بابا گفت: خب هر درسی که بهت می دهند، سر جایش؛ اما فقط یک گناه وجود دارد، فقط یکی. آن هم دزدی است. هر گناه دیگری صورت دیگر دزدی است. حرفم را می فهمی؟
وقتی مردی را بکشی زندگی او را دزدیده ای. حق زنش را برای داشتن شوهر دزدیده ای، همین طور حق بچه هایش را به داشتن پدر. وقتی دروغ بگویی، حق طرف را برای دانستن راست دزدیده ای. وقتی کسی را فریب بدهی، حق انصاف و عدالت را دزدیده ای. می فهمی؟
چیزی زشت تر از دزدی نیست امیر. مردی که چیزی را بگیرد که حقش نیست، چه زندگی باشد و چه یک قرص نان...من توی صورتش تف می کنم و اگر سر راهم سبز شود خدا به دادش برسد. می فهمی؟
بادبادک باز | خالد حسینی | ترجمه ی مهدی غبرائی
وقتی مردی را بکشی زندگی او را دزدیده ای. حق زنش را برای داشتن شوهر دزدیده ای، همین طور حق بچه هایش را به داشتن پدر. وقتی دروغ بگویی، حق طرف را برای دانستن راست دزدیده ای. وقتی کسی را فریب بدهی، حق انصاف و عدالت را دزدیده ای. می فهمی؟
چیزی زشت تر از دزدی نیست امیر. مردی که چیزی را بگیرد که حقش نیست، چه زندگی باشد و چه یک قرص نان...من توی صورتش تف می کنم و اگر سر راهم سبز شود خدا به دادش برسد. می فهمی؟

بادبادک باز | خالد حسینی | ترجمه ی مهدی غبرائی