يا رب از ابر هدايت برسان باراني
پيشتر ز ان كه چو ابري ز ميان برخيزم
دلسرد می شود دل از این چشم های تنگ
از کوچه های خالی و بیهوده گشتنم
روزی گذشت پادشهی از گذرگهیمن را ببین که چگونه میروم
از کوچه های خلوت و تاریک شهر
رفتن چنان که تو گویی انگار میدوم
از دیده های چنان مردمان شهر
strange
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |