EECi
مدیر بازنشسته
مهاجرت نخبگان ایرانی نهتنها معکوس نشده بلکه ابعاد تازهتری پیدا کرده و آن هم سرایت این پدیده به مقطع دانشآموزی است که باعث گستردهشدن دایره خروج استعدادهای برتر ایرانی به خارج از کشور شده است.به گزارش ایسنا، «خراسان» در ادامه نوشت: ادامه این روند علاوه بر هدر رفتن هزینههایی که طی سالهای تحصیل برای آموزش و تربیت این افراد صرف شده است، در عین حال میتواند ظرف چند سال آینده کشور را با بحران کمبود نیروی انسانی متخصص و ماهر که یکی از اساسیترین شاخصهای توسعهیافتگی کشورها محسوب میشود، مواجه کند.
هرچند متاسفانه چند سالی است که آمار دقیق و شفافی از میزان خروج نخبگان به خارج از کشور ارائه نمیشود اما آمارهای سالهای گذشته نشان میدهد که ۶۲ درصد از دانشآموزان مدالآور المپیادهای علمی ایران به خارج از کشور و عمدتا به کشورهای توسعهیافته دنیا چون آمریکا و کانادا مهاجرت میکنند و این یک تهدید جدی برای کشور محسوب میشود؛ تهدیدی که به جای کتمانشدن از سوی مسئولان باید مبنای برنامهریزیها و تصمیمگیریهای جدید در این حوزه قرار گیرد.
رضوان حکیمزاده معاون آموزش ابتدایی معاون وزیر آموزش و پرورش با اشاره به سرایت پدیده مهاجرت نخبگان از دانشجویی به دانش آموزی میگوید: یکی از مسائل نگرانکنندهای که هماکنون در کشور با آن مواجهیم، مهاجرت استعدادهای برتر دانشآموزی به خارج از کشور است؛ به طوری که در گذشته مهاجرت دانشجویان ما عمدتا در دورههای تحصیلات تکمیلی اتفاق میافتاد اما با توجه به شواهدی که در دست داریم و گزارشهایی که از برخی مدارسی که دانشآموزان نخبه در آن تحصیل میکنند، به دستمان رسیده، متاسفانه تمایل مهاجرت به خارج از کشور به ردههای پایینتر رسیده است و امروز بسیاری از دانشآموزان ما ترجیح میدهند بعد از اتمام دوره متوسطه، تحصیلات خود را در خارج از کشور ادامه دهند که این بسیار جای نگرانی دارد.
به عقیده اغلب صاحبنظران، وجود جمعیت کثیر دانشآموختگان بیکار در کشور با وجود همه پیامدها و تبعاتی که در پی دارد، این پیام را به جوانان در حال تحصیل در مقاطع پیش از دانشگاه منتقل میکند که آینده شغلی مبهمی در انتظار آنان است و این آینده مبهم شغلی، میتواند عاملی مهم در مهاجرت استعدادهای برتر دانشآموزی تلقی شود.
حکیمزاده میگوید: متاسفانه آموزش هایی که در مدارس به دانشآموزان ما ارائه میشود، چندان مهارتمحور نیست و این موضوع باعث میشود که دانشآموزان ما چندان با مباحث کاربردی آشنایی نداشته و با مهارتهای مختلف بیگانه باشند که این موضوع نگرانکنندهای است. از سوی دیگر کثرت دانشآموختگان دانشگاهی که متاسفانه با بازار کار چندان مناسبی مواجه نیستند و گسترش دامنه بیکاری این افراد در کشور، برای دانشآموز ما تداعیکننده این مسئله است که ممکن است در آینده، او نیز نتواند نیاز شغلی خود را برطرف کند و این مسئله نیز به عنوان یکی از موضوعات مهم به مهاجرت دانشآموزان دامن میزند.
وی تصریح میکند: بررسیها از افزایش روند مهاجرت دانشآموزان از کشور حاکی است که مهاجرت استعدادهای برتر و نخبه، واقعیت انکارناپذیری است که باید برای آن چارهاندیشی کرد و یکی از راهکارها میتواند این موضوع باشد که آموزشهای قبل از دانشگاه باید در هویتبخشی و احساس تعلق دانشآموزان به جامعه موثر عمل کند، در حالی که اکنون این طور نیست.
چاره شما چیه دوستان؟
مثلا مدرک دوره روزانه رو قبلا با مبلغ ناچیزی میشد آزاد کرد، از سال 89 یارانه شو برداشتن ولی اقلا میشد با یه سال صبر کردن از طریق عدم کاریابی آزاد کرد، خردادماه قانونی تصویب شد که اگه فارغ التحصیلا به مدت شش ماه بعد فارغ التحصیلی تو کاریابی عضو نشده باشن نمی تونن از این قانون استفاده کنن و جدیدا هم یه گزارشی خوندم که مسئولین به فیک بودن عضویت تو کاریابی اشاره کردن و انگار میخوان با این مسئله برخورد کنن طوری که اگه عضو شدی و کاری بهت پیشنهاد شد که نرفتی دیگه نتونی از این قانون استفاده کنی! علتشم گفتن طرف شغلش تو کشور موردنیازه ولی الکی با وضع شرایط رویایی و درخواست حقوق کلان از گرفتن کار طفره میره برا آزاد کردن مدرک!!! اینم برمی گرده به تنبلی جوونا که رویاپردازی میکنن و از همون اول کار پشت میزی با حقوق خوب میخوان! اصلا جوان و نخبه رو چه به پشت میز و حقوق بالا! نخبه فقط باید روزی 12 ساعت با حقوق قانون کار این طرف اون طرف بدوئه که یه وقت آب تو دل حاج آقا تکون نخوره و با وجود بی سوادی محض حساب بانکیش همین طوری تصاعدی بره بالا 





باز نسل شما تو بچه هاشون جبران می کنن، ما هفتادیا که کلا فک نکنم به اون مرحله برسیم فوقش 40 سالگی کار در حد کفاف مخارج پیدا کنیم 50 سالگی بریم سر خونه زندگیامون برا مخارج کفن و دفن مون پول پس انداز کنیم 