eli jooni
عضو جدید
تا زماني با توام انگار شاعر نيستم
از تو تا دورم دلم انگار شاعر مي شود
باز ميپرسي : چهطور اينگونه شاعر شد دلت؟
تو دلت را جاي من بگذار شاعر مي شود
![]()
نه بابا خيلي هم رواج داره -شعرات نوبره
دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش؟؟؟؟؟؟؟
تا زماني با توام انگار شاعر نيستم
از تو تا دورم دلم انگار شاعر مي شود
باز ميپرسي : چهطور اينگونه شاعر شد دلت؟
تو دلت را جاي من بگذار شاعر مي شود
![]()
نه بابا خيلي هم رواج داره -شعرات نوبره
نازنینان بی وفایی را ز خویش اموختنددراین دنیای وانفسای حسرت زای
بی فردا خدایا عاشقان راغم مده شکرانه اش بامن
دلم آشفته ی مویت به صد بند
مرا بند توخوشتر، بزن آسوده لبخند
![]()
در ره عشق نشد کس به يقين محرم راز
هر کسي بر حسب فکر گماني دارد
![]()
باشه
باز باران باترانه با گوهرهای فراوان میخوردبربام خانه
خنده تلخ من ازگریه غم انگیزتراست کارم ازگریه گذشته
دل می رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
دوستان ممنون از همراهی همتون شب خوش
از بزم طرب باده گساران همه رفتند
ما با كه نشينيم كه ياران همه رفتند
![]()
بسلامت
از بزم طرب باده گساران همه رفتند
ما با كه نشينيم كه ياران همه رفتند
![]()
بسلامت
من نه انم که دوصد مصرع رنگین گویمدانی چرا در سیرخود برخویش می لرزد قلم
ترسد که ظلمی را زند درحق مظلومی رقم
من نمي گويم که منع نرگس غماز کندانی چرا در سیرخود برخویش می لرزد قلم
ترسد که ظلمی را زند درحق مظلومی رقم
من نمي گويم که منع نرگس غماز کن
بنده ي چشمت شوم تا ميتواني ناز کن
![]()
من نه انم که دوصد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم
من نمي گويم که منع نرگس غماز کن
بنده ي چشمت شوم تا ميتواني ناز کن
![]()
ندیدم من به چشمانم که در پیش نگاه یار
کشی ناز اغیاری و من در پیش چشمت خار!
راز دل خود با همه مردم نتوان گفت
بايد که ز بيگانه نهان کرد و نهان گفت
![]()
ندیدم من به چشمانم که در پیش نگاه یار
کشی ناز اغیاری و من در پیش چشمت خار!
دوستان شوخي بس است من خسته امتوچرا میم داده ای حرف آخر ه بود
پس تو اکنون باختی تا مسابقه بعدی خدانگهدارت بود
دوستان شوخي بس است من خسته ام
بس که پاي نت خود بنشسته ام
با اجازه اي رفيقان شب خوش
من که ديگر دفترم را بسته ام
![]()
برم بخوابم كه صبح سر كار چرت نزنم
شب خوش دوستان
گرچه اخر رفتی و موضوع عوض کردیدوستان شوخي بس است من خسته ام
بس که پاي نت خود بنشسته ام
با اجازه اي رفيقان شب خوش
من که ديگر دفترم را بسته ام
![]()
برم بخوابم كه صبح سر كار چرت نزنم
شب خوش دوستان
گرچه اخر رفتی و موضوع عوض کردی
منتظر می مانم تا روزی برگردی
.....شبتون خوش...![]()
رک بگو بامن حسودی کرده ای؟
نازنینا من خواهرتم باماچرا؟؟
یک روز می آیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم
یک روز می آیی که من نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین مست و خمارت نیستم
شب زنده داری میکنی تا صبح زاری میکنی
تو بیقراری میکنی من بیقرارت نیستم
پاییز تو سر میرسد قدری زمستانی و بعد
گل میدهی نو میشوی من در بهارت نیستم
زنگارها را شستهام دور از کدورت های دور
آیینه ای رو به توام اما کنارت نیستم
دور دلم دیوار نیست انکار من دشوار نیست
اصلا منی در کار نیست امن ام حصارت نیستم
- افشین یدالهی

دور سر هلهله و هاله شاهین اجلمن نه آنم که زبوني کشم از چرخ فلک
چرخ برهم زنم ار غير مرادم گردد![]()
دور سر هلهله و هاله شاهین اجل
ما به سرگیجه کبوتر بپرانیم که چه
کشتی ای را که پی غرق شدن ساخته اند
هی به جان کندن از این ورطه برانیم که چه

هيچ کس ما را نمي آرد به خاطر، اي عجب
ياد عالم مي کنيم اما فراموشيم ما![]()
دلگیر میشوی و ، دمی دم نمیزنی
سنگِ صبورِاین شب یلدا مرا ببخش
شرمنده ام که کام تو را تلخ میکنم
ای ماهرویِ صادق و زیبا مرا ببخش
دلگیر میشوی و ، دمی دم نمیزنی
سنگِ صبورِاین شب یلدا مرا ببخش
شرمنده ام که کام تو را تلخ میکنم
ای ماهرویِ صادق و زیبا مرا ببخش
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |