مشاعرۀ سنّتی

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هفت کفش آهنین پوشیدم و تا قاف رفتم
مرغ قاف افسانه بود، افسانه خواندم باز گشتم



محبت گر به دل بنشاندم دوست
صداقت را طریقت میکنم ،که ارزانی اوست
خودم

دوستان اگه حس و حالش دارید شعر بگید :redface:
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه زنم چو نای هر دم زنوای شوق او دم
که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را

[FONT=&quot]این شهر دارد می کشد من را خبرداری؟[/FONT]
[FONT=&quot]حتا بدون تو خزر دریای خوبی نیست[/FONT]
[FONT=&quot]من زنده ام با یادت اما قاصدک ها باز[/FONT]
[FONT=&quot]آرام می گویند این رویای خوبی نیست[/FONT]
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
محبت گر به دل بنشاندم دوست
صداقت را طریقت میکنم ،که ارزانی اوست
خودم

دوستان اگه حس و حالش دارید شعر بگید :redface:

تنها برای عاشقی کو زخم خونین در دل است
شعری بگو کز شعر تو درمان دردم حاصل است

خودم

دوستان ادامه بدن
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اشك گرم و آه سرد و روي زرد و سوز دل
حاصل عشقند ومن اين نكته مي ‌دانم چو شمع


[FONT=&quot]عباس برای کودکان تشنه[/FONT]
[FONT=&quot]از شط فرات آب خواهد آورد[/FONT]
[FONT=&quot] فردا همه گویند سپهدار آمد[/FONT]
[FONT=&quot]سقای حرم سید و سالار آمد[/FONT]
[FONT=&quot]در دشت خروش و ولوله می افتد[/FONT]
[FONT=&quot]گویند ابالفضل علمدار آمد[/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
محبت گر به دل بنشاندم دوست
صداقت را طریقت میکنم ،که ارزانی اوست
خودم

دوستان اگه حس و حالش دارید شعر بگید :redface:

تاراج دل ما همه ي اصل کلام است
آغاز سخن گفتن يك جمله سلام است
يک جمله بگو تا که
دلم شعر سرايد
اين دل ز فراق لب تو همچو کباب است
گر نکته ي مبهم تو به شعرم داري
اين شعر که از
دل بدرايد چو جواب است
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تاراج دل ما همه ي اصل کلام است
آغاز سخن گفتن يك جمله سلام است
يک جمله بگو تا که
دلم شعر سرايد
اين دل ز فراق لب تو همچو کباب است
گر نکته ي مبهم تو به شعرم داري
اين شعر که از
دل بدرايد چو جواب است

[FONT=&quot]تا بوده به دنبال کلیدند همه[/FONT]
[FONT=&quot]جایی که تمام دربها دیوارند![/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انگشت مزن بر دل پر حوصله ي ما
بگذار که سربسته بماند، گِله‌ ما


[FONT=&quot]افسوس گذشت عشق،تاب و تب ها[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]آن ناز نگاه ، آه...لب ها... لب ها...[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]بعد از تو هزار شب من و تنهایی...[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]بانو تو کجای قصه ای این شب ها؟[/FONT]
 

baran 2012

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنها برای عاشقی کو زخم خونین در دل است
شعری بگو کز شعر تو درمان دردم حاصل است

خودم

دوستان ادامه بدن


;)

تاراج دل ما همه ي اصل کلام است
آغاز سخن گفتن يك جمله سلام است
يک جمله بگو تا که
دلم شعر سرايد
اين دل ز فراق لب تو همچو کباب است
گر نکته ي مبهم تو به شعرم داري
اين شعر که از
دل بدرايد چو جواب است

از خودتون بود؟

یک تیر و :دی

تا باز هرچه گویم از بیستون در آید
من نیز همچو فرهاد در انتظار شاید


بداهه خودم :redface:
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
افسوس گذشت عشق،تاب و تب ها

آن ناز نگاه ، آه...لب ها... لب ها...

بعد از تو هزار شب من و تنهایی...

بانو تو کجای قصه ای این شب ها؟


اي عشق نازمت كه ندا ميكني مـرا
قربانيت به رســـــم وفا ميكني مـرا
تا قــصد ميكـنم كه روم اندكي كنار
با شعر عاشــقانه صدا ميكني مـرا


ببخشيد ديس شدم
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
;)



از خودتون بود؟

یک تیر و :دی

تا باز هرچه گویم از بیستون در آید
من نیز همچو فرهاد در انتظار شاید


بداهه خودم :redface:

دانی که چرا در غم تو شادم و خرسند
زیرا که مرا عشق بجز غصه و غم نیست

بداهه :)
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


اي عشق نازمت كه ندا ميكني مـرا

قربانيت به رســـــم وفا ميكني مـرا

تا قــصد ميكـنم كه روم اندكي كنار

با شعر عاشــقانه صدا ميكني مـرا


ببخشيد ديس شدم

[FONT=&quot]ازآهنگ صدایت می شناسم[/FONT]
[FONT=&quot]مسیر چشم هایت می شناسم[/FONT]
[FONT=&quot]یقینن دیشب از اینجاگذشتی[/FONT]
[FONT=&quot]تورا از رد پایت می شناسم[/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
;)



از خودتون بود؟

یک تیر و :دی

تا باز هرچه گویم از بیستون در آید
من نیز همچو فرهاد در انتظار شاید


بداهه خودم :redface:

دوست دارم ننويسم قلمم مي رفصد
دست من نيست ، اگر شعر ، پريشان باشد
مثل سهراب نشد شعر بگويم ، هـرگـز
واژه بايد خود باد و ... خود باران باشد
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
ازآهنگ صدایت می شناسم
مسیر چشم هایت می شناسم
یقینن دیشب از اینجاگذشتی
تورا از رد پایت می شناسم

من بر اين طبع روان تو حسادت ببرم
پيش شعر تو ز لطف سخنم دم نزنم
آمدم جلوه كنم در نظر دشمن و دوست
جلوه طبع تو ديدم، ز خجالت بروم



 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست دارم ننويسم قلمم مي رفصد
دست من نيست ، اگر شعر ، پريشان باشد
مثل سهراب نشد شعر بگويم ، هـرگـز
واژه بايد خود باد و ... خود باران باشد

[FONT=&quot]در پشت لبان او سکوت ژرفی[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]ماسید و ته دلش رسوب حرفی[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]کنسرت بزرگ بغض در اجرا بود[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]در حنجره ی کبود آدم برفی[/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانی که چرا در غم تو شادم و خرسند
زیرا که مرا عشق بجز غصه و غم نیست

بداهه :)

تب عشق است ، درماني ندارد
چو شد آغاز ، پاياني ندارد


در پشت لبان او سکوت ژرفی

ماسید و ته دلش رسوب حرفی

کنسرت بزرگ بغض در اجرا بود

در حنجره ی کبود آدم برفی
ياد باد آن روزگار بي دروغ
راستي در عشق ، ايمان و وثوق
ياد باد آن لحظه هاي بي هوس
چون نميزد لاف عشق ناب كس
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

من بر اين طبع روان تو حسادت ببرم
پيش شعر تو ز لطف سخنم دم نزنم
آمدم جلوه كنم در نظر دشمن و دوست
جلوه طبع تو ديدم، ز خجالت بروم




[FONT=&quot]مبادا مثل برگی زرد باشیم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]رفیق مردم بی درد باشیم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]مزن بر عاشقان از پشت خنجر[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]بیا ای دل همیشه مرد باشیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ و فلک
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد


[FONT=&quot]دیگر دلم هوای سرودن نمی‌کند[/FONT]
[FONT=&quot]تنها بهانه‌ی دل ما در گلو شکست[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]سربسته ماند بغض گره‌خورده در دلم[/FONT]
[FONT=&quot]آن گریه‌های عقده‌گشا در گلو شکست[/FONT]
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تو بازی ها کنی با غم
غمم مینازدت هر دم

بداهه :)

[FONT=&quot]مستم از باده ،که مستی هم بلاست[/FONT]
[FONT=&quot]باده ی عاشق زهر باده جداست[/FONT]
[FONT=&quot]بی وفا ، مستی مگر از باده ی عشقت نبود[/FONT]
[FONT=&quot]کین چنین دل را شکستی،کین شکستن هم خطاست[/FONT]
 

tanin67

عضو جدید
مستم از باده ،که مستی هم بلاست
باده ی عاشق زهر باده جداست
بی وفا ، مستی مگر از باده ی عشقت نبود
کین چنین دل را شکستی،کین شکستن هم خطاست

تا به کی ای ماه من در پرده پنهان بینمت
چهره بگشا تا میان ماه تابان بینمت
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم مست و پريشان حال ،از اين شب
نگه كن ، مانده ام بي تاب، در تب

بداهه
ببخشيد دوستان -امشب نتنم مشكل داره هي ديس ميشم


[FONT=&quot]به همزادان چو در مجلس نشستی[/FONT]
[FONT=&quot]چو طوطی لعل او شکر شکستی[/FONT]
[FONT=&quot]سر درج حکایت باز کردی[/FONT]
[FONT=&quot]ز هر شهری سخن آغاز کردی[/FONT]
[FONT=&quot]حدیث مصریان کردی سرانجام[/FONT]
[FONT=&quot]که تا بردی عزیز مصر را نام[/FONT]
[FONT=&quot]چو این نامش گرفتی بر زبان جای[/FONT]
[FONT=&quot]درافتادی به سان سایه از پای[/FONT]
[FONT=&quot]ز ابر دیده سیل خون فشاندی[/FONT]
[FONT=&quot]نوای ناله بر گردون رساندی[/FONT]
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
به همزادان چو در مجلس نشستی
چو طوطی لعل او شکر شکستی
سر درج حکایت باز کردی
ز هر شهری سخن آغاز کردی
حدیث مصریان کردی سرانجام
که تا بردی عزیز مصر را نام
چو این نامش گرفتی بر زبان جای
درافتادی به سان سایه از پای
ز ابر دیده سیل خون فشاندی
نوای ناله بر گردون رساندی

يك روز به دورها،سفر خواهم كرد
دلتنگي خويش را ، به در خواهم كرد
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
منم مست و پريشان حال ،از اين شب
نگه كن ، مانده ام بي تاب، در تب

بداهه
ببخشيد دوستان -امشب نتنم مشكل داره هي ديس ميشم

با تب دلم همراه شد، لبخندهایم آه شد
روزی که رفتی آسمان هرشبم بی ماه شد

بداهه
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا