معماری با مصالحی از جنس دل
- شروع کننده موضوع mohammad azizi
- تاریخ شروع
امروز هم روزی از روزهای خداست
و من آرامتر از دیروز
و سرمست از تو می نویسم
باز هم مثل همیشه
برای نوشتن تو را بهانه میکنم
چه لذت بخش است از تو نوشتن
و چه زیباست برای تو نوشتن
و من این زیبایی را با تمام دنیا عوض نمی کنم
لحظه های بی تو بودن را با خیال تو سر می کنم
و معتقدم دوری مانع از رسیدن نیست
من هر شب به تو میرسم
هر ساعت
هر دقیقه
هرثانیه
وهر لحظه ای که به تو می اندیشم تو را در کنار خویش
و در وجودم احساس می کنم
و این برای من خود رسیدن است
این فاصله ها فقط بهانه ای است برای
نوشتن نا نوشته هایی که
مجالی می خواهند برای نوشته شدن
می دانی؟
یک وقت هایی باید
رویِ یک تکه کاغذ بنویسی
تعطیل است
و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال سوت بزنی
در دلت بخندی به تمام افکاری که
پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویی:
بگذار منتظر بمانند.
یک وقت هایی باید
رویِ یک تکه کاغذ بنویسی
تعطیل است
و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال سوت بزنی
در دلت بخندی به تمام افکاری که
پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویی:
بگذار منتظر بمانند.
کاش اینجا بودی
کاش آنجا بودم
کاش با هم بودیم
هر جا که می خواست باشد...
کاش آنجا بودم
کاش با هم بودیم
هر جا که می خواست باشد...
سخت است حـــرفت را نفهمند،
سخت تر این است که حــــرفت را اشتباهی بفهمند،
حــــالا میفهمم، که خـدا چه زجــــــری میکشد
وقتی این همه آدم حـــرفش را که نفهمیده اند هــــیچ،
اشتباهی هم فهـــمیده اند.
سخت تر این است که حــــرفت را اشتباهی بفهمند،
حــــالا میفهمم، که خـدا چه زجــــــری میکشد
وقتی این همه آدم حـــرفش را که نفهمیده اند هــــیچ،
اشتباهی هم فهـــمیده اند.
سخــــت اسـت بغض داشـــتـه بـــــاشي
بغضـــــت را
هيچ آهنگي نــــــــشکند...
جــــُز صــــدايِ کسي که ديــــــگر نيست...
بغضـــــت را
هيچ آهنگي نــــــــشکند...
جــــُز صــــدايِ کسي که ديــــــگر نيست...
muhammad-k
کاربر بیش فعال
دلمان که میگیرد ، تاوان لحظه هاییست که دل می بندیم....
muhammad-k
کاربر بیش فعال
سالها پیش دل من که به عشق ایمان داشت
تا نغمه ی جانبخش تو از دور شنید
اندرین مزرع آفت زده ی شوم حیات
شاخ امیدی کاشت
چشم بر راه تو بودم که تو کی می آیی
بر سر شاخه ی سرسبز امید دل من
که تو کی می خوانی….
تا نغمه ی جانبخش تو از دور شنید
اندرین مزرع آفت زده ی شوم حیات
شاخ امیدی کاشت
چشم بر راه تو بودم که تو کی می آیی
بر سر شاخه ی سرسبز امید دل من
که تو کی می خوانی….
muhammad-k
کاربر بیش فعال
یکی می آید ؛ یکی می رود . . .
این قانون بقای زندگی ست . . .
اما تو که رفتی ؛ هیچکس نیامد . . .
انگار قانون بقا هم پوچ است وقتی تو نیستی !
این قانون بقای زندگی ست . . .
اما تو که رفتی ؛ هیچکس نیامد . . .
انگار قانون بقا هم پوچ است وقتی تو نیستی !
[h=5]بزن به سلامتى حرفای دلم که به کسی نگفتم...
بزن به سلامتی خودم که کوه درد بودم ولی کسی درکم نکرد...
بزن به سلامتی تنهاى هایم هرچند که تنهای رو دوست نداشتم...
بزن به سلامتی آرزوهایم که نتونستم لمسشون کنم..
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسم من نبود..ولی هنوزم دوسش دارم
بزن به سلامتی شبهای که تو تنهای هایم گریه کردم ولی نمیدونستم واسیه چی
[/h]
بزن به سلامتی خودم که کوه درد بودم ولی کسی درکم نکرد...
بزن به سلامتی تنهاى هایم هرچند که تنهای رو دوست نداشتم...
بزن به سلامتی آرزوهایم که نتونستم لمسشون کنم..
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسم من نبود..ولی هنوزم دوسش دارم
بزن به سلامتی شبهای که تو تنهای هایم گریه کردم ولی نمیدونستم واسیه چی
[/h]
[h=5]به عشق در نگاه اول اعتقاد ندارم ولی
به " از چشم افتادن در یک لحظه " عجیب معتقدم
[/h]
به " از چشم افتادن در یک لحظه " عجیب معتقدم
[/h]
[h=5]
[/h]
[/h]
[h=5]ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
ﻧﮕﺮﺍﻥ ﭼﯽ ﻫﺴﺘﯽ ؟! ؟
ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯿﺖ ﭼﯿﻪ ؟! ؟
ﺩﻧﯿﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﺧﺮ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ !!
ﻣﻦ ﻧﺸﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ...
ﺗﻮ ﮐﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﯼ ﻋﺰﯾﺰﻡ[/h]
ﻧﮕﺮﺍﻥ ﭼﯽ ﻫﺴﺘﯽ ؟! ؟
ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯿﺖ ﭼﯿﻪ ؟! ؟
ﺩﻧﯿﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﺧﺮ ﻧﺮﺳﯿﺪﻩ !!
ﻣﻦ ﻧﺸﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ...
ﺗﻮ ﮐﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺭﯼ ﻋﺰﯾﺰﻡ[/h]
[h=5]ﺣﺎﻟـــــــﺎ ﺣﺮﻓـــــــﻬﺎﯾﻤﺎﻥ ﺑﻤـــــــﺎﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻌﺪ
ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﻫـــــــﺎیمـــــــﺎﻥ...
ﺩﻟـــــــﺘﻨﮕﯽ ﻫـــــــﺎیمـــــــﺎﻥ...
ﻭ ﺗﻤـــــــﺎﻡ نگرانی های ﻣـﻦ.....،
حالا بگــو
ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼـــــــﮕﻮﻧـــــــﻪ ﻣﯿﮕـــــــﺬﺭﺩ
ﮐــــــﻪ ﺑﺎ ﻣـﻦ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺷﺖ . . . ؟![/h]
ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﻫـــــــﺎیمـــــــﺎﻥ...
ﺩﻟـــــــﺘﻨﮕﯽ ﻫـــــــﺎیمـــــــﺎﻥ...
ﻭ ﺗﻤـــــــﺎﻡ نگرانی های ﻣـﻦ.....،
حالا بگــو
ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼـــــــﮕﻮﻧـــــــﻪ ﻣﯿﮕـــــــﺬﺭﺩ
ﮐــــــﻪ ﺑﺎ ﻣـﻦ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺷﺖ . . . ؟![/h]
[h=5]می گذرند این روزها نیز، به جبرِ زمان
که روزگاری ، تعبیرِ کابوس هایم بود!
و اکنون سرنوشتم !
می مُردم از اندیشۀ خالی زتو
یا لحظه ای بی یادِ تو
اما کُنون رفتی وُ من
درمانده ام در کار خویش
از بختِ خود من راضی ام
زیرا که از بختِ بدم
بختِ تو خوش پیدا شده
منهم به رسم ِ عاشقی
شادم به این ، شادی ِ تو
گفتم : برو ، ای آشنا
تا برنگشتم از خطا
دیگر مبر نامِ مرا
منهم نگویم نامِ تو
از قلبِ من بگذر ، مگو
دیوانه ای بود یارِ تو!
خواهم که خندان بینمت
دستت به دستِ یارِ نو
بر من بخند ، خندیدنت
شاید بر آرد کامِ تو .
این روزگارِ تیره هم سهم
من از دنیا بُوَد
خود کرده ام بر خود چنین !
خود کرده را تدبیرنیست !
[/h]
که روزگاری ، تعبیرِ کابوس هایم بود!
و اکنون سرنوشتم !
می مُردم از اندیشۀ خالی زتو
یا لحظه ای بی یادِ تو
اما کُنون رفتی وُ من
درمانده ام در کار خویش
از بختِ خود من راضی ام
زیرا که از بختِ بدم
بختِ تو خوش پیدا شده
منهم به رسم ِ عاشقی
شادم به این ، شادی ِ تو
گفتم : برو ، ای آشنا
تا برنگشتم از خطا
دیگر مبر نامِ مرا
منهم نگویم نامِ تو
از قلبِ من بگذر ، مگو
دیوانه ای بود یارِ تو!
خواهم که خندان بینمت
دستت به دستِ یارِ نو
بر من بخند ، خندیدنت
شاید بر آرد کامِ تو .
این روزگارِ تیره هم سهم
من از دنیا بُوَد
خود کرده ام بر خود چنین !
خود کرده را تدبیرنیست !
[/h]
قــاصــدک ب مــا کــ رسید
خــبــر از یادش رفت . . .
خــبــر از یادش رفت . . .
عادت دارم
هَـــر روز
جـــــایِ انگشــــــتانم را از روی شیشــــه یِ مانیتور پاک کنم
آخــــر
نوازش کردن عکـــــس هایَت
عادَت مَن است…
هَـــر روز
جـــــایِ انگشــــــتانم را از روی شیشــــه یِ مانیتور پاک کنم
آخــــر
نوازش کردن عکـــــس هایَت
عادَت مَن است…
وقتی میگفت دوست دارم
فقط لبخند میزدم
اونم کلی از دستم ناراحت میشد و میگفت:
چیه باور نمیکنی؟
نه اینکه اونو باور نداشته باشم….نه
اما تجربه ثابت کرده بود که من
آدم دوست داشتنی نیستم.
چون ساده هستم و بی سیاست.
فقط لبخند میزدم
اونم کلی از دستم ناراحت میشد و میگفت:
چیه باور نمیکنی؟
نه اینکه اونو باور نداشته باشم….نه
اما تجربه ثابت کرده بود که من
آدم دوست داشتنی نیستم.
چون ساده هستم و بی سیاست.
♥دلتنگم...
میخواهم کودکی شوم چند ماهه
به هر بهانه ای گریه کنم
و پناه بیاورم به آغوش گرم مادرم
دلتنگم
دلتنگ آغوشی مادرانه...♥
میخواهم کودکی شوم چند ماهه
به هر بهانه ای گریه کنم
و پناه بیاورم به آغوش گرم مادرم
دلتنگم
دلتنگ آغوشی مادرانه...♥
دلش آمد
و
رفت
به همین سادگی ...
و
رفت
به همین سادگی ...
[h=5]ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻌﻀﻰ ﻫﺎ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ؟ !!
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﻣﻴﺮﺳﻨﺪ؟ !!
ﻣﻦ ﺣﺘﻰ ﺑﺎﻟﺸﺘﻢ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻋﻮﺽ ﻣﻴﻜﻨﻢ
ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻧﻤﻰ ﺑﺮﺩ ..[/h]
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﻣﻴﺮﺳﻨﺪ؟ !!
ﻣﻦ ﺣﺘﻰ ﺑﺎﻟﺸﺘﻢ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻋﻮﺽ ﻣﻴﻜﻨﻢ
ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻧﻤﻰ ﺑﺮﺩ ..[/h]
دلتنگ كه ميشوي...
ديگر انتظار معنايي ندارد...
يك نگاه كمي نامهربان!
يك واژه كمي دور از انتظار!
يك لحظه فاصله!
ميشكند ديوار فولادي بغضت را...
ديگر انتظار معنايي ندارد...
يك نگاه كمي نامهربان!
يك واژه كمي دور از انتظار!
يك لحظه فاصله!
ميشكند ديوار فولادي بغضت را...
تو که نمیدانی خنده هایم چقــــــدر درد میکند
فقط میبینی که میخنــــدم
پــــــــس
قضاوت به خــــــوشبختیم نــــکـن !!!
فقط میبینی که میخنــــدم
پــــــــس
قضاوت به خــــــوشبختیم نــــکـن !!!
مرا در اغوشت بگیر
اغوش تو همان دنیای من است .......
اغوش تو همان دنیای من است .......