ابن عبّاس گويد: من و سلمان در زير درختى نشسته بوديم . سلمان شاخه درختى را كه برگهايش خشك شده بود، جنباند و در نتيجه آن همه برگها به زمين ريخت . جناب سلمان فرمود: ((اى ابوعثمان ، از من نمى پرسى كه چرا چنين كردم ؟)) گفتم : ((سبب اين كار چه بود؟)) فرمود: ((با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در زير اين درخت نشسته بوديم ، آن حضرت چنين كرد كه من كردم و سپس به من فرمود: اى سلمان ، از من نمى پرسى كه چرا چنين كردم ؟ من عرض كردم : يا رسول اللّه ، سبب چه بود؟ حضرت فرمود: مؤ من چون وضو بگيرد بر آن وجهى كه دستور آمده بود، و بعد از آن نمازهاى پنجگانه شبانه روز را بجاى آورد، گناهان او بريزد بسان اين برگها كه از اين درخت فرو ريخت .))