بشرطها و شروطها و انا من شروطها...
بشرطها و شروطها و انا من شروطها...
روایت شده زمانی که حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام، به اجبار مأمون ملعون، از مدینه به استقبال شهادت می رفت و عازم مرو بود؛ در شهر نیشابور که عده زیادی به استقبال آن حضرت آمده بودند، به خواست مردم توقف کوتاهی نمود، و برای هدایت مردم به سمت توحید و احراز غاصبانه بودن حکومت عباسیان و اینکه حکومت و خلافت، فقط حق دوازده امام بر حق شیعه است،
حدیث مشهوری بنام سلسله الذهب بیان فرمودند.
این حدیث از جمله احادیث قدسی است که به قول دانشمندان علوم اسلامی و متخصصین علم حدیث، راویان آن طلایی است و حدیثی محکم تر از این حدیث در عالم حدیث وجود ندارد.
امام رضا(ع) از پدر بزرگوارش امام موسی کاظم(ع) و ایشان از پدرش امام صادق(ع) و ایشان از پدرش امام باقر(ع) و ایشان از پدرشامام سجاد(ع) و ایشان از امام حسین(ع) و ایشان از برادرش امام حسن(ع) و ایشان از پدرش امام علی(ع) و ایشان از پیامبر اسلام(ص) و ایشان از جبرئیل و جبرئیل از خداوند عزوجل نقل فرموده اند: که خداوند متعال فرموده اند:
«کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی»
یعنی (کلمه طیبه «لا اله الا الله») قلعه مستحکم و دژ استوار من است، هر کس آن را بگوید، در این قلعه و دژ استوار داخل می شود، و اگر در آن وارد شد از عذاب روز رستاخیز در امان خواهد بود.
در ادامه این روایت آمده است، وقتی که امام رضا(ع) می خواستند به حرکت خود ادامه دهند در حالیکه سوار بر مرکب بودند، فرمودند:
«به شرطها و شروطها و انا من شروطها»
یعنی درست است که شعار توحید و کلمه طیبه لااله الا الله حصن یا قلعه مستحکم خدا است. و هر کس آنرا به زبان بیاورد و داخل این قلعه شود از عذاب خدا در امان خواهد بود، اما تحقق این امر یک شرط دارد، و آن شرط خود امام رضا(ع) است.
یعنی شرط پذیرش ادعای توحید از هر انسانی، پیروی از امام حق و پرهیز و رویگردانی از امام باطل و طاغوت و طاغوتیان است. یعنی قبولی توحید مشروط بر ولایت پذیری و اطاعت از یک امام و ولی منصوب شده از طرف خدا آن هم ولی زنده و حی و حاضر است.