معماری با مصالحی از جنس دل

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلــــــم


اینجــا صـدای پـا زیــاد می شنــوم...!

امــا هیچکــدام تــو نیستــی ...!

دلــــــم ؛ خـوش کرده خــودش را

بــه ایـن فکــر ؛

که شایــد ؛

پابرهنه بیایی ...



 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم برای کسی تنگ است

که زیبایی روح را می ستاید

مهربانی را دوست دارد

گذشت را می فهمد

سادگی را زیور می داند

وفا را گوهر

دلم برای کسی تنگ است

که چشمان خیس از اشک را می بوسد

و با سر انگشت مهربانش آبی آسمان را نشان می دهد

کسی که به خاطرم آفتابی می شود.

دلم بیشتر از همیشه برایت تنگ است.
:cry:
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
غمگین نشو
میدانم
دلت گاهی میگیرد
اما
بدان
من
انقدر دلم گرفته
که نامم
را بانوی تاریکی گذاشته اند
پس
به سوی
بانوی
روشنایی خویش برو
این بانوی
تاریکی
تا ابدیت
در تاریکی
خویش
خواهد ماند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لبخند او، بر آمدن آفتاب را
در پهنه طلائي دريا
از مهر، مي ستود .
در چشم من، وليكن ...
لبخند او بر آمدن آفتاب بود !
***
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]من به آمار زمین مشکوکم[/FONT][FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]

اگر این سطح پر از آدم هاست

پس چرا این همه دل ها تنهاست ؟

بیخودی میگویند هیچ کس تنها نیست ، چه کسی تنها نیست ؟

همه از هم دورند ...

همه در جمع ولی تنهایند ...

[/FONT][FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]من که در تردیدم ، تو چطور ؟

* سهراب سپهری *

[/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]

 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
......
حــــتـــی “خـــدا” فرستـــد… !

بــاران اســیــدی… برای تــطهـیـرت

بــرف و پـــاکــی …. بــرای تـشبــیهت

محـــمد و عیـــسی …. بــرای تظــمــینت

یا کــه شیــطان را … برای تقصیــرت

دیـــگر تمــام شــــد ….

“خـــراب شــــد تــصویـــرت”…. !!!
.....
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز


هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی,
یـــک نقطـــــه,
یـــک لبخنـــــد,
یـــک نگــــــــاه,
یـک عطر آشنـا,
یــک صــــــــدا,
یــک یـــــــــــاد,
از درون داغونـــت می کــــند,
هــر قدر هـــــم کـــه محکــــم باشــــی…!
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
آنگاه كه غرور كسي را له مي كني آنگاه كه كاخ آرزوهاي كسي را ويران مي كني
آنگاه كه شمع اميد كسي را خاموش مي كني
آنگاه كه بنده اي را ناديده مي انگاري
آنگاه كه حتي گوشت را مي بندي تا صداي خرد شدن غرورش را نشنوي
آنگاه كه خدا را مي بيني و بنده خدا را ناديده مي گيري
مي خواهم بدانم،

دستانت را بسوي كدام آسمان دراز مي كني؟؟
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز


گــــــــاهـــی بـــــایـــد زل بـــــزنـــــی به آیــــنه
خیـــــره بشـــــی به چشـــــمای خـــــودت
بگـــی :
به درکـــــــ که دوســــتم نـــــداره ..!


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

شبـــــــــــــ جمعه

هوای بارانی

کنج یه اتاق

پشت سیستم

منتظر یه لایک از یه غریبه!

همشو بیخیال با جای خالیت چه کنم.........؟
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باران کـه میبـارد دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود،
راه می افـتم بـدون ِ چـتـر .
من بـغض می کنـم، آسمـان گـریـه .

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

آرامشی میخواهم که...

تو باشی و من...

درکنارهم...

تو سکوت کنی و من هم گوش کنم...

و من آرام بگویم تورا دوست دارم...

و تو بگویی "من هم"...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آنگاه كه غرور كسي را له مي كني آنگاه كه كاخ آرزوهاي كسي را ويران مي كني
آنگاه كه شمع اميد كسي را خاموش مي كني
آنگاه كه بنده اي را ناديده مي انگاري
آنگاه كه حتي گوشت را مي بندي تا صداي خرد شدن غرورش را نشنوي
آنگاه كه خدا را مي بيني و بنده خدا را ناديده مي گيري
مي خواهم بدانم،

دستانت را بسوي كدام آسمان دراز مي كني؟؟
دیر رسیدی عزیزم .
عشق باتاخیر تلخ می شود .
دیر رسیدی عزیزم و زمان به راحتی عشق را از بین می برد .
شاید باورت نشود اما حتی آخرین ستاره آسمان هم ، همین چند روز پیش از نیامدنت کم نور شد و رفت .
اصلا چرا از گلهای روی میز برایت نگویم می دانی گلها تا چه اندازه نازک طبع اند .
از دوریت آنقدر با خیسشان کردم که خشک شدند .
نمی دانم چرا احساس گناه نمی کنم .
آنقدر دیررسیده ای که تمام کلمات جملات خوب خوب رخت بربستند و رفتند از کنار من .
روی قاب عکسمان گرد نشسته و من کمی با قهر از تو دور می شدم و قاب کج شد .
دیر رسیدی عزیزم .
دیگر نه عشقی ، نه حوصله ای و نه انتظاری. صبح منتظرت بودم .
حالا شب است و من کم تاب ترین عاشق دنیا هستم .
آسمان ابری ، من ابری ، باران دیرشده .
تو هم شبیه بارانی
 

muhammad-k

کاربر بیش فعال
..

..

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]عشق یعنی خون دل یعنی جفا[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]عشق یعنی درد و دل یعنی صفا [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]عشق یعنی یک شهاب و یک سراب[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]عشق یعنی یک سلام و یک جواب[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]عشق یعنی عالمی راز و نیاز [/FONT]
 

muhammad-k

کاربر بیش فعال
..

..

[FONT=arial,helvetica,sans-serif][SIZE=+0]باران که می‌بارد، میل در آغوش کشیدنت و بوسیدنت افزون می‌شود...

و شعله‌های سرکش این میل جانم رامی‌سوزاند...

زیر باران می‌روم و خیره به آسمان آرزو می‌کنم

ای کاش کنارم بودی دلارام من، زیر این باران

دوشادوش هم و دست در دست هم...
عاشقتر از همیشه، شیداتر و دیوانه‌تر...

فارغ از همه بایدها و نبایدهای

عالم، فارغ از حس پشیمانی و پریشانی...

شاید مست مست، شاید مدهوش و مخمور، شاید...

آری رها...

رها

از همه بندهای این جسم و این عالم، رها از همه خط قرمزها و تابلوهای ممنوع...

رها از هر چه قانون و قاعده و

محدوده...

تو نیز عاشق‌تر و شیداتر...

تو نیز مخمور و مست...

اندکی عاشقانه‌تر زیر این باران بمان ابر را بوسیده‌ام

تا بوسه‌ بارانت کند...
[/SIZE][/FONT]
 

muhammad-k

کاربر بیش فعال
..

..

لبریز از عشقم ، خالی از هر نیازی
به سوی آنچه که آرزویش را دارم
به سوی تو می آیم که تنها آرزوی منی......
 

muhammad-k

کاربر بیش فعال
..

..

هرکه آید گوید:
گریه کن! تسکین است
گریه آرام دل غمگین است
چندسالی است که من می گریم
در پی تسکینم
ولی ای کاش کسی می دانست
چند دریا بین ما فاصله است!!؟
من و آرام دل غمگینم…!!!!
 

muhammad-k

کاربر بیش فعال
..

..

به دلتنگی هایمـــ دست نزن

می شكند بغضــمـــــ یك وقت !!

آنگاه غرقـــــ می شوی

... در سیلابـــــ اشكهایی كه

بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !! . ..
 

muhammad-k

کاربر بیش فعال
..

..

تحمل کردن زیباست

اگر قرار باشد روزی به تو برسم

انتظار اسان است

اگر قرار باشد دوباره تو را ببینم

زندگی شیرین است

اگر قرار باشد مزه ی دستان تو را بچشم

مشکلات حل می شود

اگر قرار باشد روزی به پای تو بمیرم

لطفا فوتم نکن؛می خواهم در سینه ی تو تمام شوم

اشک ها همه به لبخند تبدیل می شود

اگر قرار باشد تو را یک بار ببوسم

و لبخند ها دوباره به اشک

فقط اگر ببینم خیال رفتن داری

زنگیم می سوزد اگر بفهمم روزی از من دل گیر شده ای

اما بدان دوستت دارم

از پشت این همه فاصله

از پشت این همه حرف

دوستت دارم....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش میدانستی

ﭼﻪ ﺣﺲ ﺗﻠﺨﯽ ﺍﺳﺖ

ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ

ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻧﺪ

ﻭ ﺩﺭ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻭﯾﺮﺍﻧﯽ ﺳﺖ

ﻟﺒﺖ ﺭﺍ ﮔﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯼ

ﻭ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ

ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻧﺒﺎﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭ....


 

Pinar.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
خُدایا…
مَن میدانَم


تُو هـَــــم میدانــی

کـه شُدَنـی نیست…

حَتـی اَگر مُعجِزه کُنـــی

باز هَم…

او یِک آرِزوی ِمَحال اَست ....
 

Pinar.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
سخت است دل كندن
چه سخت است فراموش كردن بي خيال شدن،
خود را به آن راه زدن

اين سختي، تقاص سكوت است


تقاص فاصله اي است كه سكوت خالق آن است....!!!


 

Pinar.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
[SIZE=+0]عاشقم اهل همین کوچه ی بن بست کناری[/SIZE]

[SIZE=+0]که تو از پنجره اش پای به قلب من دیوانه نهادی
[/SIZE]

[SIZE=+0]تو کجا؟کوچه کجا؟ پنچره ی بازکجا؟؟؟
[/SIZE]

[SIZE=+0]من کجا؟ عشق کجا؟ طاقت آغاز کجا؟؟؟
[/SIZE]

[SIZE=+0]تو به لبخند و نگاهی
[/SIZE]

[SIZE=+0]من دلداده به آهی
[/SIZE]

[SIZE=+0]بنشستیم، تو در قلب و من خسته به چاهی
[/SIZE]

[SIZE=+0]گنه از کیست؟
[/SIZE]

[SIZE=+0]ار آن پنجره باز؟
[/SIZE]

[SIZE=+0]از آن چشم گنه کار؟
[/SIZE]

[SIZE=+0]از آن خنده معصوم؟
[/SIZE]

[SIZE=+0]از آن لحظه دیدار؟
[/SIZE]


[SIZE=+0]کاش میشد گنه پنجره ولحظه وچشمت
[/SIZE]


[SIZE=+0]همه بر دوش بگیرم
[/SIZE]


[SIZE=+0]جای آن یک شب مهتاب
[/SIZE]


[SIZE=+0]تورا تنگ در آغوش بگیرم
[/SIZE]
 

Pinar.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلماتم را در جوی سحر می‌شویم لحظه‌هایم را در روشنی باران ها

تا برای تو شعری بسرایم، روشن تا که بی‌دغدغه بی‌ابهام سخنانم را در حضور باد این سالک دشت و هامون با تو بی‌پرده بگویم که تو را دوست می‌دارم تا مرز جنون

دکتر شفیعی کدکنی
 

Pinar.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
قول داده اَم…
گاهـــی
هَر اَز گاهـــی
فانـــوس یادَت را
میان ایـن کوچه ها بـی چراغ و بـی چلچلـه، روشَـن کنَم
خیالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛
هَنوز هَم دَر این شَبهای بـی خواب و بـی خاطـــِره
میان این کوچـه های تاریک پَرسـه میزَنـَم
اَما بـه هیچ سِتاره‌ی دیگـَری سَلام نَخواهــَـم کَرد…
خیالَت راحَت !
 

Pinar.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری

که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگر

فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود

دلش آغوش گرمتري میخواهد ...!!!
 
بالا