کشاورزی و بیرون آمدن از غار و ایجاد محلی برای سکونت)
در عصر حجر-زمانی که انسانها برای تهیه غذای خود به صورت گروهی شکار می کردند-تنها مسکن آنها مانند حیوانات,سرپناه های طبیعی بویژه غارها بود که در سایه ی این سر پناه ها می توانستند از خود حفاظت و مراقبت کنند.
بزرگ معمار جهان دو عنصر مهم در انسان طراحی کرد که باعث میشود انسانها یک سر و گردن بالاتر از حیوانات باشند,عبارتند از:یک مغز بزرگ و یک جفت دست کاری
هنگامی که این دو عنصر به یکدیگر بیامیزند قدرت خلق فن آوری, ایجاد و سایر کمبودهای آن جبران می شود.بشر با استفاده از عناصر طبیعی موجود در محیط زیست پیرامونش-چوب,سنگ,سنگ چخماخ و استخوان-توانست ملزومات زندگی مانند لباس برای زنده ماندن در سرمای شدید یا گرما و سلاح برای دفاع از خود یا شکار ابداع کند.
همچنین انسانها با استفاده از این ابزارها توانستند در محلهایی که سر پناه طبیعی وجود ندارد,سر پناه هایی برای خود بسازند.
در عصر نوسنگی,انسانها پی بردند با کاشت دانه های گیاهی,می توان مواد غذایی را در نزدیکی خانه ها فراهم کرد و دیگر نیازی به یافتن آن در دوردست ها نیست.
انسان از طریق کشاورزی به تولید کننده ی مواد غذایی تبدیل شد. علاوه بر این,با رام کردن گاو و گوسفند,توانست از آنها به عنوان گنجه ها و کمدهای متحرک استفاده کنند.
زنان نیز به مهارتهای سفالگری,ریسندگی,پخت و پز نان و آشپزی (و دیگر مهارتها)دست یافتند.بدین ترتیب ,ههر خانواده و جامعه با تامین نیازهایشان,امکان زندگی مستقل و خودگفا را به دست آوردند.
اکنون دیگر مرده می خواستند در محلی زندگی کنند که زمین مناسب برای کشاورزی وجود داشته باشد.ابزارها و فن آوری بدست آمده به آنها امکان داد تا اقامتگاه های دائمی برای خود بسازند که در ابتدا شبیه غارها بوده است.
سایر فرمهای ساختمانی,نشان دهنده ی مصالح و امکانات موجود در منطقه است
این خانه ها در مناطق کوهستانی از سنگ...در مناطق جنگلی از چوب...یا از پوست حیوانات و گیاهان...وحتی در قطب شمال از یخ ساخته می شدند.
امروزه دیگر فن آوری ساختمان سازی متکی به مصالح و ویژگی محلی{بوم آورد}نیست,بلکه در تمام نقاط جهان یکسان است,فولاد,شیشه و بتن,مصالحی جهان گیر هستند که ارزان ترین و سریع ترین منابع جهانی و به روش های صنعتی به دست می آیند.