نابغه ای به نام جان نش، درسی به نام امید

m_architect

عضو جدید
شاید شما هم فیلم ذهن زیبا رو با بازی راسل کرو دیده باشین.داستان واقعی زندگی یک نابغه به نام جان نش. کسی که در اوج نبوغ دیوانه شد و بعد از غلبه بر بیماری تونست جایزه نوبل رو ببره. دیدن این فیلمو به همتون پیشنهاد می کنم.


<جان نش> اکنون 78 ساله و یکی از معروف‌ترین اساتید ریاضیات در دانشگاه پرینستون است. البته همان 70 سال پیش هم، اطرافیان و به‌خصوص خانواده‌اش می‌دانستند که آینده درخشانی پیش روی اوست. <نش> در 20 سالگی مدرک لیسانس و فوق لیسانس را یکجا اخذ کرد و 2 سال بعد هم، در 22 سالگی، به درجه دکترا نایل شد. او به معنای واقعی کلمه یک نابغه ریاضی بود و تئوری‌های مهم و بحث‌انگیزی در حوزه ریاضیات و اقتصاد وضع کرد که برایش جوایز متعددی به همراه داشت.
او در سال 1994، به جایزه نوبل اقتصاد نیز دست پیدا کرد. اما آنچه از <جان نش> چهره‌‌ای ممتاز و مورد توجه ساخته است، نه نبوغ ریاضی، که استقامت او در مبارزه با بیماری اسکیزوفرنی است.
خودش در یادداشتی برای پایگاه اینترنتی بنیاد نوبل می‌نویسد:<از کودکی تمایل داشتم که کارهایم را تنهایی انجام بدهم. گوشه‌گیر بودم و دوست نداشتم که با همکلاسی‌هایم بجوشم. فکر می‌کردم کارهای‌شان، تفریحات‌شان، همه و همه یک جور وقت تلف کردن است. در 31 سالگی هنوز هم گوشه‌گیر بودم. همسرم باردار بود و من در دانشگاه تدریس می‌کردم. همه چیز روبراه بود تا اینکه کم‌کم سر و کله آن فکرهای عجیب و غریب و آن صداهای لعنتی پیدا شد.>
<جان نش> صداهایی غیرواقعی را می‌شنید که او را از خطراتی موهوم حذر می‌دادند و وادارش می‌کردند کارهایی برخلاف خواسته‌اش انجام بدهد. رفته رفته بر شدت توهمات او افزوده شد و زندگی‌اش در آستانه فروپاشی قرار گرفت. همسرش او را ترک کرد، کرسی استادی خود را در دانشگاه از دست داد و بالاخره در بیمارستان بستری شد.
پزشکان بیماری‌اش را نوعی <اسکیزوفرنی هذیانی> تشخیص دادند که با افسرگی خفیف و کاهش اعتماد به نفس همراه شده بود.
<نش> در ابتدا از خود سرسختی و مقاومت نشان می‌داد و سعی می‌کرد با هر ترفندی شده از بیمارستان و حتی از نظارت مستقیم روانپزشک، فرار کند. اما با شدت گرفتن بیماری، کم‌کم به درمان تن داد. سوای درمان، آنچه بیش از همه به <نش> کمک کرد، تلاش آگاهانه‌ای بود که او از خود نشان داد.
او با تمام توان سعی کرد تا محتوای ذهنی بیمار خود را ذره ذره اصلاح کند. این فرآیند جبرانی، چیزی نزدیک به 25 سال از بهترین سال‌های عمر او را گرفت اما امید و اراده‌ای که او از خود نشان داد، کار خودش را کرد و ریاضیدان نابغه بالاخره از بند بیماری نجات پیدا کرد.
خودش این طور می‌نویسد: <به مرور زمان سعی کردم بخش بیمار ذهن خودم را شناسایی و پاک کنم. سعی کردم رفته رفته ذهنیت عالمانه‌ای را که از قبل داشتم، بازسازی کنم. این کار خیلی طول کشید، خیلی چیزها را از من گرفت اما فکر می‌کنم الان دیگر بخش اعظم آن هذیان‌ها و آن توهمات را دور ریخته‌ام. اینکه در این سن و سال هنوز می‌توانم یک ریاضیدان و تئوریسین فعال باشم، به این معنی است که من در مبارزه با بیماری‌ام موفق شده‌ام.>
علاوه بر کتاب‌های مختلفی که در باره زندگی عبرت‌آموز و امیدبخش <جان نش> نوشته شده، 2 فیلم نیز بر همین اساس تولید شده است. یکی فیلم آشنای <ذهن زیبا> که با بازی راسل کرو و کارگردانی ران هوارد تولید شده و از واقعیت زندگی و بیماری جان نش خیلی فاصله دارد؛ و دیگری فیلم مستند <جنون درخشان> که نگاه دقیق‌تر و وفادارتری به زندگی او داشته است.
نش دارای 2 فرزند پسر است. فرزند اولش که درست همزمان با شروع بیماری پدر به دنیا آمد، ریاضیدان است و از بد حادثه، درست مانند پدر، به بیماری اسکیزوفرنی هذیانی مبتلاست. او نیز سال‌هاست که تحت نظارت و درمان پزشکان قرار دارد.
 

m_architect

عضو جدید
اینم متن سخنرانیش در مراسم اهدای نوبل:

I've always believed in numbers,
In the equations and logics that lead to reason.
But after a lifetime of such pursuits,
I ask,what truly is logic?
Who decides reason?
My quest has taken me through the physical,
the metaphysical, the delusional, and back.
And I have made the most important discovery of my career.
The most important discovery of my life.
It is only in the mysterious equations of love
that any logical reasons can be found.
I'm only here tonight because of you.
You are the reason I am.
You are all my reasons.
Thank you.
 

m_architect

عضو جدید
اینم اقای نابغه با خانومش

 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
فبلمش فوق العاده بود... واقعا توانی که از خودش نشون داد شگفت انگیز بود...
 

Similar threads

بالا