مشاعرۀ سنّتی

memarmemar

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر چند پير وخسته دل وناتوان شدم
هر گاه ياد روي تو كردم جوان شدم


منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
:D
یارب ،غم بیرحمی جانان بکه گویم ؟
جانم غم او سوخت ، غم جان بکه گویم ؟
نی یار و نه غمخوار و نه کس محرم اسرار
رنجوری و مهجوری و حرمان بکه گویم؟

 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
یارب ،غم بیرحمی جانان بکه گویم ؟
جانم غم او سوخت ، غم جان بکه گویم ؟
نی یار و نه غمخوار و نه کس محرم اسرار
رنجوری و مهجوری و حرمان بکه گویم؟



مرا می بینی و هردم زیادت می کنی دردم
تورا می بینم و میلم زیادت میشود هردم
 

memarmemar

عضو جدید
کاربر ممتاز
یارب ،غم بیرحمی جانان بکه گویم ؟
جانم غم او سوخت ، غم جان بکه گویم ؟
نی یار و نه غمخوار و نه کس محرم اسرار
رنجوری و مهجوری و حرمان بکه گویم؟


موي سپيد را فلکم آسان نداد
اين رشته را به نقد جواني داده ام
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا می بینی و هردم زیادت می کنی دردم
تورا می بینم و میلم زیادت میشود هردم
من چه گویم زغم دل که تو میدانی چیست
انچه در عمق سکوت من عاشق جاریست
دور گشتی زدلم هم نفس دیروزی
از من اکنون شبحی زانچه تودیدی باقیست

 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا می بینی و هردم زیادت می کنی دردم
تورا می بینم و میلم زیادت میشود هردم
من می‌نگرم ز مبتدی تا استاد
عجز است به دست هر که از مادر زاد​
کس مشکل اسرار اجل را نگشاد
کس یک قدم از دایره بیرون ننهاد​
 
آخرین ویرایش:

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
من چه گویم زغم دل که تو میدانی چیست
انچه در عمق سکوت من عاشق جاریست
دور گشتی زدلم هم نفس دیروزی
از من اکنون شبحی زانچه تودیدی باقیست


تفاوتی نکند گر ترش کنی ابرو
هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی
 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز

موي سپيد را فلکم آسان نداد
اين رشته را به نقد جواني داده ام
منم که طواف حرم کرده ام بتی به کنار........منم که پیش بتان نعره های هوا زده ام..........دلم هنوز تقاضای جستجو دارد
قدم بجادهٔ باریک تر ز مو زده ام (اقبال لاهوری)​
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
من می‌نگرم ز مبتدی تا استاد
عجز است به دست هر که از مادر زاد​
س مشکل اسرار اجل را نگشاد
کس یک قدم از دایره بیرون ننهاد​

چرا با عین گفتین؟

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سرو سامان که مپرس
 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا با عین گفتین؟

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سرو سامان که مپرس
درستش کردم ...
سیه چشمو ،سیه موی و سپید روی ................................نگار من که به آینه دل، آویز است :redface:
 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
هنوز همنفسی در چمن نمی بینم..................بهار می رسد و من گل نخستینم...............به آب جو نگرم خویش را نظاره کنم..........به این بهانه مگر روی دیگری بینم؟(ان شالله ) اقبال
 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست!
تو همی دانی که آئین تو چیست؟...........زیر گردون سر تمکین تو چیست؟...........آن کتاب زنده قرآن حکیم..............حکمت او لایزال است و قدیم
 

memarmemar

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم که طواف حرم کرده ام بتی به کنار........منم که پیش بتان نعره های هوا زده ام..........دلم هنوز تقاضای جستجو دارد
قدم بجادهٔ باریک تر ز مو زده ام (اقبال لاهوری)​

مي روي و گريه مي آيد مرا
ساعتي بنشين که باران بگذرد
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز

دلم تنهاست ماتم دارم امشب
دلي سرشار از غم دارم امشب

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم... شوق دیدار تو لبریییییییز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودمم:smile:
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو همی دانی که آئین تو چیست؟...........زیر گردون سر تمکین تو چیست؟...........آن کتاب زنده قرآن حکیم..............حکمت او لایزال است و قدیم

مرغ سحر ناله سر کن
داغ مرا تازه تر کن
زاه شرر بارر
این قفس را
بر شکن و زیرو زبر کن
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا