همین الان چکار میکنید ؟!

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
خونه باغیم، پسرم و شوهرم میخوان برگردن گرگان، چون آرش 3 جلسه آخر کلاس شنا مونده ولی من میمونم اینجا.
دلم گرفته، برای اولین باره که قراره سه چهار روز از پسرم دور باشم😔🥺
 

eterno

کاربر فعال مهندسی مواد و متالورژی ,
کاربر ممتاز
سووشون رو می‌دیدم،تموم شد،الان دراز کشیدم،پسرم نیست انگار یه وزنه سنگین روی قلبمه.
یادمه اولین باری که پسرم شب خونه‌ی مادرشوهرم اینا خوابید،با اینکه فاصله‌ی خونه‌هامون با همدیگه به اندازه‌ی 5 دقیقه پیاده‌رویه، ولی کلی ناراحت بودم و بغض داشتم، ولی برای دفعات بعد عادی شد، الانم مطمئنا همینطوره، چون بار اوله انقدر برام سخته.
 

Similar threads

بالا