مشاعرۀ سنّتی

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دل را پی آن ماه فرستم به صد امید
ای وای به من گر رود و باز نیاید
دفتری بود که گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
که اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق




. . . . . .




من نوشتم هر بار

با تو خوشبخترین انسانم…
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دفتری بود که گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
که اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق




. . . . . .




من نوشتم هر بار

با تو خوشبخترین انسانم…

ما راست داغ مهر تو بر سینه یادگار
رفتی ولی ز دل نرود یادگار تو
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
وصل خورشيد به شبپره اعمی نرسد
که در آن آينه صاحب نظران حيرانند


دریافتیم و خنده زدیم
نهفتیم و سوختیم
هر چه به هم تر ، تنها تر
از ستیغ جدا شدیم
من به خاک آمدم و بنده شدم
تو بالا رفتی و خدا شدی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ماییم که در پای تو چون خاک رهیم
مدهوش و ز دست رفته از یک نگهیم

تنها میاندیشم نگاهت مهربان
دستانت نوازشگراند
کاش این دستان
روزی دستانم را بگیرد تا شاید دلم ارام گیرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا