نکته های ناب از شخصیت عایشه؟؟

آبجی

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این خلاصه سعی شده نمونه هایی از قضایای قابل تامل از شخصیت عایشه به نظر خوانند گان و برادران اهل سنت و اقایان وهابی برسد .
انشالله که اهل حقیقت باشیم و پیروی از حق نماییم.
برخورد عایشه با امیر المؤمنین علیه السّلام
روزى مردى در حضور عایشه از على و عمّار رضى اللّه عنهما بدگویى کرد. عایشه گفت: من درباره على چیزى ندارم که به تو بگویم; ولى درباره عمّار، همانا از رسول خدا صلى اللّه علیه وآله شنیدم که مى‌فرمود: «هر گاه عمّار بین دو امر مخیّر شود، راه یافته ترین و کامل ترین آن دو را انتخاب مى‌کند».
جَاءَ رَجُلٌ فَوَقَعَ فِی عَلِیٍّ وَفِی عَمَّارٍ رَضِیَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُمَا عِنْدَ عَائِشَةَ فَقَالَتْ أَمَّا عَلِیٌّ فَلَسْتُ قَائِلَةً لَکَ فِیهِ شَیْئًا وَأَمَّا عَمَّارٌ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ لَا یُخَیَّرُ بَیْنَ أَمْرَیْنِ إِلَّا اخْتَارَ أَرْشَدَهُمَا
مسند ، احمد بن حنبل ( 241 هـ ) ، ج 6 ، ص 113.
اکراه عائشه از بردن نام امیرالمؤمنین علیه السلام
همان‌گونه که در متن یکی از روایات بخاری آمده عائشه می گوید: رسول خدا به هنگام بیماری دو دستش را بر شانه‌ عبّاس و شخص دیگری گذارده بود و از مرد دیگر نامی نمی‌برد
فخرج بین رجلین أحدهما العباس
صحیح بخاری، ج 1، ص 169
عینی در شرح صحیح بخاری می‌نویسد:
نکته های ناب از شخصیت عایشه؟؟​




در این خلاصه سعی شده نمونه هایی از قضایای قابل تامل از شخصیت عایشه به نظر خوانند گان و برادران اهل سنت و اقایان وهابی برسد .
انشالله که اهل حقیقت باشیم و پیروی از حق نماییم.
برخورد عایشه با امیر المؤمنین علیه السّلام
روزى مردى در حضور عایشه از على و عمّار رضى اللّه عنهما بدگویى کرد. عایشه گفت: من درباره على چیزى ندارم که به تو بگویم; ولى درباره عمّار، همانا از رسول خدا صلى اللّه علیه وآله شنیدم که مى‌فرمود: «هر گاه عمّار بین دو امر مخیّر شود، راه یافته ترین و کامل ترین آن دو را انتخاب مى‌کند».
جَاءَ رَجُلٌ فَوَقَعَ فِی عَلِیٍّ وَفِی عَمَّارٍ رَضِیَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُمَا عِنْدَ عَائِشَةَ فَقَالَتْ أَمَّا عَلِیٌّ فَلَسْتُ قَائِلَةً لَکَ فِیهِ شَیْئًا وَأَمَّا عَمَّارٌ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ لَا یُخَیَّرُ بَیْنَ أَمْرَیْنِ إِلَّا اخْتَارَ أَرْشَدَهُمَا
مسند ، احمد بن حنبل ( 241 هـ ) ، ج 6 ، ص 113.
اکراه عائشه از بردن نام امیرالمؤمنین علیه السلام
همان‌گونه که در متن یکی از روایات بخاری آمده عائشه می گوید: رسول خدا به هنگام بیماری دو دستش را بر شانه‌ عبّاس و شخص دیگری گذارده بود و از مرد دیگر نامی نمی‌برد
فخرج بین رجلین أحدهما العباس
صحیح بخاری، ج 1، ص 169
عینی در شرح صحیح بخاری می‌نویسد:
ابن عبّاس گفته است عائشه به علّت خوش نداشتن نام علی از بردن نام او خودداری کرده است.
ولکن عائشة لا تطیب نفسا له بخیر
چون عایشه از علی دل خوشی نداشت.
عمدة القاری ، عینی(855 هـ ) ، ج 5 ، ص 192 .
خوشحالی و نشاط عایشه از شهادت امیرالمومنین علیه السلام:
طبری و أبو الفرج و ابن سعد و ابن‌ اثیر گفته‌اند: هنگامی که خبر شهادت امیرالمومنین علیه السلام به عائشه رسید این بیت را سرود:
فالقت عصاها و استقر بها النوى کما قرّ عیناً بالایاب المسافر
آن زن از شادى ، عصاى خود را انداخت و در جاى خود قرار گرفت بدانگونه که مسافر، وقتى از سفر بر مى گردد خوشحال مى شود.
سپس پرسید: چه کسى على را کشت؟ گفتند: مردى از قبیله مراد.
عایشه این شعر زننده را خواند.
فان یک نائیاً فلقد نعاه غلام لیس فى فیه التراب
یعنى: اگر او دور است، خبر مرگ او را جوانى داد که خاک به دهان ندارد.
و چون زینب دختر امّ‌سلمه از او سئوال کرد: آیا این همه شادمانی برای خبر کشته شدن علی است؟ گفت: هرگاه من این خبر را فراموش کردم دوباره به من یاد آوری کنید.
تاریخ الطبری ( 310 هـ )، ج 4، ص 115، بتحقیق نخبة من العلماء الأجلاء، ط. مؤسسة الأعلمی ـ بیروت فی ذکر سبب عن مقتل أمیر المؤمنین من حوادث سنة 40 هـ و الکامل لابن أثیر ( 630 هـ) ، ج 3 ، ص 198 و معجم الشعراء للمرزبانی کما فی أعیان الشیعة ، ج 3 ، ص 285 و مقاتل الطالبیین ، ابوالفرج اصفهانی ( 356 هـ ) ، ص 26.
و یا در جای دیگر دارد که:
روى أبو الفرج فی مقتل الإمام علی[علیه السلام] وقال: لمّا أن جاء عائشة قتل الامام علی سجدت أی: سجدت شکرا للّه مما بشروها به.
هنگامی که عائشه خبر شهادت [حضرت] علی [علیه السلام] را شنید به سجده افتاد، یعنی: از خوشحالی خبری که به او دادند به سجده افتاد.
مقاتل الطالبیین ، ابوالفرج اصفهانی ( 356 هـ ) ، ص 27 ، بتحقیق کاظم المظفر ط. المکتبة الحیدریة ـ النجف وط. القاهرة سنة ، 1368 هـ ص 43.
عائشه و جعل حدیث دوات و قلم
عَنْ عَائِشَةَ قَالَت لَمَّا ثَقُلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لِعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی بَکْرٍ ائْتِنِی بِکَتِفٍ أَوْ لَوْحٍ حَتَّى أَکْتُبَ لِأَبِی بَکْرٍ کِتَابًا لَا یُخْتَلَفُ عَلَیْهِ فَلَمَّا ذَهَبَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ لِیَقُومَ قَالَ أَبَى اللَّهُ وَالْمُؤْمِنُونَ أَنْ یُخْتَلَفَ عَلَیْکَ یَا أَبَا بَکْرٍ
عائشه مى‌گوید: هنگامى که حال رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم وخیم شد، به عبدالرحمان بن ابى بکر فرمود: کتف یا لوحى به من بده تا براى ابوبکر نوشته‌اى بنویسم که با او مخالفت نشود! هنگامى که عبدالرحمان خواست بلند شود فرمود: خدا و مؤمنان ابا دارند از این که با تو ـ اى ابوبکر ـ مخالفت شود!
مسند ، احمد بن حنبل ( 241 هـ ) ، ج 6 ، ص 47 .
عائشه و سرپیچی از اوامر پیامبر
حَدَّثَنَا وَکِیعٌ حَدَّثَنَا إِسْرَائِیلُ عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ عَنْ أَرْقَمَ بْنِ شُرَحْبِیلَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ لَمَّا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مَرَضَهُ الَّذِی مَاتَ فِیهِ کَانَ فِی بَیْتِ عَائِشَةَ فَقَالَ ادْعُوا لِی عَلِیًّا قَالَتْ عَائِشَةُ نَدْعُو لَکَ أَبَا بَکْرٍ قَالَ ادْعُوهُ قَالَتْ حَفْصَةُ یَا رَسُولَ اللَّهِ نَدْعُو لَکَ عُمَرَ قَالَ ادْعُوهُ قَالَتْ أُمُّ الْفَضْلِ یَا رَسُولَ اللَّهِ نَدْعُو لَکَ الْعَبَّاسَ قَالَ ادْعُوهُ فَلَمَّا اجْتَمَعُوا رَفَعَ رَأْسَهُ فَلَمْ یَرَ عَلِیًّا فَسَکَتَ فَقَالَ عُمَرُ قُومُوا عن رسول الله
ابن عبّاس در این زمینه مى‌گوید: هنگامى که رسول خدا صلى اللّه علیه وآله بیمار شد، همان بیمارى که به سبب آن وفات یافت، آن حضرت در خانه عایشه بود. حضرتش فرمود: على را برایم صدا کنید. عایشه گفت: برایتان ابوبکر را صدا بزنیم؟ فرمود: صدایش کنید.حفصه گفت: اى رسول خدا! برایتان عمر را صدا بزنیم؟ فرمود: صدایش کنید. اُمّ فضل گفت: اى رسول خدا! عبّاس را برایتان صدا بزنیم؟ فرمود: صدایش کنید. هنگامى که همه آن ها جمع شدند، پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله سر مبارکش را بلند کرد و على علیه السلام را ندید در نتیجه ساکت ماند. در این هنگام عمر گفت: رسول خدا صلى اللّه علیه وآله را ترک کنید.
سنن ابن ماجه، محمد بن یزید قزوینی(273 هـ )ـ مسند احمد ( 241 هـ )، ج 6 ، ص 47.
حساسیّت عایشه نسبت به حضرت خدیجه سلام الله علیها
هرگاه عایشه مى‌دید که پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله از حضرت خدیجه علیها السلام به خوبى یاد کرده و او را مى‌ستاید با جسارت مى‌گفت: چه قدر از این پیرزن بى دندان یاد مى‌کنى؟! خداوند عزّ وجلّ بهتر از او را به تو داده است...
عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا ذَکَرَ خَدِیجَةَ أَثْنَى عَلَیْهَا فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ قَالَتْ فَغِرْتُ یَوْمًا فَقُلْتُ مَا أَکْثَرَ مَا تَذْکُرُهَا حَمْرَاءَ الشِّدْقِ قَدْ أَبْدَلَکَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ بِهَا خَیْرًا مِنْهَا
مسند ، احمد بن حنبل ( 241 هـ ) ، ج 6 ، ص 118.
حساسیت عائشه نسبت به همسران دیگر پیامبر خد اصلی الله علیه واله و سلم
عایشه هر شأن و فضیلتى را براى خود، پدر و دوستدارانش ـ از نزدیکان و خویشان ـ مى خواست. هر گاه مى‌دید که پیامبر صلى اللّه علیه وآله مورد محبّت یکى از همسرانش قرار مى‌گرفت و آن حضرت نزد او مى‌ماند، بر او مى‌شورید; همان گونه که با زینب دختر جحش این گونه رفتار کرد. آن گاه با حفصه تبانى کردند که هر گاه پیامبر صلى اللّه علیه وآله نزد هر کدام از آن ها وارد شود بگوید: من از شما بوى مغافیر [نوعى صمغ بد‌بو] استشمام مى‌کنم تا ایشان از ماندن و عسل خوردن نزد زینب امتناع ورزد! و با یکدیگر هم قسم شدند تا کسی را از این تبانی با خبر نسازند.
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ مُوسَى أَخْبَرَنَا هِشَامُ بْنُ یُوسُفَ عَنِ ابْنِ جُرَیْجٍ عَنْ عَطَاءٍ عَنْ عُبَیْدِ بْنِ عُمَیْرٍ عَنْ عَائِشَةَ - رضى الله عنها - قَالَتْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ - صلى الله علیه وسلم - یَشْرَبُ عَسَلاً عِنْدَ زَیْنَبَ ابْنَةِ جَحْشٍ وَیَمْکُثُ عِنْدَهَا فَوَاطَیْتُ أَنَا وَحَفْصَةُ عَنْ أَیَّتُنَا دَخَلَ عَلَیْهَا فَلْتَقُلْ لَهُ أَکَلْتَ مَغَافِیرَ إِنِّى أَجِدُ مِنْکَ رِیحَ مَغَافِیرَ. قَالَ «لاَ وَلَکِنِّى کُنْتُ أَشْرَبُ عَسَلاً عِنْدَ زَیْنَبَ ابْنَةِ جَحْشٍ فَلَنْ أَعُودَ لَهُ وَقَدْ حَلَفْتُ لاَ تُخْبِرِى بِذَلِکِ أَحَدًا».
صحیح بخاری ، محمد بن اسماعیل ( 256 هـ ) ، ج 6 ، ص 69 . تفسیر یا ایها النبی لم تحرم ما احل الله لک

 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرم کار خوبی نیست( کاری به واقعی یا غیر واقعی بودنش ندارم)
توهین به مقدسات دوستانمون(اهل سنت) از نظر همه مراجع تقلید مذمون شمرده شده همین طور از نظر رهبری.......(تو یه اون فتوای بسیار زیباشون که حتی مقامات اهل سنت هم از ایشون تشکر کردن)

:gol::gol::gol:
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
به نظرم کار خوبی نیست( کاری به واقعی یا غیر واقعی بودنش ندارم)
توهین به مقدسات دوستانمون(اهل سنت) از نظر همه مراجع تقلید مذمون شمرده شده همین طور از نظر رهبری.......(تو یه اون فتوای بسیار زیباشون که حتی مقامات اهل سنت هم از ایشون تشکر کردن)

:gol::gol::gol:

بله توهین کار خوبی نیست.اما من باب یادآوری عرض می کنم که توهین از وهن می آید.اما در این متنی که خواهر بزرگوارمون گذاشتند هیچ گونه توهینی دیده نمی شود بلکه تمامش به کتب برادران اهل سنت ارجاع داده شده.وهابیت که جلوی روشن شدن حقایق را می گیرد اگر خود ما هم چنین کاری بکنیم که دیگر هیچ
 

jackmole

عضو جدید
من که نفهمیدم !!
از کی تا حالا نقل حدیث از کتب اهل سنت شده توهین؟؟!
 

آبجی

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستشو بخواین وقتی دوستمون گفت که توهین شده چند بار خوندم اما خب من نکته توهین امیزی ندید قصد هم نداشتم که پستی بزنم اما من که اینا رو از خودم ننوشتم پای همه شون هم منبع شون ذکر شده اما اگه دوستمون میگه توهینی بوده من عذرخواهی میکنم
 

safa13

عضو جدید
کاربر ممتاز
این جنگ سنی و شیعه همیشه بوده
من خودم شیعه ام....و ارادت خاصی به علی (ع) دارم......ولی عایشه همسر محبوب پیامبر بوده...تنها همسر پیامبر که قبل از پیامبر ازدواج نکرده بوده...همسری که خیلی از ایات قران در حضور اون نازل شده....و کسی که خداوند برای در امان موندن از تهمت مردان بی مروتی که بهش تهمت ناپاکی و بی عفاف بودن زدن ایه قران نازل شده
خوب نیست بخاطر اختلافات مذهبی چهره این ادمها رو خراب کنیم....این نظر من بود
از اونجایی که چند وقت تو تاپیکها نظرات افراد متحجر عصبیم کرده و بحث با این افراد رو بیهوده میدونم....خواهش میکنم به نظر من بعنوان نظر یک ادم احترام بذارین...منم از نظرات شما استفاده میکنم.
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
در شرایط فعلی همه بر اتحاد تاکید دارند ، اتحاد به معنی دست کشیدن از ارزشها نیست ، تاکید بر نقاط مشترکه ... به نظر بنده لزومی به طرح مطالب راجع به عایشه نیست...
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
این جنگ سنی و شیعه همیشه بوده
من خودم شیعه ام....و ارادت خاصی به علی (ع) دارم......ولی عایشه همسر محبوب پیامبر بوده...تنها همسر پیامبر که قبل از پیامبر ازدواج نکرده بوده...همسری که خیلی از ایات قران در حضور اون نازل شده....و کسی که خداوند برای در امان موندن از تهمت مردان بی مروتی که بهش تهمت ناپاکی و بی عفاف بودن زدن ایه قران نازل شده
خوب نیست بخاطر اختلافات مذهبی چهره این ادمها رو خراب کنیم....این نظر من بود
از اونجایی که چند وقت تو تاپیکها نظرات افراد متحجر عصبیم کرده و بحث با این افراد رو بیهوده میدونم....خواهش میکنم به نظر من بعنوان نظر یک ادم احترام بذارین...منم از نظرات شما استفاده میکنم.
خوب صفا خانوم احتمالا اون متحجر هم بنده هستم:cry:
والا تو عفاف و پاکدامنی ایشون ذره ای شک نیست که اگر کسی همچین تهمت بزرگی به ایشان بزند درواقع شخص پیامبر را هم زیر سوال برده.اما یه جمله ای حضرت امام(ره)داشتند و اون اینکه معیار حال افراد است.همسر پیامبر بودن برای کسی در پیشگاه خدا عزت و شرف نمی آورد وخوب قضیه جنگ جمل را هم که همه دوستان می دانند گرچه عبدالله ابن زبیر ملعون روی ایشون خیلی تاثیرگذار بود ولی بهرحال این از گناه بزرگ ایشون کم نمی کنه:gol:
 

safa13

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب صفا خانوم احتمالا اون متحجر هم بنده هستم:cry:
والا تو عفاف و پاکدامنی ایشون ذره ای شک نیست که اگر کسی همچین تهمت بزرگی به ایشان بزند درواقع شخص پیامبر را هم زیر سوال برده.اما یه جمله ای حضرت امام(ره)داشتند و اون اینکه معیار حال افراد است.همسر پیامبر بودن برای کسی در پیشگاه خدا عزت و شرف نمی آورد وخوب قضیه جنگ جمل را هم که همه دوستان می دانند گرچه عبدالله ابن زبیر ملعون روی ایشون خیلی تاثیرگذار بود ولی بهرحال این از گناه بزرگ ایشون کم نمی کنه:gol:
نه...دوست محترم...من و شما تفاوت فکری و اعتقادی زیادی داریم...ولی من تحجری در مورد شما ندیدم...خیلی وقتا منعطف بودین...و مهمتر اینکه تا حالا به نظر من و شخص من توهین نکردین و اون رو زیر سوال نبردین...همون طوری که نظر من برای شما قابل احترام بود.....منم همین احترام رو برای نظر شما قائلم.....شخصا این عقیده رو دارم که هر کی به دور از جنجال نظرش رو بگه و بذاره دیگران خودشون رو درست یا غلط بودن نظرش با استقلال کامل تصمیم بگیرن.....نه اینکه نظرمون رو پتک کنیم تو سر کسی
با اون قضیه موافقم.......ولی زیاده روی شده.... بخاطر نظرات شخصی خیلی ها به شخصیت عایشه خیلی اجحاف شده. ..در مورد اشتباهات عایشه هم نظرات متفاوت وجود داره...بازم میگم...این نظر شخصیمه
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این شرایط که اصل بر یافتن نقاط مشترکه شاید مطرح کردن اینگونه مسائل که محل تشکیک و اختلافه به صورت عمومی جالب نباشه
اما افراد حتما باید نسبت به وقایع و اشخاص آگاهی پیدا کنند تا بعدا دچار مشکل نشن به خصوص که من زیاددیدم افرادی که به دلیل علم کم و.......کلا تیغر کردن





یا مولا هنوز هم شما غریب و مظلومید که در مملکتی متعلق به شماست هنوز هم باید سکوت کرد و سکوت کرد و سکوت کرد...................
 
بالا