
پهلوان ايراني چند ساعت ديگر بايد به مصاف پهلوان هندي برود. در اين ميان مي بيند که مادري در حال راز و نياز با خالق است و براي پيروزي فرزندش دعا مي کند و گريه و ندبه سر داده است. دل پهلوان براي آن مادر پير به لرزه در مي آيد و در مصاف با پهلوان جوان هندي، با آن که مي توانست پيروز شود، مغلوب مي شود و اين گونه آيين جوانمردي به نام«پورياي ولي»نامگذاري مي شود. شايد با خواندن اين سطور شما هم به پشت ميزهاي مدرسه رفتيد و خاطره پهلواني اين ايراني سربلند در ذهنتان زنده شد. اين خلاصه اي از زندگينامه پهلوان نامي ايران بود که در يکي از درسهاي ادبيات فارسي دوران تحصيل خوانده بوديم.
ما قول ديگري نيز در افواه عمومي مردم خوي وجود دارد که با ادبياتي شبيه به داستان اول بيان شده است
جواني از فقراي شهر خوي که از نعمت پدر محروم بود عاشق دختر حاکم اين شهر مي شود. او که تنها فرزند مادرش بود، از شدت عشق بيمار و بستري مي شود. مداواي پزشکان در علاج بيمار کارگر نمي افتد. بالاخره پسر زبان مي گشايد و از عشقش به دختر حاکم مي گويد. مادر و نزديکانش وي را نکوهش مي کنند. اما پسر بر عشق خويش پافشاري مي کند و مادر به ناچار به خواستگاري دختر حاکم مي رود. خبر به گوش دختر حاکم مي رسد و وي ازدواج خود با آن پسر يتيم را مشروط به پيروزي وي بر پهلوان نامدار خوي، پورياي ولي مي کند. از آنجا که عشق منطق ديگري دارد. پسر جوان با اينکه مي داند، توان غلبه بر پورياي ولي را ندارد، براي مبارزه و کشتي گرفتن اعلام آمادگي مي کند. تاريخ مبارزه روز جمعه تعيين مي شود. در شب پنج شنبه در يکي از مساجد شهر، مادر آن جوان حلواي نذري پخش مي کند که از قضا پورياي ولي هم آن جا حضور داشت. پهلوان از مادر مي پرسد: سبب نذرت چيست؟ و او جواب مي دهد: پسرم براي ازدواج با دختر حاکم بايد با پورياي ولي کشتي بگيرد و من اين حلوا را نذر کرده ام تا پسرم پيروز شود. پوريا دچار ترديد مي شود. ترديد در مورد حفظ موقعيت خود به عنوان پهلوان شهر يا اجابت نذر يک مادر و حرکت براي رساندن يک جوان به آرزوي خود. او در اين ترديد تصميمي شجاعانه مي گيرد که باعث اسطوره شدن پورياي ولي مي شود. جمعيت انبوهي به تماشا ايستاده اند. همه انتظار دارند در چشم به هم زدني، پهلوان نامدار شهرشان پيروز شود. اما نتيجه چيز ديگري است. پهلوان خود را مغلوب جوان عاشق مي کند. پهلوان پورياي ولي در اين مورد گفته است: وقتي پشتم به خاک رسيد و آن جوان بر سينه ام نشست، ناگهان حجاب از ديدگانم به کنار رفت و آن معرفتي را که سالها در جست و جويش بودم، در مقابل ديدگانم يافتم. مردم، جوان پيروز را بر دوش خود گرفتند و به سمت خانه حاکم حرکت کردند. پهلوان شهر مغلوب شد و در زير دست و پاي مردم نظاره گر شادي آن جوان و گريه هاي شوق مادرش بود. ديگر هيچ کس پوريا را به چشم پهلوان نمي نگريست. سالها بدين منوال سپري شد و مردم زماني متوجه قضيه شدند که پهلوان پوريا نقاب خاک بر سر کشيده بود. از آن زمان پوريا به پهلوان افسانه اي تبديل شد. 10 فرمان مشهور جوانمردي که از پوريا به يادگار مانده، جزو اصول ورزش باستاني کشور است و اين 10 فرمان سال ها سرلوحه پهلوانان خوي بوده و هنوز هم سينه به سينه نقل مي شود.
شمس برگشت پورياي ولي را هم برگردانيد!
وقتي با يکي از شهروندان خويي در اين مورد صحبت کرديم، گويا دل پري از اين موضوع داشت، به ما گفت: به مسئولان بگوييد از زحماتي که براي رسمي کردن مزار شمس تبريزي انجام داده اند متشکريم، اما بايد براي ثبت رسمي مزار پورياي ولي با توجه به اسنادي که از نظر تاريخي وجود دارد نيز تلاش خود را مضاعف کنند. کاظم زاده که گويا اطلاعات کاملي هم در اين مورد دارد، به نقل از يکي از پايگاه هاي اطلاع رساني اين شهر، با بيان اينکه پهلوان پورياي ولي در خوي زندگي کرده و در همين شهر و در گورستان مشهور به«پيرولي» دفن شده است به 2 سند مهم تاريخي اشاره کرده و مي گويد: در يک طومار قديمي که در عهد صفويه بر روي پوست آهو نوشته شده، آمده است که پورياي ولي از خوي بوده است. وي سخنانش را اين چنين تکميل مي کند: در کتاب «مرآت الشرق»که از سوي کتابخانه آيت ا... مرعشي منتشر شده، زندگي نامه پهلوان پورياي ولي و وجود مزارش در گورستان «پيرولي»خوي ذکر شده است. در اين کتاب به سنگ قبر پورياي ولي هم اشاره شده و عين سنگ نوشته، قيد شده است. در اين سنگ قبر اسامي 7 تن از اجداد پورياي ولي ذکر شده که بر اساس آن نام پدر پورياي ولي، محمود بود و پسر وي نيز محمود نام داشته است.
اين شهروند مطلع تاکيد مي کند: بر همين اساس، در بين مردم خوي و منطقه رسم است که افراد براي زنده نگه داشتن نام پدرشان، فرزند خود را به نام پدرشان نام گذاري مي کنند.
وي در پايان اظهار اميدواري مي کند که مسئولان ميراث فرهنگي استان و ساير مسؤولان با اقدامات لازم نگذارند که اين بناي تاريخي و ميراث کهن ادبيات اساطيري و پهلواني زير غبار زمان رنگ فراموشي بگيرد و به يادها سپرده شود.
دعا کنيم پورياي ولي از غربت درآيد
حاتمي زاده يک شهروند خويي با اشاره به اقدام مسئولان امور فرهنگي و جهانگردي ترکيه که مدت ها قبر شمس الدين بن يحيي بن محمد شاه از دامادهاي خاندان مولوي را به عمد و براي استفاده تبليغاتي به عنوان مقبره شمس تبريزي عنوان کردند، مي گويد: حالا افرادي در همين استان هستند که در مقابل «اسناد تاريخي» و يقين مردمي که قرن ها سينه به سينه محل دفن اين پير فرزانه را به فرزندانشان نشان داده و در وسع اندک خود مکاني برايش تدارک ديده اند، مقاومت به خرج مي دهند و اين جاي تاسف دارد. اين دلسوز مسائل فرهنگي در پايان مي گويد: البته نبايد از زحمات مديران و کارشناسان دلسوز اداره کل ميراث فرهنگي و گردشگري و صنايع دستي استان غافل شد که اخيرا همت واسع بر کاوش هاي باستاني و اثبات حقانيت وجود مزار اين پهلوان نامي ايران زمين را در اين ديار کهن دارند. به هر حال اينک فرصت مغتنم است تا دين خود را به اين هم منطقه اي اعصار گذشته مان ادا کنيم و همه باهم تلاش کنيم تا اين حقيقت مسلم آشکار شود و اين بار دعا کنيم پورياي ولي نيز از اين غربت ديرين بدر آيد.
رئيس ميراث فرهنگي خوي: اين مزار در ليست آثار ما ثبت نشده است
وقتي به سراغ رئيس اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خوي رفتيم، وي با اطمينان خاصي به ما گفت: اين اثر در فهرست بناهاي تاريخي ثبت نشده و ميراث فرهنگي فعلا هيچ مسئوليتي در اين مورد ندارد. جاويدنيا ادامه داد: البته ما پيگير ثبت اين مکان بعنوان ميراث فرهنگي در فهرست اماکن تاريخي هستيم، ولي هنوز نتوانسته ايم مدرک معتبري در اين مورد ارائه بدهيم. وي در پايان سخنانش شهرداري را متولي فعلي اين مکان معرفي کرد.
شهردار خوي: ما فقط متولي گورستان «پير ولي» هستيم
با ارجاع جاويد نيا، به سراغ شهردار خوي رفته و طي يک مکالمه تلفني از وي خواستار توضيحاتي در مورد ريزش اين اتاقک کوچک کاهگلي شديم. يوسف کربلاي خليلي به ما گفت: شهرداري خوي متولي گورستان اطراف اين مقبره است، ولي در مورد خود اين مقبره و ريزش و کاهگلي بودن آن هيچ مسئوليتي بر عهده ندارد و مسئولان مربوطه بايد در اين مورد گمانه زني هاي لازم را انجام دهند. وي در مورد تابلوي نصب شده در اين محل که در ذيل آن نام شهرداري خوي نوشته شده، اعلام کرد که پيگيري خواهد کرد و به اقدامات نماينده خوي در مجلس اشاره کرده و ادامه داد: حسيني صدر پيگير اين موضوع است تا اين مکان را به ورزشگاه تبديل کنيم. کربلاي خليلي اضافه مي کند: اداره تربيت بدني زمين را براي تبديل به ورزشگاه مي خواهد و اوقاف خوي نيز قرار است در اين مورد کمک هاي لازم را ارائه بدهد. شهردار خوي با بيان اين که براي بازسازي اين محوطه و تبديل آن به ورزشگاه 500 ميليون تومان بودجه لازم است و زمان مشخصي نيز براي پايان بازسازي اين مکان نمي توان متصور بود، به سخنان خود پايان داد.
مدير اداره اوقاف خوي: مسئوليتي نداريم
قاسم زاده، مدير اداره اوقاف و امور خيريه خوي اما مي گويد: در اين مورد هيچ برنامه اي ندارد و مسئوليتي نيز در اين مورد متوجه اين اداره نيست.
نماينده خوي: مقبره پورياي ولي به زورخانه تبديل شود
نماينده مردم خوي، قره ضياءالدين و چايپاره در مجلس شوراي اسلامي در مورد اين مقبره قديمي مي گويد: در تلاش هستيم که اين مقبره را به يک زورخانه سنتي تبديل و همزمان يک ورزشگاه نيز در کنار اين زورخانه ايجاد کنيم.
مؤيد حسيني صدر ادامه مي دهد: به همين منظور تا کنون 20 بار به سازمان تربيت بدني و ميراث فرهنگي کشور مراجعه شده و مصوباتي در دست است، اما هنوز طراحي و عملياتي نشده است. وي اضافه مي کند: احداث ورزشگاه در اين منطقه از چند جنبه مهم است، اول اين که اين مقبره متروکه احيا مي شود، در ضمن اين قبرستان متروکه ميان يک منطقه مسکوني واقع شده که نياز به يک ورزشگاه در آن به شدت احساس مي شود. وي افزود: ما اقداماتي را که مؤثر مي دانستيم انجام داده ايم و از استاندار آذربايجان غربي، رئيس سازمان تربيت بدني استان و آقاي سعيدلو (رئيس سازمان ورزش کشور)، رئيس سازمان ميراث فرهنگي استان و کشور مي خواهيم کمک کنند که نام اين پهلوان نامي زنده بماند و در کنار آن نياز ورزشي منطقه نيز تامين شود.
رئيس سازمان ميراث فرهنگي استان: روز جوانمردي و ايثار را ثبت خواهيم کرد
رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان مي گويد: روايتي هست که طبق آن مردم خوي ادعا مي کنند مقبره پورياي ولي در محل مزبور قرار دارد، اما با وجود پژوهشي که ساليان گذشته انجام شد، نتوانستيم مدارک لازم را براي ثبت اين مکان در فهرست آثار تاريخي به دست بياوريم. اسدا... عليزاده ادامه مي دهد: مکان دقيق دفن پورياي ولي مشخص نيست، اما مجددا مدارک موجود را از خوي و ساير اماکني که ادعا مي شود پورياي ولي در آن جا دفن است جمع آوري کرده ايم. وي اضافه مي کند: چون بين شهروندان خويي اين نقل سينه به سينه منتقل شده و موضوع اهميت بيشتري پيدا کرده است، با همراهي نماينده اين شهرستان، قصد داريم روز جوانمردي و ايثار را به نام پورياي ولي ثبت کنيم و مراسم ويژه اين روز را در محل کنوني مورد ادعاي مردم برگزار کنيم.
پورياي ولي، پهلواني مشهور اما...
تاريخ و گذشته هر ملتي، هويت همان ملت را تشکيل مي دهد. پورياي ولي پهلوان صاحب نام و پرآوازه اي بود که در قلب و روح ايرانيان جاي دارد و طنين پهلواني اش که آن را به قهرماني ترجيح داد، عالمي را به خود مشغول کرده است.
تبديل مقبره به زورخانه براي زنده نگهداشتن آوازه پهلواني پورياي ولي کوچک ترين کاري است که مي توان براي حفظ نام وي انجام داد؛ اما آيا با گذشت زماني نسبتا طولاني از تصويب اين موضوع تا مراحل طراحي و عمليات ساخت و احداث بناي جديد، نبايد فکري به حال مقبره قديمي کرد تا حداقل از ريزش در امان بماند؟!
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=1&day=22&id=663388