در آینه نظر کن تا روی خود ببینی
وز حسن خود بماند انگشت در دهانت
سعدی
وز حسن خود بماند انگشت در دهانت
سعدی
دلم را تکه ای از سنگ کردی
به مانند حصاری تنگ کردی
تمام لحظه ی رنگین کمان را
تو با رنگ سیاهی رنگ کردی
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجبناله خیزد ز دلم گاهی و آهی گاهی
چون به خاطر گذرد یاد نگاهی گاهی
اون حرف "و" اضافه ست چون با حرف "ت" باید جواب می دادینو تو رفتی و هنوز،
سالها هست که در گوش من آرام، آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم.
حمید مصدق
اره ببخشید حرف واو رو نباید میذاشتم...اون حرف "و" اضافه ست چون با حرف "ت" باید جواب می دادین
می کند حافظ دعایی بشنو آمینی بگو
روزی ما باد لعل شکر افشان شما
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |