مشاعرۀ سنّتی

hosseinr2004

عضو جدید
تا ولوله ی عشق تو در گوشم شد
عقل و خرد و هوش فراموشم شد
تا یک ورق از عشق تو از بر کردم
سیصد ورق از علم فراموشم شد
دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل غم دیده ما بود که هم بر غم زد
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوش میگفت که فردا بدهم کام دلت
سببی ساز خدایا که پشیمان نشود



در شهر تو میخانه زیاد است، ولی من...
شوریده و دیوانه زیاد است، ولی من...

جمعیتی اطراف تو سرگرم طوافند
بر گِرد تو پروانه زیاد است، ولی من...
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تقدیر چنین است دلم گیر تو باشد
هر لحظه نگاهم پی تصویر تو باشد!

انگار گناه است که در سن جوانی
از حادثه ی عشق ، دلم پیر تو باشد ..!

دلدار مثال صورت آینه است
تا تو نگرانی نگران است به تو
 

BISEI

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
....

 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
....


این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبارو چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامده‌ست و روزی که گذشت

 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یک دانه کیست

تو این راز مگشای و با کس مگوی / مرا جز نهفتن همینست روی
سر بانوانی و هم مهتری / من ایدون گمانم که تو مادری
 
آخرین ویرایش:

rahmati8829

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو این راز مگشای و با کس مگوی / مرا جز نهفتن همینست روی
سر بانوانی و هم مهتری / من ایدونم گمانم که تو مادری

یوسف گمگشته باز اید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا