و اما پاییز....

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز


پاییز،
شاید نام دیگر تو باشد
که دیر آمدی
قلب ریزان به راه انداختی
سرد شدی
و زود رفتی...!
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز

[h=1]شنیده ام تنهایی به کافه می روی
خیابان ها را متر می کنی
بی دلیل می خندی
شنیده ام خواب هایت زمستانی شده اند
روزهایت کوتاه، موهایت کوتاه...
راستی، کنار همیشگی هایت، شب های تنهایی، دلتنگ من هم می شوی؟[/h]
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز

آدم باید بتونه خنده‌های اونی که دوستش داره رو بذاره تو پاکتش،
روزی یه نخ ورداره بذاره پشت گوشش،
بذاره کنج لبش،
بذاره تو جیب جلوی پیرهنش ...

.
.
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز

دفتر نقاشی خدا همیشه زیباست
اما فصل پاییز را
برای دل خودت
آرام تر ورق بزن
و تمامی رنگ ها را به خاطر بسپار
که عشق لابلای همین رنگهای زیباست...

 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز





دلتنگی خوشه انگور سیاه است ...
لگد کوبش کن ....
لگد کوبش کن ...
بگذار ساعتی سر بسته بماند ...
مستت می کند اندوه ...


شمس لنگرودی.
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز

در تمام طول این سفر اگر

طول و عرض صفر را
طی نکرده ام

در عبور از این مسیر دور
از الف اگر گذشته ام
از اگر اگر به یا رسیده ام

از کجا به ناکجا...
یا اگر به وهم بودنم
احتمال داده ام
باز هم دویده ام

آنچنان که زندگی مرا
در هوای تو
نفس نفس

حدس می زند
هر چه می دوم
با گمان رد گام های تو
گم نمی شوم


راستی
در میان این همه اگر
تو چقدر بایدی...!!!!

 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز


[h=1] خزان به لطف تو چشم و چراغ تقویم است
که دیدن تو در این فصل اتفاق افتاد ...

[/h]
 

Similar threads

بالا