مشاعرۀ سنّتی

[magsod]

یارب این نو گل خندان که سپردی به من
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش

 

[atish_baran]

شبی در پشت یک تاریکی غمناک و بارانی

تو را با لهجه گل های نیلوفر صدا کردم

تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ ارزوهایت دعا کردم

 

[sshhiimmaa]

ماهم اين هفته برون رفت و به چشمم ساليست
حال هجران تو چه داني كه چه مشكل حاليست...​

 

[atish_baran]

تو را در همه شب های تنهایی

توی همه شیشه ها دیدم

مادر مرا می ترساند

لولو پشت شیشه است

و من توی شیشه تو را دیدم

لولوی سرگردان!

 

[magsod]

نام تو بردم دلم اتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت

 

[shanli]

تو زاهدی و سوی گروهی
بتر ز جهود و زند خوانی

 

[magsod]

تو زاهدی و سوی گروهی
بتر ز جهود و زند خوانی

یارب مگیرش ارچه دل چون کبوترم
افکند وکشت وعزت صید حرم نداشت

 

[MMZ]

تركي و پارسي، نكند فرق پيش ما
از هر كجا كه زاده اي ايران پرست باش

 

[essyh2003]

شده بر بدی دست دیوان دراز
به نیکی نرفتی سخن جز به راز

 

[MMZ]

زان كه ما هر دو آسمان قدريم
تو بدان حسن و من بدين آثار
تو همايي، هماي گردون سير
من سحابم، سحاب گوهر بار

 

[gh_engineer]

رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

 

[shabestar]

تا شدم حلقه به دوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

 

[eng.saeedsgk]

مرا از خود مرنجان نازنینم
که هرجا میروم روی تو بینم(خودم)

 

[eng.saeedsgk]

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم

 

[eng.saeedsgk]

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست با مشکل نشیند

 

[hami_life]

داد و بیداد که در مجلس ما رندی نیست
که برش داد برم داد ز بیداد گشم

 

[eng.saeedsgk]

مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است

 

[hami_life]

تا شدم حلقه به گوش در میخانی عشق
هر دم اید غمی از نو به مباکبادم

 

[magsod]

من از دست کمان داران اخم روی
به دیارت گذر کردم به هر سوی

 

[MMZ]

ياري كه مرا كرده فراموش، تويي تو
با مدعيان گشته هم آغوش، تويي تو

 

[hami_life]

تار و پود هستيم بر باد رفت اما نرفت
عاشقي ها از دلم، ديوانگي ها از سرم

 

[2sadaf2]

مي خواهم و مي خواستم تا نفسم بود
مي سوختم از عشق تو و عشق تو بسم بود

 

[MMZ]

در بيابان جنون سرگشته ام چون گردباد
همرهي بايد مرا، مجنون صحراگرد كو؟
بعد مرگم، مِي كشان گويند در ميخانه ها
آن سيه مستي كه خم ها را تهي ميكرد كو؟

 

[يامين]

و من در طلوع گل یاسی از پشت انگشتان تو بیدار خواهم شد

 

[hami_life]

در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

 

[Aseman Etemaad]

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند...
دعای نیمه شبی دفع صد بلا بکند.....

 

[hami_life]

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل ادم بیسرشتند و به پیمانه زدند

 

[Aseman Etemaad]

دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید
بگشای تربتم را بعد از وفاتو بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید...

 

[hami_life]

داد و بیداد که در مجلس ما رندی نیست
که برش داد برم داد ز بیداد کشم

 

[Aseman Etemaad]

من از آن حسن روز افزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده ی عصمت برون آرد زلیخا را...