مشاعرۀ سنّتی

[ویدا]

در مقامات طریقت هرکجا کردیم سیر
عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود

 

[mim-shimi]

دل افکاری اسیری عشق بازی
به کوی عاشقی کردن فرازی

 

[E.M]

یار وداع می کند ، تاب وداع یار کو؟
وعده وصل می دهد ، طاقت انتظار کو؟

 

[E.M]

وصال ، با من خونین جگر چه خواهد کرد؟
به تلخ کامی دریا ، شکر چه خواهد کرد؟

 

[Aseman Etemaad]

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

 

[E.M]

منم آن درخت بی بر که شکست بار و برگم
به امید سایه هر کس که نشست در پناهم

 

[باران بهاری]

مرو مرو چه سبب زود زود می بروی
بگو بگو که چرا دیر دیر می آیی؟

 

[E.M]

یا من ناصبور را نزد خود از وفا طلب
یا تو که پاکدامنی ، مرگ من از خدا طلب

 

[افشـین]

بس که بد میگذرد زندگی بر اهل جهان
مردم از عمر چو سالی گذرد عید کنند.

 

[paras2]

در سر هوس عشق تو دارم همه روز/ در عشق تو مست و بیقرارم همه روز/ مرمستان را خمار یک روزه بود/ من آن مستم که در خمارم همه روز

 

[باران بهاری]

در سر هوس عشق تو دارم همه روز/ در عشق تو مست و بیقرارم همه روز/ مرمستان را خمار یک روزه بود/ من آن مستم که در خمارم همه روز

زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا!
چه نغز است و چه خوب است چه زیباست خدایا!

 

[کافر خداپرست]

از آن آب حيات است که ما چرخ‌زنانيم
نه از کف و نه از ناي نه دف‌هاست،‌ خدايا!
...
که در باغ و گلستان ز کرّو فر مستان
چه نور است و چه شور است چه سود است، خدايا!

 

[phalagh]

اي انكه به ملك خويش پاينده تويي
وز دامن شب صبح نماينده تويي
كار من بيچاره قوي بسته شده
بگشاي خدايا كه گشاينده تويي

مناجات خواجه عبدالله انصاري

 

[حصار]

یلر اگر یاد به قربانگاه ما دیوانگان
من شوم قربان او تا او شود مهمان من

 

[کافر خداپرست]

نه بترسم نه بلرزم چو کشد خنجر عزت
به خدا خنجر او را بدهم رشوت و پاره

که بود آب که دارد به لطافت صفت او؟
که دو صد چشمه بر آرد ز دل مرمر و خاره
(ببخشاييد، امتيازهام غيرفعاله فعلا براي شعر شما)

 

[phalagh]

هر که را اندیشه‌ی درمان بود
درد عشق تو برو تاوان بود
بر کسی درد تو گردد آشکار
کو ز چشم خویشتن پنهان بود

 

[hami_life]

سلام خانم مدیر خوش امدید به جمع ما
راستی من 1 سوال مونده تو ذهنم الان ار کجا می ای باشگاه ؟
داد و بیداد که در مجلس ما رندی نیست
که برش داد برم داد ز بیداد کشم

 

[phalagh]

سلام
ممنون. ولي من خيلي وقته ميام اينجاها. ديگه جزو صاب خونه ها شديم.
من الان از خوابگاه ميام باشگاه.
می در کف من نه که دلم در تاب است
وین عمر گریز پای چون سیماب است
دریاب که آتش جوانی آب است
خوش دار که بیداری دولت خوابست

 

[cute]

تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد

 

[artemiss]

داده تو چون چنین دارد مرا
باده که بود که طرب آرد مرا
---------------
مولانا

 

[cute]

وقتی که تو را دیدم با اینکه زمستان بود
در شهر نگاه تو خورشید درخشان بود

 

[مهندس سپیده]

در این دنیا نکردم من گناهی فقط کردم به چشمانت نگاهی
اگر گناه من بود نگاهم مجازاتم بکن هرطور که خواهی

 

[باران بهاری]

یار درآمد ز باغ بی خود و سرمست دوش
توبه کنان توبه را سیل ببردست دوش

(ببخشید بچه ها امشب تشکر من غیر فعاله)

 

[cute]

شب .کوچه .پرسه و باران .بدون تو
یک خوابگرد مست و پریشان بدون تو

 

[باران بهاری]

والله که شهر بی تو مرا حبس می شود
آوارگی کوه و بیابانم آرزوست

 

[cute]

تا غصه می رسد همه فریاد می زنند
اما کسی صبور و شکیبا نمی شود

 

[کافر خداپرست]

دوش از سر لطف يار در من نگريست
گفتا بي ما چگونه بتواني زيست؟

گفتم: به خدا چنان‌که ماهي بي‌آب!
گفتا که گناه توست و، بر من نگريست

(چه عجب فرصت شد، عقب نمانديم!!)

 

[باران بهاری]

تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم

من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم

 

[کافر خداپرست]

ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است
چو يار ناز نمايد، شما نياز کنيد!
...
هر آن‌کسي که در اين حلقه نيست زنده به عشق
بر او نمرده به فتواي من نماز کنيد!

 

[phalagh]

دلا تا كي در اين زندان فريب اين و آن بيني
يكي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بيني