میزگرد خانواده: مشاجره ها ی من وهمسرم

[آوای علم]

سلام به همه دوستان گرامی تالا رمشاوره

بعد از مدتی تاخیر تصمیم گرفتم مجددا تاپیک ها ی میزگرد خانواده ایجاد کنم
امیدوارم این سری تاپیک ها همانند قبل نظرات ومطالب مفیدی را د راختیارمون قرار دهد

عنوان این میزگرد بحث ها ومشاجره های همسران می باشد

​

عصبانیت ...قضاوت کردن ..ناراحت شدن..ابزاری هست که انسانها در برخورد با عوامل یکه برای انها ناخوشایند هست استفاده میکنند
وباان برای تثبیت خود وموقعیت زندگیشان پیشروی میکنند

نوع مهمی ا زمشاجرات را که ماد راین تاپیک پیرامون ان بحث میکنیم مشاجرات خانوادگی هست

به راستی بهترین را ه در برخورد با این مسائل چیست
افراد عقاید ورفتارهای گوناگون در برخورد با این مسئله دارند
مثال:
پدر بزرگ ها مادر بزرگ ها ی ما همیشه میگفتن دعوا شیرینی زندگی هست اما واقعا زندگی امروز را شامل می شود یا نه

بعضی افراد د رمقابل این بحث ها موضع خویشتن دار یمیگیرند واین بحث خانوادگی راهم چون مسابقه ای میببنند که برد...باخت معنی دارد !
گاه یافراد از روی عشق وعلاقه به ارام کردن همدیگر کمک میکنند وبارامی سعی د رشنیدن نظرات میکنند
گاهی اوقات هم افرادی پیدا میشن که در بحث ها جملات فراموش کن....بگذریم میگویند سعی د راتمام بحث دارند نه مشکل

به راستی بهترن راه برای اینکه علاوه براتمام بحث نظرات ناراحتی همسر خود را بشنویم چیست
منتظر نظرات شما هستیم

لطفا از ایجاد پست ها ی نامربوط به عنوان تاپیک خوددار ی فرمایید

مدت بحث دوهفته

موفق باشید

 

[yamaha R6]

من پيشنهاد مي كنم از خونه برن بيرون تو پارك بشينن و با آرامش و حفظ حرمت مشكلشونو حل كنن

اينو بدونين زماني كه ديگران در جريان مشكلات زن و شوهر قرار گرفتند اون زندگي داغون شد ( تجربه خودم اين و ثابت كرد)

همواره مشكلاتو بين خودتون حل كنيد نذارين ديگران بفهمن تا حرمت همه نگه داشته بشه

 

[venous_20]

ماتجربه نداریم ..به نظرم متاهلها جواب بدند بهتره

 

[industry]

به نظر من گذر زمان بهترین راه حل است...
حتی اگه یه شب با هم حرف نزنند بعدش اتوماتیک همه چی حل میشه (امیدوارم!)

 

[yamaha R6]

به نظر من گذر زمان بهترین راه حل است...
حتی اگه یه شب با هم حرف نزنند بعدش اتوماتیک همه چی حل میشه (امیدوارم!)

به شدت تكذيب مي كنم
هيچ وقت نگذاريد چيزي تو دلتون بمونه كم كم جمع مي شه و فوران مي كنيد.

 

[آوای علم]

به نظر من بستگی به موضوع دارد گاهی اوقات باید بحث بشه وان موضوع حل بشه ولی گاهی اوقات افراد ا زهم توقع گذشت ومهربونی دارن

 

[m40674]

با سلام. مشکل من و نامزدم همینه........... بحث و جدل سر حرفای بی محتوا و توخالی. چندین بار سعی کردم آروم باهاش صحبت کنم و ازش بخوام بدون عصبانیت یا ناراحتی، کاملا منطقی با هم حرف بزنیمم و مشکلاتمون رو حل کنیم. قبول میکنه. اما وقتی عصبانی میشه دیگه نمیشه آرومش کرد. زیاد صبوری میکنم اما وقتی کوتاه نمیاد منم قاطی میکنم. با این حال صبح روز بعدش کاملا آرومم و دوس دارم باهاش حرف بزنم .با هم آشتی کنیم اما باید کلی نازشو بکشم تا کوتاه بیاد. البته بعد آشتی آروم حرفامو بهش میگم. تا یه حدی قبول میکنه. اما اگه دعوامون بشه دوباره...........
باور کنید خیلی امتحان کردم...... نمیشه. الان یه ماهه نامزد شدیم و یه هفته س که با هم حرف نزدیم. منم خسته شدم.......خیلی خسته ام. نمیدونم چیکار کنم.........البته میدونم بیشتر مشکل ما از کجاس....... اون تحت تاثیر خانوادشه. یعنی هنوز نمیتونه زن و زندگیشو از خانوادش جدا کنه. وقتی دعوامون خیلی بالا بگیره صد در صد خونوادش میفهمن. حتی اگه قصد دخالتم نداشته باشن... چون شوهرم واسش تو جمع دعوا کردن با تو خلوت دعوا کردن فرقی نداره. البته اینم بگم هردومون همدیگه رو خیلی دوس داریم. تو این دوسال که با هم آشنا شدیم اتفاقات زیادی دست به دست هم دادن که الان نتونیم درست با هم رفتار کنیم. لطفا راهنماییم کنید. چطور میتونم بهش یاد بدم واسه زندگیمون یه حریم دو نفره داشته باشیم؟ همه چیز تو این حریم بین خودمون باشه. هر دومون یاد بگیریم تا حد امکان خودمون مشکلاتمون رو حل کنیم؟
لطفا کمکم کنید....ممنون

 

[ro0zhin]

امان از اين بحث ها...
آرامشو از همسايه هاميگيرن....يكي نيست بهشون بگه صداتونو ميبرين بالا كه طرف مقابل صداتو بشنو...اونم داره با صداي بلند ميگه....آخه كي ميشنوه....بشينيد آروم باهم كنار بياين ديگه.....
اين همسايه پاييني ما حالا چه خوب اين زن و شوهر هردو كارمندند....ساعت 9شب ميان خونه...ميان خونه كه شروع ميكنن....يكدومشون كوتاه نميان.....ساعتم نگاه نميكنن چند ه؟؟وقت بي وقت همينطور سر هم داد ميزنن....همش دارم با خودم كلنجار ميرم...نميدونم اينا تو خودشون چي ديدن كه ازدواج كردن...
آقا...خانوم.... به خدا با دادو هوار كه مشكلتون حل نميشه......
ولي نميشه بهشون گفت.....

 

[yamaha R6]

با سلام. مشکل من و نامزدم همینه........... بحث و جدل سر حرفای بی محتوا و توخالی. چندین بار سعی کردم آروم باهاش صحبت کنم و ازش بخوام بدون عصبانیت یا ناراحتی، کاملا منطقی با هم حرف بزنیمم و مشکلاتمون رو حل کنیم. قبول میکنه. اما وقتی عصبانی میشه دیگه نمیشه آرومش کرد. زیاد صبوری میکنم اما وقتی کوتاه نمیاد منم قاطی میکنم. با این حال صبح روز بعدش کاملا آرومم و دوس دارم باهاش حرف بزنم .با هم آشتی کنیم اما باید کلی نازشو بکشم تا کوتاه بیاد. البته بعد آشتی آروم حرفامو بهش میگم. تا یه حدی قبول میکنه. اما اگه دعوامون بشه دوباره...........
باور کنید خیلی امتحان کردم...... نمیشه. الان یه ماهه نامزد شدیم و یه هفته س که با هم حرف نزدیم. منم خسته شدم.......خیلی خسته ام. نمیدونم چیکار کنم.........البته میدونم بیشتر مشکل ما از کجاس....... اون تحت تاثیر خانوادشه. یعنی هنوز نمیتونه زن و زندگیشو از خانوادش جدا کنه. وقتی دعوامون خیلی بالا بگیره صد در صد خونوادش میفهمن. حتی اگه قصد دخالتم نداشته باشن... چون شوهرم واسش تو جمع دعوا کردن با تو خلوت دعوا کردن فرقی نداره. البته اینم بگم هردومون همدیگه رو خیلی دوس داریم. تو این دوسال که با هم آشنا شدیم اتفاقات زیادی دست به دست هم دادن که الان نتونیم درست با هم رفتار کنیم. لطفا راهنماییم کنید. چطور میتونم بهش یاد بدم واسه زندگیمون یه حریم دو نفره داشته باشیم؟ همه چیز تو این حریم بین خودمون باشه. هر دومون یاد بگیریم تا حد امکان خودمون مشکلاتمون رو حل کنیم؟
لطفا کمکم کنید....ممنون

تنش كت مي خواد

ببينيد به راحتي نميشه كسي رو از خونوادش جدا كرد زمان ميبره صبر كن

 

[yamaha R6]

امان از اين بحث ها...
آرامشو از همسايه هاميگيرن....يكي نيست بهشون بگه صداتونو ميبرين بالا كه طرف مقابل صداتو بشنو...اونم داره با صداي بلند ميگه....آخه كي ميشنوه....بشينيد آروم باهم كنار بياين ديگه.....
اين همسايه پاييني ما حالا چه خوب اين زن و شوهر هردو كارمندند....ساعت 9شب ميان خونه...ميان خونه كه شروع ميكنن....يكدومشون كوتاه نميان.....ساعتم نگاه نميكنن چند ه؟؟وقت بي وقت همينطور سر هم داد ميزنن....همش دارم با خودم كلنجار ميرم...نميدونم اينا تو خودشون چي ديدن كه ازدواج كردن...
آقا...خانوم.... به خدا با دادو هوار كه مشكلتون حل نميشه......
ولي نميشه بهشون گفت.....

متاسفم چي بگم خيليا فكر مي كنن با داد و دعوا همه چيز حل ميشه

 

[m40674]

ممنون از راهنماییتون
اما یعنی جای امیدواری هس که درست شه؟ البته اینم بگم اون 24 سالشه. حالا مونده تا یه مرد پخته و با تجربه ای بشه. دلم فقط به این خوشه......... میگم شاید این رفتارا تو این سن یکم طبیعی باشه
البته کاملا مطیع خانوادش نیس اما خودش سعی نمیکنه به خانوادش بفهمونه فقط زمانیکه ازشون کمک خواس باید دخالت کنن. بهش میگم مقصر توئی. تو اجازه میدی اونا وارد حریم زندگی شخصیت شن.شاید اونا از رو دوس داشتن یا بی غرض حرفی میزنن یا کاری میکنن ولی من ناراحتم که چرا خودت نمیتونی مستقل باشی؟ من دارم اذیت میشم....... گاهی فک میکنم شاید متوجه این چیزا نمیشه خودم باید بهش توضیح بدم.اما فعلا موفق نشدم....... یه مشکل بزرگی که هس اینه که بعضیا عمدی یا غیر عمد میون دو خونواده رو خراب میکنن. و باعث اختلاف میشن.......نمیدونم چیکار کنم؟

 

[R o o z b e h]

ممنون از راهنماییتون
اما یعنی جای امیدواری هس که درست شه؟ البته اینم بگم اون 24 سالشه. حالا مونده تا یه مرد پخته و با تجربه ای بشه. دلم فقط به این خوشه......... میگم شاید این رفتارا تو این سن یکم طبیعی باشه
البته کاملا مطیع خانوادش نیس اما خودش سعی نمیکنه به خانوادش بفهمونه فقط زمانیکه ازشون کمک خواس باید دخالت کنن. بهش میگم مقصر توئی. تو اجازه میدی اونا وارد حریم زندگی شخصیت شن.شاید اونا از رو دوس داشتن یا بی غرض حرفی میزنن یا کاری میکنن ولی من ناراحتم که چرا خودت نمیتونی مستقل باشی؟ من دارم اذیت میشم....... گاهی فک میکنم شاید متوجه این چیزا نمیشه خودم باید بهش توضیح بدم.اما فعلا موفق نشدم....... یه مشکل بزرگی که هس اینه که بعضیا عمدی یا غیر عمد میون دو خونواده رو خراب میکنن. و باعث اختلاف میشن.......نمیدونم چیکار کنم؟

دوست عزیز زیاد نگران موضوع نباش!
باتوجه به اینکه ایشون 24 سالشه خونوادش فکر میکنن هنوز بچه اس و باید تو زندگیش راهنمایی یا دخالت کنن تا نامزد شما بخواد توانایی هاشو در مدیریت کردن یه زندگی مستقل ثابت کنه مدتی طول میکشه. شما هم که دوساله که باهم اشنا هستین پس شناخت خوبی به هم دارین مطمئن باش بهتر میشه.

 

[F.H]

بهترین راه برای حل مشکلات اینه که با هم آروم و منطقی صحبت کنیم ولی خب خیلی وقتا نمیشه و صداها بالا میره به محض این که صداها بالا رف باید از سر جامون پاشیم یا مثلا آب بخوریم خلاصه یه جوری سعی کنیم خودمون رو کنترل کنیم بعد که هردومون آروم تر شدیم و زمان برای حرف زدن برای هردونفر مناسب بود مثل دو تا آدم فهمیده و روشنفکر میشینیم و حل و فصلش میکنیم نکته اینجاس که هر بحثی باید حتما حل و فصل بشه و تموم بشه نباید پرونده ها رو روی هم جمع کنیم و یک دفعه همه اش رو بخوایم دوباره مرور کنیم!!
این بهترین راهه.....
من که توی این موقعیت ها فقط گریه میکنم,یعنی اشتباه ترین کار ممکن

 

[heey]

هرگز نزارین کسی حتی نزدیک ترین کستون از بحث و دعوانون با خبر بشه من خداروشکر تو این زمینه واقعا تو دارم و همش سعی میکنم با شوهرم مشکلاتمو حل کنم..فکر کنم مهمترین دلیلش این باشه که انتخاب خودم بوده و نمی خوام کسی بعد از پایان بحث ها زبون درازی کنه..چون همونطور که می دونید زن و شوهر آخرش آشتی میکنن پس نباید به دیگران اجازه ی دخالت داد

 

[mycobacter]

هاااااا....!!!!