masoomeh.bnv
عضو جدید
دل بر این پیر زن عشوه گر دهر مبند / کین عروسیست که در عقد بسی داماد است
من ازین دنیا چی میخوام...دوتا صندلی چوبی..تا منو تورو بشونه برای گفتن خوبی...!امشب می خوام رو آسمون عکس چشاتو بکشم اگه نگاهم نکنی ناز نگاتو بکشم
من ازین دنیا چی میخوام...دوتا صندلی چوبی..تا منو تورو بشونه برای گفتن خوبی...!
رفتی و از رفتن تو قلب آیینه شکسته...کوچه ها در خلوت شب پنجره ها همه بسته...
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا رایاد باد آن که خرابات نشین بودم و مست .......................وآنچه در مسجدم امروز کم است آن جا بود
اي صاحب كرامت شكرانه سلامتدل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
lمن و انکار شراب این چه حکایت باشد // غالبا این قدرم عقل و کفایت باشداي صاحب كرامت شكرانه سلامت
روزي تفقدي كن درويش بينوا را
تاجم نمیفرستی تیغم به سر مزن // مرهم نمیگذاری زخم دگر مزندنیا به چه کار آید و فردوس چه باشد
از بارخدا به ز تو حاجت نتوان خواست
مرا زینگونه آتش در دل افتاد // که یارم را دل از سنگ است و پولادیادمان باشد از امروز خطایی نکنیم
گرچه در خویشتن شکستیم صدایی نکنیم
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها مان
طلب عشق ز هر بی سر وپایی نکنیم
نماز شام غریبان چو گریه اغازمتاجم نمیفرستی تیغم به سر مزن // مرهم نمیگذاری زخم دگر مزن
مرغ سحر ناله سر کننماز شام غریبان چو گریه اغازم
به مویه های غریبانه قصه پردازم
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد * به زیر آن درختی رو که او گلهای تر داردنوای چنگ بدانسان زند صلای صبوح
که پیر صومعه راه در مغان گیرد
دست از طلب ندارم تا کام من برآید/ یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآیددوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
می برد در کربلا هفتاد ودو ذبح عظیمدردم از یارست و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |