هر کی عاشق بیاد تو

مهسا69

عضو جدید
غیر مستقیم بهش بفهمونه بهترین راه حله هم گفته و هم غرورش لطمه نمی خوره

غیر مستقیم چطوری خوب من میخوام همینو بدونم که چه کارایی بکنم بفهمه عاشقشم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اومدیم و پسره خنگ بود و نفهمید .............. اون موقع چی ؟؟؟!!!

خنگ نیست پسر خوبیه اگه خنگ بود که من عاشقش نبودم 5ساله
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عشق چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟...........................................
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و
گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟
لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟
دوباره یه نیشخند زدو گفت:عشق... ببینم خانوم معلم شما تابحال کسی رو دیدی که بهت بگه عشق چیه؟
معلم مکث کردو جواب داد:خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم
لنا گفت:بچه ها بذارید یه داستانی رو از عشق براتون تعریف کنم تا عشق رو درک کنید نه معنی شفاهیشو حفظ کنید
و ادامه داد:من شخصی رو دوست داشتم و دارم از وقتی که عاشقش شدم با خودم عهد بستم که تا وقتی که نفهمیدم از من متنفره بجز اون شخص دیگه ای رو توی دلم راه ندم برای یه دختر بچه خیلی سخته که به یه چنین عهدی عمل کنه. گریه های شبانه و دور از چشم بقیه به طوریکه بالشم خیس می شد اما دوسش داشتم بیشتر از هر چیز و هر کسی حاضر بودم هر کاری براش بکنم هر کاری...
من تا مدتی پیش نمی دونستم که اونم منو دوست داره ولی یه مدت پیش فهمیدم اون حتی قبل ازینکه من عاشقش بشم عاشقم بوده چه روزای عشنگی بود sms بازی های شبانه صحبت های یواشکی ما باهم خیلی خوب بودیم عاشق هم دیگه بودیم از ته قلب همدیگرو دوست داشتیم و هر کاری برای هم می کردیم من چند بار دستشو گرفتم یعنی اون دست منو گرفت خیلی گرم بودن عشق یعنی توی سردترین هوا با گرمی وجود یکی گرم بشی عشق یعنی حاضر باشی همه چیزتو بهخاطرش از دست بدی عشق یعنی از هر چیزو هز کسی به خاطرش بگذری اون زمان خانواده های ما زیاد باهم خوب نبودن اما عشق من بهم گفت که دیگه طاقت ندارم و به پدرم موضوع رو گفت پدرم ازین موضوع خیلی ناراحت شد فکر نمی کرد توی این مدت بین ما یه چنین احساسی پدید بیاد ولی اومده بود پدرم می خواست عشق منو بزنه ولی من طاقت نداشتم نمی تونستم ببینم پدرم عشق منو می زنه رفتم جلوی دست پدرم و گفتم پدر منو بزن اونو ول کن خواهش می کنم بذار بره بعد بهش اشاره کردم که برو اون گفت لنا نه من نمی تونم بذارم که بجای من تورو بزنه من با یه لگد اونو به اونطرف تر پرتاب کردم و گفتم بخاطر من برو ... و اون رفت و پدرم منرو به رگبار کتک بست عشق یعنی حاضر باشی هر سختی رو بخاطر راححتیش تحمل کنی.بعد از این موضوع غشق من رفت ما بهم قول داده بودیم که کسی رو توی زندگیمون راه ندیم اون رفت و ازون به بعد هیچکس ازش خبری نداشت اون فقط یه نامه برام فرستاد که توش نوشته شده بود: لنای عزیز همیشه دوست داشتم و دارم من تا آخرین ثانیه ی عمر به عهدم وفا می کنم منتظرت می مونم شاید ما توی این دنیا بهم نرسیم ولی بدون عاشقا تو اون دنیا بهم می رسن پس من زودتر می رمو اونجا منتظرت می مونم خدا نگهدار گلکم مواظب خودت باش
دوستدار تو (ب.ش)
لنا که صورتش از اشک خیس بود نگاهی به معلم کردو گفت: خب خانم معلم گمان می کنم جوابم واضح بود
معلم هم که به شدت گریه می کرد گفت:آره دخترم می تونی بشینی
لنا به بچه ها نگاه کرد همه داشتن گریه می کردن ناگهان در باز شد و ناظم مدرسه داخل شدو گفت: پدرو مادر لنا اومدن دنبال لنا برای مراسم ختم یکی از بستگان
لنا بلند شد و گفت: چه کسی ؟
ناظم جواب داد: نمی دونم یه پسر جوان
دستهای لنا شروع کرد به لرزیدن پاهاش دیگه توان ایستادن نداشت ناگهان روی زمین افتادو دیگه هم بلند نشد
آره لنای قصه ی ما رفته بود رفته بود پیش عشقش ومن مطمئنم اون دوتا توی اون دنیا بهم رسیدن...
لنا همیشه این شعرو تکرار می کرد
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ آغاز کسی باش که پایان تو باشد

 

saba jo00on

عضو جدید
کاربر ممتاز
غیر مستقیم چطوری خوب من میخوام همینو بدونم که چه کارایی بکنم بفهمه عاشقشم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


خوب نگاه* طرز برخوردت باهاش ............
خنگ نیست پسر خوبیه اگه خنگ بود که من عاشقش نبودم 5ساله
عجب عشقییییییییییییییی
 

مهسا69

عضو جدید
5 سال دوستش داشتی بعد نفهمیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و یا بهش نشان ندادی عاشقی
خوب سعی کن بهش بفهمونی ولی مستقیم گفتن به نظرم تحویلت نگیره (البته ببخشدا)

آره خودمم همینو میگم اگه بهش بگم خیلی بد میشه ولی نمیتونم فراموشش کنم وقتیم میبینمش حتی یه کلمه هم نمیتونم باهاش حرف بزنم
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
عشق چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟...........................................


داستانی که تعریف کردین رو خوندم

راستش رو بخواین من از این عشقا هم بدم میاد و هم میترسم .. نه اینکه فکر کنید دل و جرات اثبات عشق رو ندارم .. ولی نمیدونم چرا یه حس خیلی بدی به این جور عشقا دارم :(

شاید خودخواهی ها اون دو نفر .. شاید در نظر نگرفتن حرمت پدری .. شاید بچه و خام بودن اونا و شاید .. شاید .. وشاید های دیگه

(البته ببخشید نظر من بودا )
 

gelayol joon

عضو جدید
کاربر ممتاز
داستانی که تعریف کردین رو خوندم

راستش رو بخواین من از این عشقا هم بدم میاد و هم میترسم .. نه اینکه فکر کنید دل و جرات اثبات عشق رو ندارم .. ولی نمیدونم چرا یه حس خیلی بدی به این جور عشقا دارم :(

شاید خودخواهی ها اون دو نفر .. شاید در نظر نگرفتن حرمت پدری .. شاید بچه و خام بودن اونا و شاید .. شاید .. وشاید های دیگه

(البته ببخشید نظر من بودا )

کاملا باهات موافقم در حد تیم ملی
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس من بیرون می ایستم حرفاتون تمام شد خدمت میرسم:smile:
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
ای کاش تا مرز قلب تو .. راهی بود
توی آسمون دل .. خورشید و ماهی بود

ای کاش یادت بود .. یک روز من بودم
یک روز توی شبها .. من شب شکن بودم

 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با هر نگاه خسته ات شک نمیکنم

من عاشقم! تو را فلش بک نمیکنم

با هر نگاه هرزه ای دک نمیشوم
من که برای هر که ,عروسک, نمیشوم

از مرزهای اسم تو رد نمیشوم
از روی عادتم که شده بد نمیشوم

پایان خط رسیده اگر جا نمیزنم
دیگر به بخت مرده ام پا نمیزنم

در ذهن من صدای تو هی ضبط میشود
یا یک صدا: فدای تو !هی ضبط میشود...

از شعرهای کهنه تو خسته نیستم
دیگر به وزن و قافیه وابسته نیستم

هر حرف هر هجا که بیاید برای تو!
هر قافیه که شعر , بزاید برای تو
از گرد و خاک فاصله سردرد میکشم
نعش خودم را تا سر پاگرد میکشم

یک عشق سوخته, کلک خورده, بیشتر…

یک زخم پا گرفته, نمک خورده, بیشتر…

با ضبط تو, صدای تو هم پاک میشود
یا این صدا , برای تو هم پاک میشود

از حرفهای گر گرفته , تا کسی که نیست
نه آب میکشد دهنم , با کسی که نیست

از آخرین ترانه ات در پخش گوشیم
یا آخرین بهانه ات در پخش گوشیم:
من به تو گفتم:اگه بری میمیرم
گفتی:میدونم ولی با این همه میرم

گفتم پس دلم چی میشه من که احساسمو دادم
گفتی تو خوبی ولی من یه کم از سرت زیادم!!!
 

Ћцвгіѕ Ǥіяl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مگه چند بار یه جوون عاشق میشه مگه چند بار دل گرفتار میشه پای عشق اولش میمونه دل اخه اون

حس دیگه تکرار نمیشه دل من تو گوش کن به حرف من خیلی ساده به هر کس دل نبند دروغ هر کی

میگه دوست داره دل من گلم به حرفام تو نخند میتونه شکست عشق از زندگی سیرت کنه جوونی تو
بگیره با غصه درگیرت کنه میترسم غصه ی عشق اولت پیرت کنه تو رو اخر بشکنه یه روز زمین گیرت کنه
 

amin_a405

عضو جدید
مگه چند بار یه جوون عاشق میشه مگه چند بار دل گرفتار میشه پای عشق اولش میمونه دل اخه اون

حس دیگه تکرار نمیشه دل من تو گوش کن به حرف من خیلی ساده به هر کس دل نبند دروغ هر کی






























میگه دوست داره دل من گلم به حرفام تو نخند میتونه شکست عشق از زندگی سیرت کنه جوونی تو
بگیره با غصه درگیرت کنه میترسم غصه ی عشق اولت پیرت کنه تو رو اخر بشکنه یه روز زمین گیرت کنه
این شعر کیه؟
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حکایتی بس عجیب در باب عشق!
آورده اند که:
شیخ به همراه همسر چهارهزارو سیصدم خود رز خاتون جهت امر ماه قند و عسل به بلاد کفر سفر کرده و در آنجا سوار کشتی تایتانیک شدند.
ازقضا یکی از شیخان بلاد کفر در آن کشتی مشغول آموزش همدلی و احترام به حقوق دیگران به مریدانش بود و برای اینکار کف کشتی را سوراخ گردانید تا به بقیه بفهماند که این کار غلط است و ما آزاد نیستیم که هرچه خواستیم بکنیم و دیگران تاوان آن را بدهند.
کشتی در حال غرق شدند بود و مریدان یک به یک خشتک به خشتک آفرین تسلیم میکردندی و در آب خبه میگشتند.
در این حال شیخ رز خاتون را بدید که بر تکهای چوب شناور است.از خوشحالی اشک در چشمانش حدقه زد و شنا کنان به پیش رز خاتون رفت و به او گفت برای آخرین بار مرا ببوس.همین که رز خاتون خم شد تا شیخ را ببوسد شیخ چون پریان دریایی (در فیلم دزدان دریای کارائیب 4)رز خاتون را به داخل آب کشید و خود بر روی تکه چوب پرید و زندگیش را نجات داد.
مریدان چون این رندی از شیخ بدیدند پی بردند که تو این زمونه، عشق نمیمونه، عاشقیو عشق چیه وفا کدومه؟؟ (تا اخر خوانده شود،کف دو انگشتی فراموش نگردد) و عشق و عاشقی کیلویی چند است؟!!!
خشتک بدریدند و تا خلیج همیشه فارس مانند سگ شنا بکردند....
 

GoLsHAn.A

عضو جدید
چون آخر همه عشقا نرسيدن و عشق من هم مثه همه ي عشقاست و دوس ندارم اين طور بشه
واي فكرشم مي كشتم
 

farzaneh19

عضو جدید
شب های بس دراز با دیدگان مات

بر مرکب خیال ، نشستم امیدوار

دنبال یک ستاره ، فضا را شکافتم

می خواستم ستاره امید خویش را

اما نیافتم!

بس روزهای تلخ ، غمگین و نامراد

همراه موجهای خروشان و بی امان

تا عمق بی کرانه ی دری شتافتم

شاید بیابم آن گهری را که خواستم

اما نیافتم!:heart:
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا