تو دیگر چه جور معشوقی هستی ...؟صدبار گفتم
باز هم میگویم
تنهایی سخت است
حتی اگر آدمهای زیادی دور و برت باشند
ولی معشوق نباشد.
به چه ملت است این به چه مذهب است این که کشند عاشقی را که عاشقم چراییملت عشق از همه دین ها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست
به چه ملت است این به چه مذهب است این که کشند عاشقی را که عاشقم چرایی
دستت را خوانده ام دیگر
بیا ...
تمام ِ ورق هایم مال ِ تو
" آس ِ" دلم را پس بده !
![]()
"قسمت بود" ،
كه تا دل سپردم ، ديگر نباشي!
اين تنها حرفي ست
كه نبودنت را ؛
توجيه مي كند!
.
شايد هم ، مرا آرام ..... !
![]()
زیبای من
وجود نازنینت تکیه گاهی است برای بودنم!
برقرار باش تا هرگز بیقرار نباشم
![]()
جان غمگين،تن سوزان، دل شيدا دارم آنچه شايسته عشق است مهيا دارم سوز دل، خون جگر، آتش غـم، در فراق چه بلاها كـــه ز عشقت من تنها دارم
شرم تان باد ای خداوندان قدرت
بس کنید
بس کنید از اینهمه ظلم و قساوت
بس کنید
سحري بود و هنوز،
گوهر ماه به گيسوي شب آويخته بود .
گل ياس،
عشق در جان هوا ريخته بود .
من به ديدار سحر مي رفتم
نفسم با نفس ياس درآميخته بود .
مي گشودم پر و مي رفتم و مي گفتم : (( هاي !
بسراي اي دل شيدا، بسراي .
اين دل افروزترين روز جهان را بنگر !
تو دلاويز ترين شعر جهان را بسراي !
آسمان، ياس، سحر، ماه، نسيم،
روح درجسم جهان ريخته اند،
شور و شوق تو برانگيخته اند،
تو هم اي مرغك تنها، بسراي !
همه درهاي رهائي بسته ست،
تا گشائي به نسيم سخني، پنجرهاي را، بسراي !
بسراي ... ))
من به دنبال دلاويزترين شعر جهان مي رفتم
چشم تو از کهکشان راه شیری هم سر است پیش چشمان تو یاس و ناز و مریم پرپر است من نمی دانم چه رازی بین عشق و اسم توست اسم تو از هرچه زیبا دیده ام زیباتر است |
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
// ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\ | اشعار و صنايع شعری | 1176 | |
S | به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین | اشعار و صنايع شعری | 2831 |