won-a-pa-lei
عضو جدید
یارم چو قدح به دست گیردتا همسفرم عشق است در جاده ی تنهایی
از دست نخواهم داد دامان شکیبایی
بازار بتان شکست گیرد
یارم چو قدح به دست گیردتا همسفرم عشق است در جاده ی تنهایی
از دست نخواهم داد دامان شکیبایی
دوش در عزلت جان فرسایییارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزینیارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
توسنی کردم ندانستم همیاین همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست
نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل
هر کجا نامه ی عشق است نشان من و توست
دیشب صدای تیشه از بیستون نیامدتوسنی کردم ندانستم همی
کز کشیدن تنگ تر گردد کمند
تا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزاردرد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق در این جان شکیبا زد و رفت
بود آیا که ز دیوانه خود یاد کند
آنکه زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کستا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزار
من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار
شب بخیر دوستان!
مکانم لامکان باشدتا خیال دلکشت گل ریخت در آغوش چشم
صد بهارم نقش زد بر پرده ی گل پوش چشم
می رسد هر صبح بانگ دلنوازت،ناز گوش
می کشم هر شب شراب چشم مستت ، نوش چشم
تا شدم حلقه به گوش در میخانۀ عشقمرکب سودا جهانیدن چه سود
چون زمام اختیار از دست رفت
زبان ناطقه در وصف شوق ما لال استمن به عشق که بسوزم شب و روز
به امید که بسازم در سوز
یک گلِ مقصود در این بوستانتو آتش و من دودم ،دريا تو و من رودم
هرچند محال اما ، چيزي است تماشايي
نازار دلی را که تو یارش باشییک گلِ مقصود در این بوستان
چیده نشد بی مددِ دوستان
یا ز آه نیمشب، یا از دعا، یا از نگاه
هرچه باشد در دل سختت اثر خواهیم کرد
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |