اجازه دارم باهات همفکری کنم؟
فقط از قصد کمک هستش نه اینکه بخوام از عمد ناراحتت کنم :
(اول اینکه قبلا توی تاپیک دیگه گفته بودی
حدود 18ساله هستی.خداروشکر وقت هست که بخوای فکر کنی،آماده بشی یا حتی طولش بدی!پس ازین بابت نگرانی نداشته باش.)
یه مشکلی که از صحبت هات متوجه شدم اینه که
شناخت خوبی روی یک پسر توی این سن نداری.
یه پسر وقتی به سنی میرسه که میبینه تواناییهاشو میتونه به سر انجام برسونه،بشدت علاقه مند میشه به انجامش.ببین یه چیزی شبیه به یک عقده/عشق/امیدی
درون هر مردی هست که دوست داره "پیشرفت" کنه یا به "اوج" برسه، از طریق "سر کار رفتن،پر ثمر واقع شدن و مفید بودن" هستش که این احساس رو مرد خیلی دوست داره.
تو عملاً داری به نامزدت میگی : "
یا منو دوست داشته باش و به اوج رسیدن رو از کلت بکن بیرون،یا بیخیال من شو و برو به سمت پیشرفتت!"
این حرفت از بیخ
اشتباه هست!
تحت هر شرایطی تو نباید خودت رو در برابر خواسته ها و
ذات هر مردی، قرار بدی.تو داری بهش میگی "برای من مهم نیست تو چی دوست داری،تو باید منو دوست داشته باشی" یعنی به نامزدت اهمیت نمیدی که به چیزیکه دوست داره تمایل داشته باشه، فقط تورو ببینه!!
به این میگن افراط در "عشق" یعنی تو داری از کلمه ی عشق استفاده میکنی برای اینکه اون فرد رو در هر لحظه برای همیشه برای خودت داشته باشی.
داری ذهنشو درگیر میکنی که فقط به تو فکر کنه نه به اوج و پیشرفتش.
»»»
تو یک "شخص" هستی.یک انسان.
پیشرفت و به اوج رسیدن یک مرد،که یک احساس دوست داشتنی هست،در عرض یک "انسان" نیست.
یعنی تو فکر میکنی "چون نامزدت کمتر بهت سر میزنه،کمتر باهات تماس داره و دورتر از تو هست،
به تو اهمیت نمیده! بلکه چون دنبال پیشرفتش هست و ذهنش درگیر مسائل خودشه،
به کارش بیشتر از تو اهمیت میده!"
این جمله یعنی اینکه یک پسر/مرد رو بخوبی نمیشناسی.البته سنت هم کمه و اصلا عیبی نداره یکم بیشتر درگیر این مسائل بشی متوجه میشی.این تصور بین تمام دختر ها هست که دختر ها همیشه نیاز به ابراز محبت دارند ولی مرد ها خیلی مواقع یادشون میره این نیاز دختر ها رو برطرف کنن،یجور "اشتباه در روابط" هست و "عَمدی از طرف مرد" نیست...
ببین یه مرد اون شکلی که شما تصور میکنید عاشق نمیشه.برای یه مرد عشق مثل "بالا رفتن از پله" هست :
فرض کن قلب مرد از 10 تا پله تشکیل شده پله 0 غریبه ها و پله 10 خاواده،عشق،خدا،خودش هستند.شما وقتی وارد قلب یه مرد میشی یعنی آروم آروم داری ازین پله ها بالا میری.
ببین وقتی میرسی به پله 7-8 و 9،دیگه توی قلب هستی شما نمیتونی راحت بیای پایین و از قلب مرد بری بیرون! اصلا این حرفا نیست! مگه الکیه؟!
یه مرد چون فکر میکنه عشقش رو پیدا کرده و به اندازه کافی دوسش داره،تصور نمیکنه که طرف مقابل نیاز به ابراز محبت داره و برای همین با خیال راحت شروع میکنه به ادامه روند زندگی برای ساختن یه زندگی خوب برای همسرش.به این فکر نمیکنه که همسرش توی این مدت نیاز به ابراز محبت داره.و این عَمدی نیست بلکه متوجه این موضوع زیاد نیست.اینم بخاطر اینکه اون مرد زیاد جنش مخالف رو نمیشناسه.
واسه همینه که بهت گفته :"فکر جدایی رو از سرت بیرون کن که نمیذارم خوابشم ببینی"
تو تصور میکنی چون بین کار و تو،یکی رو انتخاب کرده،پس دیگه دوست نداره و توی قلب تو جایی نداره.
ولی این حرف از 2جا اشتباه هست :
یک اینکه تو خودت رو در عرض کار و پیشرفت نامزدت قرار دادی.
دوم اینکه فکر میکنی دوستت نداره ولی اشتباه محض میکنی.
=====================================
خلاصه بهتره تجدید نظر کنی. همیشه باید به آدما فرصت داد چون برخی مواقع ممکنه اشتباه کنن و عمدی نباشه.از طرفی باید به نامزدت قدرت اوج گرفتن و پیشرفت بدی اوایل زندگی همه سخته،انتظار داری بشینه تو خونه بابا مامانش بعد بیاد خاستگاریت بعد 24ساعت تو خونه بشینه قربون صدقت بره،این که افراط هست اصاً عشق نیست دیگه.باید یه حد تعادلی باشه.
بنظرم رابطه رو از حالت سرد و قطع شده ای که هست خارج کن،این شکلی داری به نامزدت خیلی فشار میاری.فکر میکنی نشستی یه گوشه ناراحتی،اون ناراحت نیست؟
من نمیشناسمش ولی میدونم که مرد هست و مرد تو اینجور مواقع خیلی آسیب پذیر تر از دختر هست.الآن توی شهر غریب تنهایی،اون نیاز به دوست داشتن و امید داره.نیاز به کسی داره که وقتی برمیگرده و اماده ی شروع زندگی هست،کنارش باشی.وگرنه بدون عشق و امید چه نیازی به زندگی کردن هست؟اونم واسه یه مرد که وابسته ی عشق هست؟
یه دختر میتونه قلبش رو از کسیکه پر کرده،آروم آروم طی مدت ها،خالی کنه، ولی یه مرد هیچوقت،هیچوقت نمیتونه عشقی که وارد قلبش شده رو آروم آروم پاک کنه.
توی قلب مرد،چیزی به اسم Delete نیست!!
خب من بیشتر ادامه نمیدم چون بحث تاپیک جدا میشه از بحث شما،امیدوارم کمی به حرفام فکر کنید و براتون مفید باشه.

موفق و سلامت باشید.